اما به گفته مدیرعامل شرکت ملی گاز، این شرکت قدرت تعیین قیمت ندارد و هرچه قانون مشخص کند اجرا خواهد کرد. حمیدرضا عراقی در گفتوگویی که با جامجم داشت افزایش قیمت گاز را از هر جهت به نفع مصرفکننده و منافع ملی میداند. به گفته حمیدرضا عراقی، منافع شرکتش در این است که مردم بیشتر گاز مصرف کنند تا درآمد آن شرکت هم بیشتر شود، اما چون مصرف بیش از اندازه گاز به نفع کشور نیست، هیچگاه این نگاه ترویج نمیشود. وی همچنین از برنامه آینده گازرسانی به روستاها و توسعه میدان گازی پارس جنوبی نیز سخن گفته است.
اگر موافق باشید بحثمان را با پارس جنوبی شروع کنیم. پارس جنوبی با توجه به ظرفیت و پتانسیلی که دارد از برنامه توسعهای خود عقب است و آنطور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته و بهرهبرداری لازم نیز از آن نشده است. در اینباره چه میگویید؟
اگر شما هم موافق باشید، شاید ابتدا لازم باشد که بگوییم پارس جنوبی چی هست، از کجا شروع شده و چه نقشی در اقتصاد کشور دارد و در نهایت چه کاری باید درباره آن انجام دهیم. خود پارس جنوبی مخزن مشترکی است بین ایران و قطر. شناسایی این میدان شاید به سالهای دور بازمیگردد، ولی شروع بهرهبرداری از پارس جنوبی به حدود 25 سال پیش بازمیگردد. در آن سالها بود که قطر شروع به بهرهبرداری از گاز این میدان کرد و از بهترین شرکتهای بینالمللی کمک گرفت و مشغول استخراج گاز از پارس جنوبی شد. همانطور که میدانید قطر احتیاجی به گاز نداشت. چیزی که قطر را وادار میکرد که از این مخزن مشترک استفاده کند، میعانات گازی استحصال شده از این مخزن بود. چون کنار گازی که استخراج میشد، مایعات گازی هم بیرون میآید که از خود گاز ارزشش بیشتر است. قطر چون مصرف گاز زیادی نداشت، همزمان با آن پروژه LNG را شروع کرد که پیاده کند. به نحوی که قطر اکنون بزرگترین صادرکننده گاز LNG دنیاست. اما ایران بعد از دوران دفاع مقدس و توسط همین آقای زنگنه بهعنوان وزیر نفت وقت، پارس جنوبی را راهاندازی کرد. به خاطر دارم که آن زمان میگفتند قرار است در عسلویه تمدن صنعتی جدید تشکیل شود. اما برای اجرای پروژه عسلویه آنقدر فضا کم است که مجبور شدند به دریا وارد شوند.
در آن زمان هم کشور تحریم بود، اما این تحریم، متمرکز و جهانی نبود، فقط آمریکا ایران را تحریم کرده بود و گفته بود هر سرمایهگذاری که از 5 میلیون دلار بیشتر در ایران سرمایهگذاری کند، با من طرف است، اما کشورهای سرمایهگذار به دلیل این که منافع سرشاری میتوانستند ببرند، به این تهدید آمریکا توجه نکردند. شرکتهایی مثل انی، توتال، پتروناس و گسپروم در کشور سرمایهگذاری کلان انجام دادند. شرکتی هم به اسم پتروپارس در ایران ایجاد شد که در خارج از ایران ثبت شد تا بتواند از مزایای بینالمللی استفاده کند، اما مجلس این موضوع را بهعنوان یک نقطه ضعف مطرح کرد و حتی برخی روزنامههای آن زمان کارشان این شده بود که هر روز علیه پارس جنوبی مطلب بنویسند. در صورتی که لحظه به لحظه پارس جنوبی سکه و دلار و ارز بود که به این مملکت میآورد. بحث راهاندازی پارس جنوبی و کنترل منابع ملی و استفاده از این منابع برای منافع مملکت بسادگی انجام نمیشود.
آماری درخصوص برداشت روزانه قطر از پارس جنوبی دارید؟
قطر حدود 600 میلیون مترمکعب در روز از این میدان برداشت میکند.
ایران چقدر؟
ایران 350 میلیون مترمکعب.
برنامهریزی ما برای آنکه به برداشت روزانه قطر برسیم، چیست؟
خدمتتان عرض میکنم. فازهای یک تا پنج که به طور عادی به بهرهبرداری رسید، اما فاز 6 و 7 و 8 هنوز به بهرهبرداری نرسیده بود تا اینکه تحریمها شدید شد. منتها تحریمهای دور اول با دور دوم فرق داشت، اولی فقط آمریکا بود، اما دومی درست یا غلط دنیا را علیه ما متحد کرد. این موضوع میتواند دو دلیل داشته باشد، اول اینکه یا ما خوب کار نکردیم یا اینکه آمریکا خیلی خوب کار کرد که این تحریم بینالمللی شد. در تحریم اولی دولتها پشت شرکتهایشان آمدند و کار شروع شد، اما در تحریم دومی چون دولتها پشت شرکتها نبودند، آنها هم دیگر نیامدند. پس ما مجبور شدیم فازهای بعدی را با شرکتهای داخلی قراردادهای 36 ماهه ببندیم. پتروپارس، خاتمالانبیا، خاتمالاوصیا و... بودند که ظرف 36 ماه قرارداد بستند در حالی که اصلا انجام کار در این مدت امکانپذیر نبود! اما عملا این چند تا پروژه موازی حرکت کرد. فازهای 6، 7، 8، 9، 10، 15، 16 و 12 موازی حرکت کردند. البته در آن زمان اولویتبندیها هم زیاد جدی نبود. به این معنا که در 5، 6 سال گذشته استفاده بهینه از مخزن مشترک برای افزایش تولید نداشتیم.
اما با روی کارآمدن دولت یازدهم و انتخاب دوباره بیژن زنگنه بهعنوان وزیر نفت و همچنین تجربهای که در این زمینه داشت، برنامهریزی استفاده بهینه از مخزن مشترک پارس جنوبی صورت گرفت. کاری که انجام شد این بود که مدیر بهرهبرداری از پارس جنوبی، مدیر اجرای پروژه 12 و 15 و 16 و 17 و 18 شود که خیلی برای پارس جنوبی کمک خوبی بود. همچنین نیروهای بهرهبردار شرکت ملی گاز به کمک تولیدکنندگان داخلی رفتند و این نزدیکی بهرهبردار و تولیدکننده و تخصیص منابع مالی به این پروژه باعث شد که در حداقل زمان براساس زمانبندی مناسب از اسفند سال 92 یک فاز آن در سال 93 به بهرهبرداری برسد و الان شاهد هستیم که فاز 12 به بهرهبرداری رسیده و کشور صد میلیون مترمکعب از فاز 12 و 20، 30 میلیون هم از فازهای دیگر به ظرفیت تولید گاز کشور اضافه شد.
100 میلیون مترمکعب گازی که وارد چرخه گاز کشور شد در کجا مورد استفاده قرار گرفت؟
فاز 12 و صد میلیون مترمکعب گازی که در سال 93 به ظرفیت تولید گاز کشور اضافه شد چند تا حسن داشت. یکی اینکه افزایش این مقدار مترمکعب گاز، اطمینان خاطری به مسئولان و مردم داد که آمادگی لازم را داشتیم که گاز مردم قطع نشود. دوم اینکه صنعت کشور که معمولا در زمستان دچار قطعی گاز میشد، با این معضل مواجه نشد و این امر در توسعه و اقتصاد کشور اثر خوبی داشت.
سوم اینکه نیروگاههای کشور که هر سال مشکل تامین گاز را داشتند و ما اولین جایی که سهمیه آنها را کم میکردیم، اینها بودند، هیچ مشکلی نداشتند. به نحوی که 13 میلیارد مترمکعب گاز در نیروگاهها مصرف شد یعنی پنج تا شش میلیارد دلار. یعنی به همین سادگی اثر اقتصادی صد میلیون مترمکعب گاز در کشور در سال 93 یعنی پنج میلیارد دلار صرفهجویی ارزی حقیقی را به دنبال داشت، چون 13 میلیارد مترمکعب مایعات مثل گازوئیل و مازوت در نیروگاهها مصرف نشده است. دیگر اینکه هوا را آلوده نکردیم یا بهتر بگوییم کمتر آلوده کردیم. چون کارخانهای که با گاز میسوزد و کارخانهای که با گازوئیل و مازوت میسوزد، خیلی فرق دارد. امسال دود سیاه از کارخانهای بیرون نیامد. پس 5 تا اهمیت ایجاد شد 1 ـ امنیت عدم قطع گاز 2ـ کارخانهها هوا را آلوده نمیکنند 3ـ کارخانهها گازشان قطع نشد. 4ـ سازندگان تاسیسات کشور برای فاز 12 به کار گرفته شدند و 5ـ صادرات گازما به ترکیه بدون وقفه ادامه پیدا کرد و اعتماد بینالمللی ما زیاد شد. از سوی دیگر ظرفیت صادرات بالا میرود و کشورهای دیگر متوجه میشوند که ما توان این را داریم که تولیدمان را بالا ببریم در نتیجه تمایل برای عقد قرارداد صادرات گاز بالا میرود.
آیا برنامه مشخصی برای سال آینده درخصوص افزایش تولید گاز از پارس جنوبی تدوین شده است؟
برای سال 94 هم برنامه وزارت نفت هم این است که صد میلیون مترمکعب دیگر از محل پارس جنوبی به ظرفیت تولید گاز کشور اضافه شود.
از کدام فازها؟
فازهای 15، 16، 17، 18، 19، 20 و 21. ما هم در شرکت ملی گاز باید خودمان را آماده کنیم برای انتقال صد میلیون مترمکعب گاز. چون هر فاز پارس جنوبی که وارد چرخه میشود، نیاز به خط انتقال تا مدار داخل کشور دارد. خطوط انتقال یعنی خطوط لوله 56 اینچ. یعنی از کوهها و رودخانهها رد شدن. اجرای این طرح کار سادهای نیست. در بعضی مکانها بیش از 50 تا کمپرسور باید کار کنند. خطوط انتقالی که برای سالهای آینده باید اجرا کنیم، تکمیل خط 6، اجرای خط 9 و 11 سراسری و تکمیل ایستگاههای خط هشت است. اینها کارهایی است که در چند سال آینده باید انجام شود که استفاده از فاز پارس جنوبی امکانپذیر شود که این خودش سرمایهای حدود 17 میلیارد دلار در سه سال آینده لازم دارد.
درباره سرمایهگذاری شرکتهای خارجی در شرایط تحریم برنامهریزی کردهاید؟
در شرایط تحریم متاسفانه نمیتوانیم کاری انجام دهیم. شرکتها صحبتش را میکنند اما سرمایهگذاریشان را تا زمانی که تحریم تمام نشود، انجام نخواهند داد. با این حال ما برنامهریزیهایی که انجام دادیم، با اتکا به سرمایهگذاری خارجی نیست. بلکه تصمیم داریم اگر سرمایهگذار خارجی نیامد، از منابع داخلی استفاده میکنیم. بنابراین نیست که اگر اتفاقی نیفتاد، ما دستمان را بالا بگیریم و تسلیم شویم.
برنامههای دولت و وزارت نفت اینطور است که در سال 95 کار توسعه پارس جنوبی کاملا تمام میشود. آیا این موضوع محقق میشود؟
نمیدانم. این را مجریها باید بگویند.
میخواهم کمی در مسائل دیگر بخش گاز ریزتر شویم. بفرمایید که سیاست آینده دولت درباره قیمت گاز چه خواهد بود؟ سال آینده قیمت گازافزایش پیدا میکند یا خیر؟
سیاست شرکت ملی گاز درباره CNG عدم افزایش قیمت است و حتی کمک به جایگاهداران CNG در برنامه است که بتوانند سهم گاز طبیعی را در بخش حمل و نقل بالا ببرند. یعنی به جای اینکه در بخش حمل و نقل، بنزین زیادی مصرف شود، به دلیل مزیت نسبی که در کشور داریم، گاز مصرف کنند. به همین دلیل بهای CNG را افزایش نمیدهیم، اما در ارتباط با گاز طبیعی؛ ما هنوز با قیمتهای واقعی گاز خیلی فاصله داریم و این چون یکی از گازهای هیدروکربنی به حساب میآید که تمام شدنی است، بنابراین برای اینکه مردم استفاده بهینه کنند، چهار عامل لازم است تا من مصرفکننده گاز طبیعی، خوب استفاده کنم نه اینکه استفاده نکنم. بنابراین تولید و مصرف دو بال یک پرنده است. اگر یک بال درست مصرف نکند، هر چقدر تولید کنید، اسراف میشود. لذا ما باید راهحلهایی پیدا کنیم که عموم مردم منطقا و اخلاقا گاز را درست مصرف کنند. یکی از آنها معیار قیمت است، اگر شما قیمت ارزان برای چیزی قرار بدهی، هم ارزشی را از دست دادهای و هم اینکه استفاده از تکنولوژی را عقب انداختهای. یعنی اگر قیمت گاز خیلی ارزان باشد، به جای یک بخاری دو بخاری خریداری میکنی. در زمان خرید هم آن بخاری که بهرهوری پایین و قیمت کمتری دارد را انتخاب میکنید. بگذارید در این خصوص یک مثال عامیانه بزنم. یک بخاری هست 150 هزار تومان، یک بخاری دیگر هست 250 هزار تومان. کدام را میخرید؟ منطق میگوید بخاری 150 هزار تومانی خریداری شود. چرا؟ چون خریدار نزد خودش میگوید راندمان این با آن کمی فرق دارد، ولی اگر ده سال هم گاز مصرف کنم، 100 تومان نمیشود پس آن ارزانتره را میخرم. ولی اگر فرد متوجه شود ظرف شش ماه که مصرف کند، باید مبلغ زیادی بابت بهای گاز بپردازد آن 250 تومانی که بهرهوری بالاتری دارد را انتخاب میکند. در آن زمان تولیدکننده هم وقتی تقاضای بازار را ببیند درجه تکنولوژی کار خود را بالا میبرد. لذا قیمت گاز باعث میشود تکنولوژی حرکت کند. در نتیجه در فرهنگ مردم تغییر ایجاد میشود. یعنی افزایش قیمت گاز به نفع مردم و منافع ملی است. در کنار همه اینها، قانون باید بیاید تا قیمت را تعیین کند. هرچه تعیین کنند ما هم اجرا میکنیم.
اقلیمبندیهای شهرها در تعیین قیمت گاز ممکن است تغییر کند؟
بله امکان دارد. اینها تقسیمبندیهایی است که دولت انجام میدهد. امسال هم بعضی اقلیمها تغییر کردند که بر این اساس درصد کمی تغییر قیمت داریم، ولی هرچه را که سازمان هواشناسی به ما اعلام کند، ما اعمال میکنیم.
ما با قیمت واقعی گاز چقدر فاصله داریم؟
گاز در هر جا قیمت متفاوتی دارد. مثلا در ترکمنستان گاز اصلا کنتور ندارد. این کشور 5 میلیون جمعیت دارد و کلی ذخیره که نمیداند آن را باید چه کار کند. ایران هم در اوایل انقلاب همین گونه بود. چون بلد نبودیم کنتور بسازیم. بعد کمکم قیمتگذاری را آغاز کردیم و کمکم مایعات را در سبد صادرات قرار دادیم. در ترکیه نیز هر مترمکعب گاز یک دلار است. ما میگوییم اگر گاز طبیعی را از سر چاه بیاوریم و هزینههای بیرون آمدن از چاه و هزینههای پالایش، هزینه انتقال، هزینه ایستگاه و هزینه توزیع را حساب کنیم، قیمت صفر میشود. اگر اینطور حساب کنیم تا به مصرفکننده برسد، هر مترمکعب گاز بین 40 تا 50 تومان قیمت دارد. حالا هر چه این قیمت را حساب کنیم، به بخش سیاست یارانهای دولت برمیگردد. قیمتهایی که از مردم دریافت میشود، برای شرکت ملی گاز ایران نیست، بلکه متعلق به دولت است. دولت 80 درصد درآمد را میگیرد و دوباره به مردم بهعنوان هدفمندی یارانهها برمیگرداند. در حال حاضر یکسوم از آن 45 هزار تومان یارانه نقدی از این محل تامین میشود.
هماکنون چه تعداد از شهرها و روستاهای کشور لولهکشی گاز دارند؟ چرا روند لولهکشی گاز روستاها کند پیش میرود؟
در سال جاری، به 9 تا شهر گازرسانی شد. این عملیات در هفت تا شهر دیگر هم آغاز شده است. در ارتباط با روستاها هم تا آخر سال بیش از یک میلیون خانوار به شمار مصرفکنندگان گاز اضافه میشود. در سال 90 و 91 به شرکت ملی گاز ایران گفتند که از بانک وام دریافت کنید و شهرها و روستاها را گازدار کنید. مدیریت وقت شرکت ملی گاز ایران حدود 1500 میلیارد تومان وام گرفت که در سال 92 و 93 و 94 باید برمیگرداند. ما در سال 93 حدود 600 میلیارد تومان فقط بدهی آن وام را برگرداندیم. برای سال 94 و 95 قانونی در مجلس تصویب شده به اسم بند ق تبصره 2، که در قالب آن باید به 2 میلیون و 300 هزار خانوار شهری و روستایی با مبلغ 7/4 میلیارد دلار گازرسانی کنیم. مقدمات پیمان و خوشهها و آگهی فراخوانها آماده شده و به نظر میرسد در سال 94 و 95 بالاترین حجم کار گازرسانی باشد. پس شرکت ملی گاز در سال جاری در عین حال که بدهیهای خود را پرداخت کرده، مشابه سالهای قبل کار کرده و وام هم نگرفته است. ما خودمان را برای سالهای 94 و 95 آماده کردیم که خیز عظیم کار را برداریم. حسن این کار هم این است که اولا از محل صرفهجویی آن گاز مایع و نفت سفیدی که الان روستاها استفاده میکنند، پول گازرسانی بازمیگردد، دوما اینکه اشتغال در کشور ایجاد میشود چون تمام گازرسانی به شهرها و روستاها داخلی است و اصلا کاری به ارز و مسائل بینالمللی و تحریم ندارد. بنابراین پیمانکارها و کارگرها و شرکتها فعالتر میشوند. مطلب دیگر اینکه قبلا ما گازرسانی را فقط از طریق خط لوله انجام میدادیم، اما بعضی از روستاها هستند که امکان انتقال خط لوله وجود ندارد. براساس سیاست جدید بعضی از اینها را از طریق CNG و بعضی را از طریق LNG انجام میدهیم.
کدام مناطق؟
معمولا مناطق کوهستانی و جنگلی. یا در مناطق کویری. مثلا شهری هست به اسم نهبندان در خراسان جنوبی که مصوب کردیم، از طریق CNG کار انجام شود. ما اکنون دارای 1021 شهر و 17 هزار روستا هستیم. به تناسب این ما 700 کیلومتر شبکه خط انتقال فشار قوی و هفت ایستگاه تقویت فشار ایجاد کردیم که در نوع خودش و در مقیاس زمانی بیسابقه است. ایستگاه تقویت فشار گاز ایستگاه بسیار بزرگی است که هرکدام 4 تا توربین کمپرسور دارد که هرکدام توربین جت است. به این معنا که در حال حاضر که ما در 70 ایستگاه تقویت، 280 موتور جت داریم. ضمن اینکه هدف اصلی ما در سال 93 تامین و تضمین گاز پایدار در کشور است. خط انتقال دهم را که اجرا کردیم برای پایداری گاز بوده که در زمستان هیچ جای کشور افت فشار نداشته باشیم. بنابراین اطمینان مردم از اینکه گاز پایدار دارند برای ما خیلی مهم بوده، انتقال گاز عسلویه به داخل کشور هم بسیار دارای اهمیت است.
ما همیشه در تبلیغات شرکت ملی گاز میشنویم که به مردم میگویند در مصرف گاز صرفهجویی کنید. اما این بیشتر شبیه یک گفتمان است که هیچ راهکاری به خانوادهها ارائه نمیشود. شاید به خاطر عدم اطلاع خانوادهها از راهکارها باشد که خیلی درمصرف گاز صرفهجویی صورت نمیگیرد.
قاعدتا اگر اقتصادی نگاه کنید، شرکت ملی گاز باید بگوید مردم هرچه میتوانند گاز مصرف کنند تا پولش را بگیرد، ولی باتوجه به اینکه رسالت شرکت ملی گاز این است که منافع ملی در اولویت است و باید به فکر صادرات هم باشد، هزینههای زیادی را انجام داده و حداقل سالانه بیش از 70 نیم ساعت در صدا و سیما راهکارها را به مردم رسانده است. این راهکارهایکی شامل ایمنی است که مردم جانشان را از دست ندهند و یکی کم مصرف کردن است که داراییشان را از دست ندهند. یکی از دلایل اینکه آیا این تبلیغات اثر داشته یا نه این است که امسال با اینکه یک میلیون مصرفکننده جدید را اضافه کردیم، مصرف گاز در بخش خانگی اضافه نشده است. یعنی مردم صرفهجویی کردهاند. به نظر ما آگاهی مردم افزایش یافته که پولشان را هدر ندهند، اما کافی نیست. هنوز درباره شدت انرژی نسبت به دنیا خیلی فاصله داریم و این دیگر تقصیر مردم نیست. تقصیر ماست که از قدیم انرژی در کشور مهم نبوده است. برخی سازندگان ساختمان خانههایی را بدون در نظر گرفتن هدر رفت انرژی ساخته و تحویل مردم دادهاند. شیشه این خانهها دوجداره نیست یا دیوار آنها عایق نیست. خب اینها مصرف انرژیشان بالا میرود. ولی دنیا زودتر به اینها رسیدهاند. خانههایی که جدیدا ساخته میشود با مبحث 19 مقررات ملی ساختمان ساخته میشوند که مصرف انرژی در آنها کمتر است.
در این راستا آیا مثلا شما با گمرک مراودهای درخصوص تسهیل واردات محصولاتی که بهرهوری بالایی در بخش انرژی دارند، داشتید؟
بله. اما این کاری است که تازه شروع شده است. آن هم هماهنگی بین ما و سازمان بهینهسازی مصرف سوخت و سازندگان صنعتی و وزارت صنعت، معدن و تجارت است که شروع کردهاند بخاریهای با راندمان بالا را کمکهای مالی کنند تا بتوانند با رقبای پرمصرف خود در بازار، رقابت کنند. این محصولات در سالهای آینده به بازار میآید که خود وزارتخانه هم در این زمینه هشدار داده است. منتها ما تا جایگزین نداشته باشیم نباید کاری کنیم و الا قاچاق افزایش مییابد.
محمدحسین علیاکبری / گروه اقتصاد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد