برچسب ها - مریم طالشی

فروشندگان سلامتشان را فدای باورهای نادرست نکنند
جام جم سرا:‌ یک کبد سالم چقدر می‌ارزد؟ ۱۰میلیون، ۵۰ میلیون یا ۱۰۰میلیون تومان؟! اصلاً می‌شود قیمت رویش گذاشت؟! زندگی سیری چند؟ راستی مگر آدم چند تا کبد دارد؟! کلیه نیست که طرف بگوید یکی‌اش را می‌فروشم و با آن یکی دیگرش هم می‌توانم زندگی کنم. کبد، همین یکی است. پس این آگهی‌ها چه می‌گویند؟!
کد خبر: ۷۶۶۲۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۳

بیشتر از 60 سال است که محله نظام آباد پا گرفته و گرچه اوایل جزو محله نارمک به حساب می‌آمده، اما کم کم با آغاز ساخت و سازها از سال 1340، برای خودش اسم و رسمی پیدا کرد و شد محل سکونت کسانی که خیلی هایشان مهاجرانی بودند از شهرهای دیگر.
کد خبر: ۷۵۱۱۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۹

از مانیکور ناخن تا گریم صورت
از قبل وقت گرفته‌ام. ساعت ۴ بعداز ظهر. این ساعت خلوت‌تر است. قرار است نیم ساعت بیشتر طول نکشد. از پشت تلفن با خنده می‌گوید: «اگر مشتری‌ها ببینند یک خانم توی آرایشگاه است، می‌خواهند آدم را هزار جور سوال پیچ کنند.» وجود یک خانم توی آرایشگاه البته اصلاً چیز عجیبی نیست مگر اینکه آن آرایشگاه، مردانه باشد!
کد خبر: ۷۵۰۲۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۶

راه طولانی تحصیل کودکان کم بضاعت با کمک خیران هموار می‌شود
ساختمان قدیمی، وسط یکی از کوچه‌های بلند و باریک محله تیردوقلو میدان خراسان. بیستم ماه است و یکی یکی سر می‌رسند. سبد کالایشان بسته‌بندی شده و آماده است؛ سبدی که یک کیسه پلاستیکی بزرگ است با چند کیلو برنج، یک قوطی روغن، یک بسته سویا، یک قوطی رب و یک بسته ماکارونی.
کد خبر: ۷۳۸۴۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۴

گفت‌وگو با دکتر ناصر اقدمی، رئیس مرکز سلول درمانی پژوهشگاه رویان
خبر کشف دارویی جدید، همیشه جذاب است؛ بخصوص برای کسانی که خود یا فردی از اعضای خانواده شان، گرفتار بیماری خاصی هستند و داروی جدید ممکن است شانسی تازه برایشان باشد.
کد خبر: ۷۳۴۹۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۴

فالگیری و خطر القای امیدهای کاذب
لبخند بزرگ روی صورتش، یعنی کلی حرف‌های خوب شنیده است؛ تا سه وعده دیگر با کسی که دوست دارد، ازدواج می‌کند و سفر کرده‌اش از راه می‌رسد. قرار است خودش هم به سفر برود؛ آن هم چه سفری؛ آن ور آب‌ها و کوه ها؛ همان جایی که در خانه‌ای بزرگ قرار است زندگی کند که یک باغ قشنگ هم دارد. البته حواسش را باید جمع کند، چرا که یک دشمن هم دارد؛ زنی سن و سال دار با قد متوسط! دختر جوان به اینجا که می‌رسد، آهی می‌کشد و می‌گوید: «حتماً مادرش است. می‌دانم که مرا دوست ندارد اما نمی‌تواند کاری کند. به هرحال توی فالم افتاده که ازدواج می‌کنیم.»
کد خبر: ۷۲۳۸۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۰

نگاهی به علل و پیامدهای پدیده شوم اسیدپاشی در جامعه
صحنه آنقدر دلخراش است که هر کسی تاب دیدنش را ندارد. فریادهای جگرسوز دختر جوان، بلندتر از هر صدایی به گوش می‌رسد. چهره اش را با دو دست پوشانده و ردی از خون و مایعی که حتماً اجزای حل شده صورتش است، از کنار انگشتانش روانه است. عابران تلاش می‌کنند کاری کنند؛ یکی با اورژانس تماس می‌گیرد و آن یکی سطلی آب می‌آورد تا روی سر و صورت دختر بریزد. چند نفری هم اصلا هنوز نفهمیده‌اند قضیه از چه قرار است. مغازه داری که شاهد حادثه بوده، می‌گوید دو نفر بودند، سوار موتور. بی‌مروت‌ها کارشان را کردند و بسرعت گریختند. کلمه مخوف، دهان به دهان می‌چرخد. تا اورژانس بیاید، دیگر همه فهمیده‌اند چه بلایی سر دختر آمده است. اسید، در چشم به هم زدنی صورت دختر را می‌بلعد، جوانی و زیبایی‌اش را هم و شاید چشمانش...
کد خبر: ۷۲۲۵۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۷

لزوم توجه به پدیده زنان خیابانی و آسیب‌های اجتماعی آن
زیر لایه ضخیمی از آرایش با رنگ‌های تند، به زحمت می‌توان سنش را حدس زد. باید بیست و چند ساله باشد؛ شاید هم کمتر؛ زیر بیست سال! مانتوی لیمویی تنش است با شال سفید. نزدیک ایستگاه اتوبوس ایستاده و هر از چند گاهی، انگار که بخواهد خستگی در کند، می‌رود و چند دقیقه‌ای در ایستگاه می‌نشیند. رفتار و حرکاتش توجه مسافران منتظر را جلب می‌کند، اما مشخص است که برایش اهمیتی ندارد. کنار خیابان شلوغ با آن همه ماشین، دخترک شال سفید آنقدر تابلوست که حتی از فاصله دور هم ادا و اطوارش به چشم می‌آید. لبخندهای اغواگرانه‌اش با ترمزهای گاه و بی‌گاه برخی رانندگان، روی صورتش پهن‌تر می‌شود. سرش را خم می‌کند و مکالمه‌ای کوتاه بین او و راننده، رد و بدل می‌شود.
کد خبر: ۷۱۶۰۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۰

نیازمندی ها