این مجموعه که به سفارش معاونت اجتماعی نیروی انتظامی و به تهیهکنندگی محسن علیاکبری ساخته شده، از جمله کارهای اپیزودیک پلیسی به حساب میآید که در آن تعداد پرشماری از بازیگران سینما، تلویزیون و تئاتر بازی کردهاند. در ادامه مسعود آبپرور و محمد صادقی، درباره حال و هوای سریال، قصه و شخصیتهای آن به صبا توضیح میدهند.
قواعد سریالهای سفارشی
سعید رحمانی نویسنده سریالهای «گمگشته»، «رسم عاشقی»، «وفا» و...، از دو سال پیش فیلمنامه «زخم» را با محوریت حضور مؤثر پلیس مشاور در ناجا، به نگارش در آورده است. کارگردان این سریال مناسبتی مسعود آبپرور است که تاکنون سریالهای «عملیات 125» و «هوش سیاه 1 و 2» را ساخته است. او درباره نحوه حضورش در این پروژه میگوید: «زمانی که وارد این کار شدم متن و سناریوی آن نگاشته شده بود و فقط مجدداً با نظارت من، بازنویسیاش انجام شد. پیشبینی ما هم این بود که این کار به خاطر مناسبتی بودنش، در فرصت 3 ماهه تولیدش به پایان میرسد، اما به دلیل تغییر رویکرد سفارشدهنده نسبت به اپیزود آخر، دچار گرفتاریهایی در تولید شدیم و کار بیشتر از آن زمانی که فکر میکردیم طول کشید.»
نقش محوری پلیس در یک سریال اجتماعی
داستان اصلی این سریال درباره سرگرد الهام پویا (لیلا اوتادی)، افسر زنی است که به تازگی به عنوان مشاور در نیروی انتظامی مشغول به کار شده است. او که برای حضورش در کلانتری با مخالفتهای پدرش (همایون ارشادی) روبهروست، اما برخلاف میل باطنی پدرش عمل میکند و برای انجام مأموریت به کلانتری132 اعزام میشود.
سریال به طور کلی در 5 اپیزود 2 یا 3 قسمتی روایت میشود و در آن به نقش و جایگاه مشاوران در سازمان نیروی انتظامی میپردازد که در اهدافشان پیشگیری بر جرایم قضایی رجحان دارد. از این رو سریال به سمت کارهای پلیسی، اکشن و حادثهای نرفته و بیشتر شبیه به یک ملودرام اجتماعی است تا یک کار پلیسی. |
به گفته عوامل این سریال، برای اولین بار است که در سریالی به نقش مشاوران زن نیروی انتظامی برای حل پروندههای قضایی پرداخته میشود. بر همین اساس، محوریت قرار دادن پلیس زن به عنوان کاراکتر اصلی سریال، شاید کمی کنجکاوبرانگیز به نظر برسد و سؤالهای زیادی را در ذهن ایجاد کند.
آبپرور در اینباره معتقد است: «پلیس زن در این سریال به عنوان یک پلیس متخصص شناخته میشود که کار مشاوره هم انجام میدهد. به همین خاطر نیازی هم نبود که او را اسلحه به دست نشان دهیم. چون پلیسی که در بخش تجسس فعالیت میکند بیشتر به تجهیزات و سلاحهای نظامی نیازمند است. از این رو به خاطر رویکردی هم که در این سریال نسبت به پلیس داشتیم، از ماشینها و تجهیزات نظامی هم کمتر استفاده کردیم.»
ترویج نقش مشاور در کلانتریها
سریال به طور کلی در 5 اپیزود 2 یا 3 قسمتی روایت میشود و در آن به نقش و جایگاه مشاوران در سازمان نیروی انتظامی میپردازد که در اهدافشان پیشگیری بر جرایم قضایی رجحان دارد. از این رو سریال به سمت کارهای پلیسی، اکشن و حادثهای نرفته و بیشتر شبیه به یک ملودرام اجتماعی است تا یک کار پلیسی. آبپرور معتقد است که قصه این سریال، بر اساس نیاز امروز جامعه به بحث مشاوره و مددکاری اجتماعی که سرویس جدیدی در کلانتریهاست، نوشته شده و از ابتدا هم فیلمنامه به سمت ژانر پلیسی و اکشن نرفته است. البته این سریال قصد دارد تا علاوه بر اشاره به معضلات جامعه، راهکارهای مقابله با آن را هم به مخاطب ارائه دهد و ضمن آگاهیبخشی به مردم، آنها را با نحوه فعالیت پلیس مددکار نیروی انتظامی هم آشنا کند.
اجحاف در حق مجموعههای 10 قسمتی
آبپرور که این روزها درصدد ساخت سریال جدیدش به نام «کایدون» است، اعتقاد دارد که «زخم» با سریالهای قبلیاش از نظر سوژه و مضمون تفاوت داشته و در زمره کارهای سفارشیاش برای تلویزیون قرار دارد. او درباره دیده شدن این سریال و شیوه پخش آن، اظهار داشت: در سالهای قبل، سریالها در قالب 15 قسمتی، این اقبال را داشتند که تلویزیون یک فصل را به پخش آنها اختصاص میداد که مسلماً مخاطب هم در این فرصت 3 ماهه راحتتر با سریال ارتباط برقرار میکرد، اما وقتی سریال 20 قسمتی در یک ماه و هر هفته 5 قسمت از آن پخش میشود، کمتر امکان دیده شدن آن به وجود میآید. برای همین هم احساس میکنم که در چند ساله اخیر، سریالهای 15یا 10 قسمتی، مورد اجحاف قرار گرفتهاند. چون تجربه نشان داده که مخاطب برای ارتباط با یک سریال، به زمان طولانیتر فراتر از یکی، دو هفته احتیاج دارد و پخش عادی، برای مجموعههای 40 یا 50 قسمتی یا فراتر از آن بیشتر جواب میدهد تا سریالهای 15 یا 10 قسمتی! به همین دلیل معتقدم آنطور که برای سریال قبلیام «هوش سیاه» جریان رسانهای به وجود آمد، شاید برای این سریال چنین اتفاقی نیفتد.
وقتی سریال 20 قسمتی در یک ماه و هر هفته 5 قسمت از آن پخش میشود، کمتر امکان دیده شدن آن به وجود میآید. برای همین هم احساس میکنم که در چند ساله اخیر، سریالهای 15یا 10 قسمتی، مورد اجحاف قرار گرفتهاند. |
پلیس در این سریال تعریف متفاوت و جدیدی دارد
در این سریال لیلا اوتادی، همایون ارشادی، محمدصادقی، امیر نوری و برزو ارجمند شخصیتهای اصلی را بازی میکنند که قصهها و اپیزودهای سریال با حضور تک تک آنها در موقعیت شخصیتهای فرعی اتفاق میافتد. حسن جوهرچی، فقیهه سلطانی، امیرحسین آرمان، انوشیروان ارجمند، جمشید جهانزاده و... دیگر بازیگران این سریال هستند که هر یک در یکی از اپیزودهای آن بازی میکنند.
در ادامه، محمد صادقی بازیگر نقش سرهنگ آرش پدرام، درباره کاراکترش در این سریال میگوید: «سرهنگ پدرام، رئیس کلانتری 132 غرب تهران است که برخلاف دیگر شخصیتها که به داستان ورود و خروج دارند، او و همکارانش در کلانتری، حضور مستمر و ثابتی دارند.» او که نقش کلیدی در این سریال دارد، ساختار این کار را مستثنا از دیگر کارهای پلیسی میداند: «ساختار این کار به شکل اپیزودیک و مستقل است که به قصهها و دغدغهها و اتفاقات بحرانی جامعه میپردازد. به همین دلیل هم من این کار را یک درام اجتماعی میدانم که بیشتر روی مسئله مشاوره در کلانتریها تأکید دارد.»
صادقی که تجربههای موفقی در زمینه بازی در سریالهای پلیسی داشته و به گفته خودش این روزها در حال بازی در نقش متفاوت و خاصی در مجموعه «قورباغه و قناری» مهدی فخیمزاده است، از همکاریاش با آبپرور و سطح کیفی این سریال میگوید: «من قبلاً هم با آقای آبپرور همکاری کرده بودم و شیوه کارگردانی او را میشناختم. ایشان شناخت دقیقی از ریتم و تصویر دارند و حرکات را به خوبی میشناسند. فکر میکنم این سریال در سطح مناسبی از کارهای پلیسی قرار دارد که متن دقیق و کارشدهای هم دارد.» (روزنامه صبا)