حوزه آسیبهای اجتماعی پر از این موضعگیریهای سیاه و سفید و خاکستری است، حتی در بین سازمانهای مسئول که انگار دچار یک نوع دستپاچگی میشوند وقتی زیر پوست جامعه برایشان رو میشود و آن وقت آنها باید برای همه این زخمهای سرباز کرده، مرهمی بسازند.
موضوع دختران فراری یکی از این زخمهاست؛ جراحتی به بدخیمی معضل زنان خیابانی یا کودکان کار که اتفاقا دولت وجودش را همیشه پذیرفته ولی اقداماتی که تابه حال انجام داده در قد و قواره مشکل نبوده است.
سازمان بهزیستی کشور شاید تنها نهاد دولتی باشد که البته مطابق وظیفهاش، برای این گروه از دختران برنامههایی دارد از جمله خانه سلامت دختران که معمولا برای حفظ امنیت ساکنانش تابلو و نام و نشان هم ندارد.
در این خانهها دختران در معرض آسیب پذیرش میشوند، فقط در معرض آسیب نه آسیب دیدهها (زنان آسیبدیده اجتماعی به مراکز بازپروری معرفی میشوند)، دخترانی که ناامنیهای محیط خانه آنها را دست به دامان کوچه و خیابان میکند.
دختران بالای 12 سال در این خانهها خدمات مشاورهای و مددکاری میگیرند و آماده بازگشت به خانههایشان میشوند؛ البته به این شرط که خانوادههایی معقول داشته باشند و بازگشت نزد آنها برای دختر خطرساز نشود. (دختران کمتر از 12 سال به مراکز شبه خانواده که ویژه کودکان بدسرپرست و بیسرپرست است فرستاده میشوند)
اما در خوشبینانهترین شرایط تعداد این مراکز حمایتی در سراسر کشور به عدد 100 نمیرسد و پیداست در دسترس نبودن این مراکز، رسیدن به پناهگاههای امن برای آسیبدیدگان اجتماعی را تا چه اندازه دشوار میکند.
بحثی که سهشنبه شب، علی ربیعی وزیر رفاه در حاشیه مراسم افطاری در شیرخوارگاه آمنه مطرح کرد نیز حول و حوش لزوم حمایت بیشتر از این افراد میچرخید، وزیری که جالب است بدانید پایاننامه دوره دکترایش را با موضوع دختران فراری نوشته است.
وزیر میگفت دختر فراری را باید فردی آسیبدیده یا در معرض آسیب دانست نه مجرم یا خلافکار، او را باید کسی دید که در خانه احساس امنیت نمیکند و لازم است مورد حمایت قرار بگیرد، مثل دختری که وادار به ازدواجی ناخواسته میشود یا نوجوانی که تفاوتهای بین نسلی، مانع فهمیده شدن حرفهایش در خانه میشود.
ربیعی اینها را گفت تا به اعلام یک خبر برسد، خبر ساخت اولین مرکز نگهداری دختران فراری در تهران که یک نیکوکار بانی آن شده است. موضوع را که پیگیری کردیم البته معلوم شد این مرکز برخلاف اعلام خبرگزاریها هنوز ساخته نشده و تا این لحظه فقط یک نیکوکار 10 میلیارد تومان برای ساختش تعهد مالی داده، اما تا همین جا هم خوب است؛ خوب چون قرار است یک فرهنگ تغییر کند: فرهنگ انگ زنی به آسیبدیدگان اجتماعی.
باید قبول کنیم که بودجههای دولتی بویژه در حوزه پرمساله بهزیستی کفاف حمایت از همه افراد آسیبدیده و در معرض آسیب را نمیدهد، اگراین را قبول کنیم آن وقت هر کدام از ما که توانی داریم، میشویم یکی مثل این نیکوکار که به قابلتحملتر شدن زندگی دختران فراری فکر کرده، اگر هم توانی برای حمایت نداریم لااقل میشویم کسی که نمک به زخم نمیپاشد.
مریم خباز - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد