در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
حضرت زینب(سلام الله علیها) دختر امیر المؤمنین، علی ابن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم قریشی هاشمی حضرت زهرا( علیها السلام) در حیات رسول خدا( صلی الله علیه و آله) به دنیا آمد و الطاف آن حضرا را درک کرد.(ج:2ص:7، 134) براساس گفتة ابن اثیر حضرت زینب(سلام الله علیها) آخرین فرزند حضرا زهرا(علیها السلام) بود. ایشان در رجب 61 یا 62 هجری، رحلت فرمود.
بیان سیّد محسن امین
سیّد محسن امین، صاحب کتاب اعیان الشیعه، ذیل نام حضرت زینب(سلام الله علیها) دربارة مکان قبر آن حضرت بحثی دارد. ایشان می نویسد: در قریه ای به نام راویه، حدود یک فرسخ از شهر دمشق، مقبره ای وجود دارد که به نام قبر الست معروف است. در روی این قبر صخره ای دیده می شود که بر آن نوشته شده است:« هذا قبر سیّدة زینب مکنّی به أمّ کلثوم.»(ج:7 ص:7، 136) تاریخی بر آن ذکر نشده است و خط نوشته شده به گونه ایست که دلالت بر قن هشتم هجری دارد. با وجود تفحّص و تتبّع چیز بیشتری نیافتیم که مورخین به آن اشاره کرده باشند؛ جز ابن جبیر در سفرنامه اش و یاقوت حموی در مجمعش و بن عساکر در کتاب تاریخ دمشق که قدمت این سخنان به قرن های اول هجری نمی رسد.؛ بلکه سابقة آن به اوایل قرن هفتم دربارة دمشق برمی گردد. ابن جبیر در اوایل قرن هفتم سفر کرده و سفرنامه را نوشته و گفته است: از مشاهد اهل بیت- رضی الله عنهم- مشهد ام، کلثوم ابنة علیّ بن ابی طالب-رضی الله عنهم- است. به او زینب صغری گفته می شود که کنیه اش امّ کلثوم است. مشهد او مورد احترام است و در فاصلة یک فرسخی دمشق، در سرزمینی به نام راویه، قرار دارد و بر آن قبر مسجد بزرگی بنا گردیده است. خارج خانه ها وقفهایی متعلق به اوست. مردم این منطقه آن را قبر الست امّ کلثوم می شناسند. ما نزد آن قبر رفتیم و تبرک جستیم.(همان(
یاقوت(م626) در معجم البلدان می نویسد:«راویه بلفظ راویه الماء قریه من غوطه دمشق بها قبر امّ کلثوم.»(نک:8؛حرف راء:9) ابن عساکر- که در اوایل قرن پنجم می زیسته- آنجا که دربارة مساجد دمشق می نویسد، آورده است : مسجد راویه مسجدی بر قبر امّ کلثوم است و البتّه این امّ کلثوم دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) –که همسر عثمان بود- نیست. ام، کلثوم دخت پیامبر(صلی الله علیه و آله) در زمان حیات رسول خدا(صلی الله علیه و آله) رحلت کرد و در مدینه مدفون شد. نیز این امّ کلثوم، امّ کلثوم دختر علی(علیه السلام)و فاطمه(علیها السلام) که به ازدواج عمربن خطّاب در آمد نیز نیست؛ زیرا او وپسرش زیدبن عمر در مدینه در یک روز از دنیا رفتند. این قبر متعلق به بانویی از اهل بیت است که به این نام نامیده شده است و نسب او حفظ نشده است.(ج:7 ص:7، 136 )
متذکّر می شویم که این قبر به «قبر امّ کلثوم» در میان مردم معروف است بدون اینکه نامی از زینب باشد.یاقوت و ابن عساکر نام پدر این خانم را ذکر نکرده اند و اشاره ای به نام زینب هم ندارند و فقط گفته اند امّ کلثوم. از گفتة ایشان حاصل نمی شود که او دختر علی بن ابی طالب(علیه السلام) باشد.(همان)
سیّد محسن امین دربارة مکان قبر آن حضرت می نویسد:واجب است که قبر ایشان در مدینة منوّره باشد.ثابت نشده است که که آن حضرت پس از بازگشت به مدینه –از سفر کربلا و کوفه و شام- از مدینه خارج شده باشد.(همان) ابومخنف صحابی امام حسین و امام حسن و امیرالمؤمنین(علیهم السلام) پس از گزارش واقعه کربلا و سفر کاروان اسرا به کوفه و شام، ذیل عنوان إلی المدینه می نویسد:« فخرج بهم و کان و کان یسایرهم باللّیل أمامه حیث لایفوقون طرفه، فاذا نزلوا تنحّی عنهم و تفّرق هو و اصحابه حولهم لهم، و ینزل منهم بجیث اذا أراد انسان منهم وضوءا أوقضاء حاجه لم یحتشم. فلم یزل ینازلهم فی الطریق هکذا، ویسألهم عن حوایجهم، و یلطفهم حتّی دخلوا المدینه.»(ج:10 ص: 1، 501 )
بیان برخی کتب تاریخی
در کتابهای معتبر تاریخی ، گزارشی دربارة اینکه حضرت زینب(سلام الله علیها) پس از بازگشت به مدینه، از آنجا خارج شده باشد، نیست. در برخی از کتب، مانند رسالة «نزهه أهل الحرمین» دربارة آن حضرت آمده است: از جمله قبور اولاد معصومین، قبر زینب کبری دختر امیر المؤمنین(علیه السلام) است که کنیة ایشان امّ کلثوم استو قبرشان نزدیک قبر شوهرش عبدالله ابن جعفر طیّار بیرون شهر دمشق شا م می باشد. آن حضرت با همسرش، عبدالله ابن جعفر، در دوران عبدالملک بن مروان در سال مجاعه، به شام رفت تا عبدالله به املاک و مزارعش بیرون شام سرکشی کند تا مجاعه پایان یابد.زینب آنجا از دنیا رفت و در جایی از آن سرزمین مدفون گردید.(ج:7 ص:7، 137 )
نقد و بررسی
این کلام درست نیست و به چند دلیل مردود است:
1 )هیچ یک از مورّخان زینب کبری را امّ کلثوم ننامیده اند. آن حضرت را زینب کبری نامیده اند؛ در کنار ذکر نام امّ کلثوم کبری که هر دو فرزند امیرالمؤمنین(علیه السلام) و حضرت زهرا(علیها السلام) بودند.(ج:12 ص:8 463 ج:1 ص:2 475، ج:3 ص:3 263 )
2 ) اینکه گفته شده در دمشق نزدیک قبر همسرش عبدالله بن جعفر مدفون است، سخن درستی نیست؛ زیرا مورّخان و شرح حال نویسان، محل قبر عبدالله را مدینة منوّره گفته اند.( ج:5 ص: 3، 17؛ ج:4 ص:4، 37) چنان چه یعقوبی می نویسد: عبدالله بن جعفر بن ابی طالب حدود سن نود سالگی، در سال 80، در مدینه از دنیا رفت.(ج:14 ص:2، 198) عبدالله هنگام خروج امام حسین(علیه السلام) از مدینة رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در مدینه بود و زمان ورود کاروان حضرت سجّاد واهل بیت(علیهم السلام) نیز در مدینه بود.
3 ) این که گفته شده حضرت زینب(سلام الله علیها) با همسرش عبدالله بن جعفر در سال مجاعه(قحطی) به شام رفت، با وجود بررسی فراوان، در کلام هیچ یک از مورّخین دیده نشده است و این گفته حدسی است که از توهّم بودن قبر حضرت زینب(سلام الله علیها) در شام در ذهنی متبادر شده است. گویندة این مطلب شنیده که قبری به نام زینب در شام است و گمان کرده که متعلّق به حضرت زینب(سلام الله علیها) است؛ در حالی که این زینب دیگری است و مردم گمان کرده اند که چون مورد توجّه است، قبر فردی باکمالات است.
سیّد محسن امین می نویسد: در کتابی چاپ شده در مصر، خواندم که قبر حضرت زینب(سلام الله علیها) به صورت مخفی از شام به مصر منتقل شده است؛ در حالی که زینبی که در مصر مدفون است زینب دختر یحیی حسنیه یا حسینیه است.
)4 مورّخان دربارة زمینها و مزارع متعلّق به عبدالله بن جعفر مطلبی نیاورده اند .ضمن اینکه عبدالله در حبشه، از مادرش اسماء بنت عمیس به دنیا آند.(ج:5 ص: 3ص:17) و در مدینه زیست و در مدینه از دنیا رفت (ج:14 ص:2 198)؛ در حالی که معاویه و پسرش یزید سالها بر شام حکومت کردند و دشمن خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امیر المؤمنین(علیه السلام) بودند؛ ازاین رو، هیچ گونه توجیهی برای اینکه او در شام زمین و مزرعه خریده باشد، نیست. پدرش جعفر طی،ار هم اهل مکه بود و چند سال دذ حبشه زندگی کرد . سپس به مدینه رفت و در آنجا شهید شد و در شام زمین و مزرعه نداشت؛ تابر اساس گفته برخی، به سبب جود و سخاوت فراوان، آنها را ببخشد.
5 )حضرت زینب(سلام الله علیها) که در راه کربلا و کوفه و شام وبه سبب حکومت یزید، آن همه مصیبت دید و عزیزترین عزیزانش شهید شدند و در شام تحقیر شد، آیا علاقه ای به دیدن دوبارة سام داشت؟ با آن همه مشکلات و غمها چگونه می توانست در سرزمین معویه و یزید زندگی کند؟!
6 )چنانچه برخی نویسندگان اصرار دارند که این قبر متعلّق به دختر امیرالمؤمنین(علیه السلام) است –چنان چه مشهور است که به نام امّ کلثموم است- ممکن است متعلّق به امّ کلثوم صغری دختر دیگر امیرالمؤمنین(علیه السلام) باشد که آن هم با بیان آغازین سیّد محسن امین که خط مکتوب بر آن به قرن ششم هفتم هجری می رسد، بعید است که متعلّق به دختران امیرالمؤونین(علیع السلام) باشد. والله اعلم.
صاحب کتاب ریاحین الشریعه نیز دربارة مدفن آن حضرت معتقد است که در مدینه است؛ اگرچه علامت قبری ندارد.(ج:13 ص:3؛ 34) ایشان گزارش های مربوط به اینکه مدفن آن حضرت در مصر یا شام باشد را در می کند؛ چنان که از کتاب «اخبار زینبیّات» نقل می کند که پس از ورود حضرت زینب(سلام الله علیها) به مدینه، میان آن حضرت و عمر بن سعید اشدق اموی، والی مدینه-که از طرف یزید بود- کدورتی حاصل شد. یزید امر کرد حضرت زینب(سلام الله علیها) را از مدینه به مصر منتقل کنند. او هم در اوّل شعبان سال 61 هجری به مصر رفت و تا رجب سال 62 در مصر اقامت داشت تا در روز یکشنبه چهاردهم رجب،وفات یافت و در محلی که فعلاً الحمراء القصوی معروف است، مدفون گردید. محلّاتی پاسخ می دهد که این قول مخالف قولی است که مدفن آن حضرت را در شام می داند و با قول کسانی که در مدینه می دانند.(همان(
نکته مهم
در پایان تذکر این نکته مناسب است که با وجود اختلافات یاد شده واعیّت مشهود این است که هر مکان منسوب به معصومین (علیهم السلام) و فرزندان بزرگوارشان خود عملاً به مرکزی برای نشر حقایق دینی و تزکیة مردم تبدیل می شود.لذا با توجه به این مطلب نباید این دقّت تاریخی را وسیله ای برای تضعیف شور و ایمان مردو و محبّت فوق العادة فطری به اهل بیت(علیهم السلام) قرار داد. علاوه بر اینکه نفس زیارت حضرت زینب(سلام الله علیها) امری مستحب است و اینگونه امور مستحب عموماً به نیت رجاء انجام می شود نه به نیت ورود. و نتیجة آن استحکام پیوند قلبی مردم با اهل بیت(علیهم السلام) که همگان شاهد آن هستیم.
نتیجه:
بنابراین، حضرت زینب(سلام الله علیها) دختر امیرالمؤمنین(علیه السلام) و حضرت زهرا(علیها السلام) پس از آن همه مصیبت و فشارهای وارده و پس از بازگشت از کربلا به مدینه، تا 15 رجب سال 61 یا 62 در مدینه در کنار همسر خود عبدالله بن جعفر و حضرت سجّاد (علیه السلام) زندگی کرد و در همانجا رحلت فرمود و مدفون گردید؛ لکن همچنان که محلّ دفن مادر گرامی آن حضرت مخفی است، قبر وی نیز آشکار نیست و این مطلب یکی دیگر از اسرار این خاندان است. به امید روز ظهور حضرا صاحب الامر و الزمان(عج) و آشکار شدن این اسرار به دست ایشان.
منابع
1.ابن ابی الحدید، عبدالحمیدبن هبة الله. شرح نهج البلاغه. تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم. ج دوم. بیروت: داراحیاءالکتب العربیّه، 1387،1386ق.
2. ابن اثیر، علی بن محمد جزری. اسدالغابه فی معرفة الصحابه. احمد ابراهیم البنا-محمد احمد عاشور. چاپ اول(7ج،قاهره:دارالشعب).چاپ دوم(5ج، بیروت:داراحیاء التراث العربی)
3. ـــــــــــــــ . الکامل فی التاریخ. تحقیق: عبدالله القاضی. بیروت: دارالکتب العلمیّه،1407ق.
4. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی . الاصابه فی تمییز الصحابه. مکتبه مصطفی محمد. 1358ق.
5. ابن عبدالبرّ، یوسف ابن عبدالله. الاستیاب فی المعرفه الاصحابو تحقیق: علی محمد البجاوی.مصر.
6. ابن عساکر، علی بن الحسن. تاریخ مدینه دمشق(تراجم النشاء). تحقیق: سکینه الشهابی. دمشق: دارالفکر.
7. امین، سید محسن. اعیان الشیعه. تحقیق: حسن امین. بیروت: دارالتعارف للمطبوعات،1403ق.
8. حموی، یاقوت بن عبدالله. مجعم البلدان. تحقیق: فرید عبدالعزیز الجندی. بیروت: دارالکتب العلمیّه.1410ق.
9. دهخدا، علی اکبر. لغت نامه. تهران: دانشگاه تهران.
10. الغامدی الازدی، لوط بن یحیی(ابومخنف). نصوص من تاریخ ابی مخنف. تحقیق: کتمل سلمان الجبوری. بیروت: دارالمحجّه البیضاء،1419ق.
11. غروی نایینی،نهله. محدّثات شیعه. تهران: مرکز علمی نشر آثار علمی دانشگاه تربیت مدرّس، 1387ش.
12. کاتب واقدی، محمد بن سعد. الطبقات الکبری. بیروت: دار صادر.
13. محلّاتی، ذبیح الله. ریاحین الشریعهدر ترجمه دانشمندان بانوان شیعه. تهران: دارالکتب السلامیّه، 1368ش.
14. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب. تاریخ یعقوبی. تحقیق: عبدالامیر نهنا. بیروت: مؤسّسه الاعلمی، 1413ق.
منبع: فصلنامه سفینه، شماره 22
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد