شاید بتوان ​پژمان​ را انتقادی‌ترین و تند و تیزترین سریال طنز سال‌های اخیر تلویزیون لقب داد. ​پژمان​ به اصطلاح یکی به نعل می‌کوبد و یکی به میخ و با خلق شخصیت‌هایی که هر کدام ترکیبی از هوشمندی و دیوانگی هستند، دنیای جدید و فانتزی را به مردم معرفی می‌کند.
کد خبر: ۶۰۸۹۶۱
خنداندن به شیوه هوشمندانه/ پژمان زبان سرخ ندارد و اعتدال و میانه‌روی را رعایت می‌کند

در زمانه‌ای که هر حرف جدید، خلاقیت یا ابتکاری به آسانی به دست نمی‌آید، بیشتر آدم‌ها ترجیح می‌دهند از الگوهای پذیرفته شده استفاده کنند، قالب‌های تجربه شده را تکرار کنند و خودشان را به دردسر تجربه جدید نیندازند. نتیجه این تفکر در تلویزیون این شده که سریال‌های طنز شبانه با رویکردی شبیه به یکدیگر بوفور ساخته و پخش می‌شود؛ اما در این هیاهو، هر از چند گاهی صدایی منحصر به فرد شنیده می‌شود و نقطه عطفی را شکل می‌دهد.

چند سال پیش حضور مهران مدیری و بعد رضا عطاران در سریال‌های طنز چنین نقطه عطفی را رقم زد و بعد از آنها سروش صحت با «ساختمان پزشکان» ذائقه جدیدی را در مخاطب شکل داد.

ساختمان پزشکان​ زبان جدیدی در طنز بود که مخاطبانش را خیلی زود پیدا کرد و هنوز هم گاه و بی‌گاه از شبکه‌های مختلف پخش می‌شود و با وجود گذر زمان، تازگی‌اش را حفظ کرده است. این زبان تازه کشف شده، هم ظرفیت کافی برای تکرار شدن داشت و هم به اندازه کافی وسوسه‌برانگیز بود تا ادامه یابد؛ اما سروش صحت به جای تکرار، در سریال بعدی‌اش یعنی «پژمان» که اکنون از شبکه سه پخش می‌شود، زبان جدیدتری را معرفی کرد.

شاید بتوان ​پژمان​ را انتقادی‌ترین و تند و تیزترین سریال طنز سال‌های اخیر تلویزیون لقب داد. ​پژمان​ به اصطلاح یکی به نعل می‌کوبد و یکی به میخ و با خلق شخصیت‌هایی که هر کدام ترکیبی از هوشمندی و دیوانگی هستند، دنیای جدید و فانتزی را به مردم معرفی می‌کند. شخصیت‌های پژمان دغدغه‌هایشان نقطه مشترکی با دیگری ندارد؛ اما دیدگاه همه‌شان درست است، همه با هر نگاهی مورد بی‌انصافی قرار گرفته و در عین حال در حق یکدیگر هم بی‌انصاف هستند، در عین حال که به یک شخصیت حق کامل می‌دهند، از زاویه‌ای دیگر حق را از او می‌گیرند. مثلا پژمان (پژمان جمشیدی) که زندگی متمولانه و تجمل‌گرایانه آمیخته با شهرت و قدرت را حق خودش می‌داند به آدم‌های طبقه متوسط که خودش هم در اصل جزو آنهاست، طعنه می‌زند؛ اما در مقابل اطرافیان او هم که شرایط پژمان را از دور می‌بینند برای او دل می‌سوزانند. او به شهرت، محبوبیت و صاحب‌نفوذ بودن عادت دارد.

خواهر او، پریسا (بهاره رهنما)، می‌خواهد از پوسته یک زن خانه‌دار منفعل خارج شود و برای اجتماعش یک قدم مثبت و موثر بردارد اما ​ نقش خودش در خانواده‌اش را فراموش می‌کند. رفتارهای پریشان و غیرمسئولانه او در مقابل فرزندانش، او را به عنوان زنی که سنگ مشکلات اجتماع را بر سینه می‌زند، اما از وظایف مادرانه‌اش غافل است، محکوم می‌کند؛ اما در عین حال صدای اعتراض او را هم به گوش می‌رساند. طیف وسیعی از انتقادهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در دل دغدغه‌های این آدم‌ها مطرح می‌شود و حرف‌هایی که برای گفتن هر کدام از آنها ممکن است سریالی ساخته شود، براحتی از سوی آن‌ها گفته می‌شود. به‌جرات می‌توان گفت غیر از ​پژمان​ مجموعه‌ای نمی‌توان نام برد که در آن هم از آب گرفتگی مقبره کوروش شِکوه شود و هم از بی‌ثباتی در بازار ارز و ملک، هم از بی‌اطلاعی مردم از تاریخ و جغرافیای کشورشان و هم از نادیده گرفته شدن حقوق زنان و کودکان، هم مناسبات دنیای فوتبال و هم مشکلات به اصطلاح خاله‌زنکی مثل ماجراهای عروس و خواهرشوهر و... .

دلیل این که ​پژمان​ چنین آینه تمام‌نمایی را در مقابل مشکلات گسترده روز قرار می‌دهد، ولی مورد قهر و غضب قرار نمی‌گیرد، این است که زبان سرخ ندارد و اعتدال و میانه‌روی را رعایت می‌کند. ​پژمان​ انتقاد می‌کند، اما با زبانی لطیف و لحنی ظریف. جانبدارانه به طرز فکر حمله نکرده و از دیگری دفاع نمی‌کند، تمسخر نمی‌کند و سلیس و صریح حرفش را می‌زند نه با نیش و کنایه. با همین شیوه است که مثلا گاه و بیگاه می‌تواند بیانیه‌ای درباره بی‌توجهی به میراث فرهنگی مطرح کند، بدون این که دلخوری میراث فرهنگی یا معترضان به شیوه کار این سازمان را برانگیزد.

در بسیاری از سریال‌ها، به امید به وجود آمدن دیالوگ‌های خنده‌دار و موقعیت‌های بامزه، لحظه‌ها طولانی می‌شو​د و در نتیجه ضرباهنگی کسالت‌آور و آهسته در سراسر سریال جریان می‌یابد که با جنب و جوش و شیطنتی که از فضای طنز انتظار می‌رود در تضاد است.

این مشکلی است که گاهی در ​پژمان​ هم دیده می‌شود، اما برای شکستن دقایق ملال‌آور و خسته‌کننده، چاره‌اندیشی‌هایی شده که مفید است. مثلا حضور شخصیت‌های اصلی در مطب مشاور، موقعیتی ایجاد می‌کند تا بیننده هم با خصوصیات اخلاقی و درونیات آنها بیشتر آشنا شود و هم بتواند مسائل را چند دقیقه‌ای از دیدگاه او بررسی کند و هم فرصتی برای ایجاز به وجود بیاید. همین‌طور پرش‌هایی که گاهی در زمان و مکان ایجاد می‌شود، باعث می‌شود سریال سرخوشی و شادابی طنزآمیزش را حفظ کند، از تکرار بگریزد و ضرباهنگی تند به خود بگیرد.

موفقیت ​پژمان​ حاصل جمع تجربیات گروهی کاربلد است و نمی‌شود گفت سروش صحت با سختگیری و حسن سلیقه‌ای که به خرج می‌دهد، مسئول خوش درخشیدن​ پژمان​ است یا برادران قاسمخانی با فیلمنامه‌هایی همیشه جدید و مطبوع یا بازیگرانی مثل پژمان جمشیدی که از تمام هوش و استعداد و توانایی‌شان استفاده کرده‌ تا واقعی جلوه کند.

شروینه شجری‌کهن ‌/‌ جام‌جم

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها