جام جم سرا به نقل از فرارو: آنچه بیش از همه من و جمع تهرانگردان را متأثر و متألم کرد حضور در میان مردمی بود که معضلی چون فقر با همه ابعادش چون اعتیاد، کارتنخوابی، سوء تغذیه، بیماری و عدم امنیت بلای جانشان شده بود.
مردمی در دل بافت متراکم و فرسوده که گویی فراموش شدهاند و حتی زبالههای خیابانها و کوچههایشان هم دیر به دیر جمع میشود. چراغهای معابرشان مدتهاست خاموش شده و تعویض نمیشود و اعتیاد و ناامنی عذابشان میدهد. مردمی که از سقفهای در حال فرود آمدن بر سرشان میترسند و نگران آینده فرزندانشان در این محیط ناامن و آلوده هستند.
وقتی وارد برخی از بافتهای منطقه 15 شدیم صحنههای رقتبار و باورکردنی را مشاهده کردیم که اگر از نزدیک نمیدیدیم هرگز باور نمیکردیم که اینجا تهران و قلب تپنده ایران اسلامی است.
ما در اینجا کوچههای تنگ و کثیف بسیاری دیدیم که ساکنان برخی از خانههای آن معتادان یا موادفروشان بودند. ما در اینجا ساختمانهای فرسودهای را مشاهده کردیم که در هر اتاق آن یک یا چند نفر معتاد زن یا مرد مستأجر بودند و عجیبتر آنکه کودکانی گاه 5 یا 6 ساله در کنار مادر یا پدر معتاد و در حال مصرف مواد، بازی میکردند و قاعدتا در این سن یا اعتیاد دارند یا در حال گرفتار شدن به این بلای خانمان سوزند. کارتونخوابهایی را دیدیم که در کوچهها، پارکها و حتی کف جویهای پر از کثافت و آلودگی روز را به شب و شب را به روز میرسانند و گاه در اثر سرما، گرما یا فشار آب در داخل جویها و مسیلها جان میدهند. کودکان و نوجوانان بسیاری که در این مکانهای فاسد در حال بازی با سرنگ آلوده والدین معتادشان هستند و زنان و دختران بیچارهای که از ترس گرفتار شدن به دام اراذل جرئت خروج از خانه را ندارند.
چندهزار خانه فرسوده سی چهل متری در این منطقه در حال فروریختن بر سر ساکنانشان هستند و با کوچکترین لرزهای فاجعه خواهند آفرید. نه قابل تجمیعاند و نه قابل ساخت چون پس از عقبنشینی چیزی برای ساخت باقی نمیماند، مضاف بر آنکه وضعیت معیشتی ساکنان آن آنقدر ضعیف است که قادر به ساخت و ساز نیستند.
این معضل اینقدر وسیع است که بعید به نظر میرسد در کوتاهزمان نه تنها از دست شهرداری بلکه از دست هیچ نهادی کاری برآید.
در این میان آنچه بیش از همه آزار دهنده است مشهود بودن همزمان چنین معضلاتی در یک منطقه شهری آن هم در قلب شهر مدرنی چون تهران است. خیلی عجیب است که به قول ما در امالقرای جهان اسلام که مهمترین شعار انقلابیاش عدالت اجتماعی است عده زیادی از شهروندان در فقر و فلاکت میسوزند و عدهای دیگر چند کیلومتر آن طرفتر با ثروتاندوزی و زندگی تجملآمیز شهره خاص و عام شدهاند.
فرهنگ عمومی در کشور ما ضعیف است و این موضوع ریشههای تاریخی دارد و باید برای نجات آن برنامه داشت. نکته مهمی که همواره از آن غافل بودهایم و همواره وضع را بدتر کردهایم. بسیاری از معضلات امروزی در جامعه ما ناشی از شکافهای عمیق و در حال گسترش در فرهنگعمومی است |
این صحنهها آنقدر مرا متأثر کرد که آن شب به سختی خوابم برد. با خود میاندیشم تا کنون چند نفر از دولتمردان به این مناطق سر زدهاند و برای حل این معضلات اهتمام به بسیج ملی و تحریک اراده حاکمیت داشتهاند؟ به این فکر میکردم که نقش نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی و شورای شهر چقدر در حل این معضلات اثر دارد؟ آیا وجدان عمومی بیدار است؟ آیا مسئولان دغدغه این مردم کوخنشین را دارند یا خیر آنها را از یاد بردهاند؟
به نظر میرسد برای اهتمام به حل این معظلات دو گام اساسی ضروری است:
نخست آنکه معمولاً چنین معضلاتی در نقاط پر جمعیت اتفاق میافتد و یکی از آثار شهرنشینی لجامگسیخته و بدون برنامه است. از این رو تغییر پایتخت سیاسی با لحاظ شرایط آن زمینه حل بسیاری از معضلات اجتماعی و اقتصادی را در کشور فراهم خواهد کرد.
همواره افسوس میخورم که نمایندگانمان در مجلس و شورای شهر تهران به بهانه هزینهدار بودن انتقال پایتخت از انجام این مهم جلوگیری کردهاند با اینکه به هزار و یک دلیل تغییر پایتخت سیاسی هیچ هزینهای ندارد چنانکه مالزی، کره جنوبی، پاکستان، قزاقستان، ترکیه، آلمان و برزیل در چند دهه گذشته اقدام به تغییر مرکز سیاسی کردند و موفق نیز بودند. ما نیز میتوانیم مرکز سیاسی را با لحاظ شرایط کشورمان به نقطهای مناسب انتقال دهیم و بهتدریج انطباق مراکز سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و جمعیتی را بشکنیم و در سراسر کشور توزیع کنیم. تحقیقاً هزینه انتقال مرکز سیاسی از هزینههای متنوع و متعدد خدماتی، عمرانی، بهداشتی درمانی، امنیتی و قضایی اداره شهر بزرگی چون تهران در یک سال کمتر خواهد بود.
دوم آنکه فرهنگ عمومی در کشور ما ضعیف است و این موضوع ریشههای تاریخی دارد و باید برای نجات آن برنامه داشت. نکته مهمی که همواره از آن غافل بودهایم و همواره وضع را بدتر کردهایم. بسیاری از معضلات امروزی در جامعه ما ناشی از شکافهای عمیق و در حال گسترش در فرهنگعمومی است. فرهنگی که جانمایه و قوامبخش زندگی در بطن جامعه است و اگر خللی به آن وارد شود نتایج آن تا نسلهای نسل یک جامعه را همراهی خواهد کرد. جامعه شهری از فقر فرهنگ عمومی در عذاب و زمینه معضلات پیشگفته را فراهم آورده است.
امیدوارم دولتمردان و تصمیمسازان نظام جمهوری اسلامی هر چه زودتر متوجه فاجعهای که در زیر پوست این شهر در حال رخ دادن است بشوند و برای آن چارهای بیندیشند.
تصویر آن کودکان معصوم، کنار پدران و مادران معتاد، چنان در ذهنم حک شده که آرام و قرار ندارم و نمیتوانم بخوابم و از اینکه در شهری زندگی میکنم که بخش زیادی از مردم آن در فقر و دست به گریبان با مشکلات متعدد زندگی میکنند و بخش قلیلی در اوج ثروت و رفاهاند، سخت متأثر و متأسفم. (سید جمال هادیان طبائی زواره)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
محل كار من حوالی خیابان ولیعصر هست. سیل جمعیت شاغل (99% بخش خصوصی با ساعت كاری زیاد و حقوق بسیار ناچیز) در صبح و مخصوصا غروب دیدن داره. شاید باورتون نشه كه برای ورود به زیرگذر چهارراه ولیعصر هم باید پشت ترافیك جمعیت موند!
با دیدن این سیل جمعیت تأسف میخورم چقدر مردم بدبختن، خستگی و عصبی بودن رو میشه از چهره اكثر جمعیت جوان كه مطمئنم همشون شهرستانی هستن به وضوح دید.
ای كاش قطب رشد كشور ما فقط تهران نبود و در شهرهای مختلف ایران پخش می شد.