غفوریان بازیگری را با مجموعه طنز جنگ ۳۹، داریوش کاردان آغاز کرد و خیلی زود به جرگه کارگردانان تلویزیونی پیوست. سال ۱۳۷۶ برنامه گلها را ساخت. پس از آن مجموعه حرف تو حرف سپس در برنامه ۱۳۷۷ با مهران مدیری همبازی شد. او مجموعه این چند نفر را کارگردانی کرد که بین مردم به نام هژیرها معروف شد. بعد از آن هم، زیر آسمان شهر را ساخت که آغازی شد برای پخش سریالهای شبانه در تلویزیون. غفوریان در طول این سالها در فیلمهای سینمایی بسیاری از جمله شارلاتان، شیر و عسل، مجرد 40 ساله، حلقههای ازدواج و زن بدلی بازی کرد که باوجود فروش بالا، اما باعث محبوبیت او نشد.
غفوریان معتقد است اگر روزی با یک کارگردان خوب در سینما کار کند، حتما میتواند با ارائه یک بازی خوب، سیمرغ هم بگیرد، اما به این شرط که کارگردانانی مثل کمال تبریزی و فرزاد موتمن همانطور که شرایط کارهای خوب را برای دیگر دوستانش همچون رضا عطاران و سعید آقاخانی فراهم کردند، به او هم پیشنهاد نقشهای خوب بدهند تا بعد از 20 سال و اندی برایش در سینما یک اتفاق بزرگ رقم بخورد.
برای شروع گفتوگو از شکلگیری شخصیت بهروز عشقی در سریال در حاشیه بگویید و این که شما چقدر در شخصیتپردازی آن دخالت داشتید؟
در سریال «شوخی کردم» نقش یک متهم را بازی میکردم. آقای مدیری تاکید داشت که نقش بهروز عشقی در سریال در حاشیه به این نقش نزدیک شود، اما در کنارش چیزهای خاص دیگری هم به شخصیت اضافه شود. به همین دلیل ترس و خندههای خاص را به شخصیت بهروز عشقی اضافه کردم تا شخصیت همانی باشد که مهران مدیری میخواهد.
بازخوردهایی که از مردم گرفتید چطور بود؟
همه راضی بودند و سریال در حاشیه را دوست داشتند. خوشبختانه توانستیم رضایت 100 در صد مردم را جلب کنیم، حتی پزشکانی که در خیابان مرا میدیدند، به این سریال ابراز علاقه میکردند و از مخاطبان پر و پا قرص سریال بودند.
زمانی که فیلمنامه را خواندید، فکر میکردید با اعتراض از سوی جامعه پزشکان روبهرو شوید؟
در ابتدای کار فیلمنامه نوشته نشده بود و ما درباره طرح سریال صحبت کردیم. در آن زمان هم به این چیزها خیلی فکر نمیکردیم که ممکن است موضوع سریال منجر به ناراحتی و اعتراض برخی پزشکان شود. ضمن اینکه این اعتراض را نمیتوان به همه پزشکان تعمیم داد، چون خیلی از پزشکان از سریال راضی بودند.
آیا اعتراض برخی پزشکان منجر به بیانگیزگی شما نشد، چون بخشی از تولید این سریال همزمان با پخش بود؟
نه، برایم مهم نبود، چون معتقدم قاضی اصلی مردم هستند و مخاطب باید از دیدن یک کار لذت ببرد. مردم میدانستند که ما با تولید سریال در حاشیه به هیچ وجه قصد توهین به کسی را نداریم. بازخورد مردم هم در کوچه و خیابان خیلی خوب بود.
البته موضوع قابل قبول نبودن مدرک پزشکی بهروز عشقی سوژه بخش خبری تلویزیون هم شد.
بله، بخشی از این صحنه در اخبار نشان داده شد و بعد از آن گفتوگوی یکی از پزشکان پخش شد که ما از سازندگان سریال در حاشیه ممنون هستیم که در این زمینه اطلاعرسانی صحیح انجام دادند، چون مدارک پزشکی فیلیپین قابل قبول کشور ما نیست و گاهی مردم بدون اطلاع برای ادامه تحصیل به این کشور میروند و هزینه میکنند که هدر میرود.
استرسهای بهروز عشقی زمانی که وارد اتاق عمل میشود هم به جذابیتهای این شخصیت اضافه کرد.
بله، فیلمنامه اینطور از من خواسته بود که بهروز را در این مواقع خیلی نگران نشان بدهم که فکر میکنم تماشای این لحظات هم برای مخاطبان خالی از لطف نبود یا بینندگان در این سریال وقتی شاهد اعتماد به نفس دکتر کاشف، متخصص زیبایی (مهران مدیری) بودند، برایشان جالب بود که چطور با وجود باطل شدن مجوزش، اما به فعالیتش ادامه میدهد.
با توجه به اینکه شما خودتان در کارهای طنز فعالیت دارید، آیا برای این نقش بداهه هم میگفتید؟
بله حدود 10درصد.
آقای مدیری اجازه نمیداد که بیشتر از این بداهه داشته باشید؟
نه، اتفاقا من تنها کسی هستم که آقای مدیری اجازه داده بود بداهه بگویم چون کار مرا قبول دارد. اما متن خوب بود و نیازی به بداهه نبود. معتقدم بداهه برای نمک و طنز بیشتر است و این چاشنی را میتوان برای بامزه شدن شخصیت به آن اضافه کرد، اما نباید بداهه به متن ضربه بزند.
شما در برنامه 77 با مدیری همبازی بودید و بعد از گذشت سالها در سریالهای شوخی کردم و در حاشیه با وی همکاری کردید. چه چیز باعث طولانی شدن همکاری شما شد؟
نمیدانم. این سوال را باید از آقای مدیری بپرسید! اما دوست داشتم با او کار کنم. به نظرم مدیری کارگردان حرفهای در ساخت آثار طنز است و همیشه کارهایش در میان مردم سر و صدا کرده و با استقبال روبهرو میشود.
چرا شما همیشه در نقشهای کمیک بازی میکنید؟
من طنز را دوست دارم و از بازی کردن در آثار کمدی لذت میبرم.
یعنی دوست ندارید نقش جدی بازی کنید؟
هر هنرپیشهای دوست دارد همه نقشها را تجربه کند، ولی از آنجا که من کمدین هستم، دوست دارم نقش کمدی بازی کنم.
تجربه نشان داده که بازیگران طنز وقتی در آثار جدی بازی کردند، توانستند با بازی درخشان نقشهای ماندگاری خلق کنند. چرا شما سراغ نقشهای جدی نمیروید؟
این مساله دست من نیست. باید موقعیتش فراهم شود. من هم دوست دارم یک نقش خوب به من پیشنهاد شود تا بتوانم هنرم را نشان بدهم.
یعنی تاکنون این فرصت برای شما فراهم نشده است؟
نه، البته یک تلهفیلم برای نمایش خانگی با نام «سرسپرده» کار کردم که کاملا نقشم جدی است. علاقهمند هستم فرصت کار کردن با یک کارگردان خوب برایم فراهم شود.
شما که خودتان دستی بر نگارش دارید و کارگردانی هم تجربه کردید، پس چرا در این زمینه پیشقدم نمیشوید؟
پیشقدم شوم برای کار جدی یا برای کار؟
پیشقدم برای نوشتن یک نقش جدی که خودتان هم بازی و کارگردانی کنید.
نه، دوست ندارم کار جدی بسازم، دوست دارم یک نقش جدی را برای یک کارگردان حرفهای و خوب بازی کنم.
چرا نقشهای تکراری بازی میکنید. یعنی مخاطب بیشتر شما را در تیپ آدمهای سادهلوح میبیند که از ته دل مهربان است، اما بلاهت هم دارد. آیا این نقشها برایتان تکراری نشده است، حتی دکتر عشقی سریال در حاشیه شبیه بقیه نقشهایتان بود؟
شما نمیتوانید نقش بهروز عشقی سریال در حاشیه را با بهروز خالیبند زیر آسمان شهر مقایسه کنید، چون این دو شخصیت خیلی با هم فرق دارند، ولی مردم این شیرینی را در بازیهایم دوست دارند و کارگردانان هم از من میخواهند این مدلی بازی کنم.
دوست ندارید دوباره وارد حوزه کارگردانی شوید؟
چرا دوست دارم، اما باید موقعیتش فراهم شود. مثل آقای مدیری که با یک تهیهکننده خوب کار کرد و یک مدیر هم پشتش ایستاد. کارگردانی جزو برنامههای امسالم است.
فکر میکنید به لحاظ فکری در اوج هستید یا در فرود؟
من اوج و فرودهایم را تجربه کردهام!
خب مهران غفوریان در نمودار بازیگریاش در کجا قرار دارد؟
من در میان مردم محبوب هستم و جایگاه خوبی از این لحاظ دارم، ولی شخصا از خودم راضی نیستم.
فکر نمیکنید توقع مخاطب از شما بیشتر است؟
یعنی چی؟
یعنی از شما انتظار بازیهای درخشان دارد؟
به نظرم این طور نیست و با سریال در حاشیه توانستم نظر مردم را تامین کنم. وقتی من در مقام بازیگر باشم، تصمیمگیرنده نیستم، اما اگر قرار باشد یک سریال بسازم، سعی میکنم مثل سریال زیر آسمان شهر، 100 درصد نظر مردم را تامین کنم. اگر تا امروز شرایط کارگردانی مهیا نشده به این خاطر بوده که یا فیلمنامه خوب نبوده یا تهیهکننده خوب پیدا نکردم.
یعنی علاقهمند هستید بعد از بازی در فصل دوم سریال در حاشیه کاری بسازید؟
بله دوست دارم کارگردانی کنم.
سینمایی یا تلویزیونی؟
تلویزیونی.
آیا مشغول کار کردن روی یک فیلمنامه تلویزیونی هستید؟
نه، من زمانی روی یک فیلمنامه کار میکنم که همه چیز آن از ابتدا معلوم باشد. اگر مدیران تلویزیون از من بخواهند تا سریالی بسازم، مسلما یک کار تلویزیونی را شروع میکنم. اتفاقا با نویسندگان درجه یک رفیق هستم، اما در قدم اول باید شرایط کار مهیا باشد تا بتوانم از آنها دعوت کنم و گرنه به لحاظ حرفهای دوست ندارم تا چیزی تصویب نشده، بقیه را به کار دعوت کنم و بگویم بنویسیم تا ببینیم چه اتفاقی میافتد.
کدام یک از کارهایتان را بیشتر از بقیه دوست دارید؟
من همه کارهایم را در مقام کارگردانی دوست دارم و اکثر کارهایم در زمان خودش بیننده زیادی داشته است. در این باره میتوانم به سریالهای این چند نفر که به هژیرها در میان مردم معروف شد، زیر آسمان شهر و برنامه عید گلهای 77، 78 و 79 اشاره کنم.
آیا پیش آمده از بازی در یک اثر ناراضی باشید؟
بله، بارها اتفاق افتاده و وسط کار پشیمان شده و متوجه شدم کار خوبی نیست.
این مواقع انرژیتان برای بازی کم نمیشود؟
اتفاق افتاده، اما چارهای ندارم؛ چون معتقدم برای یک کار بد هم باید انرژی گذاشت، چون مردم تقصیری ندارند که شاهد یک کار بد باشند. بنابراین به لحاظ حرفهای آدمی هستم که وقتی کاری را قبول میکنم اگر کارگردان 8 سالش هم باشد به حرفش گوش میدهم و آن را قبول میکنم.
برای زیر آسمان شهر 3 چه اتفاقی افتاد، چون به نوعی مانع سریالسازی شما شد؟
زیر آسمان شهر 3 هم در زمان خودش 70 درصد بیننده داشت. گرچه نسبت به قسمتهای قبل بینندهاش کم بود، اما مورد توجه مردم قرار گرفت. تولید زیر آسمان شهر 3 درخواست شبکه سه بود که حتما ساخته شود و حتی برای تولید آن هزینه بیشتری هم شد و آقای عبدی را هم به جمع بازیگران اضافه کردیم و متنش را هم سروش صحت نوشت. نمیدانم چرا سری سوم سریال زیر آسمان شهر مثل یک و دو استقبال نشد. شاید متنش را رضا عطاران باید مینوشت.
در چند دهه گذشته چند گروه طنز تشکیل شد که میتوان این گروهها را با مغزهای متفکرش شناخت که در این باره میتوان به مهران مدیری و داریوش کاردان اشاره کرد، اما چرا مدیری و بچههای گروهش رشد کردند و به سینما هم راه پیدا کردند، اما گروه شما رشد نکرد؟
بهخاطر اینکه من کار نکردم و ادامه ندادم، چون شرایط خوبی نداشتم برای تلویزیون کار خوب بسازم. یک کار ساختیم که تولیدش بعد از پخش 7 قسمت متوقف شد. راستش این اتفاق باعث دلزدگیام شد و کار نساختم، اما الان آمادگی دارم یک کار خوب بسازم.
ضمن اینکه این طور هم نبود که گروه داشته باشم و با افراد خاصی کار کنم. من در هر کاری که ساختم هم با بازیگران جدید کار کردم و هم از دوستان قدیمیام استفاده کردم.
قرار نیست فعالیتتان را درسینما جدیتر کنید؟
من تصمیمگیرنده نیستم. بازیگر برای بازی انتخاب میشود.
ولی حق انتخاب که دارید؟ چرا نقشهای خوبی در سینما بازی نکردید؟
وقتی میبینید اتفاقی نمیافتد، حتما پیشنهاد نداشتم. زمانی که رضا عطاران در کار کمال تبریزی میدرخشد، دلیلش این نیست که خودش به تبریزی پیشنهاد بازی داده، بلکه کارگردان از او دعوت کرده است. متاسفانه پیشنهادهای خوب در سینما نداشتم که بخواهم تغییری در سطح بازیم بدهم.
البته چند وقتی است که هر کاری را در سینما قبول نمیکنم، حتی تلفن برخی دوستان را هم جواب نمیدهم. شاید بیادبی هم باشد، اما دلم نمیخواهد در رودربایستی بمانم و بازی کنم. من در سه تا از فیلمهای یک کارگردان بازی کردم که بار هنری برایم نداشت.
اکثر تهیهکنندگان و کارگردانان مهران غفوریان را میشناسند که بیشتر از 20 سال است در عرصه بازیگری و کارگردانی کارهای مختلف داشته است. بنابراین آردم را الک کردم، باز هم آرد دارم، اما نمیخواهم الکم را آویزان کنم. برای من دیگر خوب نیست که در هر اثر ضعیف سینمایی بازی کنم.
خوشبختانه برای رضا عطاران چند موقعیت خوب پیش آمد که توانست سطح بازیاش را تغییر بدهد. اگر پیشنهادهای خوب به او نمیشد، نمیتوانست خودش را نشان بدهد یا سعید آقاخانی توانست با یک کارگردان خوب کار کند و سیمرغ هم برایش بگیرد. مسلما آقاخانی هرگز با بازی در فیلمهای شاخه گلی برای عروس و کالسکه نمیتواند سیمرغ بگیرد، حتی اگر بهترین بازی را هم داشته باشد، چون چنین کارهایی وارد بخش مسابقه نمیشود تا بازیگر به خاطرش سیمرغ دریافت کند.
یعنی در این 20 سال هیچ پیشنهاد خوبی نشد که یک اتفاق برای مهران غفوریان در بازیگری باشد؟
متاسفانه نشد. البته دو بار برای بازی در سریال پایتخت قرارداد بستم، اما به مرحله عمل نرسید. اگر من هم با چند کارگردان خوب کار کنم و برای نقشهای خوب دعوت شوم، مسلما میتوانم خودم را ثابت کنم.
پس در حق مهران غفوریان اجحاف شده است؟
بله، معلوم است من با بازی در فیلم شیر و عسل نمیتوانم به جایی برسم.
خودتان را چقدر مقصر میدانید؟
خودم را مقصر نمیدانم، چون من هم باید زندگی کنم و نمیتوانم صبر کنم تا فقط پیشنهادهای خوب دریافت کنم. من هم در کارنامه هنریام بازی چند تلهفیلم بد داشتم. بالاخره باید زندگی بچرخد و شغلمان است. من اگر در یک فیلم خوب بازی کنم، مطمئن باشید تمام فیلمهای به درد نخورم در سایه قرار میگیرد.
پس با این تعریف فکر میکنم حسرت یک نقش خوب در دلتان مانده است؟
بله واقعا مانده است. البته من همیشه نقش یک یا دو بازی کردم، اما حسرت یک کارگردان خوب به دلم مانده است. اتفاقا فیلمهایم خوب فروخته است. مثلا فیلم مجرد 40 ساله در زمان خودش یک یا دو میلیارد فروخت یا فیلم شارلاتان سه میلیارد فروش داشت
اما بار هنری برایتان نداشت؟
بله، من انتظار دارم کمال تبریزی و داوود میرباقری به من زنگ بزنند و پیشنهاد یک کار خوب بدهند. در هر کاری فیلمنامه و کارگردان خیلی اهمیت دارد. اگر من در سریال پایتخت راه هم بروم و بازی نکنم، حتما دیده میشوم؛ چون سیروس مقدم کارگردان و محسن تنابنده طراح این سریال هستند که هر دو از بهترینها محسوب میشوند.
دلیل استقبال مردم از سریال شوخی کردم حضور مهران مدیری در مقام کارگردانی این اثر بود. او خیلی به کارش اشراف دارد.
پس با این فکر که بازی در سریال در حاشیه مهران مدیری میتواند برایتان یک اتفاق باشد، بازی در این سریال را پذیرفتید؟
در تلویزیون برای من اتفاق خوب زیاد افتاده است، اما در سینما نه! اگر به جشنواره فیلم فجر نگاه کنید متوجه میشوید که سیمرغهای جشنواره به سمت بچههای ما چرخیده و رضا عطاران، حمید لولایی، محسن تنابنده و سعید آقاخانی سیمرغ گرفتند.
این نشان میدهد که بچههای کمدین در کارهای جدی هم موفق هستند. مطمئن هستم اگر فیلم استراحت مطلق در بخش مسابقه شرکت میکرد، حتما مجید صالحی برایش سیمرغ میگرفت. معلوم است که رضا عطاران برای فیلم طبقه حساس کمال تبریزی باید جایزه بگیرد، چون فیلمنامه، کارگردان و نقش خوب بود. بنابراین این اتفاق دور از دسترس نیست. اگر به من هم نقش خوب پیشنهاد شود، حتما سیمرغ میگیرم.
اگر بحث بازیگری را کنار بگذارید، شما در سریالسازی و کارگردانی همچنان بین مردم محبوب هستید و آنها خاطرات خوبی از شما دارند. اگر بخواهید به تلویزیون برگردید حتما با یک کار خوب مثل زیر آسمان شهر برمیگردید؟
بله سعی میکنم با یه چیز مثل زیر آسمان شهر به تلویزیون برگردم. اگر قرار باشد کاری بسازم حتما با نویسندگان خوبی کار میکنم و از نویسنده سطح پایین استفاده نخواهم کرد. تعداد سریالهای شبانه در تلویزیون کم نبوده، اما کمتر پیش آمده سریالی مثل در حاشیه یا زیر آسمان شهر در بین مردم سر و صدا کند. معتقدم سریال طنزی میتواند موفق باشد که در میان مردم سر و صدا کند. در این صورت من این کار را خوب میدانم.
فکر نمیکنید شانس مهران مدیری این بود که با نویسندگان خوبی مثل برادران قاسمخانی کار کرد، اما شما این شانس را نداشتید؟
آن زمان که من کار کردم و به قول معروف در تلویزیون ترکوندم، رضا عطاران، مهدی سجادهچی و سروش صحت برایم مینوشتند. دلیل ماندگاری مهران مدیری این بود که او مدام کار کرد و آثار متنوعی برای تلویزیون و نمایش خانگی ساخت، اما من به صورت مدام کار نکردم. اگر بخواهم کاری بسازم، مسلما به نویسندگان سطح پایین رضایت نمیدهم.
امیدوارم کارگردانان خوب مثل فرصتی که به عطاران دادند و او توانست نقشهای خوب بازی کند، این فرصت هم به من بدهند تا بتوانم نقش ماندگار داشته باشم. عطاران هم وقتی در فیلمهایی مثل نیش زنبور و خروس بازی کرد، نتوانست خودش را نشان بدهد، اما با چند فیلم خوب خودش را به همه در عرصه کارهای طنز و جدی ثابت کرد. اگر بازی عطاران را از قبل مقایسه کنید، متوجه پختگی او در بازی میشوید.
معتقدم دوره فیلمهای بد که فقط فروش داشته باشند، تمام شده است، اما متاسفانه هنوز عدهای هستند که این آثار را میسازند و برایشان مهم نیست، فقط به فکر فروش هستم، حتی حاضر هستند من در سه سکانس بازی کنم و از اسم من برای فروش بیشتر فیلم روی پرده سینما استفاده کنند.
برای بازی در سه سکانس خوب پول میدهند؟
از آنجا که این آدمها و افکارشان سطحی است، برای همین فکر میکنند اگر برای سه سکانس 20 تا 30 میلیون پول بدهند، خیلی هنر کردند. در حالی که بازی در این آثار فقط حیثیت آدم را به باد میدهد.
فاطمه عودباشی / گروه رادیو و تلویزیون جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد