داستان هنیس سال 1985 در کارولینای شمالی شروع شد. او نظامی بیست و هفت سالهای بود که به عنوان مشتری به خانه کاترین ایستبرن و شوهرش گری که افسر نیروی هوایی بود، رفت. زوج ایستبرن میخواستند به خارج از کشور سفر کنند و یک آگهی در روزنامه چاپ کرده بودند تا سگشان را بفروشند. هنیس پس از دیدن آگهی به عنوان خریدار سگ به خانه آنها رفت.
چهار روز بعد، پس از آنکه همسایهها نسبت به اوضاع خانه ایستبرنها مشکوک شدند، با پلیس تماس گرفتند. ماموران وارد خانه آنها شدند و جسد کاترین و دو دخترش را غرق در خون پیدا کردند. کوچکترین بچه خانواده که 22 ماه داشت، زنده پیدا شد. پلیس آن زمان اعلام کرد گری، پدر خانواده، هنگام وقوع جنایت برای گذراندن دورهای در خارج از شهر به سر میبرد.
هنیس پس از آنکه در تلویزیون مشاهده کرد پلیس دنبال شخصی میگردد که در رابطه با آگهی روزنامه به خانواده ایستبرن مراجعه کرده، خودش به اداره پلیس رفت. یک شاهد عینی به نام پاتریک کان که در همسایگی ایستبرنها زندگی میکرد، به پلیس گفت مردی را با شلوار جین و کلاه مشاهده کرده که از خانه آنها بیرون آمده است.
با توجه به اطلاعات به دست آمده از این شاهد عینی، چهرهنگاری مظنون انجام و مشخص شد وی شبیه هنیس است. پس از آنکه هنیس به اداره پلیس مراجعه کرد، تشخیص داده شد که او همان فردی است که شاهد عینی وی را دیده است. این شاهد نیز تائید کرد هنیس همان شخص است.
به این ترتیب پلیس، هنیس را دستگیر کرد و اولین دادگاه او سال 1986 تشکیل شد. پلیس گفت انگیزه این مرد از قتل، برقراری رابطه جنسی با کاترین بود، اما نقشهاش آن طور که انتظار داشت پیش نرفت و هنیس مجبور به قتل شد.
در این میان گری ایستبرن بارها به پلیس گفت وسایلی از جمله یک کارت بانکی و رمز عبورش از خانه به سرقت رفته است و کارآگاهان دریافتند از آن کارت در دو روز پول برداشت شده است. دادستان در اولین جلسه دادگاه گفت: «هنیس اجاره عقب ماندهای به مبلغ 300 دلار داشت که آن را دو روز بعد از قتل از طریق عابربانک پرداخت کرد. زنی که بعد از این مرد از عابربانک استفاده کرده بود، به پلیس گفته شخصی با مشخصات هنیس را دیده است. پس تردیدی نیست که هنیس دست به قتل زده و سپس از کارت بانکی مسروقه استفاده کرده است.»
هنیس در آن دادگاه گناهکار شناخته و به مرگ محکوم شد، اما در همان ایام متهم نامهای رازآلود دریافت کرد. در آن نامه نوشته شده بود: «جناب آقای هنیس، من جنایت را مرتکب شدهام. من آنها را کشتهام. متاسف هستم که شما مجبورید جور مرا بکشید. زمانی که این نامه را میخوانید، من در کارولینای شمالی و در امنیت کامل هستم.»
وکیل هنیس این نامه را به دادگاه عالی کارولینای شمالی برد و همه چیز به حالت تعلیق درآمد. پس از آن هیاتمنصفه اعلام کرد تصاویر چهرهنگاری شده از هنیس، پلیس را به اشتباه انداخته است و احتمال دارد او بیگناه باشد. آنها به هنیس فرصت دادند تا در دادگاه دیگری از خود دفاع کند. بعد از آن پرونده برای بررسی مجدد به دادگاه عالی ارسال شد. چنین اتفاقی در آن دوره نادر به شمار میآمد.
وکلای مدافع هنیس در طول دادگاه تجدید نظر، چرخشی 180 درجهای در راهبرد دفاعی خود در پیش گرفتند. آنها هیاتمنصفه را به دلیل عجله در قضاوت و صدور حکم، یک به یک محکوم کردند. سپس بازرسان را متهم کردند که مدارک دروغین تهیه کردهاند. بعد اصلیترین شاهد عینی را به چالش کشیدند که گفته بود در شب حادثه هوا صاف بود و او توانست چهره قاتل را خوب ببیند در حالی که شاهد دیگری گفته بود هوا آن شب ابری بود و مه غلیظی وجود داشت.
یک شاهد دیگر که شبیه هنیس بود، اعلام کرد شب حادثه در نزدیکی محل جنایت قدم میزد و احتمالا همسایه مقتولان او و هنیس را با هم اشتباه گرفته است. این شاهد گفت: «من وقتی بیخواب میشوم، بیرون میروم. آن شب هم ساعت 3 بامداد در خیابان قدم میزدم.»
دادگاه سال 1989 هنیس را با توجه به مدارک تازه تبرئه کرد. هنیس که در آن زمان آزاد شده بود، دوباره در ارتش ثبتنام کرد و سرانجام سال 2004 بهعنوان یک گروهبان ارشد بازنشسته شد و به زندگی عادیاش پرداخت. وی تصور میکرد دردسرها تمام شده است، اما دادستانی همچنان پرونده را دنبال میکرد. سال 2006، آزمایش دی.ان.ای واقعیتهای جدیدی را برملا کرد. در دهه 80، یعنی زمان وقوع جنایت، آزمایش دی.ان.ای وجود نداشت، اما سال 2006 این آزمایش انجام شد و نتایج به دست آمده نشان داد دی.ان.ای کشف شده روی بدن زن کشته شده مربوط به هنیس است. در آن زمان یک تیم از وکلای ارتش موضوع را بررسی کردند و تصمیم گرفتند ارتش پرونده را بررسی کند. هنیس بار دیگر به ارتش فراخوانده و این بار به اتهام سه فقره قتل بازداشت شد.
ویسننت، نویسنده کتاب «قربانیان بیگناه» میگوید: «هنیس تنها متهم در تاریخ ایالات متحده است که محکوم، تبرئه و مجددا محکوم میشود. خیلی از منتقدان میپرسند چرا دوباره جلسه محاکمه برگزار شد.»
جفری توبین، تحلیلگر قضایی نیز میگوید: «اینکه یک متهم به وکیل بگوید و وکیل به قاضی بگوید که میخواهم محاکمه دوباره صورت بگیرد، غیر قانونی است. اما اگر یک دادستان دیگر از دادگاهی دیگر بخواهد این پرونده را بررسی و درباره آن قضاوت کند، داستان دیگری است.»
یکی دیگر از وکلایی که روی پرونده هنیس کار کرده است، میگوید: «دی.ان.ای به دست آمده نشان میدهد تیموسی هنیس شخصی است که به کاترین ایستبرن تجاوز کرده و او و دو فرزندش را کشته است.»
به این ترتیب هنیس دوباره به مرگ محکوم شد و اکنون در سلول انفرادی در انتظار اجرای حکم است. ویسننت میگوید: «یک موی سر در رختخواب ایستبرن پیدا شده که متعلق به هنیس نیست. دی. ان. ان پیدا شده در زیر ناخنهای مقتول نیز معلوم نیست متعلق به چه کسی است. ما باید بفهمیم دقیقا چه اتفاقی افتاده است؟»
به نظر میرسد هنوز زمان زیادی مانده تا صفحه آخر این پرونده رازآلود نوشته شود. حتی پس از آنکه روند قضایی تمام شود، بدون اجازه رئیسجمهور امکان اعدام هنیس وجود ندارد. ضمن اینکه از سال 1961 تا کنون ارتش آمریکا هیچ کدام از کارکنان خود را اعدام نکرده است. به نظر نمیرسد این حکم در مورد هنیس نیز اجرا شود. (ضمیمه تپش)
مترجم : سارا لقایی
منبع: سی. ان. ان
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد