به گزارش جام جم آنلاین به نقل از پایگاه اطلاع رسانی «انجمن تفنگداران دریایی آمریکا»، نیروهای یمنی دشمنی نیستند که تفنگداران دریایی آمریکا معمولاً برای الهامگیری عملیاتی به بررسی آن بپردازد. بهعنوان یک گروه غیردولتی و غیرهمتراز که در فهرست گروههای تروریستی قرار دارد، آنها از جایگاه، حرفهایگری یا مشروعیتی که معمولاً در مطالعات دکترینال نظامی دیده میشود، برخوردار نیستند. با این حال سال گذشته نیروهای یمنی که از کشورشان عملیات میکنند، موفق شدهاند امنیت مسیرهای حیاتی کشتیرانی جهانی را به چالش بکشند، نیروی دریایی و هوایی ایالات متحده را وارد یک میدان ثانویه و میلیاردها دلار هزینه عملیاتی و اقتصادی تحمیل کنند؛ آن هم بدون داشتن نیروی دریایی یا هوایی.
این اتفاق در زمانی رخ میدهد که تفنگداران دریایی آمریکا در حال دگرگونی مفهومی از طریق برنامههایی مانند «عملیات پایگاههای پیشرفته اعزامی» و «نیروهای حاضر در میدان» است که بر عملیات پراکنده، مقاوم و انعطافپذیر در محیطهای دریایی مورد مناقشه تأکید دارند. در حالی که روشهای یمنیها و تأثیرات آنها فرصتی منحصربهفرد برای بازنگری دکترین نظامی فراهم میکند.
تفنگداران دریایی آمریکا باید از منابع غیرمنتظره درسهای عملیاتی استخراج کند تا خود را برای نبردهای آینده تطبیق دهد. در بخشهای بعدی توضیح داده میشود که چگونه نیروهای یمنی از طریق غیرمتقارن، بقاپذیری و انطباقپذیری به تأثیراتی بزرگ دست مییابند و چگونه این اصول میتواند در طراحی ساختار نیروهای مدرنتر به کار رود.
اگر تفنگداران دریایی واقعاً قصد دارد در محیطهای دشوار و پراکنده بجنگد و پیروز شود، باید حتی از غیرمحتملترین منابع نیز درس بگیرد. تجربهی نیروهای یمنی درسهایی سختآموخته درباره بقا، جنگ نامتقارن و اقتصاد عملیاتی ارائه میدهد که باید در تحول ساختار نیروها برای نبرد آینده مورد توجه قرار گیرد.
غیرمتقارن راهبردی: هزینه در برابر پیامد
نیروهای یمنی درک پیشرفتهای از مفهوم «غیرمتقارن» نشان دادهاند. آنها بهجای نابودی مستقیم داراییهای دریایی ایالات متحده، از مهمات ارزانقیمت مانند پهپادهای تجاری، موشکهای کروز دستساز و قایقهای انفجاری برای تحمیل هزینههای راهبردی استفاده میکنند. هر پهپاد یا موشک رهگیریشده، واکنشی پرهزینه از سوی آمریکا میطلبد؛ معمولاً یک موشک رهگیر به ارزش یک تا چهار میلیون دلار از ناوشکنهای آمریکایی. در مجموع، عملیات دفاعی ایالات متحده در دریای سرخ و مناطق پیرامون آن بیش از یک میلیارد دلار فقط از نظر مهمات و هزینههای عملیاتی خرج داشته، و چندین میلیارد دلار دیگر نیز در قالب هزینههای غیرمستقیم مانند تغییر مسیر کشتیها و افزایش بیمه تحمیل کرده است. در مقابل، هزینهی تسلیحات نیروهای یمنی پهپادهای دههزار دلاری یا موشکهای کروز صدهزار دلاری در مقیاس بسیار ناچیزی قرار دارد.
یمنیها با استفاده از ازدحام پهپادی و مهمات سرگردان، ابتدا سامانههای پدافندی را خسته و اشباع میکنند و سپس ضربه اصلی را وارد میسازند. در ژانویه ۲۰۲۴، آنها تانکر Marlin Luanda را در خلیج عدن هدف قرار دادند و آتشسوزی گستردهای ایجاد کردند. در ژوئن همان سال، یک قایق بدونسرنشین انفجاری حوثی با کشتی MV Tutor برخورد کرد و موجب غرق شدن آن و مرگ یک خدمه شد. این مدل تهدید لایهای از نظر تاکتیکی ساده اما از نظر راهبردی زیرکانه است. هدف، الزاماً انهدام نیست، بلکه وادار کردن ایالات متحده و متحدانش به اتخاذ موضع دفاعی مداوم، پرهزینه و ناپایدار است.
تفنگداران دریایی آمریکا باید این را درک کند که نیروهای آینده در مناطق دریایی مورد مناقشه باید بتوانند بدون تکیه صرف بر سامانههای گرانقیمت، هزینه و عدمقطعیت بر دشمن تحمیل کنند. استفاده هوشمندانه از سیستمهای کمهزینه، طعمهها و تسلیحات بدونسرنشین در کنار تسلیحات پیشرفتهتر میتواند پدافند دشمن را اشباع و رفتار او را شکل دهد حتی اگر همه این سامانهها اثر مستقیم نداشته باشند.
بقا از طریق سادگی
یکی از مؤثرترین جنبههای مدل نیروهای یمنی، توان بقاپذیری آن است. آنها شبکهای پراکنده و متحرک از سکوهای پرتاب دارند که بیدرنگ پس از شلیک رها یا مخفی میشوند. کامیونها نقش سکوی پرتاب متحرک را ایفا میکنند و معمولاً در مناطق غیرنظامی، غارها یا درون زمین پنهان میشوند تا لحظهی پرتاب. کنترل انتشار امواج مانع شناسایی زودهنگام میشود و نیروها بیدرنگ پس از شلیک متفرق میشوند. این تاکتیک نهتنها هدفگیری و شناسایی را مختل میکند بلکه نیروی رزمی را برای تداوم عملیات حفظ مینماید. آمریکا با وجود حضور اطلاعاتی و شناسایی گسترده، نتوانسته بهطور پیوسته این سامانهها را پیش از پرتاب نابود کند.
برای تفنگداران نیروی دریایی آمریکا بهویژه واحدهای MLR این بدان معناست که بقا فقط به زره یا پنهانکاری مربوط نیست؛ بلکه به «سختشناساییبودن، سرعت در شلیک و چابکی در ناپدیدشدن» مربوط است. تمرکز این دکترین بر تحرک، اختفا و انضباط عملیاتی میتواند نیروهای آمریکایی را همانقدر گریزان سازد، بیآنکه مشروعیت خود را از دست بدهند.
ابزارهای متنوع و ارزانقیمت: معمای ترکیب تسلیحاتی در دریا
نیروهای یمنی مجموعهای چندلایه از تسلیحات دارند که برای نیروهای دریایی یک معمای واقعی ایجاد کرده است. زرادخانه آنها شامل موشکهای کروز ضدکشتی، موشکهای کروز زمینبهزمین، موشکهای بالستیک ضدکشتی، قایقهای بدونسرنشین و پهپادهای سرگردان است. موشکهای سری «قدس» بردی بیش از ۸۰۰ کیلومتر دارند و موشکهای بالستیک ضدکشتی آنها تا ۴۵۰ کیلومتر دورتر را هدف گرفتهاند.
هیچیک از این سامانهها بهتنهایی برتری ندارد، اما در کنار هم محیطی تهدیدزا میسازند که مقابله با آن دشوار است. دفاع در برابر قایقهای بدونسرنشین مستلزم تمرکز بر سطح آب است، که کشتی را در برابر حمله بالستیک آسیبپذیر میسازد. در یکی از حملات، ناوشکنهای آمریکایی مجبور شدند بهطور همزمان چندین پهپاد و موشک را رهگیری کنند، هرکدام با هزینهای میلیوندلاری.
برای تفنگداران، این به معنای اهمیت تجهیز هر واحد ساحلی به آتش چنددامنهای است، ترکیبی از سامانههای کمهزینه تا تسلیحات ضدکشتی متحرک، همراه با جنگ الکترونیک و سامانههای شناسایی. نیروهای یمنی نشان دادهاند که «تعداد و تنوع»، حتی در سطح پایین فناوری، میتواند تصمیمگیری دشمن را دشوار و ریتم عملیاتی او را کند کند.
ایجاد اثر راهبردی بدون دارایی راهبردی
شاید هشداردهندهترین جنبه مدل نیروهای یمنی، توانایی آنها در ایجاد پیامدهای جهانی بدون داشتن داراییهای راهبردی باشد. آنها نه نیروی دریایی دارند، نه نیروی هوایی، و نه توان فضایی. با این حال، از طریق سازگاری نامنظم و تخیل عملیاتی، توانستهاند مسیرهای کشتیرانی بینالمللی را تغییر دهند، دو گروه ناو هواپیمابر آمریکا را درگیر سازند و متحدان سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را مجبور به استقرار مجدد در دریای سرخ کنند. غرق شدن کشتی MV Tutor، اختلال در صادرات نفت و تغییر مسیر کشتیها از دماغه امید نیک همه نمونههایی از اثرگذاری راهبردی با ابزارهای غیراستراتژیک هستند.
این مسئله باید موجب بازاندیشی در تفنگداران نیروی دریایی آمریکا شود؛ آیا ما بیش از حد به سامانههای گرانقیمت و زیرساختهای راهبردی وابستهایم؟ در عصر نیروهای حاضر در میدان و لجستیک مورد مناقشه، توانایی عمل خلاقانه با منابع محدود، تعیینکننده کارآمدی است. نیروهای یمنی نشان دادهاند که اهرم عملیاتی تنها از فناوری نمیآید، بلکه از طرز فکر نیز برمیخیزد. برای نیروهای ساحلی MLR، این به معنای اندیشیدن همچون یک نیروی چریکی در جنگ با دشمن همتراز است؛ کشنده، گریزان و رها از قید سامانههای کهنه.
از تقلید تا نوآوری
در حالی که نیروهای یمنی منبعی نامعمول و غیرمنتظره برای بینش تاکتیکی هستند، هدف تقلید نیست بلکه دگرگونی است. تفنگداران دریایی باید عوامل مؤثر در موفقیت تاکتیکهای آنها را شناسایی کرده، بخشهای غیرقانونی و غیراخلاقی را کنار بگذارد و مابقی را در قالب دکترین حرفهای و مقیاسپذیر برای رقابت با قدرتهای بزرگ تطبیق دهد.
این یعنی پذیرش سامانههای ارزان و ماژولار برای فرسایش توان دشمن؛ تفویض ابتکار عمل به پایینترین سطوح تا تفنگداران بتوانند سریع و مستقل تصمیم بگیرند و گسترش همکاریهای محلی برای افزایش آگاهی میدانی فراتر از توان ماهوارهها و پهپادها. به بیان ساده، باید ذهنیتی را پذیرفت که اثربخشی را بر سنت مقدم میدارد. نمیتوان منتظر ماند تا دشمنان همتراز ما را آموزش دهند؛ درسها هماکنون وجود دارند، فقط باید فروتنی لازم برای یادگیری از آنها را داشت.
تفنگداران دریایی آمریکا همواره به توانایی خود در انجام کارهای بزرگ با منابع اندک میبالد. اما در عملیات های نیروهای یمنی، نمونهای واقعی از تحقق این شعار دیده میشود؛ آنها نهتنها منابع محدود خود را به بهترین شکل استفاده میکنند بلکه آن را به شکلی بهکار میگیرند که حتی پیشرفتهترین ارتشها را به چالش میکشد. پیروزی امروز ما بر آنها ناشی از برتری اقتصادی و فناورانه است، نه لزوماً برتری در نوآوری. این مزیت در برابر دشمن همتراز وجود نخواهد داشت.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
مدیر شبکه آموزش از بازطراحی هویت این شبکه بر مبنای «مدرسه» میگوید
«جامجم» در گفتوگوی تفصیلی با رئیس جهاد دانشگاهی بررسی کرد