درباره اولین اثر سه بعدی والت دیزنی

زندگی سگ هنرپیشه

تیزپا یک اثر انیمیشن کامپیوتری محصول استودیوی والت دیزنی و چهل و هشتمین انیمیشن بلند این کمپانی است. این انیمیشن به علت وجود صحنه‌های اکشن و خطرناک، درجه PG گرفته است.
کد خبر: ۷۰۸۹۲۹
زندگی سگ هنرپیشه
این اثر سال 2008 نامزد دریافت 9 جایزه مختلف بهترین انیمیشن در مراسمی مثل اسکار، انی، گلدن گلاب و انجمن منتقدان فیلم و...... بوده است که در هفت مورد از آنها فیلم وال ـ ای برنده جایزه شده است. سال 2009 نیز نامزد دریافت جایزه بهترین اثر از نظر کودکان بودکه جایزه به فیلم ماداگاسکار2 رسید. پخش این انیمیشن از شبکه پویا بهانه‌ای شد تا این هفته به این اثر مهیج دنیای کارتون بپردازیم.

قهرمان دنیای تلویزیون

این فیلم درباره سگی به نام تیزپاست که در سراسر زندگی‌اش هنرپیشه یک سری برنامه تلویزیونی بوده است که در آن نقش یک سگ سوپر قهرمان را ایفا می‌کند. او فکر می‌کند که واقعا نیروی او و حوادث فیلم واقعی است و هر کاری که انجام می‌دهد به دلیل قدرت خود اوست اما وقتی بر اثر یک اتفاق از هالیوود دور می‌شود و از نیویورک سر در می‌آورد، مجبور می‌شود تا سفری طولانی را تجربه کند تا دوباره به صاحب و بازیگر همراهش پنی برسد. در طول راه او با یک گربه خیابانی به نام میتنز و یک همستر عاشق تلویزیون همسفر می‌شود.

در ابتدا قرار بود نام فیلم «سگ آمریکایی» باشد و نویسندگی و کارگردانی آن را «کریس ساندرز» به عهده داشته باشد؛ اما بعد از این که او از این پروژه برکنار شد کارگردانی کار به عهده «کریس ویلیامز» و «بایرون‌هوارد» گذاشته شد. این کار اولین فیلم دیزنی است که در طول تولید از ابتدا به صورت فیلم بلند سه‌بعدی کار شده است.. این فیلم نظر مثبت منتقدان را جلب کرده است به طوری که براساس آمار سایت «روتن تومیتو» 84 درصد از نقدها مثبت بوده و براساس نظرسنجی سایت «متا کریتیک» 67 درصد به این فیلم رأی مثبت داده‌اند.

این کار اولین فیلم بلند دیزنی بود که توسط جان لستر سرپرستی شده است. کریس ویلیامز می‌گوید: «انگار چیزی در ذات ما وجود دارد که همیشه به کارهای کلاسیک دیزنی ارجاع می‌کنیم اما وقتی با جان لستر کار می‌کنیم دائماً ما را به سمت خلق شخصیت‌های اورجینال که قوی باشند سوق می‌دهد و این کاملا یک شیوه پیکساری است که شما چیزی جدید و هیجان‌آور خلق کنید. در نتیجه من فکر می‌کنم ما می‌توانستیم از شیوه (کمپانی) پیکسار برای ساختن داستان استفاده کنیم و همزمان از میراث قدیمی خودمان درباره فیلم‌های قدیمی دیزنی بهره ببریم.»

«هوارد» نیز می‌گوید: «وقتی صحنه آغازین دامبو را مشاهده می‌کردم، که در آن لک‌لک‌ها بچه‌ها را به باغ‌وحش می‌آورند. فیل مادر سرش را به سمت آسمان بلند می‌کند و امیدوار است که بچه اش پیدا شود اما وقتی این‌طور نمی‌شود قلب شما هم می‌شکند. این حسی است که در فیلم‌های دیزنی وجود دارد و شما ناخودآگاه آنها را احساس کرده‌اید؛ می‌خواستیم به دنبال پاسخ کلیدی احساسی باشیم.»

هوارد در ادامه می‌گوید: «این سه شخصیت دائما با یکدیگر چه از نظر عاطفی و چه از نظر فیزیکی در تعامل بودند. این کار از هر جنبه‌ای که فکر کنید کار کوچکی نبود. ما تعداد کمی شخصیت اصلی داشتیم؛ اما این فیلم مناظر بسیار زیادی داشت و وقتی آنها در طول کشور سفر می‌کردند با صحنه‌هایی مثل انفجار، پرواز هلیکوپتر و دکورهای مختلفی روبه‌رو می‌شدند که همه این مسائل باید حل می‌شد.»

چالش‌های خلق یک شیوه جدید

در عین حال انیماتورهای شخصیت‌های تیزپا هم با چالش‌های خلق یک شیوه کاملا جدید کار روبه‌رو بودند مثلا با وجود این که تیزپا شخصیت اصلی بود، وضع حالت‌های رینو یکی از مشکل‌ترین مسائلی بود که با آن روبه‌رو بودند. اولین مسأله این بود که این شخصیت را دوست‌داشتنی تصویر کنند.

مثلا برای رینو انیماتورها می‌خواستند او را از روی طراحی‌های سنجاب زیبای خفته طراحی کنند. «کلی کیتین» انیماتور ارشد رینو می‌گوید: «رینو در ابتدا به صورت یک حیوان چهارپا درست شده بود و بسیار خوب هم از کار درآمده بود؛ اما در جاهایی از داستان لازم بود که روی دو پایش بایستد و مانند انسان رفتار کند. از میان تمام حیوانات فیلم او انسان‌وار ترین رفتارها را داشت و این که او را روی پاهای عقبش قرار دهیم و سر پا نگه داریم، نیاز به کار زیادی داشت. بنابراین دوباره رینو را با استفاده از یک تغییر دهنده شکل و حالت جدید سر هم کردیم. به مدت دو ماه روی آن کار کردیم و در پایان یک شکل سر هم شده مناسب داشتیم که مشکل‌ترین شکلی بود که من تا به حال انیمیت کرده بودم.

برخلاف بسیاری از فیلم‌های انیمیشن کامپیوتری که تعداد فضاها و صحنه‌ها محدود است،تیزپا یک تصویر جاده‌ای مجازی است که این گروه سه نفره را که از نیویورک به هالیوود سفر می‌کنند، در مکان‌های رنگی مختلفی مثل اوهایو، نوادا و نقاط بین آنها نشان می‌دهد. فراتر از این‌ها فیلمسازان سبک و ظاهری را برای فیلم انتخاب کرده بودند که به یک شیوه آزادتر و نقاشی‌وار نیاز داشت.

کریس ویلیامز می‌گوید: «پل فلیکس (کارگردان هنری) یکی از طرفداران بزرگ تاریخ دیزنی و عاشق پس‌زمینه‌های قدیمی نقاشی شده با دست است. او واقعا می‌خواست مقداری از آنها را عرضه کند و بالاخره موفق شد چیزی بسیار زیبا و بافت‌دار برای دنیای تیزپا خلق کند که خیلی زیبا بود.»

لوسینسکی و تیمش به تمام کشور از جمله پارک‌های اوهایو و صحرای بیرون لاس‌وگاس، مزارع گوسفند‌داری در سانفرانسیسکو و خیابان‌های نیویورک سفر کردند تا وضع نورپردازی و این که چطور در فیلم قرار بگیرند، درک کنند و از آنها در فیلم استفاده کنند.

اسپنسر می‌گوید: «ما می‌خواستیم که فیلم، به وسیله نورپردازی، حس یک فیلم زنده را القا کند. نورپردازی واقعی کلید باورپذیر بودن است حتی اگر دنیای ما کاریکاتوری شده باشد. نمی‌خواستیم این حس ایجاد شود که این کار توسط کامپیوتر ساخته شده است. یکی از ایده‌هایی که جان همیشه درباره آن حرف می‌زند این است که یک دنیای باورپذیر خلق کنیم. ما یک سگ، یک گربه و یک همستر در یک دنیای واقعی داشتیم پس باید سخت کار می‌کردیم تا یک دنیای واقعی برای شخصیت‌های‌مان خلق کنیم که بیننده‌ها را راضی کند.»

معرفی شخصیت‌های اصلی

تیزپا یک قهرمان امروزی چهار پا​ست که ستاره برنامه تلویزیونی خودش بوده و بر این باور است که همه اتفاقاتی که در سریال برای او می‌افتد واقعی است و واقعا دارای قدرت‌های ماورایی مثل نیروی باورنکردنی، دید لیزری و یک سوپر پارس قدرتمند است. اما بزودی می‌فهمد که باید زندگی واقعی را تجربه کند.

«پنی» ستاره سریال داستانی ـ تخیلی تیزپا ست. او باهوش و با اراده است ولی ارتباط او با سگش صرفا بر مبنای فیلمنامه نیست و وقتی تیزپا ناپدید می‌شود دائما به فکر اوست و خواب بازگشت او را می‌بیند. «میتنز»، یک گربه خیابانی آشنا به چم و خم زندگی است که ناگهان خود را گرفتار کمک به تیزپا در برگشتن به هالیوود و رسیدن به پنی محبوبش می‌یابد. او که مجبور است تیزپا را در این سفر همراهی کند با حس طنز و دیدگاه بدبینانه‌اش تضاد کاملی با تیزپا دارد. او به تیزپا یاد می‌دهد که چطور بتواند در جاده‌ها زنده بماند و ثابت می‌کند که یک همسفر بسیار خوب است.

«رینو» یک موش خرمای داخل یک توپ پلاستیکی است که یکی از طرفداران پر و پا قرص سریال تلویزیونی تیزپا​ست و همه جزئیات صحنه‌های سریال تیزپا را حفظ است. بدون لحظه‌ای تردید او با قهرمانش همراه می‌شود و از هیچ کمکی برای رسیدن تیزپا به هدف‌اش رو گردان نیست. (پریسا کاشانیان/ ضمیمه قاب کوچک)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها