جام جم سرا: در سال 92 پرونده قتل زن جوانی در کردستان با تلاش ماموران انتظامی استان کشف شد. در این پرونده زن جوانی توسط مردی که با او ارتباط داشت، به قتل رسیده و جسدش در بیابان سوزانده شده بود.
کارآگاهان پلیس پس از روزها تلاش موفق شدند، قاتل را از طریق تماسهای تلفنی زن (مقتول) شناسایی و دستگیری کنند. پس از انتقال متهم به پلیس آگاهی وی به قتل زن جوان اعتراف کرد و موقعیت جسد را برای پلیس آشکار ساخت. ماموران انتظامی استان کردستان پس از حضور در محل جنایت موفق شدند جمجمه و دو مچ پا متعلق به زنی را پیدا کرده و جهت تطبیق این اعضا با زن مقتول آن را به آزمایشگاه پزشکی قانونی فرستادند و همین طور از خانواده مقتول خواستند تا جهت تست DNA به آزمایشگاه مراجعه کنند.
کشف راز جنایت دیگر
پس از اعلام جواب آزمایش مشخص شد که DNA بقایای جسد متعلق به این پرونده نیست و حکایت از جنایتی دارد که شاید توسط همین مرد صورت گرفته باشد. لذا ماموران و کارآگاهان پلیس آگاهی مروری بر روی پروندههای گذشته کردند و ذهنشان معطوف به پرونده زنی در سال 91 شد که پس از خارج شدن از خانه دیگر پیدا نشد و پروندهاش هم به نتیجه نرسید.
به نقل از آرمان، ماموران پس از دست یافتن به این پرونده سریعا با هماهنگی مقام قضایی، پدر زن مذکور را به آزمایشگاه پزشکی قانونی برده و از او تست DNA گرفتند که مشخص شد بقایای جسد متعلق به فرزندش بوده است. برای ماموران انتظامی معلوم شده بود این دو قتل با یکدیگر مربوط است و به همین دلیل شروع به جمع آوری مدارک و مستندات خود جهت کشف راز این قتل کردند. دیری نگذشت که در اوایل سال 93 پرونده به سرانجام رسید و قاتل دستگیر شده پس از مواجه شدن با مدارک و مستندات پلیسی چارهای جز اعتراف نداشت و پرده از راز قتل هولناک زن جوان دیگری برداشت.
اعترافات تکان دهنده قاتل
قاتل در اعترافات تکان دهندهاش گفت: در اوایل سال 91 با زن جوانی به واسطه دختر 9 سالهاش در پارک سنندج آشنا شدم و به او پیشنهاد ازدواج دادم. همین پیشنهاد باعث شد تا این زن به خانه من بیاید.
او افزود: پس از چندین مرتبه رفت و آمد زن جوان و ایجاد رابطه نامشروع در آخرین مرتبه که به منزلم مراجعت کرده بود، درخواست کرد تا با او ازدواج کنم و تهدید کرد چنانچه از این کار اجتناب کنم به مقامات قضایی شکایت خواهد کرد.
قاتل گفت: من نیز که از صحبتهای زن جوان عصبانی شده بودم سرش را چندین مرتبه به سنگ آشپزخانه کوبیدم و او را به قتل رساندم و سپس طلاهایش را که شامل یک حلقه النگو، یک جفت گوشواره، یک حلقه انگشتر نقره میشد برداشته و جسد را به زمینهای خالی از سکنه و کم تردد در حاشیه شهر منتقل کردم. سپس با جمع آوری چوب درختان جسد را به آتش کشیده و تمامی وسایل همراه او را از قبیل، گوشی و کیف زنانه سوزاندم. از آنجایی که جمجمه و دو مچ پای زن جوان کاملا نسوخته بود آنها را در همان زمینها دفن کرده و بقیه جسد را در داخل گونی ریخته و در داخل سطل زباله شهرداری انداختم.
قاتل گفت: طلاهای مقتول را در داخل آجرهای حیاط منزلم مخفی کردم و چون به همین شیوه جسد متعلق به فقدانی اول را نیز سوزانده بودم در کنار بقایای جسد اول دفن کردم و زمانی که توسط مأموران آگاهی دستگیر شدم اشتباها محل جسد زن مقتول دوم را به پلیس نشان دادم.
در ادامه مأموران با هماهنگی بازپرس پرونده به منزل قاتل اعزام و با راهنماییهای او یک حلقه النگوی طلا متعلق به مقتول دوم که در داخل دیوار حیاط منزل قاتل به صورت ماهرانه جاسازی و روکشی از ماسه و سیمان روی آن کشیده شده بود کشف و جهت شناسایی به رویت اولیای دم و بستگان مقتول رسید که مورد تأیید قرار گرفت.
کشف سومین قتل
ماموران پلیس آگاهی در دیگر تحقیقاتشان از آنجایی که حدس میزدند جنایتهای این مرد بیش از این موارد است، موفق شدند قتل زن 40 ساله مطلقهای را کشف کنند.
قتل این زن در اوایل سال 92 با شگرد پیشنهاد ازدواج و ایجاد رابطه نامشروع اتفاق افتاده بود، به طوری که این مرد در آخرین ملاقاتش زن مذکور را نیز به روش سایر قتلها، کشت و بقایای جسدش را پس از سوزاندن جلوی در منزل دفن کرد. همچنین پلیس توانست با راهنمایی شاکی بقایای جسد را کشف کند.
به نقل از باشگاه خبرنگاران، سردار خرم نیا فرمانده انتظامی کردستان گفت: تحقیقات کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی در این رابطه و کشف سایر جنایتهای احتمالی این مرد شیطان صفت ادامه دارد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد