ساز ناکوک کتابخانه‌های مدارس

از این حسن تا آن حسن، صد گز رسن حکایت فاصله کتابخانه‌های مدارس کشور با استانداردهای بین‌المللی است. کتابخانه در بیشتر مدارس ایران، اتاقی است کوچک که به کار کلاس‌های درس نمی‌آید، اما قفسه‌هایی آهنی دورتا دورش کشیده شده تا چند جلد کتابی را که در مدرسه یافت می‌شود، در معرض دید دانش‌آموزان بگذارد.
کد خبر: ۶۳۲۰۲۳
ساز ناکوک کتابخانه‌های مدارس

بیشتر دانش‌آموزان از کتابخانه مدرسه خاطره روشنی ندارند؛ یعنی یا در طول سال تحصیلی به علت نبود فرصت، موفق به استفاده از کتابخانه نشده‌اند یا اگر چنین فرصتی دست داده، کتابخانه آنقدر پر و پیمان نبوده که کتابی متناسب با ذائقه آنها در اختیارشان بگذارد.

پس در این حوزه دو مشکل اصلی وجود دارد؛ یکی کم‌بها بودن کتابخوانی در مدارس و نبود هیچ مجالی برای مطالعه غیردرسی و دیگری مجهز نبودن کتابخانه‌هایی که اسمشان کتابخانه است، اما رسمشان، انبار کوچکی از کتاب.

مشکلی به وسعت ایران

نمی‌شود دست روی چند نقطه گذاشت و گفت مشکل کتابخانه فقط در مدارس این مناطق است، چون این مشکل را می‌شود در همه مدارس اعم از دخترانه و پسرانه، ابتدایی و متوسطه، بزرگ و کوچک و شهری و روستایی آن هم در پهنه‌ای به وسعت سرزمینمان دید.

حتی برخی مدارس تازه‌ساز هم از نبود کتابخانه‌ای مجهز رنج می‌برند و آنها که ساختمان مدرسه را طراحی می‌کردند به کتابخانه به عنوان بخشی غیرضروری نگاه کرده‌اند. همین است که بیشتر مدارس کشور از فضایی که بشود به آن عنوان کتابخانه داد، محرومند و اگر اتاقی به نام کتابخانه در مدارس وجود دارد، فقط برای خالی نبودن عریضه است.

این موضوع را پژوهش‌های میدانی که تاکنون در استان‌های مختلف کشور انجام شده نیز نشان می‌دهد. پژوهشی که محققان آن در سال 86 به دنبال بررسی وضع کتابخانه‌های مدارس متوسطه استان کرمانشاه بودند، نشان داد 20 درصد این مدارس کتابخانه ندارند و 91 درصد از این کتابخانه‌ها هیچ بودجه‌ای برایشان در نظر گرفته نشده است. این پژوهشگران از چرخ لنگان و فرتوت کتابخانه‌ها در دبیرستان‌های این استان حکایت کردند که البته محققان دیگر در سال 85 در شهر تهران به آن اشاره داشتند.

این محققان که وضع کتابخانه‌های مراکز پیش دانشگاهی دولتی شهر تهران را بررسی می‌کردند پس از آن‌که فهرستی از مشکلات را استخراج کردند به این جمع‌بندی رسیدند که میزان بهره‌گیری از خدمات کتابخانه‌ای برای هر دانش‌آموز 3 دقیقه در هفته است.

دنیای جذاب استانداردها

قاعده‌ای کلی می‌گوید مقایسه دو چیز در شرایط نابرابر کار درستی نیست؛ یعنی چون بین این دو، وجوه اشتراک کمی وجود دارد و هر کدام شرایط مخصوص به خود را دارد، اگر با هم مقایسه شود نتیجه معقولی عاید مقایسه‌کننده نمی‌شود. شاید درباره مقایسه کتابخانه‌های مدارس ایران با مدارس کشورهای پیشرفته جهان نیز همین قاعده صدق کند، به طوری که مثلا مدارس کشور حتی با کشورهای پیشرفته آسیایی قابل مقایسه نیست.

با این حال سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) با در نظر گرفتن همه این تفاوت‌ها، استانداردهایی را برای کتابخانه‌های آموزشگاهی تعریف کرده که به عنوان شاخص بین‌المللی همه کشورها می‌توانند وضعیت خود را با آن بسنجند.

طبق تعریف یونسکو، کتابخانه مدرسه به ازای یک تا 250 دانش‌آموز (عضو کتابخانه) باید 125 مترمربع مساحت داشته باشد و به ازای 251 تا 500 دانش آموز، کتابخانه‌ای به وسعت 250 مترمربع که این مساحت در مدارس دارای 500 عضو به بالا تا 350 متر افزایش می‌یابد.

در فضاهایی با این وسعت جای جم خوردن، چیدن قفسه کتاب، جانمایی میز مطالعه و بقیه تجهیزات وجود دارد، اما در کتابخانه‌های کشورمان طبق پژوهش شهر زابل صد درصد کتابخانه‌های مورد مطالعه کمتر از 30 مترمربع وسعت دارد و بدیهی است هیچ‌کدام از این شرایط محقق نمی‌شود.

صرف‌نظر از وسعت، یونسکو برای تعداد کتابی که به ازای هر دانش‌آموز در کتابخانه مدرسه باید وجود داشته باشد، استانداردی تعریف کرده که طبق آن کوچک‌ترین مدرسه باید دست‌کم 2500 نسخه کتاب در اختیار داشته باشد، آن هم کتاب‌هایی روزآمد، متناسب با سن، خواسته‌ها و توانمندی‌ دانش‌آموزان. این در حالی است که پژوهش‌های انجام شده و گفته‌های برخی مدیران، معلمان و دانش‌آموزان در گفت‌وگو با جام‌جم نشان می‌دهد نه تنها کتاب‌های موجود در کتابخانه‌های مدارس از نظر تعداد با استانداردهای یونسکو فاصله دارد، بلکه بیشتر این کتاب ها، قدیمی و حتی از رده خارج است، ضمن این که پژوهشی درشهر اراک نشان داد که بیشتر مدارس از نظر در اختیار داشتن کتاب‌های کمک آموزشی نیز در مضیقه جدی قرار دارند.

کمبود کتابدار، مشکلی دیگر

اگر قرار باشد ده رشته دانشگاهی کمتر شناخته شده در کشور را نام ببریم، حتما یکی از قرعه‌ها به نام رشته کتابداری می‌افتد. هنوز گروه وسیعی از مردم نمی‌دانند یک کتابدار چه کاری انجام می‌دهد و برای همین است که خیلی‌ها بود و نبود چنین نیرویی را در کتابخانه غیرضروری می‌دانند. این وضع به مدارس کشور نیز سرایت کرده، به طوری که کمتر مدرسه‌ای را می‌توان سراغ گرفت که کتابخانه‌اش را نیروهای متخصص اداره کنند. در دنیای پیشرفته امروز ـ که به نظام آموزشی بویژه به گسترش فرهنگ کتابخوانی از مدارس بها می‌دهند ـ کتابدار را نیرویی متخصص می‌دانند که کتابخانه مدرسه را به آزمایشگاه یادگیری تبدیل می‌کند و این فضا را به کانونی برای پرورش قوای ذهنی، برانگیختن حس کنجکاوی، تقویت آموزش و پژوهش، توسعه دید علمی و اجتماعی و بهبود دهنده مسیر مطالعاتی دانش‌آموزان مبدل می‌سازد.

طبق این استاندارد، به ازای یک تا 250 دانش‌آموز باید یک کتابدار، دو کمک کتابدار و یک کادر فنی وجود داشته باشد و به ازای 250 تا 500 دانش‌آموز، دو کتابدار، دو کمک کتابدار و دو کادر فنی که این تعداد برای مدارس با بیش از 500 دانش‌آموز به دو تا چهار کتابدار و سه تا چهار کمک کتابدار و کادر فنی می‌رسد.

این در حالی است که در این بخش فاصله ما با استانداردهای جهانی چشمگیر است، به گونه‌ای که در مدارس سراسر کشور، کارشناس کتابداری بندرت وجود دارد و در بهترین حالت، کتابخانه از سوی کارشناس یا کاردان علوم تربیتی اداره می‌شود. (نتایج پژوهشی که سال 85 وضع کتابخانه‌های مراکز پیش دانشگاهی دولتی شهر تهران را بررسی کرد، نشان می‌دهد به ازای هر 2930 دانش آموز یک کتابدار وجود دارد.) این در شرایطی است که در برخی مدارس، معاون، مستخدم یا حتی یکی از دانش‌آموزان اداره کتابخانه را بر عهده دارند.

زنگ کتابخوانی به ثمر می‌رسد؟

تعریفی پذیرفته شده در جهان وجود دارد که طبق آن به فردی کتابخوان گفته می‌شود که دست‌کم در طول یک سال 20 عنوان کتاب مطالعه کند. طبق این تعریف خیلی از ما از جرگه کتابخوان‌ها خارج می‌شویم و البته برخی از ما از این حد استاندارد نیز بالاتر می‌رویم.

ما ایرانی‌ها در مجموع مردمی کم‌مطالعه هستیم که بخشی از این موضوع به فرهنگ شفاهی ما مربوط می‌شود که دوست داریم حتی محتویات یک کتاب را از زبان دیگری بشنویم، نه این که خودمان آن را بخوانیم. اما بخش دیگر این مساله به سیستم آموزشی ما برمی‌گردد چون یک کودک هفت ساله که وارد چرخه آموزش رسمی می‌شود تا زمانی که فارغ‌التحصیل شود، هیچ‌گاه فضایی در اختیار نداشته که کتابخوانی را در خود پرورش دهد. کتابخوانی در فرهنگ ما یک ارزش نیست و این طرز نگاه در نظام آموزشی ما نیز وجود دارد که وضع نامطلوب کتابخانه‌های مدارس کشور و این که این فضا‌ها تقریبا هیچ بودجه مدونی برای خودسازی در اختیار ندارد، تائیدکننده موضوع است.

در این اوضاع اما مهر امسال تاکید رئیس‌جمهور بر ایجاد زنگ کتابخوانی در مدارس و نیز زنگ گفت‌وگو، روزنه امیدی را برای تغییر در این وضع گشود؛ هرچند حالا این سوال مطرح است که ایجاد زنگ کتابخوانی آن هم در مدارسی که کتابخانه ندارند یا اگر دارند، چیزی جز فضایی ابتدایی و ناکارآمد نیست، چه زمانی محقق می‌شود؟

مریم خباز ‌/‌ گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها