درگفت‌وگوی جام جم آنلاین با یک اقتصاددان مطرح شد

پیش‌بینی‌ها و راهکارهایی برای آینده اقتصادی ایران

در وضعیتی که اقتصاد کشور درشرایط رکود تورمی به سرمی برد و اتفاقات بین المللی از جمله تحریم ها و کاهش شدید قیمت جهانی نفت اقتصاد کشور را در تنگنا قرارداده است، برون رفت از چنین وضعیتی به گفته فعالان اقتصادی فقط با تکیه برتوان بخش خصوصی واقعی وبهبود فضای کسب و کار ممکن می‌شود،راه حلی که دکتر" محمد حسین زهتابچیان" یکی از کارآفرینان و صادرکنندگان نمونه کشور ازآن به عنوان اقتصاد درونزا یاد می کند ، وی بر این باوراست که تا زمانیکه اقتصاددولتی باشد و پیش شرطها برای حضور مردم در صحنه اقتصاد فراهم نشود و اعتماد به مردم بازنگردد ، نمی توان رونق اقتصادی و رشدی که مد نظر است را محقق کرد. گفت وگوی انجام شده جام جم آنلاین با این فعال اقتصادی را می خوانید.
کد خبر: ۷۶۱۱۴۱
پیش‌بینی‌ها و راهکارهایی برای آینده اقتصادی ایران

بانک جهانی در تازه ترین ارزیابی خود از رشد اقتصادی کشورها پیش بینی قبلی خود را از رشد اقتصادی ایران کاهش داد و اعلام کرد که رشد اقتصادی کشورمان درسال ۲۰۱۵ حدود ۰.۹ درصداست با توجه به شرایط کلان اقتصاد کشور و کاهش قیمت نفت این پیش بینی را تا چه حد با واقعیت نزدیک می دانید؟

زمانی که درآمد ناخالص ملی افزایش پیدا کند، رشد اقتصادی بوجود می‌آید، درحال حاضربا توجه به رکودی که برکشور حاکم است، رشد اقتصادی نمی تواند بوجود بیاید. گمان می کنم صندوق بین المللی پول خیلی خوشبینانه به رشد اقتصادی سال آینده نگاه کرده است، رشد اقتصادی زمانی بوجود می آید که اقتصاد ما درون زا باشد و دولت بجای تکیه بردرآمدهای نفت به صادرات غیر نفتی توجه کند. تنها امید من برای بهبود شرایط درسال آینده توجه به تولید و صادرات است و دولت باید سال آینده تمام توانش را برای آن بگذارد، اما اگر تکیه دولت فقط برصادرات باشد بیشتر مواد خام صادر می شود؛ درنتیجه تکیه دولت باید برتولید صادراتی باشد آنهم صادراتی که توسط تولید کننده صادر شود تا بتواند از برند و کیفیت محصولش دفاع کند و این طور نباشد که هر کس که از راه می رسد صادر کند و به صرف اینکه صادرات سود آور است یک سود موقتی به دست بیاورد، چون این نوع صادرات حرفه ای نیست و باید دولت به شرکت های تولیدی کمک کند تا بتوانند به تولید قابل قبولی برسند.

با توجه به کاهش قیمت نفت که بین 40 تا 70 دلار برای سال آینده پیش بینی می شود آیا اقتصاد کشورقابل اداره خواهد بود؟

با نفت ٤٠ دلاری نیزمی توان کشور را اداره کرد اما این به شرطی است که مخالفین دولت سنگ اندازی نکنند و دولت هم شجاعت لازم را داشته باشد. براین باورم که برای بهبود وضعیت اقتصاد با توجه به کاهش قیمت نفت باید تلاش شود که واردات کالابه جزکالاهای اولویت دارکه توسط و یا با نظارت دولت انجام می پذیرد فقط با ارز متقاضی صورت گیرد .همچنین رساندن نرخ حامل های سوخت به قیمت جهانی و جلوگیری دائمی از قاچاق سوخت، تسهیل واردات و صادرات،اختصاص تسهیلات بانکی به واحدهای تولیدی صادراتی واقعی و قطع آن از سایر بخش ها، جمع کردن بساط بنگاه ها و مؤسسات مالی که ام المشکلات مملکتند و خروج از رکود با استفاده از روشهای پویا و انبساطی توسط مردم و نه روش های سنتی می‌تواند محقق شود. براین باورم مملکت باید سال آینده با سیاست های انبساطی دینامیکی و نه مکانیکی( تزریق پول و کاهش بهره) بدون در نظر گرفتن قیمت نفت اداره شود.

چگونه می‌توان مردم را با اتخاذ سیاست های انبساطی که گفتید برای مشارکت به میدان کشید ؟

مردم بخش اعظمی از نقدینگی را دراختیار دارند و اگر اعتماد آنان جلب شود و به بازی گرفته شوند، این نقدینگی بدون ایجاد آثارمخرب تورم،البته با کمی افزایش تورم،می توان مملکت را از رکود درآورد.

اما پررنگ کردن نقش مردم عزم ملی و شجاعت دولتمردان را می طلبد. دولت ها با ابزارهای پولی و مالی می‌توانند تورم را مهار و حتی نرخ ارز را کاهش دهند، دولت دراجرای قوانین و کنترل اوضاع بسیار قوی است، به خصوص دولت هایی که به منبع پولی لایزالی مثل نفت وصلند اما این طرف معادله، انسانها قراردارند، آنان ماشین نیستند که بتوان با روش های خشک مکانیکی رفتارآنان را کنترل و یا پیش بینی کرد ،مردم صاحب خرد، عقل و احساسند، ممکن است کاهش نرخ ارز و سقوط ناگهانی قیمت ها را قبول کنند و دارایی هایشان را یک شبه از دست بدهند، رکود را پذیرا شوند و در گوشه‌ای آرام گیرند و گاهی هم گرفتار طلبکاران و غل و زنجیر شوند، ولی ازسویی آن قدر قدرت دارند که اگر دولت تصمیم به بهبود شرایط گرفت،آنها اطاعت نکنند و ساز دیگری بزنند.

همه می دانیم دکتر روحانی مرد بزرگ و اندیشمندی است و تیم او تا حد امکان از ژنرال ها و نه سربازان بله قربان گو تشکیل شده است ، اما آنچه هم اکنون دولت روحانی با آن دست به گریبان است مشکلاتیست که به دلیل تصمیمات و عملکردهای سالهای گذشته بوجود آمده است ، بنابراین اگرامروز دولت بخواهد مملکت را از رکود خارج کند نمی تواند فقط با روش های سنتی و ابزارهای پولی این کار را انجام دهد چون دو دولت قبلی به اندازه کافی اعتماد را از مردم گرفته اند.

بر این باورم که استفاده از روشهای پویا،درگیر کردن خود مردم با مشکلات و به کمک طلبیدن آنان قابلیت اجرای هر طرحی را به دولت می‌دهد ،این روش نیاز به پیش شرطها و ضوابطی دارد که بایستی مو به مو و در یک بازه زمانی اجراشود.

چه نوع ضوابط و پیش شرطهایی؟

اگر نگاهی به سال56 داشته باشیم، می بینیم که درآن سالها نیزاقتصاد کشوربا افزایش درآمدهای نفتی دچاربیماری هلندی و تورم بالا شد، در چنین شرایطی یکی از نهادهای مردمی که شکل گرفت صندوق های قرض الحسنه بود که به وفوردرشهرها بوجود آمد و مردم توانستند مشکلات مالی خود را حل کنند و حتی اختلافات به صورت ریش سفیدی حل می‌شد، این صندوقها تا چند سال بعد از انقلاب هم فعال بود اما به مرور محو شد، امروز صندوق های قرض الحسنه تبدیل به بنگاهها و موسسات مالی شد که شعبات خود را افزایش دادند و درسال بین 45 تا 65 درصد تحت نام قرض الحسنه و نام های مقدس بهره می گیرند ، این نهادها نه مردمی است و نه دولتی و معلوم نیست وابسته به کجاست و هیچ کمکی هم به مردم و دولت نمی کند . این موسسات و حتی بانکهایی که درایران فعالیت می کنند ربوی هستند بنابراین باید این موضوع تعیین تکلیف شود.

تا زمانی که همه قبول نکنند که بانکهایی که در ایران فعالیت می کنند ربوی است این مشکلات باقی است، آنچه مسلم است اقتصاد کشور ما دچار تورم است و در چنین وضعیتی هیچ نهاد اقتصادی حاضر نیست بدون درنظر گرفتن تورم 25 درصدی از سود خود بگذرد، بنابراین فقط مردم هستند که در صورت ایجاد فضای مناسب می‌توانند به خاطر خدا و دلشان این کار را انجام بدهند و تورم را درنظر نگیرند، اما چون پیش شرطها وجود ندارد چنین نهادهای مردمی نمی‌توانند شکل بگیرند و اگر چند جایی نیز شاهد هستیم که خیریه‌ای بوجود آمده می‌بینیم که به شکل تحقیر آمیزی به مردم پول می دهند و 10 درصد هم کارمزد می گیرند.

بنابراین این پرسش وجود دارد که دولت چطور به صورت دینامیکی سیاست انبساطی را درپیش بگیرد، وقتی اقتصاد دولتی باشد این کاررا نمی شود انجام داد،اما اگر اقتصاد خصوصی باشد مردم پول زیادی دارند و در صورت اطمینان و داشتن تضمین های لازم می‌توانند سرمایه گذاری کنند و لزومی ندارد همه چشمها به بانکها دوخته شود .اگر مالکیت به رسمیت شناخته شود مردم به اندازه کافی پول دارند، البته منظورم از به رسمیت شناخته شدن مالکیت این است که قانون وجود داشته باشد و مشخص شود که یک فرد تا چه اندازه می تواند فعالیت داشته باشد؟ آیا می تواند تا 94 هزار میلیارد تومان نیز بیزنس کند؟ حد آدمها و سود آوری آنها تا کجاست این قانون مشخص نیست، برای همین تفاوت طبقانی بسیاری بوجود آمده است. بنابراین پیش شرط و ضوابط این پیش شرط هم وجود ندارد و انجام این قضیه در کوتاه مدت ممکن نیست.

تورم سال آینده را چگونه پیش بینی می‌کنید؟

با توجه به رکود جانکاهی که بر ما حاکم است تورم بی معنی است، چون قدرت خرید پایین است و تقاضای کل کاهش پیدا کرده است، انتظاربرای اینکه تورم خیلی بالا نباشد هم اتفاق خوبی نیست و این یعنی رکود و رکود کشنده است ، چراکه برای خروج ازرکود یک عزم ملی می خواهد، در حالیکه تورم را می توان با سیاستها ی پولی و مالی کنترل کرد.

اگر دولت بخواهد رونقی در اقتصاد بوجود بیاورد به طورقطع با تورم روبرو خواهیم شد، من مطمئن هستم در سال آینده حتی با همین شرایط رکودی به دلیل کمبود ارز یک مقدار تورم خواهیم داشت و تورم درسال آینده ازامسال بالاتر خواهد بود و نرخ ارز هم قطعاً به علت کاهش درآمد ارزی ناشی ازفروش نفت افزایش پیدا می کند. هرچند بخشی از کاهش قیمت جهانی نفت سیاسی است ولی بخشی ازآن دلایل اقتصادی دارد. براین باورم که قیمت نفت را باید بین 20 تا 25 دلار فرض کنیم و نباید به فراز وفرودهای قیمت نفت دلخوش کنیم چرا که دوران نفت به پایان رسیده است.

در شرایط تحریمی اگر مذاکرات به نتیجه نرسد دولت باید چه اقدامی انجام دهد؟

هم اکنون درفضای بین الملل هم به نوعی اعضاء گروه 1+5 به مشکل خورده‌اند و مسایل منطقه‌ای
آنقدرغالب و پیچیده شده که مسائل ایران درآن گم شده است، بنابراین ما نباید چشم انتظار رفع تحریم ها باشیم، به هر حال تحریم ها نباید اتفاق می افتاد حال که روی داده باید به این فکر باشیم که اقتصاد مقاومتی را درپیش بگیریم.در اقتصاد مقاومتی که همان اقتصاد مردم محور است دولت باید نقشش دراقتصاد کم رنگ شود باید همه گروهها و گرایش ها به کمک خوانده شوند. درحال حاضر برای ما مهم اقتصاد کشوراست چرا که اقتصاد ایران در وضعیت خوبی به سر نمی برد و باید به سمت اقتصاد مردم نهاد پیش برویم و به افکار و پول مردم بها داده شود و فقط این نباشد که بگوییم اقتصاد مردمی و فقط بخواهیم با پول مالیات مردم اموررا پیش ببریم در حالی که مالیات درآمدی است که دولت باید از محل آن به مردم خدمات دهد.

با توجه به اینکه 80 درصد اقتصاد دولتی است، بنابراین اقدامی هم که دولت بخواهد انجام دهد به بدترین نحو انجام می دهد .مردم به اندازه کافی پول دارند که وارد فعالیت های اقتصادی شوند و حتی نفت صادر کنند و لزومی ندارد دولت اسکناس چاپ کند و پایه پولی را افزایش دهد و باعث تورم شود باید دولت و حاکمیت به مردم اعتماد و اتکاء کند تا مردم وارد صحنه و فعالیت های اقتصادی شوند.

با ایجاد چنین شرایطی است که اقتصاد انبساطی پویا بوجود می‌آید یعنی دولت هیچ پولی را تزریق نکند و بدون اینکه تورم بالایی بوجود آید رونق اقتصادی ایجاد و تورم خنثی شود.

سیما رادمنش - جام جم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها