جام جم سرا: با توجه به نقشههای زمینشناسی، بیشتر مناطق کشور زلزلهخیز است اما هنوز درون شهرها و مناطق همجوار، انبارها و کارخانههای تولید یا تجمع مواد شیمیایی بسیاری موجود است که بویژه در تهران میزان تلفات و خسارات ناشی از آتش را افزایش میدهد. به انبارها و کارخانهها و انشعابات انتقال گاز باید خطوط و جایگاههای حامل مواد نفتی و ذخیرهسازی و عرضه بنزین را نیز افزود و دردسرها را با تخریب انشعابهای انتقال آب لولهکشی و خطوط برق نیز (بویژه در نواحی گسل) جمع زد و از خود پرسید اگر در ساختمانهای مسکونی زیادی به هر سبب (اعم از قدمت، بافت و...) طرحهای مقامسازی اجرا نشده، اگر روی گسلها به جای فضای سبز ساختمانسازی شده (حتی ساختمانهای دولتی و بیمارستانی) براستی چه تدابیری برای تجهیز و ایمنی اماکن خطرناکتری چون جایگاههای ذخیره بنزین، مواد شیمیایی، انبارها و کارخانههای درونشهری و حومه در نقاط کشور، بویژه پایتخت اندیشیده و کاربردی شده است؟
آتشسوزیهای ناشی از زلزله احتمالی طبیعی است، چنان که با وجود همه آمارها، آمادگیها، تمرینها و مانورهای انجام و بیان شده از سوی مدیران و دستاندرکاران، در زلزله ورزقان یکی از خبرها نیز که میان آمار تخریب زلزله و تعداد تلفات و خسارات گم شد، خبر بروز آتشسوزی ناشی از ترکیدگی لوله گاز در «کاسین» از توابع این شهرستان بود.
تهران و کرج جمعیتی میلیونی دارد؛ هر دو در مجاورت گسلهایی فعال و دارای پتانسیل لرزهخیزی قرار گرفته و زلزلههایی به یاد ماندنی را در تاریخ گذشته تجربه کردهاند؛ هر دو ـ بویژه تهران به عنوان پایتخت ـ از مهمترین شهرهای کشور و بهنوعی دربرگیرنده مراکز مهم تصمیمگیری سیاسی، اقتصادی، صنعتی و... به شمار میرود؛ تمرکز جمعیتی و شبکههای سازهای حیاتی و کارخانهای در این دو شهر و حد فاصل آن بسیار مملو و انباشته است؛ سطح زیرین برخی مناطق پر از کانالها و قناتهاست (چنان که در برخی جاها با کندن چاهی چند متری میتوان به آب رسید) و در صورت وقوع زلزلهای شدید، معلوم نیست از صدها جایگاه عرضه سوخت و پمپ بنزین در این دو استان چه تعداد از آنها در نتیجه فرونشست زمین به بمب بنزین تبدیل خواهد شد؛ در برخی نواحی بخصوص در تهران، بویژه در مناطق مرکزی و جنوبی خاک مقاومت لازم و مناسبی ندارد و از قضا شبکه پیرتر توزیع گاز در خاک سست همین نواحی لم داده و کمر خم کرده است؛ نزدیک به یک میلیون علمک گاز و استفاده 15 میلیون مشترک گاز طبیعی در هر دو استان البرز و تهران طول شبکه توزیع گاز را به بیش از 20 هزار کیلومتر رسانده است؛ نشت انواع مواد شیمیایی انبار شده در جایجای این دو استان بشدت خطرساز است و... با این حال سالهاست که در پی هر زلزله شدیدی بحثهایی در این باره بیشتر میشود، توصیهها و لزوم اقدام عملی مناسب منتشر میشود، اندرزهای ایمنسازی، افزایش مقاومت سازهها، حتی مباحثی چون لزوم انتقال پایتخت یا سرریز کردن جمعیت به شهرهای دیگر مطرح میشود و از عموم گرفته تا متخصصان متفقالقول تاکید میکنند که در صورت وقوع زمینلرزهای شدید در این پهنه پرگسل و پرازدحام، کل کشور دامنگیر اثرات مخرب آن خواهد شد، اما هنوز هیچ اطمینان امیدبخشی در این زمینه به چشم نمیآید و گویا به رغم همه این بررسیها و طرحها و توصیهها، آب و گاز و سوخت و مواد شیمیایی هنوز از همان جوی و خاک و لوله و پمپ و قناتی میگذرد که سالهاست از آن میگذشته است!
در صورت وقوع زلزلهای شدید، معلوم نیست از صدها جایگاه عرضه سوخت و «پمپ بنزین» در این دو استان چه تعداد از آنها در نتیجه فرونشست زمین به «بمب بنزین» تبدیل خواهد شد |
تصور کنید زلزلهای در تهران رخ داده: تاسیسات و ساختمانهای شیک و چند طبقه روی گسلها، خطوط انتقال برق، آب و گاز، به سبب گسل یا تحت فشار و جابهجایی طی چند ثانیه آسیب دیده، ساختمانهای دولتی و مراکز درمانی تخریب شده است، گروههای امداد خود یا خانوادهشان در زلزله صدمه دیدهاند و زیر آوار ماندهاند، اقداماتی چون تجهیز سوله و برنامههای مقابله با بحران (باز هم بهفرض!) از حد آمار فرا نرفته یا در خوشبینانهترین حالت هنگام بروز فاجعه معلوم میشود که ناکافی بوده است، رسانهها آموزش مردم را جدی نگرفتهاند جز در مواقع بروز زلزلهای (همانند رودبار یا ورزقان) چند خطی بیشتر در باب آمادگی ننوشته، نگفته، یا نمایش ندادهاند و بیشتر مشغول انتقال اخبار بودهاند. خود مردم به دلایل متعدد اقتصادی و فرهنگی توصیهها و آموزشها را فراموش کردهاند و... اکنون زلزله رخ نموده و تمام شهر با آثار ویرانیهای گسترده ناشی از فقط چند ثانیه وقوع زلزله، گرفتار انفجارهای متعدد و آتشسوزیهای گسترده شده است! فقط تصور کنید! تصوری در مخیله خود برای پی بردن به حدودی از عمق فاجعه؛ آنگاه بگویید چه تعداد از آنها که با ترس و سختی، از زلزله جان سالم به در بردهاند با پیکری شعلهور، میان دستهای مرگ خواهند خفت؟
سهراب سوخته، به کار مهیج کردن اشعار و داستانها و فیلمها میآید؛ عاقلانه است اگر نوشدارو را قبل از مرگ به وی برسانیم.
برخی گسلهای اطراف تهران
متخصصان گسلهای اطراف تهران را به سه گروه تقسیم کردهاند: گسلههای اصلی و پرلرزه که درازایی بیش از ده کیلومتر دارند. گسلههای متوسط که بین دو تا ده کیلومتر طول دارند و گسلههای فرعی کوچکتر از دو کیلومتر. طول زیاد و سن جوان گسلهای اصلی آنها را در شمار مناطق خطرناک با احتمال وقوع زلزله قرار داده است.
نام و مشخصه گسلهای اصلی تهران چنین است:
مشا: به نام موشا ـ فشم نیز معروف است. گسلهای فشاری، طولانی و پرلرزه در راستای البرز است که حدود 400 کیلومتر طول دارد. زمین لرزههای متعددی حاصل جنبش و جابهجایی این گسله بوده است که برخی از آنها عبارت است از: سال 1075 دماوند با بزرگای 5/6، مهر 1309 آبادیهای آه ـ مبارکآباد با بزرگای 2/5، و آذر 1334 مشا با بزرگای 4 که دستاندرکاران خطر آن را همچنان پابرجا میدانند.
محمودیه: از نوع فشاری است، به طول 11 کیلومتر در شمال شرقی ونک تا بزرگراه چمران و حوالی هتل استقلال. همچنین مناطق الهیه، قیطریه و فرمانیه را در نزدیک خود دارد. فرونشست مناطق اوین، تجریش و نیاوران به سبب حرکت آن پدید آمده و اطراف آن را چند گسله دیگر چون شیان و کوثر فراگرفته است.
نیاوران: از آن با عنوان راندگی یاد میشود. حدود 13 کیلومتر طول دارد و در موازات سعادتآباد ـ فرحزاد تا نیاوران و شمال اقدسیه کشیده شده.
جنوب ری: در حوالی قلعه نو واقع در 14 کیلومتری تهران است که حدود 18 کیلومتر طول دارد و به سمت جنوب غرب تهران ادامه یافته است.
شمال ری: از دو گسله تشکیل شده و حوالی بزرگراه بهشت زهراست با 16 کیلومتر درازا.
کهریزک: در ده کیلومتری جنوب شهرری است و بیش از 40 کیلومتر طول دارد. زمین لرزه سال 1383 ری احتمالا به سبب جنبش آن یا گسلهای شمال و جنوب ری رخداده است.
تلو پایین: در حوالی یک کیلومتری روستای تلو پایین است با درازای 13 کیلومتری و راستای شمال شرقیـ جنوب غربی.
شیان و کوثر: در شمال تهران پارس و شیان با سه کیلومتر طول و راستایی شرقی ـ غربی گسل شیان قرار دارد و در حوالی کاریز کوثر، گسل کمانیشکل کوثر به طول 13 کیلومتر.
گرمسار: در جنوب شرقی تهران است که حدود 70 کیلومتر طول و راستایی شرقی ـ غربی دارد و به گسله پیشوا در حوالی ورامین منتهی میشود. زمین لرزه بیست و یکم اردیبهشت 1324 گرمسار در این محور رخ داد.
شمال تهران: برخی زمینشناسان، این راندگی را گسله مرز البرز هم نامیدهاند؛ برخی هم آن را شاخهای از مشا دانستهاند. بیش از 75 کیلومتر طول دارد و در کوهپایه شمال تهران از شرق دره لشگرک تا شمال بزرگراه تهران ـ کرج کشیده شده. جوان و پرلرزه است و بعضی از زمینلرزههای پیشین را حاصل تکاپو و راندگی آن دانستهاند. به عنوان مثال: در فوریه 958 زلزلهای با بزرگای 7/7 روی داد که در گستره ری ـ طالقان رودخانهها از لغزش سنگ پر شد و زمین در شمال تهران شکاف برداشت. زمینلرزههای ماه می1177 میلادی شهرری ـ قزوین با بزرگای 2/7، لرزه یازدهم مهر 1349 در رودبار قصران با بزرگای 1/4 و مانند آن نیز از آن جملهاند.
گسلهای قصر فیروزه، نارمک، شاهآباد، عباسآباد، ایوبی، داوودیه، باغ فیض و پارک جنگلی شهرداد نیز از جمله گسلهای متوسط گرداگرد تهران است.
از میان برخی گسلهای فرعی که طول کمتری از همه گسلهای موجود دارد نیز میتوان به گسلههای جنوب سوهانک، جنوب تلویزیون، حدیقه، تخت طاووس، سعادتآباد، حلبیآباد، شمال مرکز ژئوفیزیک، دانشگاه ملی، برزیل، سرخهحصار، گرمدره، ملاصدرا، رآکتور اتمی، ونک پارک، مترو (میرداماد تا آپادانا)، گردنه قوچک، شهرک غرب، کاظمآباد و... مانند آن اشاره کرد.
سهراب سوخته، به کار مهیج کردن اشعار و داستانها و فیلمها میآید؛ عاقلانه است اگر نوشدارو را قبل از مرگ به وی برسانیم |
گسلهای تهران و گرداگرد آن به این تعداد ختم نمیشود و نباید فعالیت برخی از آنها را نادیده گرفت. مثلا گسله سد لار که در امتداد رودخانه لار و به موازات گسله مشا کشیده شده؛ یا گسل رباط کریم که درازای آن از 60 تا یکصد کیلومتر تخمین زده شده و گرچه ظاهرا از گرمسار آغاز شده، به سهراه افسریه در تهران منتهی میشود. همین طور است گسل فیروزکوه که حدود 35 کیلومتر طول دارد و در یک کیلومتری جنوب شهر فیروزکوه زلزلههایی چون سیام دی 1368 را به نام خود ثبت کرده است. |جام جم سرا|فرشید حسامی|
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: