دوستی، مهربانی، محبت، خشم، کینه، نفرت، بخشش و وفاداری در این داستان به هم آغشته و در کنار یکدیگر قرار گرفته به گونهای که بیننده با تمام این احساسات در کنار هم ارتباط برقرار کرده و همزمان آنها را درک میکند. دنیای کودکی بخوبی در این سریال به تصویر کشیده شده و بیننده را در تمام لحظات با خود و قهرمانانش همراه میکند.
آنت و لوسین که در دهکده روسینیر در دامنههای کوه آلپ و در همسایگی هم زندگی میکنند، شخصیتهای اصلی این داستان هستند. مادر آنت در هشت سالگی او و درست پس از به دنیا آوردن دومین فرزند خود از دنیا میرود. آنت روی برادرش دنی بسیار حساس است، زیرا مادر قبل از فوت، کودک را به آنت سپرده بود.
خانم مورل در همسایگی آنها با دو فرزندش ماری و لوسین زندگی میکند. آنت و لوسین در یک کلاس درس میخوانند و باهم دوست هستند، اما با وجود صمیمیتی که بینشان برقرار است دائم باهم دعوا میکنند تا اینکه روز قبل از تولد دوازده سالگی آنت، دنی و لوسین با هم جر و بحث میکنند و دنی بهخاطر کلوس، برحسب تصادف از صخره به پایین پرت میشود و پایش آسیب میبیند. دنی مجبور میشود برای همیشه از چوب زیر بغل استفاده کند. از آن روز به بعد دیگر آنت نمیتواند بر خشم و کینهای که در قلبش نسبت به لوسین بهوجود آمده، غلبه کند و او را ببخشد؛ چون او را مقصر این سانحه میداند. رابطه دوستی آنها به کدورت میگراید و آنت دیگر با لوسین حرف نمیزند.
لوسین بارها سعی میکند به بهانههای مختلف از او عذرخواهی کند و دل او را به دست آورد، اما نفرتی که در قلب آنت به وجود آمده بسادگی محو نمیشود تا اینکه یک روز لوسین از پیرمردی که در کلبه جنگلی زندگی میکند و به لوسین کندهکاری روی چوب را میآموزد، میشنود پزشکی در شهر زندگی میکند که متخصص و ماهر است و میتواند پای دنی را عمل جراحی خوب کند.
لوسین تصمیم میگیرد برای جبران خطایش با وجود برف و بوران از گردنه عبور کند و از دکتر بخواهد برای معاینه دنی به روسینیر بیاید.
اوج داستان زمانی است که علاوه بر خوب شدن پای دنی، رابطه پدر و پسری این پزشک متبحر و پیرمرد ساکن در این کلبه مشخص میشود.
کارتون بچههای آلپ مجموعهای 48 قسمتی محصول استودیو نیپون ژاپن است که براساس کتابی با نام گنجینههای برف نوشته نویسنده انگلیسی پاتریشیا سنت جان ساخته شد و سال 1983 از شبکه فوجی به نمایش در آمد.
کتاب گنجینههای برف نخستین بار در سال 1950 به چاپ رسید و پس از آن بارها تجدید چاپ شد. استقبال از این داستان بهگونهای بود که نسخهای از آن به خط بریل برای استفاده نابینایان چاپ شد و هنوز هم چاپ آن ادامه دارد. این کتاب دومین داستان بلند سنت جان بود که اندکی پس از پایان جنگ جهانی دوم نوشته شد.
او خود درباره کتاب میگوید تحت تاثیر اتفاقات پس از جنگ این داستان را نوشته و تم اصلی آن بخشش است. داستان در سوئیس اتفاق میافتد، جایی که خود نویسنده کودکیاش را در آن سپری کرده است. عشق، نفرت، مرگ، معلولیت، مرگ، فداکاری، بخشش و آشتی و گذشت تم اصلی داستان است که برای کودکان و نوجوانان هشت ساله به بالا نوشته شده است.
این داستان سهبار مورد اقتباس قرار گرفت. سال 1980 فیلمی سینمایی به نوشته و کارگردانی مایک پیچارد در سوئیس ساخته شد و به نمایش درآمد.
در همان سالها نیز باربارا سالی یک نمایشنامه از این داستان را برای اجرا در تئاتر نوشت، اما نسخه انیمیشنی که در کشور ما هم به نمایش درآمد، معروفترین نسخه تصویری از این داستان است که با نام «داستان آلپ: آنت من» توسط ژاپنیها ساخته شد و در بسیاری از کشورهای جهان ازجمله آلمان، ایتالیا، لهستان، نروژ و فرانسه به روی آنتن رفت.
پاتریشیا سنت جان، نویسنده انگلیسی داستان متولد 1919 است که بیشتر عمرش را بهعنوان پرستار در مراکش مشغول به فعالیت بود. اگرچه او چندین داستان را نوشته و به چاپ رسانده، اما کتاب گنجینههای برف همچنان معروفترین نوشته این نویسنده انگلیسی است.
او علاوه بر نوشتن داستان چند کتاب بیوگرافی نیز در کارنامه فعالیت خود دارد. سنت جان در سال 1993 درگذشت.
لادن بهبودی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
محمود قماطی، نائبرئیس شورای سیاسی حزبالله در گفتوگوی اختصاصی با «جامجم»:
صریح و بیپرده با علیرضا خانی عضو سابق هیأت مدیره استقلال