پس از این برهه از تاریخ بتدریج شهرهای بزرگ بیشتری بهوجود آمد و انسانها برای اینکه بیشتر از خدمات زندگی اجتماعی بهره ببرند به زندگی در شهرهای بزرگ روی آوردند.
در این مرحله رعیتها جای خود را به شهرنشینها دادند، هر چند این افراد به حکومت اربابها پایان دادند، اما هنوز از حق و حقوق خود آنطور که باید و شاید آگاه نبوده و از قوانین و مقررات شهرنشینی نیز چیزی نمیدانند، به همین علت تا رسیدن به مرحله شهروندی فاصله زیادی دارند؛ چون براساس تعریف شهروند، شهرنشینانی را میتوان شهروند خواند که در کنار آگاهی کامل نسبت به حق و حقوق خود، به حقوق انسانهای دیگر نیز احترام گذاشته و به وظایف خود در برابر شهر و اجتماع عمل میکنند.
نکته اینجاست که گذر از مرحله شهرنشینی تا شهروندی شاید بیشتر از عبور از دوره رعیت و اربابی زمان ببرد، زیرا شهرنشینها با این تصور که همه چیز را میدانند گامی برای به دست آوردن حقوق خود، احترام به حقوق دیگران و بهبود وضع جامعه برنمیدارند.
در واقع این اشخاص بهجای تلاش برای حل مساله به قول معروف ترجیح میدهند غرولند کنند؛ غرهایی که شاید نشانهای از وضع نامناسب باشد، اما هرگز به بهبود شرایط کمک نمیکند.
در مثال سادهای میتوان به برخی از شهرنشینها اشاره کرد که همیشه از دیر رسیدن اتوبوس و وضع نامناسب وسایل حمل و نقل عمومی گله دارند، اما با وجود اینکه سامانههایی برای رسیدگی به چنین مشکلاتی وجود دارد، این افراد به جای ارائه شکایت خود به سامانههایی مانند 1888 (مرکز نظارت همگانی شهرداری تهران) ترجیح میدهند غرولند کرده یا در نهایت گریبان راننده اتوبوس را بگیرند.
نکته اینجاست که شاید چنین سامانههایی نیز پاسخگو نباشند، اما باید تاکید کرد تا زمانی که شهرنشینان نتوانند مشکلات خود را درست و بجا مطرح کنند، گرهی از کار آنها باز نشده و هیچ مقام یا مسئولی برای حل آنها اقدام نمیکند؛ بنابراین به نفع خود ماست که با تلاش برای بالا بردن سطح آگاهی خود، از شهرنشینی به شهروندی برسیم.
مهدی آیینی - گروه جامعه
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد