در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
آیا براستی مردم کرهشمالی گویی در یک قفس آهنین زندگی میکنند یا اینها فقط شایعاتی است که رسانههای غربی به راه انداخته اند ؟ آیا مردم کرهشمالی مانند گروهی سرباز صبحها با یک شیپور از خواب بیدار میشوند و تا شب مجبورند بدون هیچ ترحمی کار کنند؟ در این کشور از اینترنت و تلفن همراه و ... خبری نیست و هنوز مردم در دوران پارینه سنگی زندگی میکنند یا اینکه مردم کرهشمالی نیز مانند بسیاری از شهرهای دیگر در آپارتمانهای امروزی زندگی میکنند و با مترو به سرکار خود میروند و از تلفن و تلویزیون نیز بهره میبرند؟ براستی واقعیت زندگی در این کشور چگونه است و از چه راهی میتوان به این واقعیت پی برد؟
سیاه و سفید
رسانههای غربی میگویند در کرهشمالی ساعت بیدار شدن مردم با شیپوری تعیین میشود که در سراسر شهرها و از طریق بلندگو پخش میشود. ساعت خوابیدن آنها هم از سوی سیستم خاموش کردن چراغ تعیین میشود. سیستم پخش پارچه و لباس هم از سوی دولت کنترل میشود و بیشتر اوقات مردم در خیابانها دیده میشوند که لباسهای یک شکل و شیبه هم به تن دارند. این مساله در مدارس هم بهصورت جدی دنبال میشود و خلاصه هر بخشی از زندگی مردم در کرهشمالی از طریق قوانین خاصی کنترل میشود. البته مردم هم این وضع را پذیرفتهاند.
بردن دوربین به کرهشمالی ممنوع است. برای رفتن از روستایی به روستایی دیگر یا شهری به شهر دیگر باید از حکومت اجازه گرفت. در کرهشمالی کسی حق انتخاب همسر و ازدواج را ندارد، مگر با موافقت وزارت اطلاعات و امنیت آن کشور و بعد از انجام تحقیقات لازم در این زمینه. مردم کرهشمالی همیشه فقیر و قحطی زده هستند و سالانه چندین هزار نفر از آنها بهدلیل گرسنگی میمیرند. سفر مردم کرهشمالی به خارج از کشور مطلقا ممنوع است و هر کس مایل به دیدن خارج باشد بهعنوان یک ضد انقلاب و عامل دشمن دستگیر و حتی به دار مجازات آویخته میشود.
تلفن زدن به خارج از کشور هم میتواند به تیرباران شخص تلفنکننده منجر شود. به ازای هر گردشگری که وارد کره میشود یک نفر برای مراقبت شبانهروزی او گمارده میشود که حتما یکی از ماموران سازمان اطلاعات است. در کرهشمالی حتی خواب دیدن مردم هم کنترل میشود و دانش آموزان موظف هستند آخرین خوابهای سیاسی خود و والدینشان را به نماینده وزارت اطلاعات و امنیت در کلاسشان! گزارش کنند. انتشار هر نوع خبرناخوشایند سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... که مربوط به کرهشمالی باشد ممنوع است. هر گونه انتقاد از نظام کمونیستی و مقامات آن نیز جرم تلقی میشود. 12 روزنامه در این کشور منتشر میشوند اما خبرنگار ندارند! این روزنامهها موظف هستند هر روز خبرهایی را که از وزارت اطلاعات و امنیت دریافت میکنند عینا منتشر کننند. پخش و نمایش هر نوع فیلم و حتی کارتون خارجی در تلویزیون کرهشمالی مطلقا ممنوع است. پدیدهای به نام اینترنت در کرهشمالی وجود ندارد و به جای آن از اینترانت استفاده میشود. داشتن رادیوهایی که قادر به دریافت امواج خارجی باشد یا گیرندههای تلویزیونهای ماهوارهای و دستگاه دورنگار جرم به حساب میآید و....
از سوی دیگر خبرها و گزارشهایی از کرهشمالی به جهان ارسال میشود که این کشور را به صورت سرزمینی بهشتگونه توصیف میکند. کشوری که در آن هیچ کمبود و مشکلی وجود ندارد و مردم کاملا احساس خوشبختی میکنند. آنان از اینکه در یک کشور کمونیستی و زیر سایه رهبری فلان شخص هستند به خود میبالند و به همه دنیا فخر میفروشند. اینها خبرها و گزارشهایی است که از کانالهای رسمی یا نمایندگیهای کرهشمالی درخارج منتشر میشود. در این تصویر کشور کرهشمالی یکی از قدرتهای بزرگ جهانی است که هر روز برای دشمنانش خط و نشان میکشد و آنها را به حملات هستهای و غیرهستهای تهدید میکند. درهمین تصویر است که میبینیم مردم تصوری رویاگونه و افسانهای از رهبران خود دارند و آنها را تا حد خدا ستایش میکنند و معتقدند که به محض مرگ آنها ستارهای فرو میافتد یا توفانی جهان را در برمیگیرد.
تصویری متفاوت
به دور از این دو تصویر سیاه و سفید، اما یک بار بنجامین جاکابک، عکاس کانادایی با سفر به کرهشمالی و اقامت کوتاهی که در این کشور داشت توانست جهان را غافلگیر کرده و به تامل درباره زندگی مردم این کشور وادارد. او در طول سفر خود مجموعهای با 247 عکس تهیه کرد که از کشاورزی تا عبورو مرور در خیابان و کلاس و درس و دانشگاه در کره را نشان میدهد. عکسهای وی مناظر و تصاویر متفاوتی را از زندگی مردم در کرهشمالی نشان میدهد. در این تصاویر مردمانی به تصویر کشیده شده اند که مثل همه جای دیگر به سینما یا پارک بازی میروند و از سالنهای مترو، بولینگ و ورزشگاههای امروزی برخوردار است. تصاویری که از سوی برخی خبرنگاران خارجی نیز منتشر شده کم و بیش همینها را تائید میکند. برای مثال تصاویری که خبرنگار سی.ان.ان تهیه کرد یا تصاویر دیگری که از سوی یک خبرنگار آلمانی منتشر شد و بیشتر به برگزاری مراسم خاص یا جشنها در این کشور اختصاص داشت، همین واقعیت را نشان میداد. اینگونه مراسم کرهشمالی شهرتی جهانی دارد و معمولادر آنها دختران و پسران جوان کرهای با لباسهای همسان و رنگارنگ با نظم و انضباط بی مانندی دست به انجام حرکات نمایشی میزنند. ممکن است هدف از اینگونه اعمال اجرای یکسری نمایش تبلیغاتی باشد اما مگر چنین مراسمی که در دیگر نقاط جهان برگزار میشود، هدف تبلیغاتی ندارد؟
در کرهشمالی تحصیل و مسکن برای عموم مردم رایگان است و همه حق دارند از آن برخوردار شوند. همچنین همه کارمندان یا کارگران از حقوقی مساوی برخوردار هستند. کرهشمالی در زمینه نظامی پیشرفتهای زیادی داشته که در بخش دیگر این پرونده به آنها پرداخته شده است. در زمینه ورزشی نیز برخی موفقیتها از جمله در کشتی و وزنهبرداری و گاه فوتبال داشته است. حکومت کرهشمالی در این زمینه بلند پروازیهای فراوانی دارد. چندی پیش در خبرها آمده بود که یک مرکز اسکی بزرگ به نام ماسیک در ونسان افتتاح شده است که یکی از مهمترین و مجللترین پیستهای اسکی در جهان بهشمار میرود. سال 1391 نیز اعلام شد در این کشور یک مجموعه تفریحی جدید متشکل از پارک سلامت، پیست یخی و زمین اسکیت افتتاح شده که در نوع خود بینظیر است. این مجموعه با مساحت (زیربنای) 18هزار و 379 متر مربع، میتواند روزانه میزبان7200 بازدیدکننده باشد.
منابع بینالمللی
با این همه برخی آمارهای بینالمللی وجود دارد که قابل تامل است. برای مثال اینکه متوسط نرخ رشد جمعیت کرهشمالی 0.42 درصد است و بالغ بر 63 درصد جمعیت این کشور در نقاط شهری زندگی میکنند. یا اینکه امید به زندگی در میان مردان کرهشمالی 61.23 و در بین زنان 66.53 سال است. نرخ باروری زنان این کشور نیز 1.96 است. همین آمارها میگویند در سالهای اخیر به لحاظ توسعه امکانات درمانی و بهداشتی وضع بهداشت مردم کرهشمالی در حد قابل قبولی ارتقا یافته و بسیاری از بیماریهای واگیر در این کشور تحت کنترل درآمده است. همچنین از شیوع بیماری ایدز در این کشور تاکنون خبری منتشر نشده است.
یا آمارهای دیگری که از همین منابع منتشر میشود و برای مثال میگوید گرچه کرهشمالی از طبیعت سرسبزی برخوردار است، اما زمینهای کشاورزی چندانی ندارد یا از آنها بخوبی استفاده نمیشود. یونیسف سال ۲۰۱۱ اعلام کرد یک چهارم جمعیت کرهشمالی، به عبارتی شش میلیون نفر سطح درآمدشان حتی به اندازه خوردن غذا نیز نیست. حدود یک میلیون از این تعداد کودکان زیر پنج سال هستند و این کشور بهدلیل تحریم سیاسی و اقتصادی و تغییرات آب و هوا، برای اجتناب از قحط سالی، غذا را جیرهبندی کرده است. به گفته این منبع البته استاندارد زندگی در پیونگ یانگ با دیگر شهرهای این کشور متفاوت است. پیونگ یانگ منطقه مرفهنشینی است و مردمان زیادی در آن ثروتمند هستند. با این حال گفته میشود بیشتر مردم کرهشمالی با فقر و قحطی دست و پنجه
نرم میکنند.
گزارشهای اقتصادی نیز حکایت از آن دارد که صنایع کرهشمالی عبارت است از ماشینسازی، نیروگاههای برق، محصولات شیمیایی، معادن، متالورژی، نساجی، تولید غذا و گردشگری. بیشتر صادرات این کشور روی استخراج معادن، محصولات متالورژی، تولیداتی از جمله تسلیحات، منسوجات، کشاورزی و محصولات شیلات است و مهمترین وارداتش نیز نفت، زغال سنگ،
زغال کک، ماشینآلات و تجهیزات آن، منسوجات و غلات است. بزرگترین بخش معاملات این کشور با چین و روسیه صورت میگیرد.
کرهشمالی بیشترین منابع خود را در بخش تسلیحات بخصوص توسعه سلاحهای هستهای سرمایهگذاری کرده است و همین موضوع موجب شده برخی ناظران دلیل اصلی محرومیتهای این کشور را توجه زیاد به مسائل دفاعی و امنیتی بدانند. اینها در مجموع تصاویری درهم ریخته از کرهشمالی است که باید مانند یک پازل آنها را کنار هم چید تا به حقیقت آن پی برد.
پیونگ یانگ به روایت همسر یک ایرانی
یوروم بیک من (یوروم قطبی) همسر افشین قطبی سرمربی سابق تیم ملی فوتبال کشورمان در گفتوگویی پیرامون مشاهداتش از کرهشمالی گفته است:
من سال 2007 برای انجام تحقیقاتی همراه سفیر هلند در سئول که همزمان هم سفیر هلند در پیونگ یانگ نیز بود، راهی کرهشمالی شدم. ما دو نفر ابتدا از سئول به پکن رفتیم و از آنجا با قطار راهی پیونگ یانگ شدیم که 24 ساعت طول کشید تا به مرکز کرهشمالی رسیدیم. دو نفر از وزارت خارجه کرهشمالی سراغ ما آمدند که در تمام پنج روز با ما بودند. هر خارجی که به کره میآید یکی از این مراقبها با او هست. تمام برنامههای ما را این دو نفر تنظیم میکردند.
در آنجا عکاسی کردم. از برخی مناطق با اجازه دولت میشود عکس انداخت. مراقبان به ما میگفتند از کجاها میتوان عکاسی کرد. البته در مواردی نیز بهصورت مخفیانه و در مسیرسوار بر قطار شدن عکاسی کردم. پوشش مردم این کشور همچون دهههای 1960 و 1970 است. وقتی کسی از کرهجنوبی به این کشور میآید مدرن بودن جنوبیها واقعا در مقایسه با شمالیها برجسته میشود. در کرهشمالی شبها برای صرفهجویی در انرژی، برقها را خاموش میکنند. در هتل محل اقامت ما دو اتاق برای ما در نظر گرفته بودند که بینشان یک اتاق کوچک بود و در داخل آن افرادی برای شنود مکالمات ما حاضر بودند. همچنین اتاقها پر از آینه بود و پشت آنها میکروفن و دوربین فیلمبرداری کار گذاشته بودند.
نگاه شمالیها به من بهعنوان یک جنوبی به مثابه یک جاسوس بود، بویژه آنکه به خاطر اینکه از طرف پدر نسب من به کرهشمالیها میرسید تا حدودی شبیه آنها بودم. صبحها بین ساعت 6 تا 7 از بلندگوها بویژه در مرکز این کشور شعارهای انقلابی پخش میشود اما در حواشی شهر صدایش ضعیفتر است. بهدلیل ایدئولوژی حاکم بر این کشور، تساوی بیشتری میان زنان و مردان کرهشمالی نسبت به کرهجنوبی وجود دارد. در کرهجنوبی مردان مسلط بر زنان هستند.
سال 2009 که حدود یک روز و نیم در این کشور بودم ظاهرا مردم کشور رفاه بیشتری داشتند. در دست برخی از مردم تلفن همراه دیدم. همچنین تعداد خودروها ظاهرا بیشتر از سال 2007 شده بود. همچنین در یک شبی که در این کشور بودم روشنایی بیشتری مشاهده کردم و برخلاف سال 2007 دیگر شهر تاریک نبود.
علیرضا ثمودی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد