این موسسه پژوهشی در گزارشی با عنوان «غرب با عربستان سعودی است یا با ایران؟ » ضمن اشاره به سکوت دائمی غرب در برابر اوضاع داخلی و اقدامات بین المللی ریاض و اهمیت منطقه ای ایران، این سوال را مطرح کرد که آیا غرب موفق خواهد شد به ایران نزدیک شده و از وابستگی به عربستان رها شود؟
موسسه مطالعات سیاست بین الملل ایتالیا ادامه می دهد: سال ها است که غرب علیه ایران، اما اکنون ناگهان پس از تفاهم هسته ای در لوزان ناگهان دورنمای جدیدی گشوده شد. به طور طبیعی اسراییل موافق این توافق نیست و عربستان سعودی نیز که از سال ها پیش درگیر مساله تسلط بر منطقه خاورمیانه می باشد، مخالف چنین توافقی است.
این موسسه افزود: عربستان سعودی با وجود داشتن یک رژیم پادشاهی مطلق، همواره مورد بخشش غرب قرار گرفته است. غرب هرگز از ایران برای همکاری های ضد داعش با عراق که نقش تعیین کننده ای در مبارزه علیه این گروهک و آزادی تکریت داشته است، تشکر نکرد، شاید به این دلیل که غرب و متحدانش از جمله ترکیه، عربستان و قطر مسئول ایجاد هیولایی واقعی به نام داعش هستند.
در این گزارش آمده است: ایران یک شریک تجاری و صنعتی کم اهمیت نیست و با وجود تحریم هایی که از سال 1979 علیه ایران وجود دارد، این کشور همچنان از نظر قدرت برابری خرید جزو 20 اقتصاد اول جهان محسوب می شود. تهران همچنین یک بازیگر کلیدی در بازار انرژی و یکی از بزرگترین دارندگان منابع گاز و نفت جهان است.
این موسسه افزود: بزرگترین شرکای تجاری تهران، چین، هند، ترکیه، امارات و کره جنوبی هستند پس چرا غرب باید خود را از این بازار کنار کشیده و برعکس با رژیم پادشاهی بحث برانگیز آل سعود به کسب و کار بپردازد؟
در ادامه این مقاله آمده است: پس از سفر «فرانکلین روزولت» در سال 1945 به خانه آل سعود، رابطه واقعا خاصی میان ابرقدرت آمریکا و رژیم مطلق سعودی که ترویج کننده ایدئولوژی افراطی وهابی است پایه ریزی شد. از آن زمان به بعد لحظات تنش زیادی از جمله قتل شاه فیصل توسط نوه اش که از آمریکا بازگشته بود و واقعه 11 سپتامبر که هنوز در هاله ای ابهام قرار دارد، بوجود آمد.
این موسسه افزود: این اتحاد عجیب میان آمریکا و عربستان، با وجود حمایت ریاض از گروه های تروریستی و انواع افراط گرایی اسلامی که اغلب از سوی رسانه های غربی پنهان می شوند، ادامه دارد. آل سعود از طریق همکاری با روحانیون وهابی در عربستان و بنام پیمانی که در سال 1744 میلادی عقد شده بود ، حکومت می کند، آنها برای حفظ این پیمان (و حفظ ثبات در عربستان) و همچنین برای محدود کردن تسلط ایران شیعی در خاورمیانه خود را نمونه اسلام سنی معرفی می کنند.
سود ناشی از فروش نفت و هزینه های عظیم نظامی به این رژیم سلطنتی اجازه می دهد تا حمایت کلاس متوسط که همواره جوان تر و رو به رشد هستند را بخرد اما باید پرسید که تا چه هنگامی این شرایط می تواند ادامه داشته باشد؟
این موسسه افزود: آمریکا و اتحادیه اروپا تا چه زمانی می خواهند به تجارت با دولتی که نشریه «اکونومیست» آنرا هفتمین دولت غیر دمکراتیک جهان محسوب می کند، ادامه دهند؟ ریاض تا چه اندازه ای قدرت باجگیری خود را در قبال واشنگتن و در برابر سکوت اتحادیه اروپا که هیچ استقلال انرژی ندارد، اعمال خواهد کرد؟
عربستان در هفته های اخیر عملیاتی موسوم به « توفان قاطعیت » را در یمن آغاز کرد، کشوری که سالها است دچار جنگ داخلی شده و نیروهای شیعی حوثی که گفته می شود تحت حمایت تهران هستند، همواره کنترل بیشتری از آن را در دست می گیرند. این در حالی است که آمریکا ورای حمایت های همیشگی لجیستکی و اطلاعاتی، به نگاه کردن ایستاده است. آیا این حاکی از تغییر گرایشات واشنگتن است؟
در ادامه این گزارش آمده است: اتحادیه اروپا، روسیه، چین و سازمان ملل خواهان گفت و گو با ایران هستند اما کشورهای حوزه خلیج فارس از سعودی ها دنباله روی می کنند و تنها سلطان قابوس در عمان فاصله برابر میان تهران و ریاض را حفظ کرده است. امارات نیز با توجه به اهمیت روابط تجاری با ایران تصمیم راحتی نگرفت و پاکستان که اغلب به عنوان دستان مسلح عربستان محسوب می شود بار دیگر در پی یک سری اظهارات و تکذیب ها نشان داد که در تردید بسر می برد.
این موسسه افزود: آیا غرب موفق خواهد شد به ایران نزدیک شده و از وابستگی به عربستان خارج شود. آیا اتحادیه اروپا می تواند یک سیاست مستقل برای منافع خودش اتخاذ کند که همان منافع آمریکا نباشد؟ اینها سوالاتی هستند که پاسخ سختی دارند. تمام مخاطبان مذکور مهم هستند و انتخاب یکی از آنها مانند ریاض که می تواند به ضرر سایرین باشد حاکی از نزدیک بینی و ضعف است. (ایرنا)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد