ادامه بدقولی‌های شبکه نمایش خانگی

قلب یخی از تپـش افتاد

در این مطلب ضمن بررسی ماجراهای عجیب پخش «قلب یخی» به بدقولی‌های دیگر محصولات شبکه نمایش خانگی هم می‌پردازیم.
کد خبر: ۶۹۹۱۷۹
قلب یخی از تپـش افتاد

سال 1389 در اوج اقبال مخاطبان ایرانی به‌سمت تماشای سریال‌های خارجی مثل لاست، فرار از زندان، 24 و... با استفاده از لوح فشرده، سریال «قلب یخی» به عنوان اولین سریال شبکه نمایش خانگی کشور حدود یک ماه زودتر از سریال «قهوه تلخ» به بازار عرضه شد، هرچند قهوه تلخ با عوامل بی‌شمار و وعده جوایز و محتوای طنز توجه بیشتری را به خود جلب کرد اما قلب یخی به مرور به لطف داستان خاصی که داشت و با استفاده از فرمول سریال‌های خارجی مثل غافلگیری و رودست زدن مدام به مخاطب و پرداختن به سوژه‌ای که مشابهی نداشت، مخاطب زیادی پیدا کرد اما از همان ابتدای ماجرا پخش سریال با چالش‌های زیادی مواجه بود و ضمن توزیع بسیار نامناسب، مدام خبرهایی در مورد ادامه پیدا نکردن سریال به‌خاطر اختلاف عوامل و همین‌طور مشکلات مالی تهیه‌کننده به‌خاطر کپی‌های غیرقانونی و دانلود از فضای مجازی به‌گوش می‌رسید. اما بالاخره چند روز قبل این سریال بعد از 4 سال با نیمه کاره ماندن بخش زیادی از داستانش و پخش حدود 45 قسمت، در حالی‌که به سوالات بی‌شمار مخاطبان پاسخ نداد، تمام و در حقیقت به‌صورت نیمه تمام به کار خود پایان داد تا مخاطبی که از سال 1389 همراه سریال شده بود و به شبکه نمایش خانگی اعتماد کرده بود سرخورده از اطمینان با انبوهی از سوالات به حال خود رها شود، در این مطلب ضمن بررسی ماجراهای عجیب پخش «قلب یخی» به بدقولی‌های دیگر محصولات شبکه نمایش خانگی هم می‌پردازیم.

قلب یخی تپیدن را آغاز می‌کند

فصل اول این سریال ماجرای نفوذ چند جوان به یک گروه ماسونی را روایت می‌کند که از قسمت هفتم به بعد به لطف فیلمنامه جذاب و متفاوت حامد عنقا مخاطب را به‌خوبی غافلگیر می‌کند. در تبلیغات و تیتراژ سریال هم مدام روی این عبارت تاکید می‌شود: اثری ماندگار از محمدحسین لطیفی! اثری که تمام هم نشد چه رسد به ماندگار!! از همان شروع بر خلاف «قهوه تلخ» مدیری که توزیعی منظم داشت قلب یخی توزیعی نامنظم و با فواصل زیاد داشت که همین ماجرا زمینه پخش کپی‌های غیر قانونی سریال را هم فراهم کرد. اما به هر نحوی که بود بعد از چند کش و قوس فصل اول تمام شد. اما فصل دوم سریال در حالی شروع شد که نقاط ضعف آشکاری در سریال به چشم می‌خورد و از آن غافلگیری‌ها و نقاط عطف داستانی و گره‌گشایی‌های خاص فصل اول در آن خبری نبود. بعدها حامد عنقا در گفت‌وگویی عنوان کرد بیشتر این مشکلات مربوط به این بوده که سکانس‌های ضبط شده بسیاری از سریال توزیع نشده است. بالاخره فصل دوم هم تمام شد و مخاطب که انبوهی از سوالات را داشت منتظر فصل سوم ماند.

لطیفی و وداع با اثر ماندگارش

در حالی که مخاطبان در انتظار پخش فصل سوم بودند محمدحسین لطیفی به فرانسه رفت تا سریال «ساخت ایران» را بسازد، امین حیایی هم برای بازی در همین سریال از تیم قلب یخی جدا شد. هر روز شایعه‌ای به گوش می‌رسید و ماجرای ادامه پیدا کردن این سریال از داستان خود سریال پلیسی‌تر و جذاب‌تر شده بود تا این‌که خبر رسید سامان مقدم بعد از تجربه‌های موفقی مثل «مکس»، «کافه ستاره»، «شمس العماره» و ... در سینما و تلویزیون، کارگردانی فصل سوم قلب یخی را به عهده خواهد داشت و حامد عنقا هم در پروژه باقی خواهد ماند. اما وقتی تصاویر بازیگران سریال در فضای مجازی پخش شد ابهامات بیشتر شد چون به جای فرخ‌نژاد، نسرین مقانلو، حمید گودرزی، الناز شاکردوست و... چهره‌هایی مثل مهران مدیری، هدیه تهرانی، پژمان بازغی، رضا عطاران، هانیه توسلی و رضا کیانیان در سریال حضور داشتند. از همان وقت این سوال ایجاد شد که با این همه بازیگر جدید داستان قبلی چگونه ادامه پیدا خواهد کرد؟ بعد مشخص شد حامد عنقا هم دیگر در فیلمنامه سریال دستی ندارد. اما حضور انبوهی از ستاره‌های سینما و تلویزیون و خبرهای عجیبی مثل پخش 3 بعدی سریال، حضور ستاره‌های بین المللی مثل «دی پاریو» در این مجموعه و... باعث شد همه منتظر فصل سوم باشند. در عین حال محمدحسین لطیفی درباره جدایی از اثرش ماندگارش(!) اظهار نظر نکرد و حامد عنقا هم گفت 6 قسمت از فصل سوم را نوشته اما: «با این‌که من نباید عذرخواهی کنم ولی به سهم خودم از مخاطبان معذرت می‌خواهم.» پر واضح بود که با جدا شدن حامد عنقا از قلب یخی علی رغم نوشتن 6 قسمت آن، داستان در فصل جدید با تغییرات اساسی همراه خواهد بود تا این‌که فصل سوم از راه رسید.

حسین یاری ناجی تهیه کننده می‌شود

در اولین قسمت فصل سوم قلب یخی، حسین یاری به‌عنوان تنها بازیگری که از گروه قبلی در مجموعه باقی مانده است پیش از شروع داستان یک خبر خوب ‌داد و گفت: اگر قسمت‌های قبلی را ندیدید یا دیدید و اصل داستان را به خاطر فاصله زیاد توزیع فراموش کرده‌اید نگران نباشید چون فصل سوم داستان تازه‌ای دارد!! اما بعد از این جملات قصار هم توضیح داد که به احترام مخاطب در خلال فصل سوم به سوالات و ابهامات مخاطب درباره داستان دو فصل قبل پاسخ داده خواهد شد! وعده‌ای که نه تنها عملی نشد بلکه خود فصل سوم هم بر ابهامات افزود و به رغم وعده‌های زیاد عوامل برای پخش منظم سریال با چالش‌های عجیبی مواجه بود طوری که از آبان سال 1391 که اولین قسمت فصل سوم پخش شد اواخر مرداد 1393 و بعد از تهدید سامان مقدم به افشاگری درباره تهیه‌کننده و... بالاخره سریال مثلاً تمام شد!! پرواضح است که تهیه کننده سریال که در دو فصل اول اعتماد مخاطب را از دست داده بود با جذب حامی مالی قوی و حضور ستاره‌های بی‌شمار و وعده‌هایی مثل عرضه 3 بعدی و پاسخ به ابهامات فصل‌های قبلی که توسط حسین یاری داده شد، دوباره اعتماد بخشی از مخاطب را جلب کرد. مخاطبی هم که 2 سال پیگیر مجموعه بود و وقت و پول خود را از دست رفته می‌دید مجبور بود که باور کند ابهامات داستان برطرف خواهد شد.

مشکلات عدیده فصل سوم

اگر بدقولی در فصل‌های قبل به توزیع نامنظم محدود می‌شد در فصل سوم کار به عملی نشدن وعده‌هایی مثل پخش 3 بعدی و نیامدن ستاره‌های بین المللی و حتی تغییر داستان و بالاخره همان مشکل قدیمی پخش نامنظم کشید. طوری که مدت انتظار برای مجموعه نهُم نسبت به زمان وعده داده شده حدود 50 روز، برای مجموعه دهم حدود 80 روز و بالاخره برای مجموعه دوازدهم به 336 روز(!) رسید. در کنار این مشکلات، مجموعه‌هایی که در سال 93 عرضه شد تک قسمتی بود و کیفیت بسیار پائینی هم داشت.

بازنده‌های فصل سوم

در کنار بدون جواب ماندن ابهامات فصل اول و دوم، خود فصل سوم هم به رغم اتمام توزیع مجموعه ابهامات فراوانی داشت از جمله این‌که سرنوشت شخصیت شاهرخ با بازی رضا کیانیان چه شد؟ ماجرای علاقه‌مندی یکی از شخصیت‌ها به شخصیت مازیار با بازی مازیار فلاحی به کجا کشید و اصلاً چرا وارد داستان شد؟ لوحی که دعوا بر سر آن بود حاوی چه ویژگی‌هایی بود؟ و... با این حساب در کنار تهیه‌کننده یعنی سیدکمال طباطبایی که به کل اعتماد مخاطب را برای عرضه محصولات مشابه از دست داده است، سامان مقدم کارگردان و علیرضا بذرافشان فیلمنامه‌نویس هم نمره قبولی نگرفتند. اما بین بازیگران هم بازنده‌هایی داشتیم به این دلیل که بدون دقت نقش خود را در این فیلمنامه درهم انتخاب کردند و کارنامه خود را زیرسئوال بردند، از جمله امیرحسین رستمی در نقش سرایداری به نام «صفر» که هیچ نقشی در پیشبرد داستان نداشت و یک نابازیگر معمولی هم می‌توانست به جای او قاب دوربین را پر کند. بازنده دیگر فصل سوم مازیار فلاحی خواننده پاپ کشورمان است که ترانه‌ای خاطره انگیز در تیتراژ پایانی خواند که مثل ترانه‌هایش در فصل اول محبوب شد اما حضورش به‌عنوان یکی از شخصیت‌ها بسیار اضافه و بدون کارکرد خاصی بود و به‌عنوان اولین تجربه بازیگری‌اش اتفاق خوشایندی برای یک هنرمند محبوب نبود. هدیه تهرانی هم در اولین سریال دوران بازیگری‌اش اندوخته‌ای به کارنامه‌اش اضافه نکرد تا فقط در کنار ستاره‌های دیگر مجموعه موجبات لوکس بودن سریال را فراهم کند. اما نکته عجیب ماجرا این است که پس از این همه بدقولی، در انتهای فصل سوم عبارت «پایان فصل سوم» نقش بست یعنی تهیه کننده محترم سودای ساخت فصل چهارم را لابد با داستان و عوامل جدیدتر(!) در سر دارد.

دیگر بدقولی‌های شبکه نمایش خانگی

با آن‌که شبکه نمایش خانگی در عرضه محصولات دنباله‌دار عمر چندانی ندارد اما به لطف بی‌توجهی مسئولان امر به حقوق مادی و معنوی مخاطب، تبدیل به جولانگاه بدقولی‌های تولید کنندگان محصولات فرهنگی شده است. از «قهوه تلخ» اثر مهران مدیری بگیرید که ناتمام ماند تا سریال‌های خارجی مثل «لاست» که فقط 3 فصل آن دوبله و پخش شد و «24» که وضع بدتری داشت و بعد از آن‌ها مجلات تصویری مثل «روزی روزگاری فوتبال» اثر نیکی کریمی، مجله «35» اثر فریدون جیرانی، «عقاید یک اکتور سینما» اثر منیژه حکمت، « این جا ایرانه» و... البته جای شکرش باقی است که بدقولی در ادامه پخش مجلات تصویری به‌خاطر محتوای‌شان باعث ضرر مادی مخاطب نمی‌شود چون چیزی را از دست نداده است. البته مجموعه طنز آیتمی مهران مدیری یعنی «شوخی کردم» هم به خاطر بازگشت مدیری به تلویزیون زودتر از آن‌چه باید تمام شد که خوشبختانه این یکی هم از جنس بدقولی‌های مجلات تصویری بود. (مصطفی صابری/ هفته نامه جیم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها