توجه داشته باشید که تبدیل شدن به یک گوینده موثر ، فقط برای پرهیز از مشاجره در زندگی زناشویی نیست بلکه سطح صمیمیت تان را با طرف مقابل در زندگی مشترک افزایش می دهد و در نتیجه محبت تان را نسبت به هم زیاد می کند. این همان چیزی است که به آن می گویند « معجزه کلام ». حالا آماده اید تا پیش از ازدواج این مهارت ها را یاد بگیرید ؟ اگر پاسخ تان مثبت است این نکات را مطالعه کنید :
* زمان گفتگو را کشف کنید. هر زمانی در طول روز برای گفتگوهای مهم مناسب نیست. زمانی را انتخاب کنید که طرف مقابل توانایی تمرکز کردن بر گفته های شما را داشته باشد و از نظر روانی نیز آسیب پذیر نباشد. برای نمونه وقتی او مشغول مطالعه یا فرستادن پیامک یا تماشای تلویزیون است نمی تواند بر گفته های شما تمرکز کند یا هنگامی که از دعوایی سخت در اداره آشفته است حوصله گوش کردن به مشکلات داخل خانه را ندارد.
* در گفتگو ، فاصله تان را با طرف مقابل کم کنید مثلا این که شما از آشپزخانه فریاد بزنید و او از اتاق نشیمن پاسخ تان را بدهد، از اصول گفتگوی موثر نیست.
* با شنونده تان ارتباط چشمی برقرار کنید.
* مراقب حفظ خوشایندی چهره تان در زمان صحبت کردن باشید. سعی کنید لبخند دلپذیر و لحن ملایم تان را در طول مکالمه حفظ کنید.
* این که می خواهید موضوعی مهم را بیان کنید نباید مجازتان کند بی وقفه حرف بزنید و فرصتی به طرف مقابل برای بیان ایده اش ندهید. در یک گفتگوی موثر، گوینده و شنونده دائما نقش شان را با هم عوض می کنند.
* اجازه ندهید گفتگو تبدیل به مشاجره شود. وقتی متوجه شدید که حرف های شما یا او چاشنی خشم یا لجاجت یا خشونت دارد ،پیشنهاد کنید که گفتگو به فرصتی مناسب تر موکول شود.
* گفتگو را کش ندهید. معمولا زن ها علاقه بیشتری به توضیح مطالب همراه با حواشی دارند در حالی که متوسط زمانی که یک مرد، حوصله گوش کردن به صبحت های یک زن را دارد حدود 10 تا 15 دقیقه است و پس از آن به مرور زمان احساس کسالت یا خستگی می کند و نیاز به کمی استراحت یا تفریح دارد.
* شبیه فرماندهان نظامی رفتار نکنید. گفتگوهایی که اشباع شده از « باید » و « نباید » می شود معمولا دلنشین نیست و به طرف مقابل احساس منفی منتقل می کند. به جای این کلمات می شود از اصلاحاتی که لحنی دوستانه تر و غیر امری دارد استفاده کرد.
به این دو مثالی که در ادامه نوشته ایم توجه کنید ، گزینه ب شیوه صحیح بیان مساله است و گزینه الف شیوه نادرست که در آن سرزنشگری و باید و نباید هدف اصلی پیام را تحت تاثیر قرار می دهد:
الف : تو باید در شستن ظرف ها به من کمک کنی. نباید وقتی غذا تمام می شود روی مبل لم بدهی تا من میز را جمع کنم.
ب : فکر نمی کنی بهتر باشد بیشتر در امور خانه با هم همکاری کنیم مثلا کاش بتوانی بعد از شام بخشی از وقتت را برای کمک کردن به من اختصاص بدهی. به نظرت امکان دارد وقتی ظرف ها را می شویم تو خشک شان کنی و بگذاری شان توی قفسه ها؟
* پی تلافی کردن نباشید. اگر او داد می کشد، کنایه می زند یا توهین می کند قرار نیست شما هم مثل خودش رفتار کنید.
* بر یک موضوع متمرکز شوید و مراقب باشید از فن « سد شکسته » استفاده نکنید. وقتی سدی می شکند ناگهان حجم عظیمی آب بیرون می ریزد و تمام سازه های آن طرف سد را از بین می برد. برخی زوج ها هم زمانی که فرصتی برای گفتگو در اختیارشان قرار می گیرد ، ناگهان همه مشکلاتی را که به ذهن شان می رسد با هم بیان می کنند.
حتی گروهی ، خاطرات تلخ قدیمی را هم مرور می کنند و بدترین هایش را در طول گفتگو گلچین می کنند و به رخ طرف مقابل می کشند. برای آن که گفتگویی موفق داشته باشید، مهمترین موضوع را انتخاب کنید و کوتاه و مختصر، به آن اشاره کنید.
* گاهی از طرف مقابل چیزی بپرسید تا به او یادآوری کنید که باید نقشی فعال در گفتگو داشته باشد مثلا از او بپرسید نظرش درباره ماجرایی که تعریف کردید، چیست؟
* در گفتگوهای تان طرف مقابل را تهدید یا سرزنش نکنید.
* پیام تان را روشن بیان کنید همانطور که پیش از این گفتیم بهترین مدل پیام ، نوع مستقیم و شفاف است.
* به جای این که دائما به طرف مقابل یادآوری کنید که چه اشتباهاتی کرده است به او توضیح بدهید که دقیقا چه می خواهید.
* از احساسات تان در بیان پیام تان بهره بگیرید. به تفاوت این دو پیام دقت کنید :
الف : تو خیلی بی جا کردی که وسط مهمانی من را مسخره کردی!
ب : راستش وقتی بحث اضافه وزنم در مهمانی دیشب مطرح شد و همه به من خندیدند ، شدیدا احساس اندوه و شرم کردم. شاید بهتر باشد از این به بعد درباره این نوع مسایل، خصوصی در خانه صحبت کنیم.
در گزینه ب، شما مستقیما طرف مقابل را متهم نکرده اید اما احساس منفی تان را از اتفاق بدی که افتاده است بیان کرده اید.شما با این پیام نمی خواهید به او توهین کنید یا حتی بابت اشتباهش سرزنشش کنید بلکه انتظار اصلاح دارید.
* تعمیم ندهید. تعمیم دهی یکی از انواع خطاهای شناختی است که شما را در نگرش تان نسبت به مسایل زندگی به اشتباه می اندازد و امکان ابتلا به افسردگی و اضطراب تان را بالا می برد. برای نمونه فرض کنید می خواهید به طرف مقابل بگویید که چرا امروز از محل کارش هیچ تماس تلفنی با شما نگرفته است.
برای پیش بردن گفتگو به شکل موثر می توانید بگویید « امروز دلم برایت بیشتر تنگ شد. حتما سرت در اداره خیلی شلوغ بود که مثل هر روز زنگ نزدی. این طور نیست؟ » اما اگر قرار باشد گفتگو به شکل غیر موثر و پر تنش پیش برود شما تعمیم دهی می کنید و می گویید « هیچ وقت به فکر من نیستی . همیشه همین بوده! به اداره که می رسی انگار اصلا خانواده نداری. هیچ وقت نشده خودت بدون درخواست من ، زنگ بزنی خانه بگویی دلم برایت تنگ شده. اصلا تا به حال نشده نگرانم شوی ببینی در خانه مرده ام یا زنده ام. » برای پرهیز از تعمیم دهی باید دور واژه هایی مانند « هیچ وقت » و « همیشه» خط بکشید.
* اگر محتوای گفتگوی شما انتقادی است بهترین شیوه انتقاد کردن همان مدل « انتقاد ساندویچی» است که پیش تر درباره اش توضیح دادیم و اکنون با کلیک روی اصطلاح آن در گیومه می توانید یکبار دیگر مطالعه اش کنید.
مریم یوشی زاده/ خبرنگار جام جم آنلاین/
دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد