این گروه خشونتطلب با دیدگاههای تندروانه مذهبی ـ که از حمایت برخی کشورهای عربی منطقه برخوردار است ـ از مدتها قبل آشوبآفرینی را در مناطق مختلف این کشور آغاز کرد. ریشه بسیاری از تحرکات گروههای ستیزهجو در این منطقه به دوران سقوط صدام برمیگردد. زمانی که دیکتاتور عراق سقوط کرد، آمریکاییها برای اداره این کشور با مشکلات زیادی روبهرو بودند. خلأ قدرتی که ایجاد شده بود، شرایط را برای حضور بازیگران داخلی و خارجی در عراق فراهم آورد. حضور گسترده شیعیان در ساختار سیاسی عراق بعد از سقوط صدام با واکنش منفی جریانهای سنی نزدیک به تفکرات سلفی روبهرو شد. سنیها در دوران حاکمیت رژیم بعث، نسبت به شیعیان آزادی عمل بیشتری داشته و مراکز دینی و حوزههای مذهبی شیعی فعالیت محدودی داشتند. حضور آمریکا در منطقه و سرنگونی دیکتاتور بغداد، هوشمندی مرجعیت در برخورد با رویدادهای سیاسی و مهار برخی حرکتهای احساسی و تندروانه برخی گروههای شیعی مثل جریان مقتدی صدر باعث شد کارگزاران آمریکایی برای اداره اوضاع در عراق از نیروهای شیعی در ساختار سیاسی و شورای حکومتی بهره بیشتری ببرند. با این وصف، کاخ سفید همچنان نگران نزدیکی جریانهای شیعی عراق با ایران بود. دغدغههایی که ملی گرایان عراقی و باقیمانده بعثیها و گروههای تندرو سنی در آن سهیم بودند. از سوی دیگر آمریکاییها گمان میکردند با پذیرش نقش مرجعیت در تحولات سیاسی عراق، شاید زمینه برای رقابت جدی میان حوزه علمیه نجف و قم فراهم شود که البته اینگونه نشد و متولیان دینی و سیاسی شیعی دو کشور با درک موقعیت و شرایط زمانه، رابطه هنرمندانهای با یکدیگر برقرار کردند و حتی در بسیاری موارد با یکدیگر متحد شدند.
القاعده در عراق
زمینه پیدایش سازمان القاعده در عراق به دوران صدام بازمیگردد. برخی چهرههای تندرو سنی که کفر شیعیان را اعلام کرده بودند، بعد از حادثه یازده سپتامبر هستههای پنهانی تشکیل دادند. این افراد شامل محمد احمد الخلایله ملقب به ابومصعب الزرقاوی (اردنی)، مصطفی یوسف مصطفی صیام ملقب به ابویوسف (اردنی)، معمر الجغیفر (اردنی)، ابوانس الشامی و رشید حمید عباس الجمیلی ملقب به ابوعایشه (عراقی) بودند که با وجود دستگیری از سوی مقامات اردنی با چراغ سبز حکومت عراق آزاد شدند. همین چند نفر، مقدمات تشکیل سازمان القاعده در عراق را فراهم آوردند. از آن پس بود که گروههای همسو با سازمانهای قاعده الجهاد فی بلاد الرافدین، ارتش انصار السنه، ارتش اسلامی عراق، حزبالتحریر، جیش الطائفه المنصوره، گروه یاران اهل سنت (مناصر و اهل السنه)، سپاه عمر، گروه الانصار وابسته به گردان انتحاری براء بن مالک، جیش محمد (الحق) و دهها گروه دیگر سلسله اقدامات خطرناکی مانند بمبگذاری خودروها، ترور و آدم ربایی، کشتن بیگناهان، سربریدن و مثلهکردن اجساد را بین سالهای 2005 تا 2013 در عراق به راه انداختند. عمده فعالیت این گروهها در مناطقی چون انبار، موصل، بصره، تکریت، دیالی و حومههای جنوبی و شمالی و غربی بغداد، الطارمیه المشاهده، التاجی، الطیفیه، عویریج، منطقه الدوره و ابورشید، مناطق ابوغریب، الرضوائیه، خان ضاری و الزیدان بود.
گروه داعش ـ که نام اصلی آن «الدوله الاسلامیه فی العراق و الشام» است ـ از بطن گروههای تروریستی عراق برآمد. هدف اصلی این گروه تاسیس یک دولت مستقل شامل بخشهایی از عراق و شام است. این گروه 15 اکتبر 2006 تشکیل شد و ابوعمر البغدادی را به عنوان رهبر خود تعیین کرد. نوزدهم آوریل 2010 نیروهای مشترک عراقی و آمریکایی در عملیاتی در منطقه الثرثار، منزلی را که ابوعمر البغدادی و ابوحمزه المهاجر در آن پناه گرفته بودند، هدف قرار دادند. با شدت گرفتن تبادل آتش، جنگندهها آن منزل را بمباران کردند که در نتیجه این دو تروریست از پای در آمدند و اجساد آنها در معرض دید عموم گذاشته شد. بعد از مرگ ابوعمر، ابوبکر بغدادی جایگزین او شد. وی هویت نامشخصی دارد. اطلاعات زیادی از او در دست نیست و محتوای اخبار و گزارشهای منتشر شده درباره او با یکدیگر تناقض دارد. عکسهایی هم که در رسانهها منتشر شده با یکدیگر تفاوتهایی دارد. ظاهرا او مانند اسلاف خود اسامه بن لادن و ابومصعب زرقاوی انتشار پیامهای صوتی و تصویری ندارد و به گفته برخی منابع، حتی بسیاری از اعضای گروه او تاکنون نتوانستند از نزدیک با او دیدار کنند. وی افکار تندروانهتری نسبت به دیگر جریانهای تروریستی دارد و حتی به منظور رسیدن به اهداف خود با برخی از آنان درگیر شد و ایمن الظواهری رهبر القاعده گروه داعش را خارج از القاعده اعلام کرد.
عناصر داعش در سوریه در مناطقی از استانهای رقه، حلب، حومه لاذقیه، حومه دمشق، دیرالزور، حمص، حماه، حسکه و ادلب پراکنده هستند و کنترل برخی از این مناطق نیز به دست آنهاست. تصمیم این گروه تروریستی برای تحت کنترل درآوردن دیگر گروههای مسلح در سوریه به درگیری خونباری میان این گروههای تروریستی منجر شد.
داعش در مناطق محدودی از برخی استانهای عراق بویژه استان «الانبار» حضور دارد و عملیات تروریستی در کل عراق را پوشش میدهد. بر اساس گزارشها و آمار منتشر شده، داعش در نیمه دوم سال ۲۰۱۳ نزدیک به ۱۴۰۰ خانه را در عراق منفجر و ویران کرد. طی این حملات، ۱۹۹۶ نفر کشته و ۳۰۲۱ نفر زخمی شدند. عناصر داعش بیستم خرداد 93 در اقدامی بیسابقه به موصل، مرکز استان نینوا یورش بردند و ظرف چند ساعت این شهر را تصرف کردند. آنان همچنین چند روستا در صلاح الدین را تحت کنترل خود در آوردند.
سلاحها و مهمات و تجهیزات کشف شده از عناصر داعش، بیانگر گستردگی حمایتهای خارجی از این گروه تروریستی در عراق است. دولت عراق بارها عربستان را به حمایت از این تروریستها در عراق متهم کرده است.
نیروهای دولت اسلامی عراق و شام، تلاشهای گستردهای را برای تصرف برخی مناطق استانهای سنینشین عراق آغاز کردند و در ابتدای امر، گرچه در رسیدن به اهداف خود ناکام ماندند، اما در یک ماه اخیر، پیشروی آنان روند رو به رشدی داشته و حتی بغداد را مورد تهدید قرار داده است.
شرایط پیچیده
شرایط کنونی عراق از پیچیدگی خاصی برخوردار است. باید توجه داشت موقعیت فعلی شیعیان عراق ـ که در بر گیرنده برخی امتیازات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی است ـ در شرایطی شکننده قرار دارد. پایداری این موقعیت از دشواریهایی برخوردار است. زیرا از یکسو آمریکا و اردوگاه غرب خواهان تغییر جغرافیای سیاسی به نفع شیعه نیست و بنابراین تمام تلاش خود را به کار خواهند گرفت تا همه امکانات را برای تضعیف جبهه شیعیان در عراق و منطقه فراهم آورند و از سویی دیگر با توجه به مخالفت سنیان عراق و بخصوص جریان سلفی و تکفیری و همچنین سردمداران سنی منطقه ـ که قدرت گرفتن شیعیان را با جریان سنتی و سکولار حاکم در کشورهای متبوع خود در تضاد میبینند ـ به صورت کاملا هماهنگ مخالفتهای خود را علیه نیروهای سیاسی شیعی ابراز میدارند.
بنابراین عراق صحنهای است که خواستهای سیاسی بازیگران متفاوت و متناقضی را که در آن به ایفای نقش میپردازند، در هم تنیده ضعف و سستی و اشتباه استراتژیک هر یک از آنان واکنش سرسخت رقیب را در پی خواهد داشت.
فعالیت داعش در عراق و سوریه، واکنشهای متعددی را در سطح جهان برانگیخت. قساوت این گروه در برخورد با شیعیان یا هر گروه و شخصی که با آنان تفاوت دیدگاه دارد، به حدی است که بسیاری از کشورها و مجامع بینالمللی اقدامات آنان را محکوم کردند. در این میان، البته برخی کشورها و چهرههای مذهبی اهل سنت نیز به حمایت از این جریان پرداختند. عربستان اقدامات تروریستی داعش را اعتراض گروههای سنی تحت ستم عراق توصیف کرد. خبرهایی هم از حمایتهای لجستیکی و ستادی ترکیه از داعش منتشر شد. با توجه به پیشرفت سریع این گروه در دو هفته گذشته میتوان پی برد داعش از حمایتهای مادی و معنوی برخی دولتمردان کشورهای همجوار برخوردار است. قرضاوی روحانی بلندپایه الازهر این حرکت را نوعی انقلاب توصیف کرد.
به نظر میرسد برخی روحانیون سنی افراطی ـ که بارها از نفوذ گسترده شیعیان در منطقه ابراز نارضایتی میکردند و آن را در جهت تحقق هلال شیعی ارزیابی میکردند ـ اکنون از شرایط پیش آمده در عراق و بروز جنگهای طایفهای و مذهبی در این کشور ابراز خشنودی میکنند. این در حالی است که بسیاری از چهرههای سنی عراقی و غیرعراقی، اقدامات گروه داعش را بشدت محکوم کرده، خواستار برخورد جدی با آنان از سوی مجامع بینالمللی هستند. درخبرها میشنویم، بسیاری از چهرههای عشیرهای اهل سنت در میان نیروهایی مردمی ثبت نام کرده اند که برای مقابله نظامی با داعش اعلام آمادگی میکنند. نکته آخر اینکه آمریکا در قبال تهاجم داعش به شهرهای عراق، موضعی مبهم و چندپهلو اتخاذ کرد که ابتدا از سردرگمی و بعد از نوعی جانبداری سر درآورد و مدعی شد دولت مالکی باید قدرت را در عراق تقسیم کند.
به هر صورت یکی از عوامل مهم نابسامانی اجتماعی و سیاسی کنونی عراق، دخالت نظامی دولت ایالات متحده در این کشور است که طی سالهای گذشته به بهانه مبارزه با تروریسم و با هدف ایجاد آرامش در منطقه و رفع نگرانیهای جامعه جهانی صورت گرفت اما از زمانی که دیکتاتور بغداد سرنگون شد، فرصت مناسب برای رشد و گسترش فعالیت گروههای افراطی در عراق به وجود آمد و این روند همچنان ادامه دارد.
فتاح غلامی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد