بهعنوان رئیس فدراسیون هندبال زمان زیادی وجود نداشت برای اینکه از صعود تیم ملی به جام جهانی شادمان باشید. صحبت از حاشیههای این روزهای هندبال است. آن نامه سرگشاده و اعتراض جمعی از ستارههای تیم ملی به وضع نابسامان این رشته...
ما اعتقاد داریم هر کس باید حیطه مسئولیت خود را بداند. اینکه بازیکن در کار فدراسیون دخالت کند یا فدراسیون بخواهد برای وزارت ورزش تعیین تکلیف کند به هیچ وجه درست نیست. اصلا اگر اینچنین باشد نه به تشکیلات فدراسیون نیازی است و نه به تشکیلات وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک. بنابراین فکر میکنم بازیکن باید در راستای کار خودش حرکت کند.
با پدیده بازیکنسالاری چطور کنار خواهید آمد؟ نگران این نیستید بازیکنان روی تصمیم خودشان اصرار بورزند و تیم ملی هندبال را در سال بازیهای آسیایی و رقابتهای جهانی تحریم کنند؟
من فکر نمیکنم این قضیه آنقدرها حاد باشد که بخواهیم اینچنین ناراحت باشیم. ممکن است در یک برهه از زمان جریانی روی افکار بازیکنان تاثیر بگذارد و آنها را به سمتی ببرد که حرفهای احساسی بزنند، اما بازیکنان تیم ملی هندبال همگی نفرات باتجربهای هستند و قطعا به وظایف خودشان آشنایی دارند. مطمئن باشید اگر پیراهن تیم ملی برای بازیکنان ارزش داشته باشد که حتما دارد، در صورت دعوت شدن به اردوی تیم ملی میآیند و در کنار سایرین تمریناتشان را آغاز میکنند.
کوزهگری به رفتارهای کدخدامنشانهاش در هندبال شهره است. به نظر میرسد این بار هم قصد دارید با کدخدامنشی این چالش را پشت سر بگذارید.
ما با هیچکس پدرکشتگی نداریم و هدفمان فقط کمک به هندبال است. امروز اگر هندبال به موفقیتی بزرگ دست یافته است خیلیها برای چنین دستاوردی زحمت کشیدهاند. اینکه بعد از 45 سال برای نخستینبار جواز حضور در جام جهانی را به دست آوردهایم، اتفاق کوچکی است. پس از امروز به بعد هم باید دست به دست هم بدهیم تا شاهد ارتقای سطح کیفی هندبال و رسیدن به موفقیتهای بزرگتر باشیم.
پس معتقدید حواشی بهوجود آمده در هندبال به مرور زمان حل خواهد شد؟
بله، ما با «بروت ماچک» قرارداد بستهایم و این مربی اسلوونیایی در همین هفتهای که گذشت سه بازی لیگ را از نزدیک مشاهده کرد. او قرار است در سال آینده نیز بازیهای دیگر تیمهای لیگ برتر را از نزدیک ببیند تا از اول اردیبهشت ماه با دعوت از نفرات شایسته هندبال ایران کار خود را در تیم ملی آغاز کند. شاید آن زمان بهتر بتوانیم درباره شرایط تیم ملی و نفرات دعوت شده صحبت کنیم.
اما فکر میکنم این دلخوری نزد شما باقی بماند وقتی مشاهده میکنید بازیکنان تیم ملی بصراحت از مدیریت ضعیف رئیس فدراسیون هندبال حرف میزنند... با این دلخوری چطور کنار خواهید آمد؟
از این دست حواشی همیشه در کار وجود دارد، اما این ما هستیم که باید در برخورد با آنها بهترین تصمیم را بگیریم. اگر قرار باشد هر مقام مسئولی وظیفه و هدفش را گم کند و بهدنبال تسویه حساب شخصی باشد، هیچ موفقیتی بهدست نخواهد آمد. اگر هم میبینید من کمتر نسبت به این حواشی واکنش نشان میدهم به این دلیل است که میدانم واردشدن به بطن این حواشی هیچ فایدهای برای هندبال ایران ندارد. ما یک هدفی داریم و باید سعی کنیم دنبال هدفمان برویم. ممکن است هرازگاهی از برخی صحبتها ناراحت شویم اما سعی میکنیم این دلخوریها را خیلی زود فراموش کنیم تا لطمهای به اهداف و برنامههایمان وارد نشود.
یعنی با وجود انتقادهای شدیدی که از سوی ملیپوشان هندبال علیه شما مطرح شده، بهدنبال برخوردهای قهری نیستید؟
اصلا و ابدا.
عملکرد فدراسیون هندبال را در این چهار سالی که شما ریاستش را عهدهدار بودید چطور ارزیابی میکنید؛ خوب یا آنطور که برخی ملیپوشان میگویند بد و ضعیف؟
در یک برهه از زمان نتایج خوبی گرفتیم، اما در یک برهه نه. مثلا تیمهای ملی هندبال کشورمان ابتدا در رقابتهای نوجوانان و جوانان آسیا خوب کار کردند، اما بعد از آن در این دو رده خوب ظاهر نشدیم. در رده سنی بزرگسالان هم بعد از کسب مدال نقره بازیهای آسیایی فراز و نشیبهایی وجود داشت، اما در نهایت خوشحالیم که با کسب مقام سومی آسیا توانستیم جواز حضور در جام جهانی هندبال را به دست بیاوریم. در این مسیر خیلیها زحمت کشیدند؛ از دستاندرکاران فدراسیون تا هیاتهای ورزشی، مربیان، ورزشکاران و حتی حامیان مالی. من معتقدم در هر برنامهای نقاط ضعف و قوت وجود دارد. پس اینکه ما بخواهیم به عملکرد فدراسیون نمره 20 بدهیم یا منتقدانمان با نادیده گرفتن همه نقاط مثبت، همه چیز را سیاه جلوه دهند، هر دو منطقی نیست. ما، نه میگوییم بسیار خوب کار کردیم و نه میگوییم بد بودهایم. در مجموع، افت و خیزهای زیادی داشتیم، اما در مجموع خوشحالیم پس از چهار سال کار و تلاش، پس از چهار سال خون دل خوردن و حرف شنیدن نتیجهاش را با ایستادن روی سکوی سوم قهرمانی آسیا و صعود به جام جهانی گرفتهایم. حالا هندبال هم مثل فوتبال، والیبال و بسکتبال برای خودش به یک جایگاه خوبی در آسیا دست پیدا کرده و چیزی که اهمیت دارد این است.
البته خیلیها معتقدند این موفقیت میتوانست خیلی زودتر از اینها برای هندبال ایران به دست بیاید؛ زمانی که با بروت ماچک اسلوونیایی برای نخستین بار مدال نقره بازیهای آسیایی 2010 را گرفتیم، اما خیلی راحت اجازه دادیم این مربی به کشورهای حوزه خلیج فارس برود...
ماچک آن زمان فقط شش ماه با فدراسیون هندبال قرارداد داشت و قبل از آن هم گفته بود در صورت کسب هر نتیجهای با تیم ملی هندبال ایران مجبور است پس از پایان قراردادش بهدلیل قولی که داده است به قطر میرود. از طرفی آن زمان رقم دریافتی ماچک هم رقم بالایی نبود که او را برای ادامه حضور در ایران وسوسه کند.
رقم پرداختی فدراسیون هندبال ایران به ماچک برای آن قرارداد شش ماهه دقیقا چقدر بود؟
ماهی 6000 دلار! این درحالی بود که قطریها برای جذب این مربی، پیشنهادی 18 هزار دلاری را مطرح کرده بودند که سه برابر رقم دریافتی او از فدراسیون هندبال ایران بود. به هر حال مربیانی چون ماچک مربیانی حرفهای هستند و هر زمان ببینند یک پیشنهاد کاری بهتر دارند، خیلی راحت تصمیمگیری میکنند. البته ماچک در آن برهه تا زمانی که با ایران قرارداد داشت، نسبت به قرارداد خود پایبند بود و بهترین نتایج را هم در بازیهای آسیایی برای هندبال ایران به ارمغان آورد، اما این حق طبیعی او بود که برای آینده کاریاش تصمیمگیری کند.
اگر واقعا نیت پیشرفت هندبال بود نمیشد در همان زمان با تامین خواستههای ماچک، او را از رفتن به قطر منصرف کرد؟
پرداخت 18 هزار دلار در آن زمان از توان فدراسیون هندبال خارج بود. اتفاقا بعد از جدایی ماچک از تیم ملی ایران وقتی او را دیدم این گلایه را مطرح کردم که ای کاش قبل از امضای قرارداد با قطریها شرایط خودتان را با ما در میان میگذاشتید، اما او بصراحت گفت آیا شما حاضر بودید برای تمدید قرارداد با من ماهی 18 هزار دلار بپردازید؟ که پاسخ من هم منفی بود. ما در بهترین حالت ممکن فقط ده هزار دلار میتوانستیم به ماچک بدهیم. خب، طبیعی بود ماچک هم 18 هزار دلار را به ده هزار دلار ترجیح بدهد.
اما بعد از جدایی ماچک، ریمانیچ کروات آمد که ظاهرا در حد و اندازه ماچک نبود... منظورم اختلافاتی است که میان این مربی و ملیپوشان بهوجود آمد و منجر به این شد که برخی ملیپوشان از تیم ملی کنار بروند. هنوز هم معتقدید انتخاب ریمانیچ، انتخاب درستی بوده است؟
ریمانیچ اتفاقا به لحاظ فنی یکی از بهترین مربیان بود، اما برخی خصوصیات اخلاقیاش با ملیپوشان ما سازگار نبود. بهعنوان مثال ارتباط بد با بازیکنان یکی از نکاتی بود که باعث شد این مربی نتواند در کارش موفق باشد. درحالی که درباره ماچک ارتباط برقرار کردن با بازیکنان یک امتیاز مثبت است. با این حال من هنوز هم معتقدم ریمانیچ مربی آگاهی بود و توانمندی زیادی برای کمک کردن به هندبال ایران داشت.
اما همین اختلافاتی که میان ریمانیچ و ملیپوشان وجود داشت، هندبال ایران را از حضور در المپیک 2012 محروم کرد. فکر نمیکنید اگر مربی توانمند دیگری غیر از ریمانیچ سکان هدایت تیم ملی را برعهده میگرفت میتوانستیم المپیکی شویم؟
هر اتفاقی امکانپذیر بود، اما آن زمان هم چوب برخی مسائل حاشیهای بیمورد را خوردیم. مثلا در انتخابی جامجهانی برخی بازیکنان گفتند اگر ریمانیچ سرمربی باشد ما در تیم ملی بازی نمیکنیم. ما در آن مسابقات با تفاضل گل از راهیابی به جمع چهار تیم پایانی بازماندیم و قطعا اگر همدلی نزد بازیکنان بیشتر بود، میتوانستیم با ریمانیچ هم به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کنیم.
اینکه میگویند بودجه فدراسیون هندبال از رقم قرارداد یک بازیکن والیبال هم کمتر است، درست است؟
بله، سال 92 و بخشی از سال 91 دوران سخت فدراسیونهای ورزشی بوده و هندبال هم از این قاعده مستثنی نیست. به همین دلیل تلاش کردیم تا آنجا که امکان دارد با حرکتهای جانبی و بهرهگیری از حامیان مالی برنامههای فدراسیون را پیش ببریم. با این حال همین الان هم بحث مشکلات مالی حرف اول را میزند. ما مذاکرات متعددی با مسئولان وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک داشتیم تا نگاه ویژهتری به هندبال داشته باشند. آنها هم قولهای خوبی به ما دادهاند تا در سال 93 بتوانیم مطابق با برنامهریزیهایمان پیش برویم.
بودجه مصوب فدراسیون هندبال در سال 92 چقدر بوده است؟
ما سال 92 بودجه مصوب نداشتیم و تصمیم گرفته شد همان پولی را به ما بدهند که در سال 91 داده بودند، یعنی 700 میلیون تومان که البته آن هم تمام و کمال پرداخت نشد. به همیندلیل مجبور شدیم از کمک حامیان مالی استفاده کنیم.
اما فکر نمیکنید بهتر بود به جای اتکا به موسسه مالی و اعتباری ثامن الحجج که خودش در هندبال تیمداری میکند، به فکر جذب یک اسپانسر مستقل بودید؟
ما هم دلمان میخواست همین کار را بکنیم، اما وقتی هیچ اسپانسری قدم پیش نمیگذارد چه باید میکردیم. ما مذاکرات زیادی برای جذب اسپانسر انجام دادیم و همین الان هم بهدنبال این هستیم تا از کمک حامیان مالی دیگر استفاده کنیم، ولی فعلا توفیقی در این مذاکرات نداشتهایم. البته جا دارد از مسئولان موسسه ثامنالحجج که در این مدت خالصانه در هندبال سرمایهگذاری کردهاند و به رشد و ارتقای سطح کیفی رقابتهای لیگ و به تبع آن تیم ملی ما کمک کردند، کمال تشکر را داشته باشم.
با این حال اینطور استنباط میشود اسپانسری ثامن الحجج تا حدود زیادی استقلال فدراسیون را کمرنگ کرد. نمونهاش حضور سرمربی اسپانیایی این تیم در راس تیم ملی بود. اینکه میگویند فدراسیون برای جذب این مربی پولی نداده درست است؟
بله! ما اصلا قراردادی با رافائل نداشتیم. این مربی با باشگاه ثامن قرارداد داشت و ما فقط از مسئولان این باشگاه خواستیم با توجه به اینکه رافائل تیم ثامن را تمرین میدهد، تیم ملی ایران را هم که بیشتر نفرات آن عضو تیم ثامن هستند، تمرین بدهد.
اما اینکه سرمربی یک تیم باشگاهی، بدون امضای قراردادی جداگانه، هدایت تیم ملی را برعهده بگیرد، در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست...
بله من هم میدانم این کار شکل قشنگی ندارد، اما همان موقع هم به همه گفتم چون رافائل شناخت خوبی از بازیکنان ما دارد، مجبور بودیم برای موفقیت تیم ملی در مقدماتی جام جهانی چنین تصمیمی را بگیریم. در نهایت هم دیدید هندبال ایران با رافائل بهترین نتایج را در مقدماتی جام جهانی گرفت و توانست برای نخستین بار جواز حضور در جام جهانی را به دست بیاورد.
قبل از آغاز رقابتهای جهانی هندبال خیلیها به موفقیت تیم ملی هندبال امیدوار نبودند. عامل اصلی این موفقیت بزرگ را در چه میبینید؟
من فکر میکنم همدلی میان بازیکنان، کادر فنی و همه کسانی که برای موفقیت تیم ملی تلاش کردند، به ما در راه رسیدن به هدفی که ترسیم کرده بودیم کمک کرد.
حال سوال اینجاست این همدلی و اتحاد یکباره کجا رفت؟ بعد از راهیابی به جام جهانی کسی انتظار نداشت در کمتر از چندوقت تا این اندازه مسائل حاشیهای گریبانگیر این رشته ورزشی شود...
من معتقدم این همدلی هنوز هم از بین نرفته است و در مسابقههای آینده هم به ما کمک میکند تیم ملی هندبال همچنان روی نوار موفقیت حرکت کند. به هر حال پشت هر سختی آرامشی وجود دارد و من به این موضوع باور دارم.
بخش زیادی از اعتراض بازیکنان تیم ملی هندبال این است که مسئولان فدراسیون برای تامین اعتبار ات لازم بهاندازه کافی پیگیر نیستند. وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک قبل از اعزام تیم ملی به رقابتهای مقدماتی جام جهانی، چه کمکهایی برای تدارک بهتر این تیم ارائه کردهاند؟
در رقابتهای انتخابی جام جهانی تقریبا هیچ کمک خاصی از سوی وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک به تیم ملی نشد و ما با تلاشهای خودمان و با کمک حامیمالی توانستیم تیم ملی را سرپا نگه داریم.
سوال اینجاست که آیا از سوی رئیس فدراسیون هندبال برای گرفتن کمکهای مالی پیگیریهای لازم انجام شد یا خیر؟
اتفاقا ما پیگیریهای زیادی انجام دادیم، اما شرایط وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک ایجاب نمیکرد که بخواهند اعتبارات لازم را در اختیار ما قرار دهند. یعنی هر دو نهاد از نظر مالی در تنگنا بودند و ما هم چارهای نداشتیم جز اینکه این شرایط را درک کنیم و روی پای خودمان بایستیم. اما الان خوشبختانه با توجه به موفقیتی که به دست آمد، هم وزیر ورزش و هم رئیس کمیته ملی المپیک این قول را دادهاند نگاه ویژهای به هندبال داشته باشند. اصلا آوردن مربی خوب خارجی و تامین هزینههای مربوط به آن بر اساس همین نگاه ویژه صورت گرفت. ما با هماهنگی با وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک با ماچک وارد مذاکره شدیم.
به ماچک اشاره کردید. آیا گزینههای دیگری هم برای هدایت تیم ملی وجود داشت یا این مربی اسلوونیایی تنها گزینه فدراسیون بود؟
قطعا گزینههای دیگری هم بود، اما با توجه به اینکه میدانستیم ماچک شناخت خوبی از هندبال ایران دارد و مدعیان آسیایی را بخوبی میشناسد، بلافاصله با او وارد مذاکره شدیم. فکر هم نمیکردیم این توافق حاصل شود اما خوشبختانه ایشان برای قبول هدایت تیم ملی راغب بودند و پس از چند جلسه مذاکره هر دو طرف برای امضای یک قرارداد همکاری یکساله به توافق رسیدیم.
با توجه به عملکرد خوب رافائل و رابطه خوب این مربی اسپانیایی با ملیپوشان، چرا با او تمدید نکردید؟
ما از ابتدا هم با رافائل قراردادی نداشتیم.
این درست، اما بعد از آنکه تیم ملی با هدایت رافائل به جام جهانی صعود کرد، میتوانستید برای امضای یک قرارداد جدید با این مربی اسپانیایی وارد مذاکره شوید. برخی میگویند تصمیم فدراسیون برای امضای قرارداد با ماچک فقط از سر لجبازی بوده است؛ بخصوص بعد از نامهای که ملیپوشان علیه شما نوشتند...
ما با کسی لجبازی نداریم و اصلا چنین صحبتهایی معنا و مفهوم ندارد. من با رافائل صحبت کردم اما ایشان گفت نهایتا تا اردیبهشت در ایران است و بعد هم نمیداند برنامهاش چگونه خواهد بود. حال اگر صحبتهای دیگری مطرح میشود مورد تائید من نیست.
مثلا چه صحبتهایی؟
اینکه میگویند ما با رافائل اصلا صحبتی نکردیم.
اما این صحبتی است که خود رافائل آن را مطرح کرده است...
از نظر من درست نیست.
یعنی شما مشخصا درباره ادامه حضور رافائل در تیم ملی با این مربی صحبت کردید؟
ما بهطور کل از رافائل خواستیم برنامههایش را به ما بگوید. اما وقتی مربی نسبت به برنامه کاریاش ابراز بیاطلاعی میکند، فدراسیون موظف است طبق برنامهای که دارد حرکت کند.
البته اگر به لحاظ فنی ماچک بهتر از رافائل باشد، طبیعتا هیچ اعتراضی نسبت به این تصمیم فدراسیون نمیماند. درباره ماچک و عملکردی که در تیم ملی هندبال ایران خواهد داشت، چه فکر میکنید؟
همه بازیکنانی که آن زمان با ماچک کار میکردند و اکنون هم هستند، میگفتند این مربی بهترین مربیای است که تاکنون به ایران آمده است. بنابراین ما به همان صحبتها اتکا میکنیم و معتقدیم این صحبتهایی که این روزها از سوی برخی ملی پوشان مطرح میشود، منطقی نیست.
قرارداد همکاری فدراسیون با بوروت ماچک دقیقا از چه تاریخی آغاز میشود؟
زمان شروع این قرارداد اول اردیبهشت 93 است و ماچک تا اول اردیبهشت 94، یعنی پایان رقابتهای جهانی 2015 در ایران خواهد بود.
با گذشت چند روز از امضای قرارداد با این مربی اسلوونیایی هنوز هم مصاحبههایی از قول برخی ملیپوشان شنیده میشود که اگر ماچک باشد، ما به تیم ملی برنمیگردیم. فدراسیون همچنان میخواهد در قبال این اظهارات سکوت کند؟
الان نباید درباره چیزی صحبت کرد. باید ببینیم با گذشت زمان چه اتفاقی میافتد. ممکن است ورزشکاری در یک برهه که عصبانی است، حرفی را زده باشد اما برای ما این ملاک تصمیمگیری نیست. البته توصیهام به همه بازیکنان ملیپوش این است که منطقی تر به مسائل نگاه کنند، واقعگرا باشند و زیاد دنبال تصمیمات احساسی نروند.
به هر حال بازیکنان هندبال همیشه خودشان را با دیگر رشتههای توپی مقایسه میکنند و یکی از دلخوریهایشان این است که تبعیضهای شدیدی بین آنها وجود دارد.
ما اگر بخواهیم از نظر مالی به مسائل فکر کنیم، دیگر بحث ملی جایگاه خودش را از دست میدهد. پوشیدن پیراهن تیم ملی با امضای قرارداد با یک تیم باشگاهی خیلی تفاوت دارد. من اگر بخواهم بازیکن ملی شوم، باید با عشق بیایم نه اینکه دنبال این باشم پول هست یا نیست.
هندبال ایران در سال 93 رویدادهای مهمی را پیشرو دارد. بازیهای آسیایی و رقابتهای جهانی مهمترین مسابقات پیش روی تیم ملی است. پیشبینی شما از سالی که پیش رو داریم، چیست؟
بله! سال پرکاری پیش روی هندبال ایران است. در ردههای سنی نوجوانان و جوانان مسابقات مهمی را پیشرو داریم. مسابقات آسیایی بانوان هم هست و از همه آنها مهمتر بازیهای آسیایی اینچئون کره جنوبی و رقابتهای جهانی 2015 قطر را پیشرو داریم. همه اینها تلاش مضاعفی را میطلبد تا بتوانیم با یک کار جمعی به آنچه میخواهیم، برسیم.
در بازیهای آسیایی 2010 گوانگجو هندبال ایران برای نخستینبار به فینال آسیا رسید. آیا فکر میکنید در 2014 بتوانیم نخستین مدال طلای بازیهای آسیایی را به دست بیاوریم؟
چیزی دور از دسترس نیست. البته کارمان بسیار سخت است، اما قبل از کسب مدال طلا باید بکوشیم با حضور در فینال، از عنوان نایب قهرمانی دوره گذشته دفاع کنیم. به هر حال در هندبال آسیا شش ـ هفت تیم قدرتمند حضور دارند که تقریبا در یک سطح قرار دارند و تنها یک یا دو گل اختلاف میان آنها هست. ما هم اگر میخواهیم موفقیتهای گذشته را تکرار کنیم، باید بیشتر تلاش کنیم.
سوال پایانی درباره رویای حضور هندبال ایران در المپیک است. آیا این رویا در سال 2016 و در المپیک ریودوژانیرو محقق خواهد شد؟
بدون شک ادامه مسیر موفقیت آمیز هندبال ایران به حضور در رقابتهای المپیک ختم خواهد شد. البته با توجه به اینکه فقط یک تیم آسیایی میتواند جواز حضور در المپیک را به دست بیاورد کارمان واقعا سخت است؛ چراکه در رقابتهای انتخابی باید حتما عنوان قهرمانی را به دست بیاوریم، اما المپیکی شدن هندبال ایران به هیچ عنوان رویا نیست و تحقق آن اصلیترین هدف ما در دو سال آینده خواهد بود. کسب عنوان قهرمانی آسیا و راهیابی به المپیک برای جامعه هندبال ایران دور از درسترس نیست.
از شیرینی صعود به جام جهانی تا تلخی حواشی
هندبال ایران روزهای بسیار مهمی را پیشرو دارد، با این حال شیوع ویروس بازیکن سالاری بار دیگر ماهیت این ورزش را به خطر انداخته است.
فدراسیون هندبال ایران در سالهای اخیر روزهای خوب و بد بسیاری را پشت سر گذاشته است. نایب قهرمانی در بازیهای آسیایی گوانگجو، کسب سهمیه مسابقات قهرمانی جوانان جهان، کسب مدال برنز در مسابقات قهرمانی آسیا و جواز حضور در مسابقات جهانی برای نخستینبار در تاریخ این رشته ورزشی، موفقیتهایی است که پس از ریاست جلال کوزهگری در فدراسیون هندبال رقم خورده است، اما باید گفت این فدراسیون همواره جزو پرحاشیهترین فدراسیونهای ورزشی کشور در این چند سال اخیر بوده است. بعد از اینکه تیم ملی هندبال ایران با هدایت ماچک نایب قهرمان آسیا شد، این مربی اسلوونیایی با پیشنهاد بهتری از سوی کشور قطر روبهرو شد. در بیتوجهی مطلق سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک وقت، فدراسیون هندبال ایران نتوانست ماچک را حفظ کند. در نهایت مسئولان فدراسیون هندبال ایران با یک مربی نامدار کروات به نام ریمانیچ برای یکسال قرارداد بستند. همین موضوع دستخوش انتقادهای زیادی علیه ریاست فدراسیون شد. ملیپوشان هندبال ایران در همان جلسات ابتدایی تمرین ریمانیچ، با این مربی به اختلاف خوردند. هم قسم شدند که تا او هست، به تیم ملی بازنگردند. این موضوع سر آغاز روزهای تاریک هندبال ایران بود. تیم ملی هندبال ایران در یک قدمی کسب سهمیه المپیک لندن ناکام ماند و در مسابقات جام ملتهای آسیا 2011 بدون در اختیار داشتن بازیکنان اصلی خود به میدان رفت و نتوانست روی سکو برود.
در آن روزها بیشتر بازیکنان ملیپوش و کارشناسان و منتقدان مدیریت کوزهگری در مصاحبه با رسانههای مختلف عنوان میکردند اگر ماچک برای هندبال ایران حفظ میشد، میتوانستیم به المپیک برویم. در نهایت پس از پایان قرارداد ریمانیچ، او رفت تا هدایت تیم ملی به کاستلو رافائل سرمربی تیم باشگاهی ثامنالحجج سبزوار برسد. کوزهگری با این تصمیم دو هدف را دنبال میکرد؛ اول اینکه دستمزد سرمربی تیم ملی را توسط موسسه ثامن بهعنوان اسپانسر تیم ملی تامین کند و دوم اینکه از حضور یک سرمربی برای تیم ملی بهره ببرد که مدتی با همه ملی پوشان در ترکیب تیم ثامنالحجج کار کرده و به توانایی آنها اشراف دارد.
هرچند بسیاری از مربیان مطرح هندبال ایران کاستلو رافائل را فاقد شایستگی لازم برای تصدیگری هدایت تیم ملی دانستند، اما این مربی اسپانیایی با همدلی و اتحاد همه نیروهای هندبال ایران، یکی از بزرگترین افتخارات تاریخ تیم ملی را با کسب جواز حضور در جام جهانی رقم زد. این موفقیت پایانی بود بر دو سال ناکامیهندبال، به طوری که بعد از این پیروزی وزیر ورزش هم حمایت خود را از هندبال نشان داد و همه از اتحاد هندبالیستها برای کسب سهمیه المپیک خبر دادند.
کمیته ملی المپیک هم با حمایت مالی از فدراسیون خواست تا برنامههای خود را برای موفقیت در کسب سهمیه المپیک عملی کند. فدراسیون هندبال در نخستین گام بهدنبال جذب یک مربی شاخص برای تیم ملی برآمد. در میان گزینههای مختلف، چه کسی بهتر از ماچک، مردی که با هندبالیستهای ایران در بازیهای آسیایی نایب قهرمان شده بود. همه ملی پوشان از رفتن او گلایه داشتند و کارشناسان هم در بارهاش اتفاق نظر داشتند.
در گام نخست بسیاری اقدام فدراسیون را برای عقد قرارداد همکاری با ماچک تحسین کردند. اما ناگهان در ناباوری افکار عمومینامهای منتسب به اعضای تیم ملی هندبال منتشر شد. نامهای خطاب به وزیر که لحن انتقادآمیزی نسبت به وضع فدراسیون هندبال داشت. اما هیچ درخواست مشخصی را بیان نمیکرد. در ادامه هم برخی ملیپوشان هندبال نظیر بیجاری و استکی در حمایت از رافائل، مربی خود در باشگاه ثامنالحجج اعلام کردند با حضور ماچک بهعنوان سرمربی تیم ملی هندبال ایران موافق نیستند. آنها حتی با مصاحبههای رسمی تهدید کردند در صورتی که ماچک سرمربی هندبال ایران شود، از تیم ملی کنارهگیری میکنند.
با این حال، جلال کوزهگری، رئیس فدراسیون هندبال تصمیم خود را قطعی کرد و هدایت تیم ملی هندبال را به ماچک سپرد. حالا فدراسیون هندبال ایران با حمایت و موافقت کمیته ملی المپیک قرارداد یکسالهای با ماچک بسته است. از سوی دیگر، برخی ملیپوشان تهدید کردهاند برای تیم ملی ایران بازی نمیکنند. هندبال ایران در سال 93 رویدادهای مهمی را پیش رو دارد. بازیهای آسیایی و مسابقات جهانی مهمترین مسابقات پیش روی تیم ملی است. باید دید در این شرایط سرانجام تیم ملی چه خواهد شد. آیا ماچک میتواند بار دیگر با هندبال ایران موفق شود یا اینکه ویروس بداخلاقیها باز هم ورزش ایران را تهدید میکند؟
رضا پورعالی / گروه ورزش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد