در ژانر محبوب کمدی در سینما و تلویزیون دو عنصر بسیار حیاتی وجود دارد که وجود هر نوع نقص و ضعف در این دو عنصر میتواند به منزله تیر خلاصی بر پیکره اثر مورد نظر باشد. اولی فیلمنامه یا متن مناسب و هوشمندانه است و عنصر حیاتی دوم، انتخاب بازیگر مناسب.
این دو عامل به عنوان شریانهای اصلی هر اثر کمدی میتوانند کار مربوط را به عرش ببرند یا به فرش بکوبند. همانقدر که وجود یک سناریوی دقیق و خوش پرداخت در موفقیت یک کار طنز ضرورت دارد، وجود بازیگری که بتواند متن مورد نظر را به شکلی درست و بجا اجرا کند هم لازم است. تفکیک میزان اهمیت این دو عامل کار دشواری است. متن و اجرا بشدت به یکدیگر وابستهاند و سخت میتوان گفت کدام یک از آنها بر دیگری ارجحیت دارد، اما با نگاهی به آثار فراوان ساخته شده در این ژانر میتوان کفه بازیگر را اندکی سنگینتر دانست.
زیاد پیش آمده یک متن خوب و درست، قربانی اجرای ضعیف یک بازیگر کارنابلد شده و در عین حال مثالهای فراوانی هم وجود دارد که نشان میدهد یک بازیگر خبره کمدی توانسته با تکیه بر بداهه و اجرای صحیح، اثری که سناریوی معیوبی داشته را یک تنه نجات دهد. اکبر عبدی، رضا شفیعیجم و صدالبته رضا عطاران از دسته بازیگرانی هستند که به دلیل درک بالایشان از عنصر طنز و با تکیه بر تواناییهای ذاتیشان در افزودن نمک به کاراکترهای مختلف، حتی در آثار ضعیف و کممایه هم خودی نشان دادهاند و به قولی بار فیلم را یک تنه بر دوش کشیدهاند.
زن و سینمای کمدی
قبل از وقوع انقلاب اسلامی، فیلم کمدی روزگار چندان خوشی را سپری نمیکرد. البته کمیت آثار تولید شده کمدی بسیار بالا بود، ولی انگشتشمار بودند کارگردانانی که میتوانستند از آن ابتذال موجود دوری کنند و بدون استفاده از فاکتورهای رایج آن زمان (مثل شوخیهای سخیف جنسی) اثر آبرومند و قابل دفاعی بسازند. به همین علت بود که جز یکی دو بازیگر مرد، کمتر کسی در آن ایام توانست خود را به عنوان بازیگر جدی نقشهای کمدی مطرح کند و کمدین بودن در شکل غالبش عبارت بود از وجود شخصیتهایی دست و پا چلفتی که در فیلمهای مختلف (اعم از ملودرام و جنایی و کمدی) به عنوان وردست شخصیت اصلی و قهرمان فیلم صرفا مشغول نمکپرانی بودند. در مورد بازیگران زن اوضاع وخیمتر بود. به علت جو حاکم بر فیلمها و وجود مضامین عموما مبتذل، کمتر بازیگر خوب زنی حاضر بود در نقشهای کمدی ظاهر شود.
بعد از انقلاب اسلامی اما شرایط تغییر کرد. به خاطر جو انقلابی و تغییرات گسترده ارزشهای موجود در جامعه و به تبع آن سینما، شرایط برای تولید آثار جدی و خوب بهتر شد. حتی در زمینه فیلمهای کمدی. با از میان برداشته شدن تعداد زیادی از المانهای ثابت طنز آثار پیش از انقلاب و بظاهر محدود شدن مضامین طنز، سینمای کمدی نهتنها آسیب جدی ندید، بلکه به مرور پیشرفت کرد. تن دادن به فرمولهای رایج و کلیشهای جای خودش را به خلاقیت داد و نویسندهها برای خلق موقعیتهای کمیک جدید دست به کار شدند. به این ترتیب بازیگری کمدی هم بسامانتر از قبل شد و با افزایش تعداد فیلمهای کمدی، کمکم پای بازیگران زن هم به شکل ثابتی به این نوع آثار باز شد، البته به مرور. ابتدا به دلیل مشخص نبودن چارچوبهای درست و تعدد خطوط قرمز در آن فضای انقلابی، فضا برای عرضاندام بازیگران زن کمدی خیلی باز نبود و تا مدتها هیچ بازیگر خانمی به عنوان کمدین مطرح نشد. این رویه در سینما و تلویزیون تا اواسط دهه 70 ادامه داشت. با ظهور نسل جدید کارگردانها و نویسندههای طنز در تلویزیون در این دهه، زنان هم به طور جدی وارد عرصه بازیگری کمدی شدند و همپای آقایان به هنرنمایی در این گونه محبوب سینمایی پرداختند.
راه برای بانوان هموار میشود
تلویزیون را میتوان پیشگام هموار کردن راه برای حضور جدی بانوان کمدین دانست. با ساخت سریال فوق محبوب و پر حاشیه «ساعت خوش» سال 1373، خانمها هم وارد گود شدند و برای اولین بار بعد از انقلاب در اثری حضور پیدا کردند که صددرصد کمدی بود. آن هم اثری پیشرو با متنهای عجیب که فرسخها با جنس کمدی پذیرفته شده در تلویزیون و سینمای آن سالها فاصله داشت. مهران مدیری و گروه با استعدادش از این منظر کمک شایانی به پرورش بازیگران زن کمدی کردند. هرچند حضور کمرنگ بازیگران زنی مانند فاطمه هاشمی و مرحوم پوپک گلدره در کنار حضور پرتعداد آقایان در این مجموعه خیلی به چشم نمیآمد، اما همین حضور کمرنگ هم راهگشا بود و تابوی خودساخته حضور نداشتن کمدین زن را تا حدی شکست. مهران مدیری بعد از ساعت خوش هم به استعدادیابی در این حیطه ادامه داد و در نیمه دوم همین دهه به پرچمدار کشف و معرفی کمدینهای خانم تبدیل شد. شیوه کار او در نیمه دوم این دهه مبتنی بر انتخاب یک خانم به عنوان زوج بازیگر بود و همین رویه باعث شد انتخاب هوشمندانه لاله صبوری از سوی مدیری در مجموعه «جنگ 77» به عنوان برگ برنده آن اثر تلقی شود و زوج مدیری ـ صبوری به یکی از موفقترین زوجهای تاریخ نه چندان طولانی کارهای کمدی تبدیل شود. در واقع کیفیت و کمیت حضور صبوری در نقش پرطرفدار مریم در این مجموعه به گونهای بود که میخ حضور خانمهای کمدین را بر پیکره سینما و تلویزیون کوبید و نویسندگان، تهیهکنندگان و کارگردانان این نوع آثار را بخوبی مجاب کرد که زنان هم کمدینهای قابلی هستند. مدیری دو سال بعد با ساخت سریال محبوب «نود شب» این موفقیت چشمگیر را با معرفی ساناز سماواتی ادامه داد و به این ترتیب، حضور یک زن به عنوان زوج هنری به تثبیت جایگاه و موفقیت خود مدیری هم کمک شایانی کرد. فلامک جنیدی، رابعه اسکویی، طیبه ابراهیم و فریبا حیدری از دیگر کشفهای مدیری در این حیطه بود.
تثبیت یک حضور موفق
راه به طور کامل باز شد. مهران مدیری تقریبا سالی یک مجموعه طنز روانه آنتن تلویزیون میکرد و بر تعداد زنانی که نقشهای کمدی را ایفا میکردند، افزوده میشد. هر چند سینما هنوز از این قافله عقب بود و علاقهمندان به سینما در این دوره کسی را به عنوان کمدین زن نمیشناختند. حضور خانمها در آثار کمدی در سینما منحصر بود به ایفای نقشهای طنز توسط بازیگران زنی که کمدین نبودند و صرفا به خاطر تجربهگرایی و انتخاب کارگردان در این حیطه حاضر شده بودند. در تلویزیون، اما اوضاع متفاوت بود. با رواج ساخت آثار طنز 90 شبی و روتین در دهه 80 تعداد بازیگران زن کمدی هم بیشتر شد و افرادی مثل مهران غفوریان، مهدی مظلومی و رضا عطاران هم به جرگه استعدادیابهای این جریان وارد شدند. نقش عطاران در این بین مانند نقش رفیقش مهران مدیری پررنگتر از بقیه بود و این کارگردان طناز با اتکا به هوش بالای خود در زمینه طنز، چند بازیگر زن کمدی خوب به گونه کمدی معرفی کرد که هر کدام از آنها بعدها به ستارگان زن سینمای کمدی تبدیل شدند. بهنوش بختیاری، شهربانو موسوی، مریم امیرجلالی و سوسن پرور ازجمله مهمترین استعدادهایی بودند که در کارهای رضا عطاران چهره شدند و هماکنون برای ساخت هر اثر طنزی، در زمره اولین انتخابهای کارگردان قرار میگیرند. هوشمندی عطاران در این زمینه به گونهای بود که مرجانه گلچین را که قبلا در ملودرامهای خانوادگی میدرخشید هم به عنوان یک ستاره عرصه کمدی مطرح کرد و باعث شد این بازیگر توانا تولد حرفهای دیگری داشته باشد. کارخانه استعدادیابی مدیری در این دهه هم همچنان فعال عمل میکرد و سحر ولدبیگی، شقایق دهقان و بهاره رهنما از دیگر بازیگرانی بودند که توسط مدیری در این حیطه تثبیت شدند. این بازیگران به مرور از تلویزیون راهی سینما شدند تا دست سینماگران هم برای انتخاب در این زمینه بسیار بازتر از قبل باشد. در گذشته دور اگر تصویر علیرضا خمسه و اکبر عبدی به عنوان کمدینهای خبره بر سر در سینماها نقش میبست، در این دوره بهاره رهنما و شقایق دهقان و مرجانه گلچین نیز پا به پای آقایان کمدین روی جلد دیویدیها و بر سر در سینماها حضور دارند و میتوانند با تکیه بر هنرشان باعث جذب مخاطب شوند.
چشماندازی رو به آینده
این حضور در حال حاضر تثبیت شده است. اگر روزگاری کارگردانی سودای ساختن فیلمی کمدی در سر داشت، برای پیدا کردن یک بازیگر زن مناسب بشدت به مشکل میخورد. از طرفی محدودیتهای فرمی ـ محتوایی آن دوران هم خیلی به بازیگران زن کمدی مجال حضور و درخشش نمیداد. امروزه اما دست سازندگان در انتخاب گزینههای متعدد باز است. چرا که راه بخوبی هموار شده و هر سه ضلع اصلی تولید یک اثر(نویسنده، بازیگر و کارگردان) به این مهم واقفند که محدودیتهای حضور یک بازیگر زن در نقش کمدی چیست و از همین رو بهتر از گذشته قادرند فضا را برای حضور زنان در آثار اینچنینی فراهم کنند. خط قرمزها کمتر از قبل شده است. مشکلی هم اگر باشد مربوط به جنسیت نیست، بلکه برمیگردد به افت کلی آثار تولید شده کمدی. به دلیل استقبال شدید مخاطبان از آثار طنز در سالهای اخیر، تولید این آثار هم بشدت زیاد شده و به تبع آن کیفیت تا حد وحشتناکی افت کرده است. ابتذال مجدد به گونه محبوب کمدی برگشته و کمر به نابودی آن بسته است. طبعا جنس ابتذال موجود در سینمای کمدی فعلی با ابتذال موجود در سینمای قبل از انقلاب تفاوت دارد، اما نفس ابتذال هست و روز به روز بیشتر میشود. این ابتذال زن و مرد هم نمیشناسد و قادر است کلیت یک اثر را به ورطه نابودی بکشاند. حالا که حضور بانوان مجرب کمدین در سینما و تلویزیون تثبیت شده است باید امید به کیفیت متنها بست. اگر فیلمنامههای خوب و متنوعی نوشته نشود، همیشه مریم امیرجلالی را در نقش خانمهای تند مزاج و عصبی خواهیم دید و بهنوش بختیاری را در آثاری که کوچکترین تفاوتی با یکدیگر ندارند. اگر تولیدکنندگان آثار طنز به فکر کشف استعدادهای جدید یا قابلیتهای جدید در بازیگران شناخته شده نباشند، آفت کلیشه شدن کمدینهای زن در نقشهای تکراری میتواند بشدت این حضور موفق را تهدید کند. بیاعتمادی تماشاگر نسبت به آثار کمدی، خطری بسیار جدی است؛ خطری که میتواند این ژانر احیا شده را دوباره به کمایی عمیق فرو ببرد.
مهران باقی / جامجم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد