روان‌شناسی: آشنایی با افراد «اسکیزوتایپی»

اختلال شخصیت اسکیزوتایپی (Schizotypal Personality Disorder) شامل غرابت طولانی مدت در تفکر، ادراک، ارتباطات و رفتار است ـ غرابتی آنقدر شدید که مورد توجه قرار گرفته، اما به‌اندازه‌ای جدی نیست که تشخیص اسکیزوفرنی را ایجاب کند. اگر می‌خواهید چنین افرادی را در برخوردهای ابتدایی بشناسید و در روابطتان با آنها با شناخت بهتر و بیشتری رفتار کنید، خواندن این نوشتار را از دست ندهید.
کد خبر: ۶۲۱۱۱۴

درواقع بسیاری از آشفتگی‌هایی که مشخصة اختلال شخصیت اسکیزوتایپی هستند، هرچند به صورت خفیف‌تر، اما مشابه‌‌ همان علایمی هستند که در میان افراد اسکیزوفرنیک مزمن دیده می‌شود. با این وجود، یکسان تلقی کردن کامل این اختلال با اسکیزوفرنی اشتباه خواهد بود؛ زیرا مادامی که آشفتگی‌های روان‌شناختی و پیش آگهی مورد توجه هستند تفاوت در شدت اختلال اهمیت زیادی دارد. جای تعجب ندارد که این افراد نیز اغلب در پرسشنامة سنجش گرایشات «اسکیزوتایپی» نمرات بالا‌تر از میانگین می‌گرفتند محققان مذکور این افراد را با عنوان «اسکیزوتایپ‌های شاد» توصیف کردند.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی حدود ۳ درصد از جمعیت عمومی را دربرمی‌گیرد و در این میان هم احتمال بروز معیارهای تشخیصی در مردان بیشتر است.

علائم:

 (۱) عقاید انتساب (بجز هذیان انتساب)،
 (۲) باورهای عجیب یا تفکر سحرآمیز که بر رفتار تأثیر گذاشته و با هنجارهای مربوط به خرده فرهنگ، سازگاری ندارد (به عنوان مثال، خرافه‌پرستی، اعتقاد به غیب بینی، تله‌پاتی و «حس ششم» در کودکان و نوجوانان، خیال پردازی‌های عجیب و غریب و یا اشغال ذهنی)؛
 (۳) تجربیات ادراکی نامعمول از جمله توهمات جسمی؛
 (۴) تفکر و گفتار عجیب (به عنوان مثال: اشارات مبهم، استعاری، پیچیده، و یا کلیشه‌ای):
 (۵) بدگمانی و تفکر پارانویید؛
 (۶) عواطف نامناسب و محدود:
 (۷) رفتار و یا ظاهر عجیب، نامتعارف و خاص؛
 (۸) فقدان دوست نزدیک و قابل اعتماد به جز وابستگان درجه اول
 (۹) اضطراب اجتماعی شدید که در حالت آشنایی هم برطرف نمی‌شود و بیشتر با ترس‌های پارانویید مرتبط است تا با قضاوت‌های منفی در مورد خود.
 (۱۰) میزان نابهنجاری‌های جسمی خفیف در دست و پا و سر و بی‌نظمی‌های انگشت‌نگاری در میان این افراد بیش از افراد طبیعی و مبتلایان به سایر اختلالات شخصیت است

علل:

تحت تأثیر عوامل ژنتیکی است. میزان وقوع این اختلال در میان وابستگان نَسَبی بیماران اسکیزوفرنیک بیش از میزان آن در میان وابستگان افراد مبتلا به سایر اختلالات روانی است.

عوارض:

داروهای ضدجنون در کوتاه‌مدت اثرات جانبی کمتری دارند ولی هنوز از پیامدهای استفاده‌ مداوم از این دارو‌ها در درازمدت آگاهی نداریم
مشخص شده است که هرچه موارد روان پریشی به مدت بیشتری درمان نشده باقی بمانند، ‌پیش آگهی در درازمدت بد‌تر خواهد شد. بنابراین، ‌ عدم توفیق در پیشگیری از وقوع اولین دوره روان پریشی در فردی که در برابر آن آسیب‌پذیر است، ممکن است عواقب وخیمی به دنبال داشته باشد.

روش درمان

درمان‌شناختی ـ رفتاری: نخستین گام عبارت است از تشخیص شناخت‌های تحریف شدۀ مراجع. هدف اصلی این است که به مراجعان آموزش داده شود که به صورت عینی محیط خود را مورد ارزیابی قرار دهند نه اینکه صرفاً بر واکنش‌های ذهنی خود، اتکا نمایند. تا افکار نامناسب را نادیده گرفته و به پیامدهای تداوم کارکرد در نظام‌های اعتقادی غیرواقع بینانه بیاندیشند.
شناخت درمانی بیشترین کاهش را در آنچه که به عنوان خصیصه‌های نابهنجار می‌شناسیم ایجاد کرده بود، به‌ویژه در رابطه با طبقات اسکیزوتایپی.
افزایش تناسب اجتماعی: آموزش مهارت‌های اجتماعی از طریق شکل‌دهی رفتار و گفتار مناسب و آموزش دادن به مراجع برای شناسایی پاسخ‌های نامتناسب خودش‌، به انجام می‌رسد. در همین حال، درمانگر به مراجع کمک می‌کند تا یک شبکة حمایتی و ایمن اجتماعی را به منظور بهبود تعاملات اجتماعی‌اش ایجاد نماید.
داروهای ضدجنون: هنگامی که داروهای ضدجنون برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی تجویز می‌گردد وضعیت آن‌ها غالباً بهتر می‌شود داروهای ضدجنون‌تر مانند
• کلوزاپین و اولانزاپین در کوتاه‌مدت اثرات جانبی کمتری داشته باشند، ‌ ولی ما هنوز از پیامدهای استفادة‌ مداوم از این دارو‌ها در درازمدت آگاهی نداریم.
• هالو پریدول به‌میزان قابل توجهی علایم اختلال وسواسی ـ جبری، افسردگی، ‌ اضطراب، خصومت، طرز فکر پارانویید و تکانشگری در میان بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را کاهش می‌دهد.
>> پزشکان بدون مرز

*شما چه نظری دارید؟ تجربه‌ها و نظراتتان را در این زمینه، با ما در میان بگذارید*
*با کلیک روی نماد RSS  و ذخیرۀ آن، جدیدترین مطالب ما را آسانتر دنبال کنید*

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها