جام جم سرا: او در یکسالی که موفق شده در کنار قالیبافی در خانه، کارگاهی نیز دایر کند و در آن زنان خانهدار را که بیشتر نیازمندند زیر چتر هنر قالیبافی ببرد، وجهی دیگر از توان زنان خانهدار را نشان داده است. البته برای او خانهداری مقدم بر قالیبافی است، گرچه قالیبافی کمک کرده تا خانهداری موفقتر باشد.
با او از زحماتی که یک زن خانهدار میکشد حرف زدیم، از زنان خانهداری که ممکن است قدر فرصتهایشان را ندانند و روزها را بیثمر پشت سر بگذارند. نتیجه نیز این شد که خانهداری جزو سختترین مشاغل است و با این که دید خیلیها اینطور نیست، اما نیاز است برای تغییر وجهه خانهداری و شأن زن خانهدار هم مسئولان تلاش کنند و هم خود زنان خانهدار.
از چند سالگی فرش میبافید؟
هفده ساله بودم که به صورت حرفهای فرشبافی را شروع کردم، یعنی همه کار فرش را خودم انجام دادم، از چلهکشی تا بافت. قبل از آن هم کنار مادرم فرش میبافتم، البته فقط چالهها را پر میکردم و کارهای ساده انجام میدادم.
مادرتان شغلش فرشبافی بود؟
نه، به رسم زنان شهرستانی همیشه فرش میبافت. الان همه فرشهای خانه مادرم بافته خودش است، ولی وقتی دختر خانه بوده، برای کمک خرج خانواده، فرش میبافته.
غیر از شما کسی از خانوادهتان فرش میبافد؟
دو تا از خواهرهایم، که یکی برای خودش میبافد و یکی سفارش میگیرد.
تمرکز شما روی چه نوع فرشهایی است؟
در خانه تابلو فرش میبافم، چون در آپارتمان نمیشود بجز تابلو فرش بافت، اما یکسال است که در یک کارگاه متعلق به شهرداری، از یک تاجر سفارش میگیرم و همراه خانمهای دیگر انواع فرش و قالیچه و کناره میبافم.
از نوع مرغوب؟
مرینوس و ابریشم، به سبک ترکی باف تبریز.
فرشها را خوب میخرند؟
الان که با یک تاجر قرارداد دارم کاری با خریداران ندارم، اما قبل از این فرشها را به بازار فرشفروشان میبردم که آنقدر عیب روی کار میگذاشتند تا فرشها را ارزانتر بخرند. بیشتر ایرادهایشان هم الکی بود در حالی که میدیدم فرشهایی که در مغازهشان گذاشتهاند ایرادهای فاحشی دارد.
مثلا چه ایرادهایی؟
ایراد فرش از پشت آن پیداست، مثل این که رجها خوب روی هم قرار نگیرد و پود از میانش معلوم باشد. در مورد چهره هم گاه تصویر دراز میشود و گاه کوتاه که ایراد بزرگی است. کجی فرش هم یک ایراد است.
دستمزد بافت فرش چقدر است؟
هر گره 25 ریال.
به نظرتان قیمت منصفانهای است؟
قانونش همین است. در شهرستانها بابت هر گره 10 تا 12 ریال هم میدهند که در تهران اوضاع بهتر است و میشود 25 ریال.
شما خودتان را یک زن خانهدار قالیباف میدانید یا یک قالیباف خانهدار؟
من یک زن خانهدار قالیباف هستم، چون حرفه اصلیام خانهداری است، یعنی ممکن است یک روز قالیبافی را کنار بگذارم، ولی هیچوقت نمیتوانم خانهداری را ترک کنم.
خانهداری سختتر است یا قالیبافی؟
چرا؟
در قالیبافی فقط دغدغه بافتن داری، اما در خانهداری دغدغه همه چیز را. موقعی که خانهداری، مسئول همه چیز هستی، مسئول بیماری، مسئول حل چالشها و مسئول رفع مشکلات خانوادگی که کار سختی است. با این حال قالیبافی آرامش عجیبی به انسان میدهد. از روانشناسها پرسیدهام و آنها هم میگویند آرامبخش بودن قالیبافی ثابت شده است، چون فقط روی کارت تمرکز میکنی و از فکرهای آزاردهنده رها میشوی. من کسانی را میشناسم که افسرده بودند، اما قالیبافی کمک کرد بر بیماریشان غلبه کنند.
موقع بافتن آواز هم میخوانید؟
نه، الان دیگر نیازی به نقشهخوانی نیست، چون نقشهها کدبندی شده و قالیباف فقط به این فکر میکند که در پیاده کردن رنگها خطا نکند.
همسر و فرزند شما اهل قالیبافی هستند؟
پسرم به هیچوجه، چند بار او را کنار خودم نشاندم تا کار را یاد بگیرد، اما تمایلی ندارد. همسرم هم فرصت قالیبافی ندارد وگرنه در آماده کردن مقدمات قالیبافی خیلی به من کمک میکند.
طبق قوانین کشور ما، خانهداری شغل محسوب نمیشود، یعنی یک زن خانهدار اگر پرتلاشترین عضو خانوادهاش نیز باشد بیکار محسوب میشود. در این باره چه نظری دارید؟
من تا حدودی با این مساله مشکل دارم، چون زحماتی که زن در خانه میکشد بیارزش میشود. در مورد پخت و پز تصور کنید که زن تا چه اندازه زحمت میکشد، اما در بهترین حالت فقط یک تشکر میشنود که آدم را قانع نمیکند. وقتی زن میتواند درآمد کسب کند احساس قدرت میکند، این درآمد خیلی از مشکلات را هم حل میکند. من با خانمهای زیادی ارتباط دارم که در زندگی تحت انواع فشار اقتصادی هستند و بناچار به سمت قالیبافی میآیند، چون امید دارند با درآمد این کار مشکلات زندگی را حل کنند. خانمی را میشناسم که خانهاش 18 متر است، اما در همان فضای کوچک قالی میبافد و آنقدر هم تند میبافد تا اگر قرار است ماهی 400 هزار تومان دستمزد بگیرد، آن را به 500 و 600 هزار تومان برساند. پس میبینید درآمد برای یک زن خانهدار چقدر مهم است.
شما موافقید یک زن خانهدار، درآمدی را که با زحمت به دست آورده خرج خانه کند؟
موافق نیستم، اما خیلیها چارهای جز این ندارند، وگرنه مجبور است دستش را جلوی مردم دراز کند.
شما درآمدتان را چه کار میکنید؟
بیشتر در خانه خرجش میکنم.
چرا پسانداز نمیکنید؟
بعضی وقتها فکر میکنم چه خوب بود اگر بخشی از درآمدم را برای خودم سرمایهگذاری میکردم، اما هزینههای زندگی بالاست.
الان به نظرم میرسد مادری که شاغل است و درآمد دارد پیش چشم بعضی از بچهها احترام بیشتری دارد. شما چنین تجربهای دارید؟
من هم فکر میکنم همینطور است. یک زن خانهدار هر چه قدر زحمت بکشد همه فکر میکنند وظیفه همسری و مادریاش را انجام میدهد، اما زحمات یک زن شاغل بیشتر دیده میشود. حتی اطرافیان هم همین طورند، مثلا اگر یک زن شاغل در یک مراسم شرکت نکند یا یک کار را انجام ندهد همه میپذیرند، چون فکر میکنند شاغل است و وقت ندارد، اما وضع زن خانهدار اینطور نیست و همه انتظار بهترینها را از او دارند.
پس میگویید زن خانهداری که در عین حال در خانه کار میکند، اوضاعش سختتر از یک زن شاغل است که در محیط بیرون از خانه فعال است؟
بله، البته کار بیرون از خانه نیز سختیهای خودش را دارد و این را در سالهایی که کارمند بودم تجربه کردهام. ولی بعد از تولد پسرم یعنی از 15 سال پیش که در خانه کار میکنم، فهمیدهام با این که زیاد کار میکنی، اما باز هم شاغل محسوب نمیشوی.
حالا از درآمدتان راضی هستید؟
واقعیت این است که پول زحمات ما به جیب تاجران میریزد. در نمایشگاه فرش دستباف دیدم فرشی را به قیمت صد میلیون تومان میفروختند که حداکثر برایش 50 میلیون تومان مواد اولیه و اجرت صرف شده بود. یا فرشهایی که بالای 700 میلیون تومان فروخته میشود، شهادت میدهم بیشتر از 200 میلیون تومان برایش مایه نگذاشتهاند. اینجاست که دلم برای فرشبافان میسوزد.
شما گفتید با یک تاجر فرش قرارداد دارید. میدانید او فرشهای شما را چند میفروشد؟
بله، یک بار پیگیری کردم و دیدم برای کاری که به من چهار میلیون تومان دستمزد داد، با 25 میلیون تومان سود فروخت. او صادرکننده فرش است و بیشتر کارها را به آلمان میفرستد، البته داستان همه تاجران فرش اینگونه است.
با این حال به خانمهای خانهدار توصیه میکنید فرشبافی را انتخاب کنند؟
بله، خوب است زنان خانهدار هنرمند باشند و از این راه در آمدی داشته باشند.
شما یک شبانه روزتان را چطور میگذرانید؟
مثل همه خانمهای خانهدار ، اما بیشتر از خوابم میزنم و بیشتر قالی میبافم.
شام و ناهار هم همیشه آماده است؟
بله، البته بجز روزهایی که نمیدانم چه غذایی درست کنم. در واقع قالیبافی من را از خانهداری نینداخته.
بین خانمهای خانهدار کسانی هستند که اوقات فراغت زیادی دارند، اما آن را به بطالت میگذرانند. توصیهای برای این خانمها دارید؟
به نظرم واقعا حیف است وقت را از دست بدهیم. خانمها میتوانند از این فرصتها برای ارتقای دانش و مهارت خود استفاده کنند. گاهی غبطه میخورم کهای کاش یک روزِ این خانمها در اختیار من بود. من معتقدم یک زن خانهدار موفق، همسر و مادر بهتری هم هست، چون میتواند برای وقتش برنامه بریزد و همه کارها را همزمان با هم پیش ببرد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم:
متأسفانه تاجران برای حرفه ای به این زیبایی و ظرافت رزشی قائل نمیشن و فرش دستبافت رو با قیمت خیلی ناچیزی از تولیدكنندگان خریداری میكنند. ولی افرادی كه مجبور باشن و درآمدی نداشته باشن برای تأمین هزینه های زندگی این فعالیت را انجام میدن.
با تشكر