پرده اول
مینا زن بیستوپنج سالهای است که برای ارائه دادخواست طلاق و به اجرا گذاشتن مهریه 1300 سکهایاش به شعبه 268 دادگاه خانواده تهران آمده است. برخلاف ظاهر بسیار آراستهاش، چهره بسیار غمزدهای دارد. او میگوید: زندگیام کمتر از شش ماه دوام داشت. روزیکه شوهرم به خواستگاریام آمد، چون خیلی به من علاقه داشت به پدر و مادرم گفت در صورتیکه با ازدواج من و او موافقت کنند، هرچه مهریه تعیین کنند مسالهای ندارد. والدینم هم 1300 سکه طلا مهرم کردند. شوهرم هم قبول کرد و پس از چند ماه نامزدی ازدواج کردیم. اوایل همه چیز خوب بود و همسرم که شغلش معاملات ملکی بود، درآمد خوبی داشت. اما پس از دو ماه، یکی در میان به محل کارش میرفت و اغلب روزها در خانه بود. وقتی از او میپرسیدم که چرا سر کار نمیرود، میگفت یک معامله نان و آبدار انجام میدهم و با پولش دیگر لازم نیست هر روز به بنگاه بروم. اما این اتفاق نیفتاد و طوری شد که دیگر سر کار نرفت و هر روز در خانه بود.
پدر و مادرم هر بار که به خانهمان میآمدند، او را میدیدند که در خانه است. نزد خانوادهام سرشکسته شده بودم. چون وضعیت مالی خوبی داشتم، برایش ماشین خریدم تا سر ذوق بیاید و کار را شروع کند. اما باز هم فرقی نکرد و این بار از من خواست از پدرم پول بگیرم. خیلی برایم سخت بود به پدرم بگویم خرج و مخارج زندگیمان را بپردازد. تحمل این وضعیت برایم دیگر غیرقابل تحمل شده بود و برای همین تصمیم گرفتم از او جدا شوم. حالا هم مهریهام را به اجرا گذاشتهام. گفته نمیتواند تمام آنرا یکجا پرداخت کند و حالا قرار است دادگاه قسطبندی کند و هر ماه سکه به من بدهد.
پرده دوم
نسترن دختر جوان بیستودو ساله دیگری است که همراه مادرش برای جدایی از همسرش به مجتمع قضایی خانواده تهران آمده است. مهریه او 950 سکه طلاست. نسترن کبودیهای روی صورتش را با دست نشان میدهد و میگوید: چه کسی گفته مهریه بالا باشد، زندگی مشترک تضمین شده است؟
خانوادهام با این تصور که زندگی مشترکم دچار مشکل نمیشود، مهریه را دست بالا گرفتند. مهریه من نزدیک هزار سکه است، اما ببینید چطور کتکم زده و جای ضرباتش روی بدنم مانده است؟ خیلی راحت میگوید مهریهات را اجرا بگذاری، به زندان میروم، اما پرداخت نمیکنم. قبل از ازدواج نمیدانستیم دست بزن هم دارد و وقتی با او زیر یک سقف رفتم تازه متوجه شدم کتک زدن زبان گفتوگوی اوست.
اگر سر موضوعی همعقیده نبودیم، شروع به کتک زدن میکرد. از زندگی با او خسته شدهام و به همین دلیل به دادگاه آمدهام تا دادخواست طلاق بدهم. به شوهرم گفتهام اگر طلاقم بدهد، مهریهام را تمام و کمال میبخشم. او نیز موافقت کرده و حالا قرار است به شکل توافقی از هم جدا شویم.
نگاه کارشناس
دکتر اصغر مهاجری/ جامعهشناس: خانوادههای جامعه ایرانی در حوزه ازدواج فرزندان خود یک نگرانی دارند؛ نگرانی خروج از خانواده که مفهوم عامیانهاش همان طلاق است. وجود این نگرانی باعث می شود خانوادهها تصمیم بگیرند با استفاده از ابزاری این نگرانی را کم کنند. این ابزار مهریه سنگین است. در واقع خانوادهها مهریه را سنگین تعیین میکنند تا مرد قادر به خروج از خانواده نباشد و دختر را طلاق ندهد. اما یافتههای پژوهشی بیانگر این موضوع است که تعیین مهریه سنگین به عنوان ابزاری برای جلوگیری از وقوع طلاق تدبیر چارهسازی نبوده و شاهد هستیم که با وجود مهریه سنگین نیز طلاق اتفاق افتاده است. به همین دلیل برداشت عامیانه مردم در این باره صحیح و مبتنی بر علم نیست.
البته قرار دادن مهریه سنگین جدای از علت ذکر شده، دربرگیرنده دلایل اجتماعی همچون چشم و همچشمی، جایگاه اجتماعی فرد و... است. مهریه سنگین گاهی تابع مد اجتماعی نیز است و وقتی یک چیزی مد میشود، به تبع آن فراوانیاش هم زیاد خواهد شد. این نکته را نیز باید در نظر داشته باشیم که تعیین مهریههای سنگین نهفقط تضمینی برای حفظ خانواده از آسیب طلاق نیست، بلکه با مبانی دینی نیز همخوانی ندارد.
جدای از مسائل ذکر شده، مهریه به عنوان یکی از ابزارهای چارهساز قانونی در دست زنان است، برای اینکه جلوی نقصان در خانواده را گرفته و وسیلهای برای اعمال قدرت شود؛ زیرا در سیستم اجتماعی موجود، به لحاظ اجتماعی و حقوقی شرایطی برای مدیریت زنان در نظر نگرفتهایم و نگاه که میکنید، میبینید حساب بانکی و اموال مردان بیش از زنان است و در این میان تنها نقطه اعمال قدرتی که زنان در فرآیند خانواده در اختیار دارند، ممکن است همین مهریه باشد. تمام مسائلی که به آن اشاره شد، ناشی از نگاه سنتی به خانواده است.
باید گفت تعیین مهریه سنگین در جامعه ایرانی هرگز باب نبود؛ زیرا ضمانتهای دیگری برای کنترل خانواده در خانه وجود داشت و درواقع مهریه سنگین ویژه گروههای اجتماعی خاص بود و حالت وجاهت و پرستیژ داشت.
مهریه سنگین میتواند طلاق حقوقی را به طلاق اجتماعی تبدیل کند. در فرآیند طلاق 15 مرحله وجود دارد. در این میان طلاق اجتماعی در مرحله ششم قرار گرفته و در این مرحله طلاق واقعی رخ داده است. افراد به دلایل مختلفی همچون انگ خوردن از طلاق اجتماعی به طلاق حقوقی گذار نمیکنند. حالا یکی از دلایل اجتماعی که باعث شده تا افراد در طلاق اجتماعی بمانند و به طلاق حقوقی نرسند، وجود مهریه بالاست. ترس از زندان رفتن، نپرداختن مهریه و... باعث میشود تا مرد در طلاق اجتماعی باقی بماند و به مرحله طلاق حقوقی نرسد، اما زمانی کار به جایی میرسد که فریاد زن بلند میشود که «مهرم حلال؛ جانم آزاد».
با وجود اینکه تجربه تعیین مهریههای بالا در جلوگیری از وقوع طلاق موفق عمل نکرده، اما این روند هنوز تغییر نیافته و میزان مهریههایی که خانوادههای ایرانی تعیین میکنند، همچنان بالاست. در جامعه ما با وجود اینکه هنوز شعارهای زیبا جریان دارد، اما در واقعیت این طور نیست و در زندگی واقعی میبینیم که ارزشهای مادی همچنان حاکم است. به اعتقاد من، تا زمانی که ارزشهای مادی حاکم است، مهریهها نیز بالا خواهد بود، مگر اینکه جامعه ما سر عقل بیاید و ارزشهای مادی، ارزشهای اولیه جامعه نباشد.
لیلا حسینزاده
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان