خانواده دوستی به روش مردانه

آیا زندگی خانوادگی آن اندازه که برای زنان اهمیت دارد برای مرد‌ها مهم نیست؟ آیا عواطف مرد‌ها سست‌تر از زنان است؟ آیا پایبندی زنان به خانواده و کوششان برای حفظ خانواده بیش از مردان است؟ معمولا به نظر می‌رسد آن که می‌گریزد مرد است و آن که می‌ماند زن؛ آن که بی‌خیال است مرد است و آن که نگران است زن؛ آن که جدی نمی‌گیرد مرد است و آن که پیگیر می‌شود زن. اما آیا واقعا همین طور است؟
کد خبر: ۷۱۵۴۸۰

جام جم سرا: حقیقت این است که مرد‌ها اگر خانواده دوست‌تر از زنان نباشند در این زمینه کمتر از زنان هم نیستند. اما نمایش این خانواده دوستی در مردان و زنان بسیار متفاوت است.

مرد‌ها به آن اندازه که به نظر می‌آید، قوی نیستند. مرد‌ها هم مثل زنان، خیلی از نگرانی‌ها را تجربه می‌کنند، ولی نشان نمی‌دهند و دربارهٔ آن حرف نمی‌زنند. شاید این رفتار نوعی ملاحظهٔ پنهانی باشد. زیرا در صورت ابراز، موجب نگرانی‌های شدید زنان می‌شوند.

وقتی زنان مشکلاتشان را با همسرانشان در میان می‌گذارند و نگرانی‌ها را گزارش می‌کنند، در واقع این پیام را منتقل می‌کنند که تو تکیه‌گاه زندگی و رافع مشکلات هستی. بدیهی است که چنین کسی درک خواهد کرد که نباید نگرانی‌هایش را بروز دهد.

مرد‌ها برای وفاداری به خانواده هزینه می‌کنند

شاید مهم‌ترین دلیلی که باعث شده فکر کنیم مرد‌ها در حفظ خانواده خود کم‌همت‌تر از زنانند، مسئله بی‌وفایی برخی از مردان خانواده‌دار است. اما لازم به ذکر است که اگرچه مردان، بیش از زنان، به همسرانشان خیانت می‌کنند، باز هم از این حرف، پایداری زنان و سستی مردان نتیجه نمی‌شود. زیرا وضعیت زنان و مردان در جامعه با هم یکسان نیست تا بتوان عکس العملشان را با هم مقایسه کرد. باید دید آیا‌‌ همان اندازه که مردان متاهل در معرض تحریک و وسوسه قرار می‌گیرند، زنان متاهل هم در معرض تحریک و وسوسه قرار دارند؟

کم نیستند زنانی که ابایی ندارند با یک مرد متاهل ازدواج کنند و چه بسا او را مجبور به ترک خانواده‌اش نمایند اما مرد‌ها به زنان متاهل علاقه‌ای نشان نمی‌دهند و به اصطلاح به چنین شکاری نمی‌روند. البته این توجیه و توضیح، از جرم مردان ستمکاری که خانواده خود را تباه کرده‌اند تا به عشقی کذایی برسند، نمی‌کاهد. اما مردان وفادار و خانواده دوستی که به خاطر حفظ خانواده خود، در مقابل وسوسه‌ها ایستاده‌اند را می‌ستاید.

مرد‌ها کمتر از زنان تقاضای طلاق می‌دهند

مرد‌ها کمتر از زن‌ها تحت تاثیر هیجانات عاطفی تصمیم می‌گیرند. بنابراین کمتر به طلاق روی می‌آورند و مشکلات را کوچک‌تر از آن چیزی که زنان در نظر می‌گیرند، ارزیابی می‌کنند.

در کشور ما بیشترین متقاضیان طلاق (۸۲درصد)، زنان هستند. البته این آمار بی‌مشکل نیست. زیرا در کشور ما تقاضای طلاق از طرف مرد‌ها به لحاظ اقتصادی موجب ضرر ایشان است. به همین علت بعید نیست بگوییم مرد‌ها خیلی زیرکانه باعث تقاضای طلاق از طرف زن‌ها می‌شوند تا از زیر بار مهریه و... فرار کنند. اما این مطلب توجیه کننده آمار ۸۲درصدی (تقاضای طلاق از طرف زنان) نیست؛ هرچند که آستانهٔ تحمل مردان با هم یکسان نیست.
بعضی از مرد‌ها که ضعیف‌تر هستند ممکن است خیلی زود به این نتیجه برسند که دیگر هیچ کاری از دستشان برنمی آید. اما باز هم تسلیم شدنشان به معنای مایل بودن به طلاق نیست. بلکه فقط تسلیم شده‌اند. به همین جهت هم، در شرع مقدس ما حق طلاق به مرد داده شده است تا این اتفاق بد کمتر رخ دهد. اما همان طور که می‌بینیم متاسفانه امروزه اصرار زیاد زنان بر طلاق کار خودش را کرده است.

البته قصدمان از این گفته‌ها این نیست که زنان و مردان را با هم مقایسه کنیم تا طرف یکی را بگیریم یا دیگری را محکوم کنیم بلکه می‌خواهیم به بسیاری از بانوانی که نگران رفتارهای شریک زندگی خود هستند، بگوییم مرد‌ها را بهتر بشناسید و به آن‌ها اطمینان بیشتری داشته باشید. معتقدیم اگر این باور جای خودش را در بین زنان باز کند، موجب آرامش، اعتماد و تفاهم بیشتری خواهد بود. (تبیان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها