فیلمنامه سنگ بنای یک اثر تصویری محسوب میشود و همه چیز یک اثر است. با تمام اینها در کشور ما آنچنان که باید و شاید به آن توجهی نمیشود. نه! اشتباه نکنید منظورم از اینکه به آن توجهی نمیشود این نیست که این عنصرنادیده گرفته میشود بلکه اشارهام به این حقیقت است که به فیلمنامهنویس همپای دیگر عناصر پدیدآورنده یک اثر مثل بازیگر، کارگردان و تهیهکننده بها داده نشده در حالی که به طور معمول وی از ابتدا در جریان همه زیر و بمهای اثر بوده است اما عملا به اندازهای که باید قدر ندیده است. خصوصا در بحث مالی قضیه، نویسندگان آثار تصویری همیشه یکی از کمترین دریافتیها را در گروه فیلمسازی داشتهاند و همین باعث شده که چندان برای کاری که انجام میدهند «وقت» نگذارند یا بدتر از آن همزمان روی چند فیلمنامه کار کنند.
در واقع این گروه نویسندگان میخواهند مانند برخی دیگراز بازیگران همزمان در چند اثر حضور داشته باشند و این حضور همزمان در آثار مختلف معلوم است که روی نتیجه نهایی چه تاثیری میتواند داشته باشد. به نظر میرسد باید سازوکاری تعریف کرد که اولا جایگاه فیلمنامهنویس در یک اثر تصویری دوباره تعریف شود و در مقابل به اندازه همان جایگاه تعریف شده از فیلمنامهنویس توقع داشت. در حال حاضر اوضاع به گونهای است که فقط لیست انتظارهای عجیب و غریب از فیلمنامهنویسان مختلف سینما و تلویزیون اینجا و آنجا ردیف میشود اما کمتر به این مهم پرداخته میشود که شاید اساسا مشکل چیز دیگر و در جای دیگری باشد. اگر دوست داریم فیلمنامه آثاری که ساخته میشوند به شاخصهای استاندارد نزدیک باشد، لازم است فیلمنامه نویس وموقعیت او را هم در یک اثر مورد واکاوی قرار دهیم.
شاید این اتفاق باعث شود که نگاه واقع بینانه تری نسبت به موضوع فیلمنامهنویسی داشته باشیم.
مهدی غلامحیدری / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد