دیگران قرار است ما ایرانی ها را چگونه بشناسند ؟ با تاریخ کهن مان که برای مطالعه درباره اش باید به کتابخانه ها مراجعه کرد؟ با پژوهش های علمی مان که در مجلات تخصصی در سراسر جهان منتشر می شود؟ با هشت سال دفاع مقدس مان که در طول آن هزاران هزار نفر از جوان های مان شهید شدند تا یک وجب از خاک کشورمان به نام کشوری دیگر سند نخورد؟ با جاذبه های گردشگری مان که می گویند چهار فصل سال را در خود خلاصه کرده است ؟
هر گروه از این ویژگیها فقط به گوش طیف خاصی از مردم جهان آشناست، نه عموم آنها. برای مثال کسانی ایران را با تاریخ 2500 ساله اش می شناسند که اهل مطالعه در حوزه تاریخ باشند؛ پژوهشهای علمی مان برای دانشمندان جهان شناخته شده است نه مردم عادی؛ ایمان مان به داشتن انرژی هسته ای و ماجرای جنگ تحمیلی مان هم فقط برای گروهی از مردم جهان شناخته شده است البته بگذریم از این که چنین اطلاعاتی درباره مان هم تا حد زیادی تحریف شده در اختیار مردم کشورهای دیگر قرار گرفته است؛ جاذبه های گردشگری مان را هم معمولا اهل سفر یا فعالان صنعت گردشگری در جهان میشناسند اما روش های دیگری هم برای شناختن ایرانی ها وجود دارد که طیف وسیع تری از مردم جهان به آنها دسترسی دارند.
یکی از این روش ها برای شناساندن کشورمان ، شیوه حضورش در مسابقات ورزشی بین المللی است برای مثال گرچه تاریخ، گردشگری یا سیاست شاید مطلوب شمار اندکی از آدم ها باشد، فوتبال، عزیز همه دنیاست و احترام و محبوبیت اسطوره هایش ورای مرزهای جغرافیایی است.
تقریباً همه کشورها از این ورزش و اخبار حواشی اش به عنوان وسیلهای برای ساختن تصویری مطلوب از خود در جهان استفاده میکنند کار ما ایرانی ها اما ظاهراً بر عکس است و حالا هم مردم ایران و هم تمامی ورزش دوستان در سراسر جهان میدانند که شماری از ایرانی ها همزمان با پایان قرعه کشی جام جهانی و همگروهی کشورمان با آرژانتین، به صفحه منتسب به لیونل مسی حمله کرده اند و برایش دشنام نوشتهاند سخنان ناجور نثارش کردهاند.
غربی ها از آب گل آلود نهنگ گرفتند
فکر میکنید غربیها چشم شان را به روی این ماجرا بستند؟ آن هم در شرایطی که پس از به سرانجام رسیدن نسبی پرونده هسته ای ایران در مذاکرات 5+1 و اعتماد جهان به صلح طلب بودن کشورمان، خیلی از دشمنان ایران خشمگین و ناراضی هستند و پی فرصتی برای اثبات جنگ طلبی ایرانی ها میگردند.
به همین علت رسانههای غربی کج رفتاری برخی ایرانی ها را در فیس بوک بزرگ نمایی کردند تا آنجا که رفتار خشن 100 هزار کاربر فیس بوکی را به رفتار 72 میلیون نفر ایرانی در کشورمان تعمیم دادند. آنها حتی در تیترهایی که درباره این ماجرا منتشر کردند بر ملیت ایرانی پیام گذارها در فیس بوک تأکید کردند تا به جهان بفهمانند این کاربران جزوی از همان ملتی هستند که از تاریخ پربار، سرآمدی در ادب، دینداری و فرهنگ غنی دم می زنند، حال آنکه نظر این کاربران، دیدگاه همه ایرانیها نبود و هیچاه نخواهد بود.
یکی از این روزنامهها ، اشپیگل آلمان است که ظاهراً تا زمان مخابره خبرش فقط از 30 هزار پیام غیرمؤدبانه مردم در صفحه مسی خبر داشت و به همین علت رقم واقعی توهین کنندگان را که حالا ما و شما از آن با خبریم، اعلام نکرد. ترجمه بد و بیراه های گفته شده به مسی به آلمانی سخت بود اما بالاخره آلمان ها به مردم کشورشان فهماندند که نام اسطوره آرژانتینی در زبان پارسی، شبیه نام فلز مس است و ایرانی ها کُری خوانده اند که اگر او طلا هم باشد حرفی برای گفتن ندارد.
آنها البته فحش هایی را که این کاربران به بستگان مسی داده بودند یا لودگی های بی نمک شان را در باره همسر پیدا کردن برایش، پول قرض گرفتن از او برای خرید ماشین یا تعارف کردن آدامس و باشگاه های دست چندم ورزشی ایران را به او ، ترجمه نکردند.
این نشریه حتی درباره هاشم بیک زاده مدافع ایرانی هم - که پیام گذارها مسی را از او ترسانده بودند- توضیح داد و نوشت که ظاهراً بیگ زاده یک شخصیت ویژه در فوتبال ایران است که قرار شده مسی را مهار کند. بدتر این که هموطنان مان فوتبالیستی را به باد دشنام گرفتند که رفتار شایسته او در جهان ورزش زبانزد است و حتی کسانی که فوتبالش را ندیده اند او را با فروتنی و ادبش میشناسند!
از بی ادبی ما هم محبوبیت کسب کرد
پس از این ماجرا گروهی از ایرانی ها هم به صفحه فیس بوک منتسب به مسی رفتند و از او پوزش خواستند و حتی محمد رضا ملامحمد، رئیس کمیته فرهنگی فدراسیون فوتبال نیز از بی ادبی شماری از هموطنانمان ابراز تأسف کرد و به ایرانی ها هشدار داد که با توجه به گروه بندی انجام شده، همه رفتارهای کشورمان مورد رصد قرار میگیرد و ما باید ارزشهای خود را در قالب احترام به بازیکنان خود و حریف نمایان کنیم.
نکته ظریف این است که واکنش رسانه های خارجی به عذرخواهی های ایرانی ها به اندازه واکنششان به ماجرای توهین اینترنتی به مسی نبود و بنابر این بی احترامی کاربران به مسی، بیشتر به گوش مردم جهان رسید تا ابراز تأسف های بعدی مردم کشورمان.
بی احترامی جزء ناچیزی از مردم کشورمان که به حساب همه مان نوشته شد، اگر چه برای خودمان فقط بدنامی به دنبال داشت اما برای مسی محبوبیت جهانی بیشتر به ارمغان آورد. او در واکنش به این توهین ها تندی نکرد، ادبش را به طرفدارانش در سراسر جهان نشان داد و فقط در پیامی کوتاه در صفحه اش نوشت « ایرانی های عزیز، نیازی به عذرخواهی نیست. میدانم ایران، فرهنگ غنی دارد و می دانم تهدید کننده هایم، ایرانی های واقعی نیستند. من هم اکنون به شدت مشغول تمرین هستم تا در بازی با ایران، مدافعانش را اذیت کنم.»
آنها سابقه دارند !
حمله به صفحه فیس بوک مسی نخستین حمله کاربران ایرانی به صفحه فیس بوک فردی بنام نیست. ما این اطلاعات را از صفحه ای در فیس بوک برداشت کردیم که برای حمایت از توهین کنندگان به مسی راه اندازی شده است و در آن گروهی با افتخار از دشنام دادن به اسطوره فوتبال جهان ابراز خرسندی کردهاند.
بر اساس گفته های گردانندگان این صفحه، گروهی از کاربران ایرانی پیش تر به صفحه فیس بوک داور بلاروسی مسابقه کشتی سعید عبدولی در المپیک، صفحه فدراسیون جهانی کشتی، صفحه کمیته بین المللی المپیک ، صفحه ستاره تیم ملی والیبال ایتالیا و حتی صفحه فرناندا لیما مجری مراسم قرعه کشی جام جهانی فوتبال حمله کردهاند .
این کاربران همچنین زمانی پیام هایی بی ادبانه در صفحه ناسا به یادگار گذاشتند چون گلایه داشتند که چرا جهان آنگونه که پیشگویی های کهن گفتهاند در سال 2013 تمام نشده است.
این آدم ها سالمند؟
چرا گروهی از کاربران ایرانی به خودشان اجازه دادند با پیام هایی توهین آمیز، آبروی چند هزار ساله کشورمان را ببرند؟ دکتر سیدهادی معتمدی، روانپزشک و پژوهشگر در حوزه آسیب های اجتماعی در گفتگو با جام جم آنلاین میگوید بیشتر این کاربران از سطح سلامت روانی پایین برخوردارند. علاوه بر این بسیاری از کاربران به شدت وابسته به اینترنت که با تصور ناشناس بودن به رفتارهای مخرب دست میزنند، از تعامل اجتماعی در دنیای واقعی ناتوان هستند و میل به تخریبگری شان را از این راه ارضا میکنند.
او توضیح می دهد که چنین افرادی سطح اعتماد به نفس پایینی دارند؛ نه به خودشان احترام میگذارند و نه به خانوادههای شان؛ معمولا زندگی های خانوادگی نابه سامان دارند؛ مرتکب رفتارهای ضداجتماعی فراوانی میشوند که معمولا ریشه اش در اختلال شخصیت شان است و به علت گرایش به همین رفتارهای ضد اجتماعی، امکان دارد به سمت انواعی از آسیب های اجتماعی همچون اعتیاد کشیده شوند.
این پژوهشگر اجتماعی به نکته قابل تأمل دیگری هم اشاره میکند: گروهی از این جوان ها، بیماری روانی خاصی ندارند بلکه از کودکی بد تربیت شدهاند و به همین علت فحاشی، جزئی عادی از مکالمات روزمره شان است. چنین رفتاری وقتی تقویت می شود که آنها در جمعی شبیه به خودشان قرار بگیرند.
سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران هم با تایید گفته های دکتر معتمدی تاکید می کند که وقتی یک مجرم بالقوه در جمعی متخلف قرار میگیرد، قبح عمل زشت برایش از بین می رود و به مجرم بالفعل تبدیل می شود. در ماجرای دشنام دادن به مسی هم گروهی به اصطلاح « جوگیر» شده اند و در تبعیت از دیگران، بیادبی کردهاند اما گروهی از این کاربران نیز دچار عقدههای حقارت یا خود بزرگ بینی هستند که برای آرام کردن این احساسات منفی، به قهرمانی که او را مظهر قدرت یا توانایی میدانند، در فضای مجازی حمله کردهاند.
او احتمال می دهد بخشی از این حمله ها در فضای مجازی ، جهت یافته و با هدف تخریب چهره ایران در جهان بوده است. موسوی چلک نگران است که مبادا کشورمان در مسابقات از آرژانتین شکست بخورد و آنوقت به علت جنگ روانی که این گروه راه انداختهاند ، ایرانی ها شکست را، تلختر و سنگین تر تجربه کنند.
هم موسوی چلک،هم معتمدی و هم بسیاری از ایرانی ها که در قالب پیام های ارسالی به جام جم آنلاین درباره اتفاقات اخیر ابراز تأسف کردهاند، اعتقاد دارند که فدراسیون فوتبال ایران باید هرچه سریع تر به نمایندگی از مردم کشورمان از مسی عذر خواهی کند؛ عذرخواهی که از شأن ایرانی ها کم نمیکند بلکه بر آن می افزاید و به مردم جهان نشان می دهد اندک آدم هایی که به صفحه فیس بوک مسی حمله کرده اند نماینده همه مردم کشورمان نیستند.
مریم یوشی زاده - خبرنگار جام جم آنلاین
پانوشت : جام جم آنلاینی ها مشتاقند بدانند دیدگاه شما درباره اتفاقات اخیر چیست ؟ شما میتوانید نظرتان را زیر این گزارش یادداشت کنید.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
همیشه اشتباه را با عذرخواهی می توان جبران كرد پیشنهاد می كنم جهت نشان دادن عظمت و بزرگی مردم ایران یك سایت یا یك صفحه حمایت یاتبریك برای مسی باز كنیم و از تمام مردم ایران بخواهیم نسبت به این كار اظهار انزجار نمایند و با چندین برابر آن افراد بی ادب پاسخ دهند
به جوانان ما نیز ظرفیت بدهد كه انرژی جوانی را بتوانند كنترل كنند
به مسئولین ما ظرفیت بدهد كه بتوانند اینترنت پرسرعت و فیسبوك و شبكه های اجتماعی را تحمل كنند.
به خارجی ها ظرفیت بدهد كه بتوانند خوبی های ایرانی ها را هم ببینند نه فقط بدی ها را
به مسی ظرفیت بدهد كه در روز بازی، بیشتر از 8 گل به ایران نزند. عین میروسلاو كلوزه كه در جام جهانی عربستان را در هم كوبید!
خلاصه به همه ظرفیت بده
باید گفت متاسفانه دلیل این رفتار ها دقیقا عكس این صحبت ها هست ، كاربران ایرانی فرهنگ استفاده از فیسبوك رو نمیدونن ، این یه اصل هست ، وقتی كسی رو از داشتن چیزی منع كنی حتی اگه به ضررش باشه ، یه حالت پرخاش گرانه نسبت به دست آوردنش پیدا می كنه ، ما اومدیم فیسبوك فیلتر كردیم . فرصت فرهنگ درست استفاده كردن رو از مردم گرفتیم ، متاسفانه در این زمینه مردم رو دست پایین می گیریم ، یه نمونه دیگه ، الان تو اكثر سالن ها و ورزشگاه ها ، فحش دادن یه افتخار شده ، جو سالن ها بسیار نامناسب هست ، متاسفانه افراد بدون در نظر گرفتن اینكه كودك یا فرد مسن كنارشون نشسته شروع می كنن به دشنام دادن ، اگه از همون اول به مردم فرصت می دادیم ، اعتماد می كردیم و بانوان هم به سالن ها راه میدادیم مطمئنا اینقدر جو خراب نمیشد تا به اینجا برسه ، مردم ایران روی بانوان حساس هستند ، خیلی مراقبت می كنن در جلوی بانوان حرف ناسزا گفته نشه؛
خلاصه حرف های من این حركات به دلیل منع كردن های بی مورد هست
خیلی خیلی نارحت شدم از وقتی این خبر را شنیدم همش تو فكرمه .
اینجور آدما دوربرمان هستن شكر خدا تعدادشان محدوده / ولی از قدیم گفتن یه دیوانه یه سنگ میاندازه تو چاه صد تا دانا نمی تونن درش بیارن. این تعداد اندك هم آبروی ایران را بردن فكر ایران را نمی كنند متاسفم.
به قول دوستمان باید یه سایت راه اندازی شود و نظر مردم ایران در باره و این موضوع بزاریم و ابراز تاسف مردم و تبریك و حمایت خود مردم كه مردم دنیا بدانند اینها ایرانی اصیل نیستند
اتفاقا بر عكس
خیلی دیده می شود كسانی كه در ایران اهل فیسبوك هستند خودشان را بسیار با فرهنگ تر از بقیه می دانند و به بقیه نگاهی دیگر دارند. من درباره درست یا نادرست بودن این نگاه كاری ندارم.
اگر فیس بوك فیلتر نباشد كه قائدتا توده بی فرهنگ مردم وارد آن می شوند و فعلا بیشتر خواص با فرهنگ به فیس بوك می روند نه مردم عقب افتاده !!!!!!!!!
متاسفانه فضای اینترنتی كشور ما با همه مزیت هایی كه می تونه داشته باشه مانند حمام شده كه همه سر و صدایی توش شنیده می شه ولی كسی به حرف كسی گوش نمیده. نمی تونی تشخیص بدی صداها مال كیه؟ حالا متاسفانه فرهنگ استفاده از علوم نوین همچون اینترنت و فیس بوك و چت و موبایل سالها بعد از ورودشان به كشور ما میاند. این روزها كار بعضی ها شده كه با موبایلشون از كارهای خودشون و دیگران فیلم بگیرند و اونو بلوتوث كرده و آبرو و حیثیت دیگران رو به باد بزنند. پس نباید از روی دادن مواردی از این دست چندان تعجب كرد.