فیلم «خانه دختر»، فیلم ایده و فیلمنامه است

بهداد در خدمت فیلم

روبه‌رو شدن با اثری در قد و قواره «خانه دختر» در سی و سومین جشنواره فیلم فجر میزان قابل توجهی جرات و شجاعت و در کنار آن توانایی از کف ندادن اختیار ذهن و روبه‌رو شدن با واقعیتی دلهره‌آور را طلب می‌کند.
کد خبر: ۷۶۹۰۵۵
بهداد در خدمت فیلم

تماشای خانه دختر هیچ نسبتی با بی‌حوصلگی و کج‌سلیقگی و کم‌تحملی ندارد. همراهی با ایده و سوژه فیلمنامه خانه دختر نیازمند رسیدن به این درجه از آگاهی است که این توان را در ما ایجاد کند تا در مواجهه با واقعیت جاری راه را کج نکنیم و سراغ انکار و فرافکنی نرویم. خانه دختر در نگاه اول گیج‌کننده، سرگیجه‌آور و غافلگیرکننده است؛ چرا که اولین تلنگر جدی را در همان گام‌های اولیه شروع داستان بی‌هیچ اضافه کاری و اطوار بیهوده‌ای به مخاطب می‌زند و بی‌محابا مخاطب را به درون دنیای اثر پرتاب می‌کند. داستانگویی در خانه دختر بشدت عریان و بی‌واسطه شکل می‌گیرد. فیلمنامه‌نویس در دقایق ابتدایی اثر تکلیفش را با مخاطب مشخص می‌کند و با ایجاد یک نقطه عطف جدی و غیر قابل پیش‌بینی در قالبی کمینه‌گرا و بدون زایده واقعیت را بی‌رحمانه به سمت ذهن و فکر مخاطب پرتاب می‌کند. آسوده‌ترین مرحله از مواجهه مخاطب با خانه دختر در مرحله تماشای اثر شکل می‌گیرد و سخت‌ترین بخش ماجرا نقطه پایان فیلم و بیرون رفتن مخاطب از سالن سینماست و شیوه درگیری‌اش با سوژه تراژیک را تعیین می‌کند.

فیلم خوب فیلمی‌ است که آغازش در اختیار کارگردان باشد و نقطه پایانش (و نه شکل پایانش) متناسب با جنس نگاه مخاطب نامعلوم. خانه دختر از آن دسته آثاری است که پس از پایان، آغازی دوباره دارد و تک‌پلان نهایی‌اش مسیری تراژیک و دلهره‌آور را پیش روی مخاطب قرار می‌دهد. بی‌پایان بودن و ادامه یافتن ماجرای فیلم در فیلمنامه خانه دختر هیچ ارتباطی به یله و رها ماندن پایان‌بندی برخی فیلمنامه‌های کج و معوج و بی‌سر و ته‌ باب شده در این روزها ندارد. حتما ‌باید اشاره کرد که خانه دختر فیلمنامه‌ای است با آغاز بشدت درست و به موقع و همراهی برانگیز و پایانی مشخص که تکلیف مخاطب را با اثر مشخص می‌کند. مراد از بی‌پایان بودن و ادامه یافتن این فیلم جنس موضوع طرح شده در فیلم و شیوه روایتگری پرویز شهبازی به عنوان فیلمنامه‌نویس در این اثر است. خانه دختر را حتما و قطعا باید فیلمی بر مبنای قوت ایده و فیلمنامه دانست. ردپای پرویز شهبازی در خانه دختر آنقدر پررنگ و معنادار است که اصولا نمی‌توان براحتی از کنار چگالی بالای حضور مدل نگاه و شیوه داستانگویی پرویز شهبازی در این فیلم گذشت. خانه دختر در شمایل گلوله‌ای دو مرحله‌ای عمل می‌کند که در نگاه اول فقط یک گلوله است که به بدن اصابت می‌کند و وارد بدن می‌شود و در مرحله بعد که جدی‌تر و اثرگذارتر هم هست گلوله در درون بدن منفجر می‌شود و تاثیر اصلی خودش را می‌گذارد.

فیلمنامه خانه دختر با تکیه بر اصل همذات‌پنداری و کنجکاوی در مورد شخصیت اصلی داستان یعنی سمیرا (رعنا آزادی‌ور) آغاز می‌شود و در ادامه با تکیه بر اصل فقدان مخاطب را به درون دنیای اثر می‌کشاند. تکیه بر اصل فقدان برای پیشبرد داستان در فیلمنامه خانه دختر فیلم را تا انتها پیش می‌برد و در نهایت ضربه نهایی را به مخاطب وارد می‌کند. خصوصیت ویژه‌ای که عنوان برگ برنده خانه دختر قابل ردگیری است جنس روایت و هدایت داستان به نقطه نهایی و شیوه پایان‌بندی اثر است. سکانس نهایی فیلم و نمای بسته چهره ستاره خواهر سمیرا و لبخند سرزنده‌ای که کم‌کم رو به سردی می‌رود، حکایت از آغازی دوباره در پایان قراردادی فیلم دارد. این نمای نهایی در واقع بناست آغازی باشد بر داستان ستاره و سرنوشتی که برای او رقم خورده یا بناست بخورد؛ آغازی بر یک تراژدی ادامه‌دار.

خانه دختر تمام داشته‌هایش را مرهون سراغ‌گرفتنش از سوژه‌ای تازه و در عین حال زیر خروارها عادت و ترس و نادیده‌گرفتن پنهان مانده‌اش است و البته که در این مسیر بیان بی‌لکنت و تا حد ممکن عیان و عریان این سوژه در بستر فیلمنامه‌ای قابل قبول که به موتور متحرک اثر تبدیل شده نقش کلیدی و اساسی دارد.در کوتاه‌ترین و کامل‌ترین شکل ممکن باید گفت خانه دختر فیلم فیلمنامه است یا به بیان بهتر باید گفت خانه دختر فیلم ایده است. فیلمنامه خانه دختر بی‌ایراد نیست و حتما می‌توان از گیر و گرفت‌های منطقی فیلمنامه و تغییرات آنی و بی‌منطق نقطه نظر راوی اثر و چرخش در شیوه روایت یا شکل تعریف شخصیت‌ها و دلایل ورود آنها به اثر یا خروجشان از دایره داستانگویی در میانه فیلم بسیار گفت. در کنار این‌که می‌توان از بهترین اجراهای سال‌های اخیر حامد بهداد که در این فیلم رخ داده گفت و این‌که بعد از مدت‌ها بازی کنترل شده و بی‌اغراق از او می‌بینیم که بیش از آن‌که در خدمت خود حامد بهداد باشد در خدمت مسیر روایی فیلم و داستانگویی در خانه دختر است.

خانه دختر در کارنامه کاری شهرام شاه‌حسینی هم نقطه عطف مهمی تلقی می‌شود و البته موید این اصل است که هر کارگردان خوبی لزوما فیلمنامه‌نویس خوبی هم نیست و برعکس. کنار هم‌نشینی فیلمنامه درست و قابل قبول از پرویز شهبازی و کارگردانی قابل دفاع شاه‌حسینی به نتیجه‌ای در خور توجه به نام خانه دختر منجر شده است.

محمدرضا مقدسیان ‌/ ‌جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها