لزوم توجه به پدیده زنان خیابانی و آسیب‌های اجتماعی آن

دخترانی با معصومیت‌های ازدست‌رفته

زیر لایه ضخیمی از آرایش با رنگ‌های تند، به زحمت می‌توان سنش را حدس زد. باید بیست و چند ساله باشد؛ شاید هم کمتر؛ زیر بیست سال! مانتوی لیمویی تنش است با شال سفید. نزدیک ایستگاه اتوبوس ایستاده و هر از چند گاهی، انگار که بخواهد خستگی در کند، می‌رود و چند دقیقه‌ای در ایستگاه می‌نشیند. رفتار و حرکاتش توجه مسافران منتظر را جلب می‌کند، اما مشخص است که برایش اهمیتی ندارد. کنار خیابان شلوغ با آن همه ماشین، دخترک شال سفید آنقدر تابلوست که حتی از فاصله دور هم ادا و اطوارش به چشم می‌آید. لبخندهای اغواگرانه‌اش با ترمزهای گاه و بی‌گاه برخی رانندگان، روی صورتش پهن‌تر می‌شود. سرش را خم می‌کند و مکالمه‌ای کوتاه بین او و راننده، رد و بدل می‌شود.
کد خبر: ۷۱۶۰۰۸
دخترانی با معصومیت‌های ازدست‌رفته

جام جم سرا: نگاه‌های متعجب رهگذران، صحنه را غیر عادی‌تر از آنچه هست نشان می‌دهد. چند دقیقه بعد، دخترک خرامان خرامان راه حاشیه خیابان را می‌گیرد و می‌رود و دو تا کوچه پایین‌تر، سوار پراید سفید رنگی می‌شود که انگار منتظرش است. با رفتن دختر، خیابان گویی دوباره شکل عادی به خود می‌گیرد. رفت و آمد عابران و ماشین‌ها، مسافران منتظر و همهمه بعدازظهری شهریوری...

تصویرها غیر عادی است؛ تصویرهایی که گاه در گوشه و کنار شهر، در قاب نگاهمان می‌نشیند و حکایتی تلخ را بازگو می‌کند. انکارش، ساده‌ترین کاری است که می‌توان کرد. اینکه چشمهایمان را ببندیم و به راهمان ادامه دهیم.
وجود زنان خیابانی از همان چیزهایی است که مانند زخمی قدیمی بر پیکر شهر باقی مانده و هر از چند گاهی سر باز می‌کند. زنانی که تعداد زیادی از آنها را دختران زیر بیست سال تشکیل می‌دهند، با انگیزه‌ها و دلایل متفاوتی به این راه کشیده می‌شوند.


مهرانگیز صدوقی، آسیب شناس اجتماعی و مددکار درباره انگیزه‌ها و علت‌های این پدیده اجتماعی سخن می‌گوید: «پدیده زنان خیابانی عمدتاً به دلیل فرار دختران و زنان جوان از خانه به وجود می‌آید که معمولاً با انگیزه‌هایی همچون فقر مالی، نابسامانی خانواده و اعمال خشونت در محیط خانه صورت می‌گیرد. دختران فراری عموماً به خانواده‌های نابسامانی تعلق دارند که یا به دلیل فقر یا اعتیاد والدین، فرار از خانه را به عنوان راهی برای رهایی از مشکلات انتخاب می‌کنند. متأسفانه خیلی از این دختران که عمدتاً در سنین پایین هستند، پیش از فرار از خانه تجربه‌های دردناکی همچون سوء‌استفاده جنسی را دارند به همین دلیل بعد از فرار، خیلی زود در معرض انواع آسیب‌ها قرار می‌گیرند و برای تأمین زندگی شان، ناچار به تن فروشی می‌شوند. »


صدوقی ادامه می‌دهد: « برخی از این زنان هم، زنان مطلقه‌ای هستند که بعد از طلاق به دلیل نداشتن تحصیلات و شغل، به این کار روی می‌آورند تا از پس مخارج زندگی برآیند؛ در واقع نیاز به داشتن حامی و تکیه گاه اجتماعی در این زنان، آنها را به سمت و سویی سوق می‌دهد که ارزش‌ها را زیر پا گذاشته و پیشه تن فروشی را برمی گزینند. البته ناهنجاری‌های روانی هم می‌تواند سبب ایجاد این پدیده اجتماعی شود. برخی دختران و زنان اصولاً با هیچ یک از انگیزه‌های گفته شده، به این کار اقدام نمی‌کنند بلکه اختلالات روانی، آنها را به سمت این کار می‌کشاند.»
این آسیب شناس اجتماعی معتقد است که باورها و اعتقادات دینی، مانعی برای سوق پیدا کردن افراد به این کار است که متأسفانه در خانواده‌های نابسامانی که این گونه زنان در آنها رشد و پرورش می‌یابند، کمتر به آن پرداخته می‌شود.

در بسیاری از مواقع با دختران معصومی ‌مواجه می‌شویم که صرفاً به خاطر اغفال دوستان و افراد ناباب یا مشکلات و خشونت‌های خانوادگی، از خانه فرار می‌کنند و راهی شهرهای بزرگ می‌شوند که لازم است این دختران از زنان آسیب دیده در مراکز بازپروری جدا نگه داشته شوند


او ادامه می‌دهد: « برای حل این مشکل باید در ابتدا به دنبال حذف علت‌ها و انگیزه‌ها بود که البته نیازمند فرهنگ‌سازی و کار اصولی و منسجم نهادهای مربوط است. در مورد زنان خیابانی هم برخوردها متفاوت است. برخی از این افراد به عنوان روسپی‌های حرفه‌ای شناخته می‌شوند که همین افراد، عمدتاً دختران جوان و کم سن و سال را که از شرایط مالی و فرهنگی مناسبی برخوردار نیستند، اغفال می‌کنند و به این راه می‌کشانند. طبعاً در رابطه با این افراد، بازپروری چندان جوابگو نیست و مسئولیت برخورد با آنها با مراجع قضایی است. اما در میان زنان خیابانی افرادی هم وجود دارند که از شرایط پیش آمده پشیمان هستند و در صورت حمایت، به زندگی عادی خود برمی‌گردند که این افراد از روش‌های مختلف مانند معرفی از سوی نیروی انتظامی یا شناسایی بهزیستی به مراکز بازپروری سازمان بهزیستی که طبق قانون تشکیل شده است معرفی می‌شوند. در واقع این گروه از افراد جامعه نیازمند مکانی هستند که در آنجا تحت حمایت قرار گیرند و شرایط بازگشت به جامعه و اشتغال در شغلی آبرومند را پیدا کنند.»


تلاش برای برگرداندن زنان خیابانی به زندگی عادی


بهزیستی نخستین نهادی است که نام آن برای حل این معضل، به دهان می‌آید چرا که این سازمان به عنوان متولی پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی شناخته می‌شود. چند سالی می‌شود که سازمان بهزیستی با راه‌اندازی دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی، در تلاش است که خدمات در خور توجهی را به این قشر از جامعه ارائه دهد. راه‌اندازی خانه‌های سلامت دختران و بازپروری زنان و دختران آسیب‌دیده و در معرض آسیب، از جمله این اقدامات است.


ولی‌الله نصر، مدیر کل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در این باره می‌گوید: « از جمله آسیب‌هایی که در راستای کاهش و مدیریت آن بسیار تلاش شده پدیده زنان خیابانی و دختران فراری است که در این راستا هر استان حداقل از یک مرکز جهت نگهداری و بازپروری این افراد برخوردار است که این افراد در آنجا از خدمات مددکاری، مشاوره، بازپروری و حمایتی بهره‌مند خواهند شد. »


نصر ادامه می‌دهد: « در بحث ساماندهی زنان و دختران، باید مواردی را در نظر داشت که توجه به آن بسیار ضروری و در حل این معضل، مؤثر است. در بسیاری از مواقع با دختران معصومی ‌مواجه می‌شویم که صرفاً به خاطر اغفال دوستان و افراد ناباب یا مشکلات و خشونت‌های خانوادگی، از خانه فرار می‌کنند و راهی شهرهای بزرگ می‌شوند که لازم است این دختران از زنان آسیب دیده در مراکز بازپروری جدا نگه داشته شوند. درحقیقت ما دو نوع مرکز برای زنان داریم؛ یکی مراکز بازپروری و دیگر مراکز خانه سلامت دختران. در واقع اعتقاد کارشناسانمان این بود که این دو دسته نباید با هم یک جا نگهداری شوند و باید به صورت تفکیکی باشند.»

به گفته او، خانه‌های سلامت به دختران در معرض آسیب‌های اجتماعی که بالای 18 سال سن دارند اختصاص دارد چراکه دختران زیر 18 سال نیازمند حمایت‌های اجتماعی، در مراکز شبه‌خانواده پذیرش و توانمند می‌شوند. در خانه‌های سلامت دخترانی هستند که به علل بسیاری چون نداشتن سرپرست مؤثر و بی‌خانمانی، دارا بودن سرپرست‌های زندانی یا زندگی در محله‌های پرآسیب، نیازمند حمایت اجتماعی هستند و در این خانه‌ها خدمات درمانی، اجتماعی، روانشناسی و پزشکی ارائه می‌شود.


نصر ادامه می‌دهد: « هدف اصلی در خانه‌های سلامت این است که این دختران با اقدامات روانشناسی و مددکاری‌ به کانون خانواده برگردند و ناهنجاری به وجود آمده، رفع و ارتباط مؤثر با پدر و مادر و خویشاوندان ایجاد شود. البته در مواردی هم که شرایط و محیط خانه مناسب تشخیص داده نشود، شرایطی فراهم می‌شود تا خود فرد بتواند به صورت مستقل به زندگی ادامه دهد. »
او تأکید می‌کند: « البته فرستادن به خانه‌های سلامت، مخصوص دختران فراری است که رابطه جنسی برقرار نکرده‌اند و در غیر از این مورد، زنان به مراکز بازپروری ارجاع داده می‌شوند تا اقدامات لازم برای بازگشت آنها به جامعه انجام شود. »


قانون چه می‌گوید؟


برخورد با زنان خیابانی از منظر قانونی، شرایط خاص خود را دارد. البته عده‌ای از کارشناسان اجتماعی مخالف برخورد قضایی با زنان خیابانی هستند و این افراد را صرفاً، آسیب دیدگان اجتماعی می‌دانند اما به عقیده عده‌ای دیگر برخورد با زنان خیابانی سابقه دار که معمولاً سرکردگان دختران جوان‌تر هستند، ضروری و نیازمند اقدام جدی است.
احمد سبزیانی، وکیل پایه یک دادگستری در این باره می‌گوید: «اصولاً قانون مشخصی برای زنان خیابانی وجود ندارد که تحت این لفظ باشد و بر پایه آن بتوان این زنان را مجازات کرد. در این باره البته می‌توان به ماده 637 قانون مجازات اسلامی استناد کرد که بر اساس آن، هرگاه زن و مردی که بین آنها علقه زوجیت نباشد، مرتکب روابط نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا از قبیل تقبیل یا مضاجعه شوند، به شلاق تا 99 ضربه محکوم خواهند شد و اگر عمل با عنف و اکراه باشد فقط اکراه‌کننده تعزیر می‌شود.
همچنین بر اساس ماده 638 قانون مجازات اسلامی، هرگاه کسی به طور علنی در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی کند، علاوه بر کیفر عمل به حبس از 10 روز تا 2 ماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نباشد؛ اما عفت عمومی را جریحه‌دار کند، تنها به حبس از 10 روز تا 2 ماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد. »


ندا پاک نهاد، حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری هم در این باره می‌گوید: « لازم است که در حوزه تأمین اجتماعی قانون حمایتی داشته باشیم که از شکل‌گیری زنان خیابانی جلوگیری کند چنانکه در فصل سوم قانون اساسی که حقوق ملت مطرح می‌شود بحث حمایت از حقوق زنان مورد توجه قرار گرفته است، اما باید قانون‌هایی داشته باشیم که از به وجود آمدن چنین طبقه‌ای در جامعه جلوگیری و پیشگیری کنیم.»
او ادامه می‌دهد: « موضوع زنان روسپی به جرم‌انگاری جدید بر می‌گردد یعنی باید بین جرم زنا و جرم روسپیگری یک تفاوت اساسی قائل شویم و این به منزله حمایت از زنان روسپی نیست و به معنای وسیعتر، حمایت کردن از جامعه است. در واقع زمانی که می‌گوییم حمایت از زنان خیابانی اتفاق بیفتد، این تنها به معنای نگاه حقوقی نیست و تمام بخش‌های مختلف جامعه مانند بخش اقتصاد، خانواده و صدا و سیما وظیفه دارند دوره تبدیل یک زن و دختر بی‌گناه را به یک روسپی بررسی کنند و هر کس به اندازه‌ای که بر عهده‌اش است، مسئولیت قبول کند. »
این حقوقدان می‌افزاید: «در زمینه حقوقی هم باید قبل از اینکه زن تبدیل به یک روسپی شود قانون حمایتی داشته باشیم و صرف مجازات نسبت به یک زن روسپی باعث نمی‌شود که او در آینده به سراغ جرم نرود و پیشگیری در زنان روسپی تنها با مجازات صورت نمی‌گیرد.

دخترانی که به هر دلیل از خانه‌شان فرار می‌کنند «دختران گریز از خانه» نام گرفته‌اند و اگر در 24تا 48ساعت اولیه ترک خانه مورد حمایت نهادهای حمایتی قرار بگیرند و از ورودشان به چرخه بحران جلوگیری شود می‌توان پدیده خیابانی شدن آنان را تا حد زیادی کنترل کرد

در قانون‌های حمایتی خلأ‌های بسیاری داریم و قانون در این زمینه بسیار ضعیف بوده و این دغدغه بسیاری از اندیشمندان اجتماعی است که چرا قانونگذار ما موضع انفعالی به خود گرفته و منتظر است جرم به وقوع بپیوندد و بعد دنبال چاره‌اندیشی باشد. »


آمار مشخصی از زنان خیابانی وجود ندارد


وقتی صحبت از آمار به میان می‌آید؛ همیشه با دو نوع آمار و ارقام مواجه هستیم؛ آمار رسمی و آمار غیر رسمی. عده‌ای همیشه مبنای دانش‌شان را بر پایه آمارهای رسمی اعلام شده از سوی مراجع و نهادهای مربوط می‌گذارند و عده‌ای دیگر هم همواره با بدبینی نسبت به آمار رسمی، آمارهای غیر رسمی را واقعی‌تر می‌دانند و به آنها استناد می‌کنند. در مورد پدیده زنان خیابانی هم آمارهای غیر رسمی بیش از آنچه باید، جولان می‌دهند چرا که عملاً آماری رسمی از تعداد این زنان وجود ندارد.


سال ۸۵ را شاید بتوان تنها سالی دانست که عده‌ای انگشت شمار از مسئولان کشور و پژوهشگران، تعداد تقریبی این زنان را ۳۰۰‌هزارنفر اعلام کردند. در آن زمان برای نخستین‌بار پژوهشگران دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی زنگ خطر پایین‌آمدن سن روسپیگری را به‌صدا درآوردند. در بررسی که در آن زمان درباره گروه سنی زنان خیابانی انجام شد از بین شش‌هزار و ۵۳‌زن خیابانی که در کل کشور زندانی بودند، دختران بین ۱۲ تا ۲۵‌سال، بیشترین تعداد را تشکیل می‌دادند.


البته همان زمان هادی معتمدی، مدیرکل وقت دفتر آسیب‌های اجتماعی بهزیستی کشور، اعلام کرد که آمار نجومی درباره این پدیده را قبول ندارد و عنوان کرد که 4‌هزار زن خیابانی در کشور وجود دارد که بهزیستی تنها قادر است سالانه ۱۵۰۰نفر از آن‌ها را ساماندهی کند که البته ظاهراً تضمینی برای این ساماندهی وجود نداشت چرا که به گفته خود او، «نیمی از زنانی که ساماندهی شده‌اند به چرخه کارگری جنسی در مقابل دریافت پول بازمی‌گردند. »

پس از آن آمارهایی هم از سوی نیروی انتظامی اعلام شد که بسیار کمتر از آمار اعلام شده قبلی بود و به عقیده بسیاری از کارشناسان، نمی‌توانست مبنای دقیقی برای تصمیم‌گیری در این باره باشد، چرا که تهیه آمار برای زنان خیابانی دشوار است و نمی‌توان با قاطعیت گفت چه تعداد زنان خیابانی وجود دارد. با وجود در دست نبودن آماری مشخص در مورد تعداد زنان خیابانی، معصومه آباد عضو شورای شهر تهران چندی پیش اعلام کرد خوشبختانه تعداد زنان خیابانی در شهر تهران کم شده است. این در حالی است که بر اساس اعلام سازمان بهزیستی، کلانشهرها و بویژه تهران، دارای بیشترین تعداد زنان خیابانی هستند.


به گفته این عضو شورای شهر، در حال حاضر کمترین سن این زنان بین 16تا 17سال است و عموماً دختران شهرستانی هستند که به دلایل مختلف از خانه فرارکرده و به شهر تهران آمده‌اند.
او می‌گوید: «دخترانی که به هر دلیل از خانه‌شان فرار می‌کنند «دختران گریز از خانه» نام گرفته‌اند و اگر در 24تا 48ساعت اولیه ترک خانه مورد حمایت نهادهای حمایتی قرار بگیرند و از ورودشان به چرخه بحران جلوگیری شود می‌توان پدیده خیابانی شدن آنان را تا حد زیادی کنترل کرد. اگر نهادهای حمایتی بتوانند دخترا‌نی را که از خانه فرار کرده‌‌اند به محل‌های امن منتقل کنند، همین حس امنیت سبب جلوگیری از بروز بحران‌های بعدی برای آنها می‌شود که نتیجه این نوع برنامه‌ریزی سبب محافظت دختران از ورود به باندهای فساد و فحشا می‌شود. »
البته در این رابطه نباید نقش سازمان‌های حمایتی مردم‌نهاد را نادیده گرفت که می‌توانند‌ یک چرخه سالم برای حمایت از دختران و زنان جوان فراهم آورند، از همین رو تقویت سازمان‌های مردم‌نهاد از سوی دولت‌ها، یک امر مسلم برای کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی به شمار می‌رود.(مریم طالشی/ایران)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۶
ساكن یك شهربزرگ كشور بجز تهران
Germany
۱۸:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۰
۰
۰
حالا این زنهای خیابانی بد هستند اونایی كه بوق می زنند سوار می كنن كیا هستند اونا نباید آسیب شناسی بشن . من خودم بدون آرایش با لباس اداری بارها شده در یك خیابان شلوغ جلو پام ترمز می كنند باور كنید بعضی وقتها جرات نگاه كردن به ماشین یا حتی به طور اتفاقی راننده ماشین رو هم ندارم بعضی وقتها وقتی میام خونه خودم رو تو اینه نگاه می كنم نه خیلی زیبا شدم نه ارایش دارم نه حركات جلفی دارم تو خیابون . نمی دونم . اصلا بعضی ها وسط ظهر یا ساعت 9 شب به بعد تو خیابون باشی فكر می كنند دنبال این جور كارها هستی خب برای ما خانمها هم پیش میاد بعضی وقتها كارمون وسط ظهر هست یا مثلا خرید می كنیم یا جایی كار داریم ساعت از 9 میگذره دلیل نمیشه هر كی اون موقع تو خیابون باشه در موردش فكر بد كنند . به نظر من یك دفعه پلیس مخفی مچ اینا رو بگیره واقعا حسابشون رو برسه تا كسی جرات نكنه از این جور كارها بكنه . خیلی دوست داشتم پلیس بودم سوار ماشین یكیشون میشدم بعد دستگیرش می كردم
تینا
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۱
۰
۰
وقتی خریددار نباشد ، فروشنده ای هم نخواهد بود !!!!!!!!!!!!!!!!!!
نیكو
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۱
۰
۰
بنظر شما تقصیر جامعه نیست؟؟؟در خارج از كشور حتی یك ماشین براتون بوق نمیزنه جلوی پات ترمز نمیزنه اما تو ایران جرات نداری یك دقیقه یه جا بایستی ارایش غلیظ هم نداری اینو چطور تعبیر میكنید؟؟؟
elnino
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۱
۰
۰
دوست عزیز نه اینكه در كشورهای دیگه بوق نزنن جلوی پاتون! در كشورهای دیگه خیابان های شناخته شده ایی در هر شهر است(شهر های بزرگ) كه مخصوص زنان خیابانی است و فقط فقط اونجا جمع میشوند..ولی در ایران در كل سطح خیابان ها شده و مردم هم متاسفانه هر دختری كه توی خیابان میبینند میخواهند سوار كنند! متاسفانه طوری شده كه ما كل جامعه را به چنان خیابانی تبدیل كردیم!
هستی
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۲
۰
۰
اینكه فقط مشكل خانوما نیس
ما خانوما با هر تیپ و آرایشی بزنیم بیرون آقایونی هستن كه مزاحممون بشن
من شاغلم و باهزار بدبختی مسیر هرروزم رو طی می كنم
چون هستند كسانی كه نگاه هرزه شون آدم رو تا مرز سكته می كشونه
جامعه باید به فكر باشه تا ما دخترا كلا خانمها بتونیم با آرامش و اعتماد كامل به كارهای روزمره مون برسیم
لیلا
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۳۰
۰
۰
اشكال از فرهنگ پایین ایرانیهاست .من مانتویی هستم با تیپ و ارایش تقریبا نرمال چند بار كه مزاحمم شدن تصمیم گرفتم چادر بپوشم و اصلا ارایش نكنم اما خیلی خیلی بدتر شد حرفایی شنیدم كه واقعا باعث تاسف هستش.پس مزاحم شدن آقایون ربطی به تیپ و ارایش نداره.بیماری دارن.

نیازمندی ها