توجیه خشونت در ‌اردوگاه‌های آموزشی داعش

اولین روز حمید غنام در اردوگاه آموزشی داعش بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود. او در ساعات ابتدایی ‌ سیزدهم آگوست، لباس‌ها و وسایل شخصی‌اش را جمع کرد و بسرعت به خیابان اصلی روستای محل سکونتش رفت و منتظر ماند تا سه پسر عمویش هم برسند.‌مانند بسیاری از اعضای جوان داعش، او نیز خانواده‌اش را در جریان این اتفاقات نگذاشت.
کد خبر: ۷۷۶۹۱۴
توجیه خشونت در ‌اردوگاه‌های آموزشی داعش

آنها با یک مینی‌بوس سفید رنگ به یکی از اردوگاه‌های آموزشی داعش در میدان نفتی عمر در صحرای میادین در استان دیر الزور در شرق سوریه رفتند. مسئول آنها که یکی از بستگان دور آنها بود، از چند ماه پیش تاکنون حدود هشت نفر از جوانان روستا را به عضویت داعش درآورده بود. به حمید و پسر عموهایش اتاقی داده شد که قرار بود تا چند هفته آنجا باشند.

در آن میدان نفتی، فرد استخدام کننده جوانان روستا برای چند دقیقه با یکی از اعضای داعش گفت‌وگو کرد و پیش از آن که از این محل برود، رو به حمید و نزدیکانش گفت: به خودتان افتخار کنید و سرهایتان را بالا بگیرید. پس از آن یکی دیگر از اعضای داعش به آنها خوشامد گفت و از آنها خواست خود را برای کلاس‌های دینی آماده کنند. غنام در این لحظه به پسرعموهایش رو کرد و گفت: «کار آسانی پیش رو نداریم. باید صبر داشته باشیم. آنها ابتدا با شما صحبت کرده تا سطح دانش‌تان درباره علوم دینی را بفهمند. صحبت کردن در مورد حکومت سوریه، ارتش آزاد سوریه و تمام‌ گروه‌ها بخش دیگری از این برنامه‌ها خواهد بود. ممکن است خسته‌کننده باشد، اما باید صبور بود.»

در مورد آن که در اردوگاه‌های آموزشی داعش در مناطق تحت کنترل این گروه در سوریه و عراق چه می‌گذرد، اطلاعات اندکی بخصوص در ارتباط با آموزش‌های دینی در دست است. به طور کلی ایدئولوژی داعش شباهت‌های فراوانی با سلفی‌گری عربستانی‌ها دارد. تنها راه ارتباط و دسترسی به داعش و اقدامات آن، استفاده از شبکه‌های اجتماعی است. در نتیجه در مورد خواسته‌های ایدئولوژیک این گروه تروریستی اطلاعات کاملی وجود ندارد. ژنرال مایکل ناگاتا، فرمانده عملیات نیروهای ویژه آمریکا در خاورمیانه و ژنرال جان آلن، مسئول ائتلاف بین‌المللی علیه داعش بر این موضوع تاکید دارند که درک و فهم درست نسبت به ایدئولوژی داعش وجود ندارد.

پس این پرسش مطرح است که اعضای جدید داعش در این اردوگاه‌ها چه تفکرات و روایت‌هایی را آموزش می‌بینند؟ داعش چه مطالبی را بیان می‌کند که باعث می‌شود نیروهای جدید بشدت جذب آنها شوند؟ و مهم‌تر از همه این که آیا ایدئولوژی داعش به صورت کامل اعضای جدید را متقاعد می‌کند؟

مایکل ویس، تحلیلگر آمریکایی و حسن حسن، کارشناس مرکز تحقیقاتی دلما در ابوظبی کتابی تحت عنوان «درون یک ارتش ترسناک» منتشر کرده‌اند. آنها با بررسی مصاحبه افرادی که به عضویت داعش در آمده‌اند، انگیزه این افراد برای پیوستن به این گروه را طبقه‌بندی کرده‌اند.

افراد جدید برای آموزش وارد کلاس‌ها می‌شوند که مدت آنها دو هفته، یک ماه، 45 روز، شش ماه و یک سال خواهد بود. درون این اردوگاه‌ها، افراد مجموعه‌ای از اصول نظامی، سیاسی و دینی را می‌آموزند و معمولا پنج مربی در این زمینه فعالیت می‌کنند. در طول دوران آموزش، افراد ممکن است به ایست‌های بازرسی منتقل شوند، اما هرگز به میدان جنگ اعزام نمی‌شوند. پس از فارغ‌التحصیلی، آنها تحت نظارت شدید بوده و در صورت پیروی نکردن مجازات می‌شوند، به عنوان مثال اگر ردی از شک و تردید در آنها دیده شود در ملأعام شلاق‌زده می‌شوند. در برخی موارد که اعضای جدید با خشونت بیش از اندازه گروه مشکل دارند، بار دیگر برای آموزش فرستاده می‌شوند تا افکارشان دگرگون شود.

اعضای باسابقه‌تر و فرماندهان، کتاب‌هایی همچون «مدیریت توحش» را می‌خوانند. این کتاب نوشته فردی به نام ابوبکر ناجی است. او عقیده دارد باید بین جهاد و عقاید مذهبی که جهاد را اقدامی با رحم و شفقت می‌داند، تفاوت قائل شد زیرا بنا به گفته او، جهاد اقدامی خشونت‌آمیز برای از بین بردن دشمنان است. محدود شدن آموزش اصول مذهبی به برخی متون خاص هم راستا با این تفکر داعش است که این گروه سعی دارد خود را با مجموعه‌ای از آموزه‌ها به عنوان یک گروه اسلامی معتبر نشان دهد.

کارشناسان می‌گویند داعش قصد دارد بگوید جریان اسلامی که میان بسیاری از مسلمانان وجود دارد، جریانی ابداعی است که طی دهه‌های اخیر به وجود آمده است. برای نشان دادن این اسلام ابداعی، داعش به سراغ برخی متون تحریف شده رفته و بر این اساس، آموزه‌های خود را حالتی رسمی داده است. به همین دلیل‌ داعش برای کشتن مخالفان خود به سراغ بریدن سر و پرتاب کردن آنها از بالای ساختمان‌ها‌ رفته کرده است. پیچیده و مبهم بودن این مجازات‌ها به یک ارزش برای داعش تبدیل شده است. هدف از این گونه اقدامات، ترویج و افزایش خشونت نیست، بلکه ایجاد‌ سوال در ذهن جوانان درباره ماهیت چنین مجازات‌هایی است. در اینجاست که مبلغان آنها وارد عمل شده و با اصول تعریف شده خود پاسخ آنها را می‌‌دهند.

بسیاری از اعضای داعش دوست دارند بر این موضوع تاکید داشته باشند که به واسطه همین آموزش‌ها به عضویت این گروه درآمده‌اند. فرآیند شست‌وشوی مغزی همیشه به محض به عضویت در آمدن افراد انجام نمی‌شود. در بسیاری از موارد، افراد پیش از آن که به عضویت داعش در آیند هفته‌ها و ماه‌ها با اعضای داعش بحث و مناظره می‌کنند. تا زمانی که فردی رسما به عضویت داعش در آید، او حداقل ایدئولوژی داعش را پذیرفته است.

داعش به میزان زیادی به حوادث و اتفاقاتی متکی است که مبلغان سنی علاقه‌ای به بیان آنها نداشته و عقیده دارند این موضوعات نباید به عنوان قانون تبعیت شود. عملکرد این اتفاقات لزوما اثبات‌کننده یک تفکر عقیدتی و مذهبی نیست. به عنوان مثال، داعش از این موارد برای توجیه اقداماتی همچون گردن زدن مخالفان استفاده می‌کند. زمانی که این اتفاقات به عنوان ایدئولوژی کلی داعش معرفی می‌شود، اعضای جدید راحت‌تر آن را می‌‌پذیرند.

داعش برای اسلامی جلوه دادن این گونه اتفاقات نیز روش و راهکار مخصوص به خود را دارد. یکی از این موارد ‌ مربوط به خالد بن ولید در جریان جنگ الیس است. این جنگ که به نهرالدم نیز مشهور است در سال دوازدهم هجری و در زمان خلافت ابوبکر، بین سپاه ایران و اعراب در حمله اعراب به ایران در منطقه الیس در عراق اتفاق افتاد. خالد بن ولید پیش از آغاز این جنگ و برخلاف اصول و مبانی اسلام‌ قسم می‌خورد که در صورت پیروزی از خون ارتش مقابل‌ رودخانه درست می‌کند. هنگامی که او نتوانست در انجام این کار موفق شود، تعداد زیادی از اسرا را به طرز وحشیانه‌ای کشت. داعش در بیان این داستان خالد بن ولید را فردی معرفی می‌کند که پیامبر اسلام او را شمشیر آخته اسلام معرفی کرده و خلیفه اول نیز از کارهایش تجلیل کرده است. این در حالی است که آن تعریف پیامبر به هیچ وجه ربطی به آن حادثه نداشته است. هنگامی که داعش اسرای دست خود را قتل‌عام می‌کند، یک مبلغ مذهبی این کار را غیراسلامی می‌داند، اما آنها با تحریف واقعیت، آن را اسلامی جلوه می‌دهند.

به دلیل آن که داعش از آموزه‌ها و متون دینی به سلیقه خود استفاده کرده و در نهایت آن را اسلام واقعی معرفی می‌کند، اعضای جدید، اردوگاه‌های آموزشی را با این احساس ترک می‌کنند که حامل پیام درستی از اسلام هستند. اعضای جدیدی همچون غانم و پسر عموهایش پس از کسب مهارت‌های نظامی و فرا گرفتن موضوعات ایدئولوژیک، این باور را دارند که دیگر مسلمانان در به وجود آمدن این وضع مقصر بوده و به همین دلیل کشتن مسلمانان را هم درست می‌دانند.

گاردین / ‌مترجم: حسین خلیلی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها