جام جم سرا:
خواهر و برادرانی که همیشه از هم شکایت دارند که چرا خواهریا برادرش موقعیتش را درک نمیکند و توقعات نابجا دارد یا همکاری که از بیملاحظه بودن همکارش دلخور و ناراحت است و نمیداند چگونه با او رفتار کند و....
من و تو همدیگر را درک میکنیم
تو مرا درک نمیکنی وگرنه امروز همراهم بودی، تو اگر مرا درک میکردی چنین حرفی نمیزدی و...
وقتی همه چیز مطابق میل و دلخواهمان باشد، دقیقا آنگونه که انتظارش را داریم پیش برود، میگوییم دیگران ما را درک میکنند. درک دیگران، انتظار رویایی ما از اطرافیانمان است، انتظاری که همیشه قابل دریافت نیست. گاهی دیگران آنگونه که میخواهیم ما را درک نمیکنند، حال و روزمان را نمیفهمند، شرایطمان را متوجه نمیشوند و... اینجاست که فکر میکنیم دیگران بیمنطق، لجباز و خودرای، بیعاطفه و سرد، مغرور و خودخواه و... هستند. برای برقراری ارتباط موثر و سازنده با دیگران لازم است که به درک متقابل برسیم. در حقیقت ما باید بتوانیم دیگران را بدون قضاوتهای سوگیرانه یا برداشتهای منتج شده از افکار خودمان، درک کنیم و شرایطشان را بشناسیم و مطابق با موقعیتهایشان با آنان رفتار کنیم و به درخواستهایشان پاسخ دهیم.
مرا به حال خود بگذار
برای رسیدن به درک متقابل چه باید کرد؟ روانشناسان معتقدند نخستین گام در درک متقابل، آن است که دیگران را به حال خود بگذارید. این به آن معناست که اجازه بدهیم فرد مقابلمان هیجانات، خواسته ها، باورها، ارزشها و اعتقادات خود را داشته باشد، اینجاست که میتوانیم دل به حرفهایش بسپاریم و با گوش جان و بیهیچ پیشداروی آنها را بشنویم و بپذیریم.
راههایی برای درک متقابل
• این اصل را بپذیرید که شما همیشه حق به جانب نیستید! با پذیرش این اصل، این احتمال را خواهید داد که ممکن است دیگری محق باشد و شاید قبول کنید که حق مطلقا از آن اوست. چه بسا بسیار ی از افراد با محق دانستن خود، همیشه و در همه حال، دیگران را متحمل آلام شدیدی کردهاند که شاید سالها درد و زخم آن بهبود یافته و دلچرکینی بر جا گذاشته است که با هیچ چیزی رد به جا مانده از آن پاک کردنی نیست.
• هرگز شتابزده پیش داوری نکنید و عجولانه در مورد کسی یا اتفاقی قضاوت نکنید. اندکی به خودتان فرصت دهید تا جوانب یک اتفاق را با نگاهی عمیق و موشکافانه بکاوید سپس با دانستن جزئیات و علم به این که میتوانید اظهارنظر کنید، راجع به موضوعی به بحث بنشیند و عادلانه به قضاوت بنشیند و نظر دهید.
• خود را عقل کل ندانید و از دیگران هم انتظار نداشته باشید نظرات و برنامههای زندگیشان را مطابق میل شما سازمان دهند. بپذیرید که دیگران عقاید و ارزشهای مختص به خود دارند که ممکن است فرسنگها با نظرات شما فاصله داشته باشد. آنان را با نظرات خوب و بدشان قبول کنید و اگر نظری مخالف با نظر آنها دارید مستقیما به آنگونه که موجب رنجش و دلخوری نشود مطرح کنید و در نهایت حق انتخاب را به خود آنان بدهید و به گزینششان هرچند نادرست و غلط باشد، احترام بگذارید.
• تا آنجا که برایتان مقدور است به باورها، عقاید، ارزشها و سلیقههای هر چند بسیار متفاوت دیگران با خود، احترام بگذارید و آنها را ارزشمند قلمداد کنید. با کمارزش جلوهدادن باورها و ارزشهای دیگران، اول از همه خود را زیر سوال میبرید و انعطافناپذیری در شخصیت خود را برملا میکنید. دوم آنکه دیگران از سازگار نبودن و خودرای بودن شما به ستوه میآیند و از شما فاصله میگیرند.
• گاهی بهتر است به مخاطبتان هم اجازه صحبت و اظهار نظر دهید. این که صرفا متکلموحده باشید و به دیگران فرصت حرف نزدن ندهید، نهتنها نشان از نبود درک شماست، بلکه این حس را به دیگران القا میکنید تا زمانی همراه و همگام هستید که آنان گوش به فرمان و مطیع شما باشند و منفعتی پیش رو داشته باشد، زیرا در غیر این صورت حتی ارزشی برای گفتوگو کردن هم نمیبینید و حتی ممکن است سریعتر به گفتوگو خاتمه دهید.
• مثل پنج انگشتتان که هیچکدام به اندازه دیگری نیست، دیگران نیز با شما متفاوت هستند. برای ایجاد ارتباط موثر و درک متقابل بهتر است به تفاوتهای فردی توجه کنید و آنان را ارزشمند بپندارید. هرگز سعی نکنید برای تسکین موقت یا قانع و راضیکردن دیگران وحتی برای فریب، آنان را با دیگران مقایسه کنید. با مقایسههای نابهجا نهفقط راه به جایی نمیبرید، بلکه روزبهروز از فرد مقابلتان فاصله میگیرید و در نهایت هم متهم به درک نکردن میشوید.
• موقعیتهای خاص را درک و تلاش کنید که خواستهها و تمایلات خود را با آن شرایط تنظیم کنید. مثلا با شخص عزادار چندان جالب نیست در مورد مشکلات زندگی یا شغلیتان صحبت کنید. همان سخن بزرگان را آویزه گوشتان کنید که میگفتند: «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.»
• برای یکدیگر وقت بگذارید و پای درددلها و صحبتهای عزیزانتان بنشینید. سعی کنید فقط گوش دهید. گاهی فقط لازماست شما گوش دهید و با تکان دادن سر یا با بیان کلمات و جملاتی هماهنگ با صحبتهای مخاطبتان این نکته را به او تفهیم کنید که شرایطش را میفهمید و میدانید چه میگوید و چه دردی را تحمل میکند. این رفتار شما حس همدلی و همدردی را به مخاطبتان تزریق میکند و او را بیش از پیش مشتاق به گفتوگو میکند.
• همیشه گفتوگو را اساس ارتباطتان قرار دهید. در نشستهای صمیمانه و گفتوگوهای بیغرضانه است که میتوان از دروازههای صعبالعبور گذشت و به قلب دیگران راه یافت. گفتوگوهایی به نتیجه میرسند که همیشه دلایل هر رفتاری و هر کلامی توضیح داده شوند. پس برای موفقیت در گفتوگو لازم است به این نکته مهم توجه کنید.
• همدلی و همدردی را هرگز فراموش نکنید. این دو، مولفههای اساسی برای نزدیک شدن به دیگران و شریک شدن در انتخابها و افکارشان است. علاوه بر این همدلی، موجب ایجاد حس اعتماد و اطمینان در دیگران میشود.
همانطور که گفته شد درک متقابل یکی از بهترین راههای برقراری ارتباط سالم و بهینه با دیگران است. بنابراین همه باید برای پرورش این توانایی و مهارت تلاش کنند. هر چه این مهارت قویتر باشد، فرد بهتر میتواند با دیگران ارتباط موثر برقرار کند و رابطههای خود را استحکام بخشد.(ضمیمه چاردیواری/نسرین صفری)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد