روزنامه خندان

امتحان نهایی گرایش خودزنی

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۶۰۱۲۵۶
امتحان نهایی گرایش خودزنی

جام جم : بابابرقی کم آورده؟

سابق بر این، مردم برق‌دار ایران، تصویر خیلی مهربان و محبت‌آمیزی از بابابرقی داشتند؛ شخصیت دلسوز و بانمکی که با کلامی شیرین و دلنشین و همراه با آهنگی خوش و خواهش‌آمیز از تمامی ملت می‌خواست که در مصرف برق صرفه‌جویی کنند تا هم قبض خودشان بالا نرود، هم روی دم و دستگاه تولید و توزیع برق دولت فشار وارد نیاید و چقدر هم اثرگذار بود این درخواست شش و هشتی که:«هرگز نشه فراموش/ لامپ اضافی خاموش»!.

الان اما مدتی است که کار بابابرقی فقط این شده انگار که با گوشزد کردن احتمال افزایش نرخ برق و کم بودن پولی که اکنون مردم پرداخت می کنند، الکی هی توی دل مردم را خالی کند و بیشتر دل بابایی را که نان داد. اینجاست که یک بابای دولتی که برق می دهد، باعث نگرانی یک بابای مردمی می شود که نان می دهد.

خبر وارده: «مدیرعامل شرکت توانیر نسبت به کمبود نقدینگی در صنعت برق هشدار داد و گفت: امسال چهارمین تابستان بدون خاموشی را سپری کردیم، اما اگر وضع مالی به همین منوال پیش برود، در آینده به مشکل برمی خوریم. وی نیاز مالی سالانه این صنعت را 12 هزار میلیارد تومان عنوان کرد و افزود: اکنون درآمد ما فقط 4600 میلیارد تومان است.»ـ به نقل از جراید مصرف کننده برق اینجاست که برق از سر ملت می پرد و از خودش می پرسد: «یعنی این مشکل کسری بودجه بابابرقی را ما باید برطرف کنیم؟ ما که خودمان هزار و یک مشکل گفته و نگفته داریم. تازه جواب باباآبی و باباگازی و باباتلفنی و دیگر باباهای پدردرآر دیگر را چه بدهیم که دوچشمی نگاه نکرده باشیم؟» و... دغدغه های دیگری از این قبیل که دل آدم را به هول و ولا می اندازد.

بیت برق دار:

برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر

وه که با خرمن مجنون دل افکار چه کرد

بسته پیشنهادی: البته ما مشکل بابابرقی بیچاره را با تمام وجود درک می کنیم، چون می دانیم کسری بودجه و کم پولی یعنی چه؛ اما از بابابرقی می خواهیم که به عرایض ما هم یک مختصر التفات و عنایتی داشته باشد. بی ضرر است:

1ـ همذات پنداری: بابابرقی برای چند دقیقه خودش را جای دیگر باباهای مردم بگذارد که به سبب گرانی کالاها و خدمات مختلف، با مدیریت درست، چرخ زندگی خانواده شان را چرخانده اند و به زبان حال گفته اند: «بچرخ تا بچرخیم»! و تازه در کمال مقاومت گفتند: «چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد». بارها هم که پنچر شده، خودشان پنچری اش را گرفته اند.

2ـ هشدار مردمی: تا الان معمولش همچین بوده که فقط بابابرقی از مشکلاتش گفته و گوشزد کرده که اگر وضع مالی اش به همین روال ادامه یابد، به مشکل برمی خورد، اما بگذارید برای یک بار هم که شده، از زبان بابای مردم به ایشان عرض شود که اگر وضع مالی ما نیز به همین منوال پیش برود، در آینده بیشتر به مشکل برمی خوریم. مگر ما دل نداریم؛ هرچند وقتی از این عرایض داشته باشیم؟

3ـ گرفتن برق از آب: مگر سابق نمی گفتند که فلانی از آب هم کره می گیرد؟ خب الان چرا از این جور مدیریت ها نداریم؟ یا اگر داریم، خیلی رو بازی نمی کنند که آدم نوع مدیریتش را بفهمد. من اگر جای بابابرقی بودم، برای برق نگاه مردم یا برق آسمان هنگام رعد و برق، یک چیزی روی قبض های مصرف کنندگان عزیز می آوردم. ظاهرا خدا ما را بهتر می شناخته که مسئولیت این برق ها را به ما نداده!

سیاست روز : لزوم درک درست برای نوشتن فیلمنامه

فرهاد دانشجو: به سرپرست جدید دانشگاه آزاد و همه مدیران قبلی و فعلی توصیه می کنم به دنبال شایعات کذب و بی اساس و تهمت های مغرضانه افراد فرصت طلب نباشند و جلوی این موارد را بگیرند.

مفهوم عبارت فوق کدام یک از گزینه های زیر است؟

الف) لطفا طرح تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد را بی خیال شوید.

ب) لطفا کاری به کار ما نداشته باشید. ما گناه داریم.

ج) لطفا بروید دنبال کارتان و به ما گیر ندهید تا ما هم برویم دنبال کارمان!

د) هر سه گزینه فوق صحیح است.

رییس پلیس ناجا: ما این آمادگی را داریم که اگر نویسنده ای می خواهد درک صحیحی از بازداشتگاه داشته باشد ۴۸ ساعت او را به عنوان متهم به بازداشتگاه بفرستیم تا او درک درستی از بازداشتگاهها در هنگام نگارش فیلم داشته باشد.

با توجه به این اظهارنظر کدام یک از راهکارهای زیر می تواند جایگزین خوبی برای بازداشت چهل و هشت ساعته نویسندگان باشد؟

الف) بازجویی نرم و زبر و متوسط با ابزار مناسب

ب) بازجویی مخملی با تجهیزات نرم

ج) اقناع ناقص به شیوه ای که خیلی هم درد نداشته باشد.

د) اقناع کامل که اندکی دردناک است ولی به نوشتن فیلمنامه ای تاثیرگذارتر کمک می کند.

وزیر ارتباطات: مردم درسال گذشته ۱۳هزار میلیارد تومان برای تلفن ثابت و همراه پرداخت کردند. سوال من این است که چقدر این درآمد خرج توسعه شده است؟

با توجه به اینکه شخص آقای وزیر ارتباطات جواب این سوال را نمی داند کدام یک از شخصیت های زیر باید پاسخگو باشد؟

الف) نایب رییس هیات ورزش های رزمی استان گرگان (رشته شوتوکان)

ب) دبیرکل انجمن تولید و توزیع مرغ های تخمگذار

ج) مسئول ارتباطات مردمی اداره آبخیزداری شهرستان ملارد

د) مدیر مدرسه ابتدایی "راه دانش" در اسفراین

جراید: مجلس، لایحه لغو ممنوعیت ازدواج مردان با دخترخوانده خود را تصویب کرد.

با توجه به این لغو ممنوعیت کدام یک از گزینه های زیر صحیح است؟

الف) بابا لنگ دراز همین روزها به خواستگاری "جودی ابوت" می رود.

ب) رابطه "نل" و "سباستین" وارد مراحل جدی تری می شود.

ج) بازیگر فیلم "پدرخوانده" با "پدرخوانده" اش ازدواج می کند.

د) "حنا دختری در مزرعه" با پدرخوانده "کوزت" آقای "تناردیه" عروسی می کند.

تهران امروز: سیاست چیز خوبی نیست!

سیاست را نمی‌خواهم نه از نزدیک و نه دورش

ندارد چون پدر،مادر نه آن جورش نه این جورش

دلی دارند خوش هر چند معذورین مآمورش

مرا هرگز دلی خوش نیست از مآمور و معذورش

سیاست جنگ بین عده‌ای سیاس اگر باشد

همین کافیست رو گردانم از هر چه سلحشورش

اگر ربطی ندارد با سیاست فی‌المثل، دریا

چه شد که در ارومیه در آمد ناگهان شورش

نمی‌شد خشک و دریا داشت اینک دلبری می‌‌کرد

اگر که آب را هرگز نمی کردند مجبورش

وطن یعنی همین جایی که می‌نامد مرا دشمن

به جرم عشق ورزیدن به آن همواره، مزدورش!

فدای خاک پاکش می‌کنم این جان شیرین را

شود در کام من چون زهر اگر هم شهد انگورش

به طاووسش نمی‌بخشم اگر خواهد کسی از من

پری بخشم به ایشان در عوض از قمری کورش

کسی می‌گفت منظور تو را ما خوب فهمیدیم !

نمی دانم چه بود از اینکه با من گفت، منظورش

ولی من یک دعا خواندم، فرستادم ثوابش را

به روح پر فتوح والد مرحوم مغفورش

پس از آن مصرعی زیبا به یادم آمد از حافظ

«سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش»

یکی هم مثل من هرگز دعا خواندن نمی‌داند

نداند - من چه می‌دانم - یقینا نیست مقدورش

برای آنکه گاهی یک نفر طوری بد اقبال است

که حتی ماهی مرده نمی‌افتد تهِ تورش

که گاهی بی شراب تلخ هم با آن به هر صورت

بیاساید ز دنیا ساعتی را بی شر و شورش

کنون که می رود هیزم‌شکن شب‌ها و می‌خوابد

نمی‌خوابد مگر قصاب هم با برق ساطورش!؟

سیاست چیز خوبی نیست مخصوصا در آن دوران

که هرکس زور می‌گوید به هرکس می‌رسد زورش

سیاست گاه مانند زنی زیباست اما من

گذشتم از سر خیر سیاه و سبزه و بورش

نه از معذور آن دارم دلی خوش نه به هر علت

همان طوری که گفتم از سیاست‌های مامورش

شرق: امتحان نهایی (گرایش خودزنی)

امروز امتحان نهایی داریم. منتها چون ما امتحان «کتاب‌باز» دوست داریم، پاسخ‌ها را هم خودمان برایتان نوشتیم که ذهنتان درگیر نشود.

1- عارف قرن چهاردهم و پانزدهم هجری خورشیدی چه کسی بود و از کی و در کجا عارف شد؟ عارف قرن چهاردهم و پانزدهم هجری‌خورشیدی محمدرضا عارف بود که بعد از انتخابات سال 92 عارف شد. پیش از آن عارف بود اما عارف بود. بعد از آن سلوک وی تغییر کرد و به محرومان، تنگدستان، محافل هنری و خانواده محبوسین سر می‌زد.

2- با توجه به اینکه قبلا بعضی از روحانیان عارف بودند، آیا روحانی عارف بود؟ یا عارف روحانی بود؟ اگر نبودند چی بودند؟ خیر. روحانی سرهنگ نبود. عارف هم نبود.

3- وقتی قالیباف و روحانی بخواهند فرم ثبت‌نام پر کنند، فرقش چیست؟ قالیباف چون همیشه رو فرم است، نیاز به ثبت‌نام ندارد. روحانی جلو شخصیت حقیقی یا حقوقی، گزینه شخصیت حقوقی را انتخاب می‌کند.

4- محمد خاتمی چه بود و چه کرد؟ او ابتدا در کار گفت‌وگوی تمدن‌ها بود. منتها در خارج، همه تمدن‌ها با خود او گفت‌وگو می‌کردند. اما در داخل، کسی حرفش را گوش نمی‌کرد. او هم‌اینک جوانان را با هم عقد می‌کند تا با هم گفت‌وگو کنند.

5- احمدی‌نژاد از کجا شروع کرد و به کجا رسید؟ او مثل یک نور کوچولو اومد و ستاره شد و ستاره‌دار کرد و بعد سرعت گرفت و نورش زیاد شد و چشم‌ها را زد. بعد شیرینی‌اش زیاد شد و دل‌ها را زد. بعد نمکش زیاد شد و به تلخی زد. او چون تا حالا جایزه نگرفته بود، به همه جایزه می‌داد. او یک‌بار قرار شد چندین مدرک نشان بدهد. اما وقت نشد. وقتی دوره‌اش تمام شد، دانشگاه ایرانیان را افتتاح کرد تا به جای مدارکی که گفته بود رو می‌کند، مدرک بدهد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها