کودکان خیابانی و کار مساله امروز و دیروز جوامع نیست. این معضل که بیشتر در کشورهای عقبمانده یا در حال توسعه فراوانی بیشتری دارد، مانند یک زخم چرکی چهره شهرها را زشت میکند و نشان میدهد که یک یا چند پای مدیریت جامعه میلنگد که دولتمردان نتوانستهاند کودکان را که بهگفته همه، آیندهسازان جامعه هستند از آسیب دور نگه دارند و آنها در دام شیادان و تبهکارانی افتادهاند که از کودکان برای پر کردن جیب خود استفاده میکنند.
تاکنون در نشریات مکتوب، سایتها، فضای مجازی و برنامههای ترکیبی و گفتوگومحور رادیو و تلویزیون به موضوع کودکان کار و خیابانی پرداخته شده است، اما با نگاهی به سریالهای نمایشی تلویزیون که بیشترین مخاطب و تاثیرگذاری را بین مردم دارد، متوجه میشویم که این معضل بزرگ به این آثار هم راه یافته و گویا مدیران تلویزیون تصمیم گرفتهاند با این آثار زنگ خطری که جامعه را بشدت آسیب میزند به صدا درآورند؛ سریالهایی مانند «همه بچههای ما» و «آوای باران» که با محوریت کودکان خیابانی ساخته شده است. پخش سریال همه بچههای ما چند وقت پیش تمام شد و نمایش سریال آوای باران یکی، دو هفتهای است شروع شده است؛ سریالی که درام و قصهای جذاب و پرکشش دارد و قرار است بتدریج چهره آدمهایی را که پشت باندهای کودکان خیابانی هستند، افشا کند. برخی منتقدان از شباهتهای این سریال با رمان الیور توئیست سخن میگویند. البته نباید این شباهت را ضعف سریال قلمداد کرد زیرا رمان الیور توئیست نوشته چارلز دیکنز یکی از بهترین آثاری است که درباره کودکان یتیم و باندهای تکدیگری نوشته شده و تاکنون کارگردانان مختلف از روی این رمان فیلم و سریال ساختهاند.
آنچه درباره سریال «آوای باران» اهمیت دارد این است که این سریال از چند وجه به کودکان خیابانی نگاه میکند. اول خانواده است؛ وقتی ارکان خانواده محکم نباشد، وقتی پدر که نانآور خانه است در کارش حد و مرز حلال و حرام را رعایت نکند، فرزند او آسیب میبیند. وقتی اعضای خانواده و افراد فامیل اشخاص قابل اعتمادی نیستند، شرایط فرار بچهها از خانه مهیا میشود. زیور(الهام چرخنده) با بدطینتی، کژخلقی، حسادت و زیادهخواهی باعث میشود باران در خانه احساس امنیت نکند از آنجا بگریزد و به دام باندهای تکدیگری و دزدی بیفتد.
در سریال آوای باران، خانه و خانواده به عنوان اولین جایی که میتواند سرپناه امن برای کودکان باشد یا نباشد، معرفی میشود و در ادامه سریال، تبهکاران و سوءاستفادهکنندگان از کودکان نیز معرفی خواهند شد.
سریالی مانند آوای باران با چینش شخصیتهای باورپذیر و متنوع، بیننده را پای اثر مینشاند بعد از این است که بیننده باید در کنار سرگرم شدن و دیدن داستانی جذاب، اما نهچندان خوشایند، گیرندههای خود را نیز هوشیار نگه دارد تا متوجه شود که باید چگونه از فرزند یا فرزندان خود مراقبت کند تا آنها مجبور به گریز از خانه نشوند. از طرفی دولتمردان هم باید چنین سریالی را به تماشا بنشینند تا ریشههای چنین آسیبی را بشناسند و متوجه شوند که برای مبارزه با پدیدهای که روزبهروز فراگیرتر میشود، ابتدا باید خانوادهها را آگاه کنند و بعد به جای مبارزه سطحی با این معضل به شکل هوشمندانه به دل باندهایی که از کودکان سوءاستفاده میکنند، نفوذ کنند و آنها را از بین ببرند.
سریالهایی مانند همه بچههای ما و آوای باران نشان میدهد که برخورد ضربتی و مقطعی با چنین پدیدهای مانند مُسکن عمل میکند. برای چند روزی سرکردگان و رئیس باندهای هدایت کودکان خیابانی به مخفیگاههای خود میروند و زمانی که به اصطلاح آبها از آسیاب افتاد، بار دیگر چهره زشت خود را به رخ شهرها میکشند.
کودکان کار و خیابانی معضلی است که به درمان جدی و با برنامه درازمدت نیاز دارد، شاید بد نباشد حالا که برنامه مناظره به مشکلات فراگیر جامعه میپردازد، در یک یا چند برنامه مشکل کودکان خیابانی را نیز با حضور مسئولان بررسی و کالبدشکافی کند. حتی در برنامههایی مانند زندهباد زندگی، امروز هنوز تموم نشده، شوک، و تهران 20 نیز تلویزیون میتواند به این مشکل بپردازد. برنامههای تلویزیون تاکنون ثابت کرده است وقتی معضل و آسیبی را زیر ذرهبین خود میگذارند، مردم و مسئولان روی موضوع حساس میشوند و پیدا کردن راهحل برای آن راحتتر و بهتر میشود.
تلویزیون حتی میتواند در برنامههای مذهبی خود مانند این شبها، بچههای مسجد و برنامههایی که از شبکه قرآن و معارف سیما پخش میشود، این موضوع را مورد توجه قرار داده و همه اقشار مردم را روی این قضیه حساس کند. در واقع رسانه ملی میتواند با برنامههای خود، حل مشکل بچههای خیابانی را به عزمی ملی تبدیل کند.
طاهره آشیانی / دبیرگروه رادیو و تلویزیون
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد