بر اساس نظر مرکز پژوهش های مجلس این فیلم‌ها قابل نمایش هستند

پایان حاشیه‌ها برای اکران عصبانی نیستم و قصه‌ها

بررسی سرنوشت مشترک قربانیان جوسازی

این فیلم‌ها چرا از پرده پایین کشیده می‌شوند؟

روش آزمایش‌شده ایجاد جو قبل از اکران یک فیلم سینمایی، گاه یک فیلم را تا پای نابودی برده و در اندک مواردی آسیبی نه چندان جدی وارد کرده است.
کد خبر: ۷۲۶۱۴۵
این فیلم‌ها چرا از پرده پایین کشیده می‌شوند؟
روشی با شیوه هوشیار کردن یک طیف احتمالا حساس نسبت به موضوعی خاص، تحریک و به واکنش واداشتن آنان، سال‌هاست که در مورد اکران برخی فیلم‌های سینمایی در ایران به کار گرفته می‌شود. از روزهای پایانی دهه 50 و پایین کشیدن فیلم‌ها از پرده سینما در آن مقطع که البته ماهیت و اهدافی متفاوت از امروز داشت، تا همین سال 1391 و در مقطعی که تصور می‌شد سینمای ایران به جایگاهی دست یافته که اعتبار مهر وزارت ارشاد جلوی نگرانی‌ها و دلواپسی‌ها را بگیرد، این سرنوشت مشترک برخی کارگردانان بوده که پیش از اکران فیلم‌شان با وضعیتی نامعلوم نسبت به سرنوشت فیلم مواجه باشند و بعد از اکران هم گاه در زمانی که اثرشان فروش بسیار خوبی دارد، مجبور به پایان دادن اکران فیلم شوند. در حدود 10 سال اخیر این اتفاق چند باری رخ داده است، از اکران نیمه‌کاره «مارمولک» در بهار 1383 تا نصبت پوسترهای «سنتوری» و محقق نشدن رویای اکران آن در سال 1386 تا کمی جلوتر در ابتدای دهه 90 و پایین کشیدن دو فیلم «خصوصی» و «گشت ارشاد» از پرده سینما در روزهایی که به خصوص یکی از این دو فیلم فروش بسیار خوبی داشت.
حالا امروز سخن از نگرانی گروهی در مورد اکران دو فیلم «قصه‌ها» به کارگردانی رخشان بنی‌اعتماد و «عصبانی نیستم» ساخته رضا درمیشیان است.
چه کسانی معترض به اکران فیلم‌ها هستند؟
یکی از مهمترین پرسش‌هایی که می‌تواند بعد از مواجهه با خبر اعتراض گروهی نسبت به اکران یک فیلم به وجود آید، این است که «اعتراض از سوی کدام دسته و گروه صورت می گیرد؟» مردمان کوچه و خیابان نسبت به نمایش این فیلم معترضند و آن را مغایر با شیوه زندگی خود می‌دانند یا گروهی خاص، با این ذهنیت که تفکری پیشرو نسبت به عام مردم دارند، ضررهای یک فیلم را بیشتر از سود آن می‌بینند و تا جای ممکن مانع اکران می‌شوند و یا اهدافی دیگر غیر از آسیب‌هایی که محتوای یک فیلم می‌تواند به اندیشه مخاطبان وارد کند، دلیل می‌شود تا حتی گروهی نزدیک به خود سینماگران، تا جای ممکن اجازه اکران را، از فیلمی بگیرند.
در سال 1361، وقتی فیلم «برزخی‌ها» ساخته ایرج قادری اکران شد حضور بازیگرانی چون سعید راد، ناصر ملک‌مطیعی، ایرج قادری و محمدعلی کشاورز در کنار هم توجه روزنامه کیهان را به خود جلب و کار به نوشتن متنی در مورد این فیلم کشید و در بخشی از یادداشت کیهان در مورد «برزخی‌ها» و مسئولانی که به آن مجوز اکران داده‌اند، آمد: «... با چشم خودت می‌‌بینی و یا با حداقل عقل خودت می‌فهمی که تصویب‌کنندگان این فیلم یا از همان حداقل عقل تو هم محروم هستند و یا با عقل کامل دست به یک خیانت تمام عیار نسبت به این مردم زده‌اند.»
اشاره به مردم در جمله پایانی، زمینه‌ای برای وارد کردن پای گروهی از مردم را به ماجرا باز می‌کند تا جایی که در دومین جمعه نمایش فیلم در جریان نماز جمعه، مخالفان طوماری در 18 متر از نام و نشان خود خطاب به حجت‌الاسلام معادی‌خواه تهیه کرده و در آن تاکید می‌کنند: «امت همیشه در صحنه ما اینچنین دهن‌کجی و بی‌اعتنایی آشکار به خون مقدس شهدا را نمی‌تواند تحمل کند...» و به این ترتیب خواستار توقف نمایش فیلم می‌شوند. اتفاقی که بالاخره رخ می‌دهد.
در شرایط ابتدایی دهه 60، در روزهایی که تشخیص انقلابی و غیرانقلابی با پیچیدگی‌هایی همراه بود، امکان تغییر مسیرها وجود داشت و انقلاب نوپا و فشار جنگ حساسیت‌ها را بالا برده برده بود، واکنشی به این ترتیب نسبت به اکران یک فیلم صورت می‌گیرد.
بیان حساسیت نسبت به یک فیلم از نوشتن در مطبوعات آغاز می‌شود و بعد در میان گروهی تبدیل به بیانیه و درخواست توقف و گاه تظاهرات خیابانی می‌شود، نکته قابل توجه اینکه همین روند در سال‌هایی که بیش از 30 سال از عمر انقلاب می‌گذرد، همچنان قابل مشاهده است.
اعتراض به «مارمولک» به لحاظ موضوع فیلم و نگاه توام با شوخ‌طبعی آن به روحانیت، با اعتراض نسبت به دیگر فیلم‌ها کمی متفاوت به نظر می‌رسد. در مورد آن فیلم هم وضعیت به همین ترتیب بود که ابتدا نگرانی از واکنش‌های گروهی نسبت به نمایش فیلم موجب شد تا از اکران در تعطیلات نوروزی صرف‌نظر شود، اما در ادامه وقتی فیلم روی پرده رفت، نه هجوم مخاطبان به سینما باورپذیر بود و نه اعتراض‌هایی که شهر به شهر نسبت به نمایش فیلم صورت می‌گرفت و اکران آن را متوقف می‌کرد.
کمال تبریزی کارگردان «مارمولک» خود در گفت‌و‌گویی گروه مخالف به فیلمش را چنین توصیف کرد: ««مارمولک» پروانه نمایش داشت. به دلیل حساسیت موضوع و مشکلاتی که امکان داشت در نمایش عمومی به وجود آید، تهیه‌کننده پیش از اکران فیلم را برای آدم‌هایی که در رأس تصمیم‌گیری کشور بودند به نمایش درآورد؛ قوه قضاییه، وزارت کشور، وزارت اطلاعات، شورای نظارت بر تولیدات صداوسیما... فیلم را دیدند و نظر دادند.»
/Media/Image/1393/06/05/635447652160476409.jpg
او در مورد واکنش‌هایی که از سوی برخی روحانیون در مورد مارمولک اظهار شد، گفت: «بدگویی‌ها و خبرچینی‌ها باعث عکس‌العمل این افراد شد. پس از نمایش اولیه فیلم برای افرادی که ذکر شد، هیچ‌کس احساس نکرد این فیلم در اکران با مشکل روبه‌رو شود. تنها برخی به دلیل رفع حساسیت‌ها سفارش می‌کردند یکی، دو صحنه تعدیل یا دیالوگی کم شود، اما هیچ‌کس نگفت که فیلم غیرقابل نمایش است.»
تبریزی در مورد جوی که در حاشیه مارمولک به وجود آمد و مدت زمان اکران آن گفت: «فیلم در تهران حدود سه هفته روی پرده بود و در بسیاری شهرستان‌ها در یک سانس تا یک هفته و دو، سه روز یا بیشتر نمایش نداشت. جوی در حاشیه فیلم ایجاد شده بود که مطبوعات هم به این مساله دامن زدند. خیلی ناجوانمردانه بدون اینکه بخواهند فیلم را دقیق نقد و بررسی کنند ما را متهم به جاسوسی کردند.»
در نقل قول تبریزی به وضوح به نقشی که برخی مطبوعات در مورد بالا بردن حساسیت‌ها نسبت به فیلم داشتند اشاره شده است.
وقتی که در نوروز 1391 اعتراض‌ها نسبت به اکران دو فیلم «گشت ارشاد» و «خصوصی» بالا گرفت، ابتدا حوزه هنری و سپس شهرداری سینماهای خود را که در اختیار اکران این دو فیلم قرار گرفته بود، از مجموعه اکران آن‌ها خارج کردند و در ادامه اکران این فیلم‌ها در تمامی سینماها نیمه رها شد.
اعتراض به اکران این دو فیلم از روزهای تعطیلی نوروز شروع شد، دو تظاهرات بعد از دو هفته نماز جمعه به کلی پرونده این فیلم‌ها را بست.
سیدضیا هاشمی، رئیس وقت شورای صنفی نمایش در گفت‌و‌گویی در معرفی گروهی که نسبت به اکران این دو فیلم معترض بودند، گفت: «چیزی که من می دانم آن افراد مجموعه یی از کارخانه یی بودند که متعلق به فرد خاصی است. آن کارخانه در قرچک ورامین است و آن جمعیت را از آنجا آوردند. هرچند نام حزب الله هم به آنان زدند، ولی من اعتقاد دارم حزب الله نبوده است. پیگیری های من از حزب اللهی هایی که می شناختم روشن کرد که افراد معترض حاضر در خیابان از حزب الله نبودند.»
او در پاسخ به این پرسش که اگر آنان از حزب اللهی ها نبودند و اعتراض‌ها اینچنین علنی صورت گرفت، در این صورت آیا حزب اللهی‌ها معترض نمی‌شدند؟،‌ گفت: «ارتباط ها خیلی سنگین است. من پلاکاردی را که در میدان انقلاب پیدا کردم، با خودم آوردم و الان در دفتر جامعه تهیه کنندگان است. آنان اعتراض نکردند، چون اگر چیزی گفته شود با مدرک موجود می توان گفت کار حزب اللهی ها بوده است. ما این جریان سیاسی را می‌شناسیم و قبلاهم دیده‌ایم. سر فیلم‌های زیادی این بازی‌ها اتفاق افتاده و معمولا وجهه‌ای ارائه می‌دهند که قابل دفاع باشد و کسی چیزی نگوید.»
و حالا این روزها ابراز نگرانی‌ها نسبت به اکران دو فیلم «قصه‌ها» و «عصبانی نیستم» در خبرگزاری‌ها و سایت‌ها و رسانه‌هایی منتشر می‌شود که جریان فکری آنان براساس اعلام خودشان روشن است.
شروع جنگ روانی
وقتی مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر به پایان رسید، اغلب اهالی سینمای ایران می‌دانستند که جوایزی به فیلم «عصبانی نیستم» اختصاص یافته بود، اما به دلیل مصلحت‌اندیشی‌های صورت گرفته، این جوایز اهدا نشدند.
/Media/Image/1393/06/31/635469784213529758.jpg
یکی از اخباری که در روزهای بعد در مورد این تصمیم‌گیری منتشر شد، این بود که اگر جوایز به فیلم درمیشان اهدا می‌شد، ‌قرار بر حضور گروه‌های فشار با چندین اتوبوس در سالن برج میلاد بود، موضوعی که برای خوانندگان آشنا با فضای سینما و چنین جریان‌هایی بیش از یک جوسازی مفهوم دیگری نمی‌تواند پیدا کند.
حالا بعد از آن روز همچنان چنین جوی در مورد این دو فیلم وجود دارد، مطبوعات منتقد دولت با انتشار گزارش‌ها و یادداشت‌های متعدد سعی در سنگین کردن پرونده این دو فیلم دارند و در این بین مصاحبه‌های مختلفی را هم ترتیب می دهند و پای سیاسیون را به این مساله باز می‌کنند.
از میان مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون حقوقی وزارتخانه چندی پیش در مورد اکران «عصبانی نیستم» اظهارنظر کرد. او در مورد فیلم درمیشیان گفت: «فیلم «عصبانی نیستم» که در جشنواره فجر نمایش داده شد، به‌دلیل برخی نقاط ضعفی که در فیلمنامه آن وجود داشت و به جهت برخی اعتراضاتی که بود دوباره مورد بازبینی و بررسی قرار گرفت و قریب به ۲۰دقیقه از آن ابهام‌آمیز و چالش‌برانگیز تشخیص داده و اعلام شد این قسمت‌ها می‌تواند سوءتفاهم ایجاد کرده یا دیگران را نگران کند بنابراین حوزه سینمایی وزارت، این قسمت‌ها را حذف کرد. اما آقای وزیر به‌عنوان رییس دستگاه فرهنگی کشور نظرشان این است که تا وقتی که نواقص فیلم کاملا برطرف نشده، این فیلم اکران نشود.»
همچنین وقتی خبری در مورد واگذاری پخش فیلم از فیلمیران به بامداد فیلم منتشر می‌شود، باز هم این شائبه به وجود می‌آید که شرایط به گونه‌ای پیش رفته که پخش‌کننده از اکران فیلم منصرف شده است. هرچند که مالکان فیلمیران و بامداد فیلم شرکایی‌اند که انتقال اکران فیلم از یک شرکت به شرکت دیگر را می‌توان از جیبی به جیب دیگر تلقی کرد.
با این حال علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، چند روز پس از صحبت‌های معاونش، درباره مخالفت‌ها با اکران دو فیلم «قصه‌ها» و «عصبانی نیستم» گفت: «قصه‌ها» ساخته خانم رخشان بنی اعتماد را دیده‌ام به نظرم هیچ مشکلی ندارد و اکران هم خواهد شد. قصه‌ها اثری اجتماعی است و نباید نسبت به آن حساسیت نشان داد.
او درباره فیلم «عصبانی نیستم» به کارگردانی رضا درمیشیان نیز گفت: «این فیلم را هم دیده‌ام که به نظرم نیاز به تامل بیشتر دارد و با این شکل اکران شدن آن موافق نیستم. به نظرم باید با اصلاحاتی به اکران عمومی برسد.»
قربانیان بحران
قربانیان وضعیت بلاتکلیف سینما، نه حتی سازندگان فیلم‌ها بلکه خود سینما است. مروری بر سرنوشت سازندگان فیلم‌هایی که آثارشان در اکران با چنین مشکلاتی مواجه شده، این نتیجه را به دست می‌آورد که بالاخره سینماگران راه خود را یافته‌اند و در تولیدات بعدی خود به نتایج بهتری نیز رسیده‌اند، اما قربانی اصلی خود سینماست، زیرا این تهدید همواره تیغی بر گلوی کسانی است که گاه می‌خواهند کمی متفاوت‌تر از معمول در سینما سخن بگویند.
همین تهدید و نتایج منفی آن که گسترش محافظه‌کاری در سینماست، موجب شده تا خانه سینمای ایران تصمیم به برگزاری نشست هم‌اندیشی در مورد تصمیم‌گیری‌های اینچنینی در زمینه اکران فیلم‌ها برگزار کند، نشستی که توقع می‌رود با حضور دو گروه مخالف و موافق برپا شود. (خبرآنلاین)
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها