وی با سفرهایی که به استانهای مختلف کشور میکرد، توانست فرهنگهای مختلف ایران را معرفی و همچنین خود را در حرفه اجرا، چهره کند. در ادامه، گفتوگو با این مجری باسابقه رسانه ملی را میخوانید.
از کی وارد اجرا شدید؟
از سال ۱۳۷۰ با برنامه پزشکی شروع کردم و بعد برنامه کودک و اولین برنامه زندهام در سال ۷۳ «صبح بخیر ایران» بود.
گفتید که برنامه کودک هم اجرا کردهاید، آیا اگر اجرای چنین برنامهای مجدداً به شما پیشنهاد شود قبول میکنید؟
چرا که نه، به این دلیل که علاقهمندم و مهم نیست که چه باشد، مهم این است که به دل من بنشیند. تا به حال هم هیچ کاری را انجام ندادهام که دوست نداشته باشم. تمام کارهایی که کردهام بر اساس علاقه خودم بود. اگر برنامهای باشد که با علاقه من سازگاری داشته باشد مشکلی ندارم.
یعنی تا به حال چنین برنامهای به شما پیشنهاد نشده است؟
اگر هم شده تا به آن حد نبوده.
نظرتان راجع به مجریهای جدید چیست؟
متأسفانه چون تعدادشان بالا رفته و ماندگاریشان در ذهن کم شده و خیلی شکل همدیگر هستند، بعضی وقتها آنها را اشتباه میگیرم. نوع و شکل اجرایشان هم شبیه هم است و تشخیصشان برای من مشکل است، شاید این نشاندهنده ضعف ذهنی من باشد ولی فکر کنم اتفاقی افتاده که هنوز هم بعضی بینندهها اسم مجریهای خوب را یاد نمیگیرند
.
یعنی در حال حاضر مجری موفق نداریم؟
من به دلیل مشغله کاری و حضور در شهرستانها نمیتوانم کسی را معرفی کنم.
یک مجری چقدر میتواند در جذب مخاطب مؤثر باشد؟
صددرصد مهم است، اگر مهم نبود آنقدر حساسیت نداشت؛ یعنی هر چیزی که در آن حساسیت وجود دارد مهم است. معمولاً چون مجریهای ما فقط مجری هستند، مشکل ایجاد میشود. مجریهایی موفق هستند که خودشان تهیهکننده باشند ولی اگر تحت تأثیر تهیهکننده باشند و فقط یکسری دیالوگ به آنها بدهند تا صحبت کنند، مطمئناً در ارتباط با مخاطب خیلی ضعیف عمل میکنند. برنامهای که خود مجری در جایگاه تهیهکننده برایش دلسوزی میکند و آن را میشناسند، دربارهاش تحقیق میکند و بعد به اجرا میپردازد، موفقتر خواهد شد. به طور مثال آقایان درستکار، شهیدیفر، علیخانی و خود من که همه تهیهکننده ـ مجری هستیم اجرای ما با برنامهمان عجین میشود.
چهره شدن برای مجری چقدر میتواند مهم باشد؟ برای شما چطور؟
خیلی مهم است. تلویزیون باید ستاره ایجاد کند تا مجری، برند شود و از این کار وحشت نکند؛ یعنی بیاید و روی مجریها سرمایهگذاری کرده و چهره آنها را معرفی کند و مردم را نسبت به آن چهرهها حساس کند، وقتی که برنامه «ماه عسل» را میبینید خود مجری برند کارش است. ستارهسازی یکی از شگردهای صدساله رسانه است؛ از سینما تا تلویزیون، تئاتر و خوانندگی. وقتی که ستاره ایجاد میشود بالطبع خودش یک وزنه میشود و برنامه را بالا میبرد.
فکر میکنم شما از برنامه «صبح بخیر ایران» معروف شدید، میخواستم بدانم که ایده کار از کجا بود؟
ایده از خارج گرفته شده بود، آن موقع آقای رادمنش (خدا بیامرزدش) مدیر اولیه این برنامه بود. در تمام دنیا یک صبح بخیر یا برنامه صبحگاهی دارند، تلویزیون چنین برنامهای نداشت و برنامهها از ساعت ۴ بعد از ظهر شروع میشد. رسانه ما هم خواست برنامه صبحگاهی داشته باشد و به این ترتیب این برنامه راهاندازی شد که در زمان خودش یک برنامه خاص و پربیننده بود.
در حال حاضر برنامه «صبح بخیر ایران» نسبت به زمانی که شما آن را اجرا میکردید، مخاطب خودش را دارد؟
من آمار رسمی ندارم ولی دوستان و آشنایان و مردم که من را میبینند معمولاً انتقاد میکنند که ما اصلاً این برنامه را نمیبینیم و حساس نیستند ولی آن موقع اگر اتفاقی در آن برنامه میافتاد، سوژه گفتوگو برای مردم میشد ولی اگر الان بپرسید میگویند که اصلاً صبحها تلویزیون برنامه ندارد؛ یعنی نمیدانند که چنین برنامهای هست. ولی سازمان یک تشکیلات نظرسنجی دارد که میشود از آن طریق متوجه شد.
سفرهایی که به استانهای مختلف کردید چقدر توانسته در جذب گردشگر (داخلی، خارجی) موفق باشد؟
من نمیدانم و برآورد آماری ندارم اما فرمانداریها و استانداریها به ما آمارهایی میدادند و میگفتند آقای واحدی آن سالی که به طور مثال اسفند به شهر ما آمدید نوروزش شلوغترین نوروز ما بود. چون روش ما این بود که معرفی کنیم. موفقیتش هم به این دلیل بود که بیننده داشت، بالطبع هر جایی که بیننده داشته باشد جذب گردشگر هم دارد. یکی از دلایلش سؤالاتی است که از من میشود که آقای واحدی آن شهری که رفتید کجا بود؟ از کجا میشود به آنجا رفت؟ یا کجا خوب است تا ما برویم؟ و از من مشاوره میخواهند و من بر مبنای نیازشان به آنها اطلاعات میدهم.
جای خالی چنین برنامهای با این رویکرد چقدر به طور واقعی حس میشود؟
خیلی، دلیلش هم تعدد شبکههای جهانی است چون من اغلب برنامهها را رصد میکنم، چنین برنامههایی وجود دارد؛ یعنی دوربین در استودیو نیست و این طرف و آن طرف دنیا را میگردند و چقدر هم بیننده دارد، چنین برنامهای هیچ وقت کهنه نمیشود چون جهان در حال تغییر است، به همین دلیل نشان دادن جهان خودش نوعی اطلاعرسانی است. خیلی جایش خالی است ولی کسی به فکرش نیست. متأسفانه برنامهها پخشوپلا شده و بیننده تکلیفش را با شبکهها نمیداند که چه نگاه کند و به همین دلیل هم نمیتواند روی یک شبکه متمرکز شود تا آن شبکه هم بتواند بر مبنای تفکراتی که دارد تأثیرات مثبت روی مخاطب بگذارد.
البته باید بگوییم که از شبکه سه سیما چنین برنامهای پخش میشود (صبح و نشاط)، چه تفاوتی با برنامه شما دارد؟
این برنامه یک برنامه ورزشی است و در یک جا برگزار میشود، در یک محیط باز میایستند و خوانندهای هم میخواند و مقداری صحبت میکنند ولی چیزی از آن شهر دستگیر مردم نمیشود چون گزارشی از آثار باستانی، کشاورزی، کوچه و بازار، آدمهای موفقش و دیدنیهایش نمیبینند زیرا تعریف برنامهاش با برنامه ما فرق میکند.
اگر اجرای چنین برنامهای با این رویکرد به آقای واحدی پیشنهاد شود با همان انرژی سابق به اجرا میپردازد؟
کسی به من پیشنهاد نمیکند، همیشه من هستم که پیشنهاد میکنم چون خودم تهیهکننده هستم پیشنهاد کردم ولی سازمان از نظر بودجه مشکل دارد. من نظرم این است که اگر بخواهد عین آن موقع باشد فیلم آن است؛ اگر بخواهد یک برنامه جدید باشد باید رویکرد جدیدی داشته باشد. همان اهداف را دنبال کند ولی شکل ارائه، تعریف و نوآوریاش به گونه دیگری باشد که هزینه دارد و چون هزینهاش بالاست مطمئناً انجام نمیشود. به خاطر اینکه مردم خیلی اصرار داشتند در حال حاضر پنجشنبهها صبح میآیم و بعضی از قسمتهای گذشته را مرور میکنم و برایشان پخش میشود.
فکر میکنید اگر این برنامه با حال و هوای سابق به صورت مداوم پخش شود میتواند مخاطبش را جذب کند؟
با آن کارهایی که من بلدم و ارتباطی که با بیننده دارم مطمئناً جذب میشود چون در حال حاضر که برنامه «مستقیم آبادی» را برای گروه جهاد تولید میکنیم با اینکه تنها ۲۰ دقیقه است اما خیلی مخاطب دارد و این اصلاً عجیب است. مردم دوست دارند از کشورشان آگاه شوند، هر چند که این برنامه نگاهش کشاورزی و دامداری است ولی چون به روستاها میرود برای مردم جذاب است.
حالا از برنامه «مستقیم آبادی» برای ما بگویید، ایده این کار از کجا گرفته شده است؟
پیشنهادش از گروه جهاد بود چون ما در برنامه «صبح بخیر ایران» به شهرستانها سفر میکردیم با توجه به اینکه ظرفیت اصلی شهرستانها و روستاهای ما کشاورزی است و نظر به آشناییای که با این حیطه داشتیم به ما پیشنهاد کردند این برنامه را بسازید، ما هم قبول کردیم. چون ۸۰ درصد بودجه این برنامه بر عهده وزارت جهاد کشاورزی است. خوشبختانه از سال ۸۶ ـ ۸۵ تا الان همچنان ادامه دارد.
جالبترین اجرایی که داشتید چه بود؟
من از هیچ کدام از اجراهایم خوشم نمیآید (با خنده)، همیشه فکر میکنم که دارم تجربه کسب میکنم. راستش را بخواهید من در اجرا یادم میرود که دوربین روشن است، به همین دلیل اینقدر راحت هستم.
در حال حاضر به چه کار دیگری مشغول هستید؟
من همین برنامه «مستقیم آبادی» را دارم. (هفته نامه سروش)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد