او برخلاف نقش هایی که در کارهای طنز بازی می کند مردی آرام و البته جدی است... مطالعه، یکی از مهم ترین دغدغه های اوست و شدید اهل مطالعه است. با لرستانی که به تازگی زندگی مشترکش را شروع کرده و آشنایی و ازدواج با همسرش را بهترین اتفاق زندگی اش می داند در مورد حال و هوای کارهای مدیری، زندگی در کرمانشاه و ازدواج حرف زدیم.
ورود من به عرصه طنز
من خیلی اتفاقی وارد عرصه طنز شدم و شرایطی برایم فراهم شد که با یک کارگردان بزرگ در یک اثر موفق همکاری کنم. موضوع حضور من در عرصه طنز به آشنایی ام به مهران مدیری باز می گردد. شانزده سال پیش در سال 77، زمانی که من دانشجوی سال سوم تئاتر بودم، به اتفاق «علی ابولحینی» یکی از دوستانم که در آن مقطع، یکی از دستیاران مهران مدیری بود، در جمعی به ایشان معرفی شدم.
یادم است در آن جمع «زمانی» که برای معرفی به یکدیگر داشتیم، به قدری کوتاه بود که حتی فرصت دست دادن با مدیری را پیدا نکردم و هیچ دیالوگ خاصی هم، بین من و ایشان رد و بدل نشد، اما یک ماه و نیم بعد، زمانی که مدیری می خواست کار جدیدش را استارت بزند به «رامین ناصرنصیر» گفت تا با علی تماس بگیرد و از او و من دعوت کند تا در کار جدیدش حضور پیدا کنیم، رامین هم به علی گفت: مدیری می گوید خودت و آن دوستی که همراهت در آن جمع حضور داشتند را بیاور...
وقتی علی ماجرا را با من در میان گذاشت، فکر کردم با من شوخی می کند، گفتم محال است که مدیری، من را در آن شرایط دعوت به کار کند، فکر کردم با من شوخی می کند. حتی تا روزی که در جلسه رسمی کاری که در دفتر مدیری داشتم فکر می کردم کسی از راه می رسد و به من می گوید شما؟ و این برای من که در زندگی ام همیشه سعی کرده بودم سر جای خودم قرار بگیرم، سخت بود، اما این اتفاق در آن جلسه نه تنها نیفتاد بلکه از آن روز به بعد، من به یکی از پاهای ثابت آثار او بدل شدم، یادم است سال گذشته پس از سال ها به آقای مدیری گفتم یادتان هست من را سال ها پیش چطور به کار دعوت کردید و ایشان به طرز عجیبی تمام جزییات ماجرا را به یاد داشتند و گفتند بله، وقتی دیدمت با خودم گفتم این خودش است و به نوعی، مدیری در آن دوران استعداد من را در عرصه بازیگری و طنز کشف کرد.
انتظارات مردم از بازیگران طنز
مردم همواره به بازیگران لطف دارند و آنها را به خودشان نزدیک می بینند و این موضوع در مورد بازیگران طنز هم شدت بیشتری دارد چرا که حس نزدیکی بیشتری به آنها دارند، گاهی برایم پیش آمده که در جایی در حال فکر کردن به چیزی هستم، اما فردی با همان ذهنیتی که نسبت به نقش هایی که بازی کردی به سراغت می آید، آنجاست که سعی می کنم، در کمترین زمان، دنیاهایم را تغییر دهم و با انرژی «لبخند»، کنار آن فرد قرار بگیرم، چون مردم از بازیگران طنزشان انتظار دارند، رفتار صمیمانه ای با آنها داشته باشند.
به کرد بودنم افتخار می کنم
من اهل شهر کرمانشاه هستم و جزو قوم کرد به شمار می روم و همیشه به این موضوع افتخار کردم، چرا که اهالی این دیار، مردمی قوی و محکم هستند و تاریخ ثابت کرده آنها در مقابله با مسائل مختلف، قوی و محکم برخورد می کنند. نمونه این محکم بودن اهالی کرد، را در شهر کوبانی دیدید، به ویژه زنان این دیار که در مقابل داعشی ها چه شجاعتی از خود نشان دادند و آنها را پس زدند.
لزومی نمی بینم که یک بازیگر به نقش هایی که بازی می کند، شبیه باشد، چرا که بازیگری برداشتی از زندگی است و خود زندگی به شمار نمی رود!
زندگی خصوصی
برای من خانواده در درجه اول اهمیت قرار دارد و همواره مهم ترین چیزی بود که به آن افتخار کرده ام. خوشبختانه همسرم درک بسیار خوبی نسبت به حرفه ام دارد و پرکاری و بیکاری های شغلم را درک می کند. او به خوبی با بحث دیده شدن در حرفه من کنار آمده و هیچ گاه اعتراضی به این موضوع ندارد که ممکن است بخشی از وقت دو نفره ای که قرار است با هم پیاده روی کنیم صرف عکس گرفتن و امضادادن من با مردم شود.
چنین درک و شعوری که او نسبت به من و حرفه ام دارد قابل ستایش است. بهنظرم ازدواج بیشتر از آن که رویدادی باشد که شما نسبت به آن نقشه بکشید و رویابافی کنید، یک اتفاق دلی است و یک لحظه حسی در شما، که نسبت به فردی ایجاد می شود و فکر می کنید می تواند با این فرد زیر یک سقف قرار بگیرید.
سرنوشت سریال «اتاق عمل»
فعلا عوامل «اتاق عمل» در حال رایزنی با مدیران سازمان صدا و سیما هستند تا به نقطه نظری مشترک با یکدیگر برسند و بتوانند شرایطی را فراهم کنند که این سریال با ایجاد تغییراتی ساختش از سر گرفته شود. احتمالا تغییراتی ایجاد می شود، اما این که دقیقا چه تغییراتی را نمی دانم، در هرحال قسمت های ابتدایی این کار ضبط شده و عملا نمی توان کلا سوژه را تغییر داد، چرا که برای ضبط این قسمت ها علاوه بر وقت و زمان، هزینه زیادی صرف شده است.
تاثیر این اعتراض ها
این اعتراض ها دارد آهسته آهسته ما را به جایی می برد که کاراکترهای فیلم و سریال های مان هیچ هویتی ندارند و اصلا معلوم نیست متعلق به چه شهری هستند و چه شغلی دارند. مدیری بعد از سال ها به تلویزیون آمد و پرواضح است که حساسیت ها در مورد کار او زیاد است. احتمالا وقتی سوژه کلی سریال به گوش جامعه پزشکی رسید، آنها ترجیح دادند در این مورد سیاست پیشگیری را در پیش بگیرند و پیش از پخش با اعتراضات شان جلوی ساخت سریال را بگیرند.
برای من واقعا مطرح کردن این بحث از سوی افراد تحصیل کرده ای نظیر جامعه پزشکی عجیب است، اگر ما نتوانیم ظرفیت مطرح کردن نقد را در جامعه پزشکی ایجاد کنیم و یا این که با مهندسین، وکلا و... شوخی کنیم چطور می توانیم، سایر قشرهای جامعه را مورد نقد قرار دهیم.
فکر می کنم وقت آن رسیده که این موضوع ها را از یکدیگر تفکیک کنیم و نشان دهیم که اگر پزشکی یا وکیل و معلمی کار بدی انجام می دهند، لزوما به معنای بدبودن کل جامعه پزشکی، وکلا یا معلم ها نیست. همانطور که ما در اجتماع هم اگر پزشک خلافکاری را ببینیم، آن را به کل جامعه پزشکان نسبت نمی دهیم. (مجله خانواده سبز)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد