از آنجا که در تحقیقات میدانی و بازرسی از جسد هیچ مدرک هویتی بدست نیامد، جنازه به صورت مجهولالهویه برای مشخص شدن علت مرگ به پزشکی قانونی انتقال داده شد. درحالی که تحقیقات ادامه داشت کارآگاهان سراغ پروندههای فقدانی رفتند تا شاید مشخصات فرد ناپدید شده با جسد کشف شده مشابهت داشته باشد.
جسد سوخته
در میان پروندهها، به موردی برخورد کردند که با مقتول شباهتهایی داشت. خانوادهای با مراجعه به کلانتری از ناپدید شدن مرد جوانی به نام روزبه خبر داده بودند. آنطور که خانواده روزبه اعلام کرده بودند دهم شهریور امسال او برای تعمیر خودرواش از خانه خارج شده و دیگر برنگشته بود. از خانواده روزبه خواسته شد برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی بروند، هر چند که صورت جنازه از بین رفته بود اما از روی لباسها و دیگر مشخصات، هویت جسد مجهولالهویه مشخص شد.
همزمان با شناسایی هویت مقتول پزشکی قانونی اعلام کرد که مرد جوان به دلیل سوختگی فوت نکرده، بلکه قبل از جنایت با شلیک گلوله به قتل رسیده است. در تحقیقات مشخص شد که روزبه خودرواش را برای تعمیر به تعمیرگاه یکی از دوستانش به نام حامد برده است. ماموران راهی تعمیرگاه مورد نظر شدند، اما تعمیرگاه بسته بود و صاحب آن فرار کرده بود. این درحالی بود که خودروی مقتول داخل تعمیرگاه دیده شد و همین مساله حکایت از آن داشت که حامد از این جنایت با خبر است.
بلافاصله مشخصات حامد به تمام واحدهای گشت پلیس استان خوزستان اعلام شد و دو روز پس از ناپدید شدن روزبه، مرد تعمیرکار در مخفیگاهش دستگیر شد. متهم جوان ابتدا منکر قتل بود، اما مدارکی که در دست پلیس بود، باعث شد او به جنایت اعتراف کند.
طلب دردسرساز
حامد در تحقیقات به افسر پروندهاش گفت: روزبه همیشه خودرواش را برای تعمیر نزد من میآورد و در این مدت متوجه وضع مالی خوب او شدم. رفت و آمدهای روزبه به تعمیرگاهم باعث دوستی بین ما شده بود. حدود یک ماه قبل که مقتول به تعمیرگاهم آمد، فکری به سرم زد و تصمیم گرفتم از موقعیت مالی روزبه استفاده کنم و به یکی از آرزوهایم برسم. به همین دلیل به روزبه گفتم که خیلی وقت است تصمیم به خرید ماشین دارم و اما چک دست مردم دارم و پولم را ندادهاند. اگر میتوانی به من 40 میلیون تومان قرض بده و به محض وصول چکهایم که تاریخ آن هفته دیگر است، پول را پرداخت میکنم. به دروغ به او گفتم که میخواهم خودرو را پیشخرید کنم و مهلت آن تمام میشود.
متهم جوان ادامه داد: روزبه از نقشهای که کشیده بودم، بیخبر بود و به حساب دوستی و شناختی که باهم داشتیم قبول کرد که این مبلغ را به من قرض دهد. بعد از مدتی روزبه سراغم آمد و گفت طلبش را میخواهد، اما هر بار من بهانه آوردم و گفتم هنوز چکهایم وصول نشده است. درحالی که اصلا قصد پرداخت پول را نداشتم، اما روزبه دست بردار نبود و پولش را میخواست و در نهایت تصمیم گرفتم او را از سر راهم بردارم. برای همین روز حادثه با روزبه تماس گرفتم و گفتم به تعمیرگاهم بیا تا هم خودروات را سرویس کنم و هم باهم برویم و خودرویی را که خریده ام از نمایندگی بگیریم.
حامد میگوید: قبل از آنکه روزبه بیاید، با یکی از دوستانم هماهنگ کردم و زمانی که مقتول آمد، ماشین روزبه را داخل تعمیرگاه پارک کردیم و هر سه نفر سوار خودروی من شدیم. در راه طبق نقشه قبلی دوستم که روی صندلی عقب نشسته بود خواست با سیم روزبه را خفه کند، اما او از نقشه ما با خبر شد و خود را از ماشین به بیرون پرتاب کرد. ماشین را در گوشهای نگه داشتم و سراغ روزبه رفتم و با قفل فرمان چند ضربه به سرش زدم. روزبه بیهوش روی زمین افتاد و من او را داخل صندوق عقب خودروام مخفی کرده و همراه همدستم به سمت خارج از شهر رفتیم. پس از طی مسافتی در کنار اتوبان نگه داشتم و روزبه را از صندوق بیرون آوردم و تیری به سمتش شلیک کردم. بعد از قتل مرد جوان، جسدش را به آتش کشیدم تا کسی متوجه هویت او نشود.
با اعتراف حامد به جنایت دستور برای بازداشت همدست او صادر شد. رئیس پلیس آگاهی استان خوزستان در این رابطه میگوید: «به دنبال اعتراف حامد، همدست او نیز بازداشت و به جرم خود اعتراف کرد. متهمان با قرار بازداشت به دلیل جنایت روانه زندان شدند.»
سرهنگ خواجوی ادامه داد: «بارها پلیس هشدار داده که افراد غریبه را از وضع مالی خود باخبر نکرده و بدون شناخت، با این افراد رابطه دوستی و مالی برقرار نکنید. اما بی توجهی برخی هموطنان آنها را در دام شیادان و مجرمان گرفتار میکند. در این پرونده هم دوستی و اعتماد بیجا باعث ارتکاب یک جنایت شد.»
من سوژه مناسبی هستم
قتل مرد جوان بهدست بدهکارش، یکی از صدها پروندهای است که با انگیزه اختلافات مالی رخ میدهد. هستند افرادی که به دلیل نپرداختن دین خود و برای فرار از آن دست به قتل میزنند. این قبیل قتلها تکرار میشود و هنوز برای جلوگیری از آن پاسخی داده نشده است. برای بررسی راههای پیشگیری از قتلهای با انگیزه اختلاف مالی با قاضی محمد حسنوند، دکترای جرمشناسی، رئیس دادگاه و رئیس ستاد پیشگیری از جرم شهرستان هلیلان به گفتوگو پرداختیم.
«باید بدانید وقتی جرمی روی میدهد، عوامل موثری در وقوع آن نقش دارند. شاید تعجب کنید، اما یکی از این عوامل خود شاکی است. شاکی همان شخصی است که جرم روی او صورت گرفته و متحمل ضرر و زیان مستقیم شده است. با مثالی ساده این مساله را بیان میکنم، زمانی که فردی خانه ویلایی با تجهیزات بالا را بدون سیستم امنیتی چند روزی ترک کند و به مسافرت برود، زمینه را برای ارتکاب جرم توسط متهمان فراهم میکند. او ناخواسته به سارقان میگوید خانه من با وسایل گرانقیمت سوژهای مناسب برای سرقت شما و رسیدن به پول است. بیشک این فرد زمینه را برای ارتکاب جرم فراهم میکند.
از طرفی رفتار افراد نقش کلیدی در آسیبپذیری آنها دارد، چرا که شیوه و سبک زندگی افراد را بیشتر در دسترس و در معرض تهاجم بزهکاران قرار میدهد. هر چه افراد شیوه زندگی بازتری داشته باشند و افراد ناشناس بیشتری را به حریم زندگی خود وارد کنند، احتمال در معرض خطر قرار گرفتن آنها بیشتر خواهد بود.
پرونده قتل مرد جوان مثال بارزی از این ماجراست. مقتول با خودروهای مدل بالا به تعمیرگاه قاتل رفته و به متهم اینطور نشان داده که از نظر مالی وضع خوبی دارد و سوژه مناسبی برای ارتکاب جرم است. از طرفی بدون شناخت کافی و کامل مقداری پول به او قرض میدهد. همین موضوع انگیزه قتل را در فرد مجرم ایجاد کرده است. البته در این خصوص کسی در پی تبرئه قاتل یا توجیه عمل وی نیست بلکه این هشداری برای افراد است که با رفتارشان خود را در معرض رفتار مجرمانه قرار میدهند.
این یک واقعیت است که اعتماد نابهجا سرآغاز بسیاری از جرایم در جامعه میباشد. قتل، سرقت، کلاهبرداری، تجاوز و بسیاری از جرایم دیگر میتواند تاوان یک اعتماد نابهجا باشد. شهروندان باید بدانند که ظاهر موجه و آراسته و قدرت بیان خوب دیگران نشانه قابل اعتماد بودن آنان نیست. هیچ چیز به اندازه طمع و اعتماد نابهجای افراد، کلاهبرداران را به ارتکاب جرم بر علیه آنان ترغیب نمیکند.»
هلیا نصرتی / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد