گفتگویی مفصل و خواندنی با مرتضی حیدری:

فقط 2 بار وام گرفته ام

مرتضی حیدری: وقتی فرانسه بودم همکارم می‌خواست زیر آب‌ام را بزند

کد خبر: ۶۰۱۰۱۶
مرتضی حیدری: وقتی فرانسه بودم همکارم می‌خواست زیر آب‌ام را بزند

 حضور پررنگ مرتضی حیدری در بخش‌های مختلف خبری، گفت‌وگوهای چالشی، مناظره‌ها و مصاحبه‌های تلویزیونی با سران عالیرتبه باعث شد تا در 12 سال اخیر، به یکی از ستارگان اصلی در حوزه اجرا و گفت‌وگو تبدیل شود. او سال‌های اخیر، در تمام مصاحبه‌های تلویزیونی محمود احمدی نژاد، به عنوان مصاحبه‌گر، مقابل او قرار گرفت و یک جورهایی به پای ثابت گفت‌وگوهای رسمی رئیس جمهور سابق با مخاطبان از تریبون صداوسیما تبدیل شد. با اینکه انتظار می‌رفت این حضور در دولت یازدهم هم ادامه پیدا کند اما بر خلاف انتظار در اولین گفت‌وگوی تلویزیونی حسن روحانی، خبری از او نبود. علی اکبر عبدالرشیدی، از طرف تیم رسانه‌ای رئیس جمهور، به عنوان مجری گفت‌وگو انتخاب شد و اتفاقا مصاحبه‌ای به نسبت چالشی را هم پیش برد. این مسئله باعث شد تا هفته گذشته، بحث‌های مختلفی درباره مدل مصاحبه حیدری- احمدی نژاد در بگیرد و عده‌ای از او با القاب «پایه میکروفون» یا مصاحبه‌گر تشریفاتی دولت احمدی نژاد یاد کنند؛ مجری‌ای که بارها در جایگاه‌های مختلف نشان داده که اگر بخواهد می‌تواند خیلی خوب از پس مصاحبه بر بیاید و گفت‌وگوهایی چالشی با مقامات مختلف کشور داشته باشد. او اوایل دهه هشتاد بخش «گفت‌وگوی ویژه خبری» ساعت 22:30، را به یکی از چالشی‌ترین برنامه‌های آن زمان تبدیل کرد. حیدری در جریان مناظره‌های انتخاباتی سال 84، به عنوان مجری مناظره‌ها انتخاب شد و به خاطر بحث‌های چالشی و جنجالی‌اش با کاندیداها حسابی مورد توجه قرار گرفت. تا جایی که بعد از انتخاب احمدی نژاد به عنوان رئیس دولت نهم، شایعه‌‌هایی مبنی بر انتخاب او به عنوان سخنگوی دولت هم شنیده ‌می‌شد. مصاحبه‌های انتقادی او با احمدی نژاد در سالهای اول دوره نخست ریاست جمهوری، باعث شد تا با واکنش‌های مختلفی از سوی رسانه‌های مختلف روبه‌رو شود. با اینکه تصور می‌شد اجرای مناظره‌های سال 88 هم به او سپرده شود اما به دلایلی نامشخص، این اتفاق نیفتاد و رضا پورحسین در این جایگاه نشست )همان زمان هم خیلی‌ها معتقد بودند که اگر حیدری مجری مناظره‌ها می‌شد شاید روند مناظره‌ها خیلی متفاوت‌تر پیش می‌رفت) تغییر شیوه گفت‌وگوی حیدری، در سالهای آخر دولت احمدی نژاد اتفاق افتاد و گفت‌وگوهای غیر چالشی و معمولی‌ او باعث شد حتی شایعات مختلفی برایش به وجود بیاید. حیدری بعد از اجرای خوب مناظره‌های کاندیداهای ریاست جمهوری دولت یازدهم، حالا اجرای مناظره‌های هفتگی شبکه یک را هم به عهده گرفته و در برنامه شبانه «پایش» همچنان به همان شیوه قبلی، با فعالان اقتصادی چالش می‌کند. به بهانه عدم حضور حیدری در اولین گفت‌وگوی تلویزیونی حسن روحانی، گفت‌وگوی مفصلی با او انجام داده‌ایم.

 

اولین گفت‏وگوی تلویزیونی حسن روحانی، سه شنبه هفته گذشته روی آنتن رفت و برخلاف انتظار، شما که در این هشت سال، یک جورهایی مجری ثابت گفت‏وگو با ریس جمهور بودید در جایگاه مجری قرار نداشتید. همین مسئله بازتاب‏های خیلی زیادی در رسانه‏ها داشت. اولین سوالی که در این مورد مطرح می‏شود این است که در هشت سال گذشته، حضور شما در گفتگو با رئیس جمهور، عرفی بود که خود صداوسیما به وجود آورده بود یا تمایل خود احمدی نژاد بود که با شما مصاحبه کند؟

من کارمند رسمی صدا و سیما هستم و همواره در تمامی مصاحبه ها و گفتگوها به عنوان نماینده رسمی رسانه ملی حضور پیدا میکنم . در تمامی برنامه ها اعم از اینکه داخل یا خارج سازمان باشد ، بدون استثنا حضور بنده به همین ترتیب و به نمایندگی از صدا و سیما بوده و هست .

اما لااقل و بصورت کلی دو حالت وجود دارد : مصاحبه و گفتگو با تلویزیون ، پخش مصاحبه و گفتگو از طریق تلویزیون . حالت اول وقتی است که تلویزیون میخواهد با یک شخصیت مهم مصاحبه کند که خب طبیعتا آن رسانه، خبرنگار خودش را تعیین میکند و با سوالهای مشخصی او را روانه میکند تا برود و مصاحبه‏اش را انجام دهد اما حالت دوم وقتی هست که شخصیتی مایل است راجع به یک سری موضوعات، با جامعه مخاطبان صحبت کند (که البته فقط در جامعه ما چنین اتفاقی می‏افتد ) مثلا فرض کنید زمانی که رئیس جمهور یا رییس یک قوه بخواهد با مردم راجع به یک سری مسائل صحبت کند، آنجا تیم رسانه‏ای او هستند که انتخاب میکنند که شکل و محتوا و سناریوی مصاحبه چگونه باشد و طبیعی است که در این حالت همه چیز خیلی برنامه‏ریزی شده و خارج از دست آن رسانه و خبرنگارش به پیش می‏رود. البته گاهی هم بین مدیران رسانه و تیم رسانه ای آن شخصیت توافقی صورت میگیرد. تاکنون هر سه حالت کمابیش وجود داشته است اما بنده همیشه و در تمام گفتگوها بدون استثنا از طرف سازمان شرکت کرده ام

پس در واقع مصاحبه شما با احمدی نژاد، خواست تیم رسانه‏ای ریاست جمهوری بوده؟

خیر بنده همیشه از طرف سازمان معرفی میشوم . مدیران ارشد سازمان براساس صلاحدید و مجموع شرایط ، هرگاه صلاح دیده اند ، بنده انجام وظیفه کرده ام .

گفت‌وگوی شما با احمدی نژاد را از سال 84 تا الان می‏توانیم به دو دوره تقسیم کنیم. دوره اول خیلی منتقدانه‏تر صحبت میکردید اما این اواخر که انتقادات مردم خیلی بیشتر بود، از میزان انتقاد شما کاسته شده بود! این شیوه اجرای شما باعث شده بود که حتی اواخر دولت قبل، خود تلویزیون هم در برنامه «صرفا جهت اطلاع»، به شما انتقاد کند.

ابتدا باید تاکید کنم که سه تا گفت‏وگوی اخیر که امسال برگزار شد اصلا مصاحبه نبود. رئیس جمهور سابق قصد داشت 5 گزارش بدهد . سه گزارش کار از طریق تلویزیون ، یک گزارش کار در حضور مقام معظم رهبری وکارگزاران نظام و یک گزارش کار در جمع مدیران صدا و سیما . بنابر این اصلا موضوع مصاحبه یا گفتگو به مفهوم کلاسیک آن در میان نبود .

پس چرا باز هم به صورت گفتگو برگزار شد؟

خب طبیعی است که یکی دو ساعت سخنرانی رئیس جمهور در تلویزیون چندان چیز جالبی از آب در نمی‏آید و باید در فضای پرسش و پاسخ اتفاق می افتاد .

الان شما دارید این را توضیح می‏دهید. کسی که پای تلویزیون نشسته و شما را در جایگاه مصاحبه گر مقابل رئیس جمهوی می‏بیند، طبیعتا انتظار دارد که یک سری واکنش از شما ببیند.

سه تا گفت‏وگوی اخیر که امسال برگزار شد اصلا مصاحبه نبود. رئیس جمهور سابق قصد داشت 5 گزارش بدهد . سه گزارش کار از طریق تلویزیون ، یک گزارش کار در حضور مقام معظم رهبری وکارگزاران نظام و یک گزارش کار در جمع مدیران صدا و سیما . بنابر این اصلا موضوع مصاحبه یا گفتگو به مفهوم کلاسیک آن در میان نبود

این موضوع کاملا از قبل اعلام شده بود. خود رئیس جمهورسابق هم قبلاً اعلام کرده بود که میخواهد در پایان هشت سال ، طی سه برنامه تلویزیونی به مردم گزارش کار بدهد و مسائلی را با مردم مطرح کند. خود من هم در آغاز هر گفتگو اعلام کردم که این مثلا گزارش اول یا دوم و برنامه سوم خداحافظی و طلب حلالیت رییس جمهور است . هر چند و با وجودیکه قرار نبود ، اگر به متن گفتگوها مراجعه کنید ، من در این سه گفتگو ، سوالات زیادی مطرح کردم که حرف و حدیثهای زیادی هم داشت ، از انگیزه های ورود مستقل آقای احمدی نژاد به ریاست جمهوری و بهم ریختن صف اصولگرایان سنتیدرسال 84 ، تا بیرون ریختن چند هزار نفری مدیران دولتهای قبلی ، انتخاب و عزل و نصب پی در پی مدیران ارشد دولت نهم ، اتهام بی برنامه گی دولت های نهم و دهم ، انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی و شوراهای مهم اقتصادی ، قهر با نخبگان ،تصمیمات غیر کارشناسی ، میزان تحقق عدالت بعنوان شعار محوری دولت و یا مثلاً سوالی که راجع به منابع مالی دانشگاه ایرانیان پرسیدم.

با همه اینها نباید فراموش کرد که منصب ریاست جمهوری به اعتبار قانون اساسی و رای مردم از منظر حقوقی فوق العاده با اهمیت است و تا ثانیه آخر مسوولیت رییس جمهور، باید محترم شمرده شود. ممکن است مردم از برخی عملکردها ناراضی باشند و حق هم دارند اما این مجوزی برای ما نیست اصول اخلاقی ، قانونی و حرفه ای کار خودمان را نادیده بگیریم ( کاری به شخصیت حقیقی افراد ندارم هر چند آن هم باید همواره محترم شمرده شود).

صدالبته این به هیچ وجه به مفهوم نادیده گرفتن رسالت خبرنگاری و تضییع حق مردم و مخاطبان نیست . خبرنگار نماینده مردم است . من همان مصاحبه کننده و مجری‌ای هستم که در همین دوسال اخیر و لااقل در برنامه «پایش»، تندترین انتقادها را به عملکرد دولت داشته‌ام . خاطرم هست ، سال گذشته ، شنبه شب با رییس جمهور مصاحبه داشتم و فردای همان شب در برنامه پایش ، تمامی ابهامات شب قبل را بدون استثناء و با مستندات و نمودار پاسخ دادم که بسیار هم در رسانه ها بازتاب داشت پس چرا حالا که جلوی رئیس جمهور نشسته‌ام، یک مصاحبه چالشی تند و تیز با او نمی‌کنم و نوع تعاملم تغیر می‏کند؟ من تا کنون بیش از 5000مصاحبه زنده تلویزیونی داشته ام که یک رکورد بی سابقه است . خیلی خوب میفهمم که هیچ خبرنگار یا مصاحبه کننده‌ای بی‌شک علاقه ندارد که کار غیر حرفه‌ای انجام دهد و اینکه من یک سوالی را مطرح نکردم، مفهومش این نیست که نمی‌دانستم یا شجاعت لازم برای طرحش را نداشتم یا جامعه مخاطبان برایم بی‌اهمیت بوده یا... مفهومش این است که در یک شرایط خاصی از کشور به هر دلیلی که الان وارد جزئیاتش نمی‌شوم و شاید یک روزی بشود راجع به آن صحبت کرد شما ناگزیرید تصمیم بگیرید که مصلحتی بالاتر از مصالح معمولی یا خنک شدن دل عده ای را در نظر بگیرید . مثلاً در دور اول ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد که اتفاقاً ایشان در اوج اقتدار بود ، مصاحبه‌های من با او بسیار تند بود. حتی اگر یادتان باشد یک سی‌دی به نام «90 سیاسی» هم درآمد که در جریان انتخابات سال 88 هم از سوی بعضی ستادها توزیع شد( که البته تولید و توزیع آن سی دی ها کار بسیار ضد اخلاقی و زشتی بود که متاسفانه اتفاق افتاد) .اکثر آیتم های این برنامه عمدتا برمی‌گشت به سوالات چالشی که من از رئیس جمهور وقت کرده بودم. منتهی در 2 سال اخیر ما در کشور شرایطی را داشتیم که مصلحت بود به نوعی به جامعه آرامش بخشی دهیم کما اینکه هنوز هم این شرایط و ضرورت به جد وجود دارد.

خب اینطوری که اصلاً آرامشی به جامعه بخشیده نمی‌شود! همراه شدن شما با مخاطبان در این وضعیت یک جور سوپاپ اطمینان محسوب می‌شد و درواقع زمانی که مخاطبان حرف دلشان را از زبان شما بشنوند میشود گفت به یک آرامش میرسند نه وقتی که شما به عنوان نماینده مردم هم مدام حرفهای رئیس جمهور را تایید کنید!

من هیچوقت حرفی را که قبول نداشته باشم تایید نمی کنم .شما یک مورد در سابقه کاری بنده نمی توانید پیدا کنید که حرف غلطی را تایید کرده باشم ، بنابه مصالحی ممکن است سکوت کرده باشم اما تایید هرگز . بعلاوه یادمان باشد ملاک کار ما در رسانه ملی علاوه بر اصول حرفه ای ، رعایت اخلاق ، قانون و مصالح حاکمیت هم هست . این همان اصولی است که رسانه‏های دیگر و حتی منتقدان دولتها در مجلس و قوه قضاییه هم آنرا رعایت می کنند. مثال دیگر ، مثلا رئیس جمهور مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی می‌گذارد یک عالمه هم خبرنگار دعوت می‌شوند. موقعیت‌های دیگری هم هست که خبرنگاران بتوانند حرف بزنند و رسانه‌ها هم قدرت نوشتن و قلم زدن دارند چرا آنها نکردند؟ من نمیخواهم کسی را محکوم کنم یا بگویم چون دیگران کاری نکردند، مجوزی می‌شود برای اینکه من هم کاری نکنم!

چرا اتفاقاً اواخر دولت دهم، هم در مصاحبه‌های مطبوعاتی، سوالات انتقادی مطرح می‌شد هم رسانه‌های مختلف، در انتقاد به وضعیت موجود، مطالبی می‌نوشتند.

مثلاًچه سوالاتی مطرح شده؟ شما یک نمونه از این سوالات را مطرح کنید که من در این مدت نپرسیده باشم؟

مثلا در همین مصاحبه اخیرمطبوعاتی آقای روحانی، سوالات جسورانه‌ای از سوی خبرنگاران مطرح شد از جمله در رابطه با زندانیان سیاسی که هیچ موقع این در تلویزیون مطرح نمی‌شود.

آفرین ! شما میگویید مصاحبه مطبوعاتی آقای روحانی . من در مورد قبل سوال کردم . ببینید اصولاً وقتی فضا تفاوت می‌کند طبیعتاً دست شما هم برای سوال کردن باز می‌شود. آقای احمدی نژاد همین امسال، دو تا مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی داشت با حضور همه خبرنگاران. چرا همین سوال، آنجا از رئیس جمهور سابق مطرح نشدو در حضور آقای روحانی مطرح شد ؟ پاسخ روشن است . چون فضا تغییر کرده. نمی‌خواهم محکوم کنم می‌خواهم بگویم برای یک خبرنگار یا مصاحبه‌گر حرفه‌ای هیچ چیز بالاتر از این نیست که دستش در طرح سوال باز باشد و درواقع سوالاتی را مطرح کند که جامعه مخاطبین دلشان می‌خواهد جوابش را بدانند. هر خبرنگاری دلش می‌خواهد بعد از هر مصاحبه، مورد تایید قرار بگیرد و مخاطبان او را تحسین کنند قطعاً مصاحبه‌گر باید مغزش معیوب باشد که وارد مصاحبه‌ای شود که بداند وقتی مصاحبه تمام شد موقعیتش از قبل بدتر شده است. کدام آدم عاقلی چنین چیزی را می‌پذیرد؟ اگر بعضاً چنین اتفاقی در کشور ما می‌افتد دلیلش کاملاًروشن است ، دلیلش غیرحرفه‌ای بودن و ناشی‌گری که نیست. هرکس در فضای رسانه‌ای ما کار کند این مشکلات را درک می‌کند. خب من همان آدمم که در سایر برنامه ها انتقادات جدی کارشناسی مطرح می کنم و زنده از تلویزیون پخش می شود .

گفتید هیچ خبرنگار یا مصاحبه‌گر حرفه‌ای چنین وضعیتی را نمی‌پذیرد که علی رغم خواسته‌اش سوالاتی را بپرسد یا مسائلی را تایید کند. آنهم با علم به اینکه می‌داند بعد از پایان انجام مصاحبه، دیدگاهها نسبت به او تغییر می کند و موقعیتش بدتر میشود. خب با این حال چرا تصمیم نگرفتید خودتان را از این وضعیت بیرون بکشید و مصاحبه‌های بعدی با رئیس جمهور را قبول نکنید؟ یعنی همان نگاه حاکمیتی که محور گفت‌وگو و سوالات را تعیین میکرد، شما را مجبور می‌کرده که حتماً این مصاحبه‌ها را انجام دهید؟

نه شما باید یک روند را ببینید. در یک فعالیت حرفه‌ای شما نمی‌توانید یک بخش از کار را ببیند و بقیه را ندید بگیرید. بله مثلا در هشت سال آقای احمدی نژاد، مصاحبه‌هایی بود که من انجامشان ندادم. دلیلش هم واضح بود به دلیل اینکه در چند مورد، تیم رسانه‌ای رئیس جمهور وقت، بخصوص سالهای قبل، بنا به برخی موضوعاتی که در مصاحبه‌های قبلی مطرح شده بود، گفتند حیدری نباشد. یعنی شما اگر نگاه کنید چندین مصاحبه بود که من نبودم. هر کدام از این مصاحبه‌هایی که من نبودم، دلیلش برمی‌گشت به مصاحبه قبلی‌اش یا حرفهایی که من بعدها در برخی برنامه‌های دیگر زده بودم. یا مثلا فرض کنید در برخی مصاحبه‌ها همکاری را به من اضافه کردند. شما از هر موقعیتی باید انتظار متناسب با آن موقعیت را داشته باشید. بله شما می‌توانید بگویید من اصولی دارم که یا جلوی رئیس جمهور نمی‌نشینم یا اگر می‌نشینم باید سوالات خودم را بپرسم این یک انتخاب است ( که البته احتمالا نصیب کسی نمی شود!). من در طول بیش از ده سالی که دربرنامه گفت‌وگوی ویژه خبری بودم، سالها این برنامه در اوج بود یعنی یک جورهایی هرشب یک گل می‌زد. تا اینکه بنا به دلایلی رسید به جایی که از هر 10 تا برنامه فقط یک برنامه‌اش قابل دیدن بود. همان موقع دو راه وجود داشت. عده‌ای از دوستان می گفتند که تو دیگر نباید بروی ، برای تو خوب نیست که کار خنثی بکنی ، عده‌ای دیگر هم می‌گفتند که به خاطر همان یک شبی که از بین آن 10 شب دیگر خوب در می‌آید می‌ارزد که بروی. هرکدام از این دیدگاهها در جایگاه خودش می‌تواند درست باشد یا غلط. درباره این مسئله هم دقیقاً همینطور است. شما باید یک روند را در نظر بگیرید.

مثلا در هشت سال آقای احمدی نژاد، مصاحبه‌هایی بود که من انجامشان ندادم. دلیلش هم واضح بود به دلیل اینکه در چند مورد، تیم رسانه‌ای رئیس جمهور وقت، بخصوص سالهای قبل، بنا به برخی موضوعاتی که در مصاحبه‌های قبلی مطرح شده بود، گفتند حیدری نباشد. یعنی شما اگر نگاه کنید چندین مصاحبه بود که من نبودم.

پس شما با وجود اینکه وضعیت را کاملاً پذیرفته بودید بازهم تلاش می‌کردید تا شرایط به گونه دیگری پیش برود!

اگر خاطرتان باشد سال گذشته زمانی که بازار ارز به شدت بهم ریخته بود و دچار مشکل شده بود، رئیس جمهور مصاحبه مطبوعاتی گذاشت. در آن مصاحبه که زنده از شبکه خبر پخش میشد آقای احمدی نژاد با عصبانیت بسیار زیاد برگشت صراحتا رو به دوربین و گفت من صراحتا به اقای ضرغامی هم گفتم این مجری شما (منظورش بنده بودم) چه حقی دارد بنشیند جلوی تلویزیون بگوید«آقای وزیر فلان تلفنت را جواب بده» چون شب قبلش من در برنامه «پایش» دقیقا خطاب به آقای بهمنی و وزیر صنعت معدن تجارت همین صحبت را کرده بودم. رییس جمهور در آن مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی (که البته بنده حضور نداشتم )خیلی با عصبانیت، پرخاش و ناراحتی خطاب به بنده گفت که چه کسی به تو حق نظارت داده؟ و تو چه حقی داری که بگویی بر کار دولت نظارت می کنی و ... اصلا و ابدا قصدم از ذکر این مثالها ، توجیه کردن نیست، می‌خواهم بگویم یک خبرنگار بیش از یک شخصیتی که وارد مصاحبه می‌شود علاقه‌مند به این است که وقتی مصاحبه تمام می‌شود نمره قابل قبول بگیرد. من کاملا خاطرم هست که سالهای 85-86 که اقای احمدی نژاد محبوبیت زیادی بین مردم داشت هربار من سوال چالشی میکردم یک هجمه سنگینی در رسانه‌ها و حتی میان مردم علیه من در می‌گرفت. ولی سالهای 91- 92 که مردم دچار مشکلات اقتصادی بسیاری شده بودند به من (یعنی همان آدمی که چند سال قبل انتقاد می کردند که چرا حرف رئیس جمهور را قطع می‌کنی)، می‌گفتند که چرا می‌گذاری حرف بزند، چرا چالش نمی کنی و ابهامات و سوالات را مطرح نمی کنی حال آنکه رفتار حرفه ای من تغییر نکرده بود چیزی که تغییر کرده بود شرایط کشور بود. اما امروز دوباره شرایط به گونه دیگری شده است . ولی معلوم نیست این فضا، سه، چهار سال آینده هم ادامه داشته باشد. شما هر اتفاقی را باید با توجه به ظرف زمانی خودش بسنجید.

دقیقاً مخاطبان هم انتظار دارند مصاحبه کننده با توجه به ظرف زمانی خودش، مقابل رئیس جمهور بنشید و از او سوال بپرسد. شما می‌گویید سال 85، زمانی که مردم هنوز انتقادی به دولت نداشتندو احمدی نژاد بین مردم محبوبیت داشت، از او سوالات چالشی می‌پرسیدید اما درست سال 91-92 که اعتراض مردم به اوج خودش رسیده بود، شیوه سوال پرسیدنتان را تغییر دادید.

بله اما سوال اینجاست که آیا با در نظر گرفتن تمام محدودیت‌ها و شرایط ، می‌شود مطابق ظرف زمانی حرکت کرد؟

در گفت‌وگو با رئیس جمهور یا شخصیت سیاسی برجسته، مصاحبه گر چند درصد اختیار دارد سوالاتی را بپرسد که مطابق خواست خودش است؟

بسیار بستگی به شرایط زمانی و وضعیت کشور دارد.

پس یعنی اگر یک مصاحبه‌گر بسیار معمولی و کم سابقه هم به جای مرتضی حیدری با این همه سابقه، مقابل رئیس جمهور بنشیند فرق چندانی در روند مصاحبه نمی‌کند؟ چون بهرحال باید یک سری سوال از پیش تعیین شده پرسیده شود!

خیر . اصلا اینطور نیست . حتی زمانی که به هر علتی محدودیت شدید وجود دارد ، یک خبرنگار حرفه ای میتواند بسیار بهتر عمل کند .مانند یک خلبان حرفه ای که در شرایط بحرانی بسیار بهتر از یک آماتور عمل میکند.

خبرنگار حرفه ای مثلا میتواند با استدلال و منطق قوی ، در مورد حذف یا اضافه کردن برخی سوالات ، مدیران تلویزیون و تیم رسانه ای رییس جمهور را ، مجاب کند . در بسیاری مواقع میتواند ، ادبیات سوالات را به گونه مناسب که حالت مداحی و تشریفاتی نداشته باشد تغییر دهد. این امکان کاملاً وجود دارد که شما یک سوال را به شکلی بپرسید که مخاطب عصبانی شود و همان سوال را با ادبیات و شکل دیگری بپرسید بگونه ای که مخاطب بسیار مشعوف شود.

خبرنگار و مصاحبه کننده در همین تعاملات ( با مدیران تلویزیون و تیم رسانه ای رییس جمهور ) میتواند به لحاظ شکلی ، مصاحبه را بگونه ای طراحی کند که بیننده احساس نکند یک مصاحبه از پیش تعیین شده را تماشا می کند. منتها این به همراهی و نگاه حرفه ای تیم رسانه ای شخصیت مورد نظر نیاز دارد و گرنه امکان پذیر نیست .

دقیقا همین کاری که الان تیم رسانه‌ای حسن روحانی انجام می‌دهند. اتفاقا علی اکبر عبدالرشیدی، مصاحبه‌گر اولین گفتگوی رئیس دولت یازدهم، بعد از این برنامه اعلام کرده بود که بعضی مصاحبه‌گرها مثل پایه میکروفن می‌مانند. حتی برخی در همین یک هفته اخیر، از شیوه مصاحبه شما با احمدی نژاد به عنوان مدل «مصاحبه حیدری- احمدی نژاد» اسم برده‌اند و گفته‌اند که گفت‌وگوی شما کاملا تشریفاتی بوده. پس به نظر شما، سوالات خود این مصاحبه‌گر با آقای روحانی هم از پیش تعیین شده است؟

خوشبختانه اعضای تیم رسانه ای آقای دکتر روحانی ، هم از نظر اعتبار آکادمیک و هم از نظر سوابق حرفه ای ، در حد بسیاربالایی هستند و بنده افتخار شاگردی و دوستی قدیمی خدمت آنها دارم و یقین دارم با حضور آنان ، در آینده شاهد اتفاقات بسیار خوبی در این حوزه خواهیم بود کمااینکه آثار تفکر و رفتار علمی و حرفه ای آنان در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری هم کاملا مشهود و ممتاز بود . مثلا امیدوارم در آینده تیم رسانه ای رییس جمهور به درخواست قدیمی نشریات و روزنامه های معتبر و پر تیراژ داخلی که مخاطبان خاص دارند ، برای گفتگوی اختصاصی با رییس جمهور محترم پاسخ مثبت دهند تا این تلقی ایجاد نشود که تلویزیون این حوزه را برای خود مونوپل کرده است .

اما عبارت "پایه میکروفون "یک اصطلاح مشهور در ادبیات عامیانه و غیر آکادمیک خبرنگاری و مربوط به دهه 60 هست که در مذمت منفعل بودن خبرنگار بکار میرفت، نظیر عبارات غیر حرفه ای و عوامانه ای همچون " خبر بیار " یا " نوار بیار " . خوشبختانه ما سه دهه است که از آن فضا ها عبور کرده ایم. امروز ما هزاران فارغ التحصیل دانشگاهی در مقاطع لیسانس و بالاتر داریم که به دانش روز خبرنگاری و مصاحبه تسلط دارند . ما امروزه برای دانشجویان این رشته بیش از 20 ویژگی ایجابی یا سلبی شرح میدهیم که یک مصاحبه کننده حرفه ای باید واجد یا فاقد آن باشد تا بتواند از عهده یک مصاحبه حرفه ای برآید . خبرنگار در تعاریف نوین بسیار بیش از عامل انتقال پیام و یا حتی عامل تولید پیام تعریف می شود که تشریح آن از حوصله این مصاحبه خارج است. خبرنگار امروز جریان ساز چرخه ارتباط و گاه "خود پیام " محسوب میشود.

مسئله قابل توجه اینجاست که شما زمان مناظره‌های کاندیداهای ریاست جمهوری، آنهم در شرایطی که بیشتر مردم کشور مخاطب برنامه بودند، خیلی راحت توانستید برنامه را کنترل کنید برای همین هم هست که مخاطبان از شما انتظار دارند در گفتگو ها هم به همین شیوه جلو بروید.

خب پاسخ خیلی روشن است ، چون در مناظره ، هدف ، شکل و ساختار برنامه به گونه ای دیگر بود . اتفاقا اینجا میتوان مثال خوبی از متفاوت بودن فضا را مشاهده کرد. شما مطمئن باشید برخی مطالبی که در مناظرات مطرح شد اگر در آن ظرف زمانی نبود ( حتی یکماه زودتر یا دیرتر) ، میتوانست دردسرهای بسیار بزرگی هم برای تلویزیون و هم برای کشور ایجاد کند اما چون ظرفیت روانی جامعه در کارزارهای انتخابات ریاست جمهوری ، فضای کشور را آماده کرده بود ، هیچ اتفاقی نیفتاد. به عبارت دیگر هرچند رقابتها بسیار جدی بود وسرنوشت انتخابات رقم خورداما هیچ واقعه امنیتی رخ نداد . اما با این که الان فقط سه ماه از آن زمان گذشته ، همان حرفها در برنامه های امروز تلویزیون قابل تکرار نیست چون فضا ، فضای انتخابات نیست .

در رابطه با گفت‌وگوهای شما با رئیس جمهور آنهم در سالهای اخیر، صحبت‌های زیادی مطرح است. بعد از سال 88، شایعاتی پیرامون شخص شما شکل گرفت مبنی بر اینکه در آن دوره از مملکت خارج شدید و اعتراضاتی به سیستم صداوسیما داشتید و بعد برگشتید. برهمین اساس هم خیلی‌ها معتقدند دلیل این سازش شما و تن دادن به هر شیوه مصاحبه، به دلیل این است که میخواهید نشان دهید تمام آن حرفها شایعه بوده و به نحوی خودتان را از آن تهمت‌ها مبرا کنید!

نه خیلی واضحه که اصلا چنین چیزی نبوده. من کارمند رسمی معاونت سیاسی صداوسیما هستم. همیشه هم بودم. چنین اتفاقی هم نیفتاده. هر سفرخارجی هم که رفتم و هنوز هم می‌روم ( که خیلی هم زیاد بوده و هست ) مثل هر کارمند دیگری مرخصی می‌گیرم ، میروم و می‌آیم. سال 88 هم براساس برنامه ریزی که سال قبل از آن کرده بودم ، مرخصی گرفتم و رفتم سفر. همه مدیران هم اطلاع داشتند چون برگه مرخصی‌ام را امضا کردند. اتفاقا قرار بود سفرم شش ماهه باشد که کوتاهتر شد.

پس حتما تنها فرقش این بوده که این مسافرت سال 88 اتفاق افتاده!

متاسفانه عده ای ( که اتفاقا اصلا روزنامه نگار یا خبرنگار هم نیستند ) گاه با سوءاستفاده از امکانات برخی رسانه ها ، یا کاسبی میکنند ، یا مشتری کاذب جلب میکنند و یا ناجوانمردانه سر رقبای خود را میبرند و یا میخواهند سری در سرا در آورند و برای اینکار چه چیزی بهتر از تهمت زدن و شایعه سازی در مورد افراد مشهور. مثلا فرض کنید همین دو سال پیش یکی از سایتها نوشت که فلانی در پرونده اختلاس امیرمنصور آریا بعنوان مطلع به دادستانی احضار شده ! . خیلی برایم جالب بود من تا آن لحظه اصلا نمی‌دانستم امیرمنصور آریا اسم یک شرکت است فکر میکردم یک شخص است. بعد بنده به دادستانی شکایت کردم و تهش فهمیدم یکی از همکاران خود ما در سازمان خود ما درست زمانی که بنده در فرانسه مشغول دفاع از تز دکترا بودم این مطلب را فرستاده بود برای یکی از دوستانش در یک سایت تا به اصطلاح زیر آب بنده را در غیبتم بزند تا برایش در تلویزیون با حدف بنده ، جایی بازشود! امیدوارم دوست عزیزم آقای دکترحسین انتظامی برای حل معضل تهمت ، دروغ و شایعه پردازی در رسانه ها که آبروی افراد را میبرند بخصوص در فضای مجازی ، چاره جدی بکند . بنده تا به این لحظه که دارم با شما صحبت می‌کنم در تمام عمرم هرگز تحت هیچ عنوانی نه به جایی احضار شده ام نه جایی ازم سوالی شده و نه هیچ چیز دیگری . مرتباً هم سفر خارجی میروم و می آیم.

حالا که به بحث سال 88 رسیدیم بهتر است یک سوال کارشناسی هم از شما بپرسیم. به نظر شما اگر مجری مناظره‌های انتخابات 88 هرکس دیگری بود، باز هم این اتفاق‌ها می‌افتاد؟ یا اگر یک مجری حرفه‌ای‌تری برای این امر در نظر گرفته شده بود می‌توانست جلوی این اتفاق‌ها را بگیرد؟

به اعتقاد راسخ من وقایع سال 88 هیچ ربطی به مناظرات نداشت.

اما جرقه‌اش با مناظره‌ها شروع شد!

هرچند می‌توانست شروعش با هر اتفاق دیگری هم باشد ، هرچند آن وقایع بعد از اعلام نتایج رخ داد نه بعد از مناظرات . بعلاوه اگر ما بپذیریم که بعضی حرفها باعث وقایع سال 88 شد، این ربطی به مناظره نداشت. می‌توانست در هر جایی گفته شود. مثلا در یک ورزشگاه یا هرجای دیگر. بنابراین ما نباید مناظره را محکوم کنیم.

با توجه به اینکه می‌گویید سناریوی مناظره‌ها را خود سازمان طراحی می‌کند به نظر شما به لحاظ حرفه‌ای اگر آنجا یک مجری دیگری حضور داشت می‌توانست جلوی آن شرایط را بگیرد یا آن را به سمت دیگری هدایت کند؟

برای قضاوت درباره یک موضوعی شما باید اطلاعات داشته باشی. من سال 88 خودم در زمان تمام مناظره‌ها به دستور رییس سازمان در استودیو حضور داشتم. منتها من واقعا نمیدانم که اداره کنندگان مناظره‌های سال 88 چقدر دستشان در مداخله یا کنترل مناظره باز بوده یا نبوده. در اینکه میشد مناظرات را کنترل کرد باید بگویم بله قطعا می‌شد اما باید ببینیم تیم مناظره کننده چقدر اختیار داشتند. می‌دانید که تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، زیر نظر کمیسیونی انجام می‌شود که مرکب است از صداوسیما، شورای نگهبان، وزارت کشور و دادستانی کل کشور. یعنی صداوسیما فقط یک عضو است. بنابراین معلوم نیست آن کمیسیون چقدر دست صداوسیما را باز گذاشته. برای همین نمیتوانم قضاوت کنم.

از این جهت این سوال را مطرح کردیم که 8 سال قبل در گفت‌وگوی ویژه خبری 22:30 شما مناظره‌ای بین آقای نوبخت و خوش چهره برگزار کردید و اتفاقا خیلی خوب توانستید آن را هدایت کنید. درواقع شما در کنترل این بحث خیلی دستتان باز بود.

بله کاملا درست است . در آن مناظرات دست من برای اداره ی جلسه کاملاً باز بوداما یادمان باشد مناظره با مصاحبه متفاوت است. در مصاحبه شما سوال می‌کنید، یک نفر جواب می‌دهد صرف نظر از اینکه حرفه‌ای باشید یا نباشید. در مناظره دو یا چند نفر، باهم دارند بحث می‌کنند شما باید بتوانید با یک اصول و قواعدی این بحث را کنترل و مدیریت کنید. مثل دو تا کشتی‌گیر که باهم روی تشک مبارزه می‌کنند شما نمی‌توانید بگویید که اینها نباید باهم درگیر شوند چون اگر درگیر نشوند که اصلا کشتی صورت نمی‌گیرد. خیلی وقتها داور اجازه می‌دهد کار ادامه پیدا کند اما یک جایی هم اجازه نمی‌دهد چون یک اصول داوری وجود دارد که براساس آن کنترل صورت می‌گیرد. ما که نمی‌توانیم به کشتی‌گیرها بگوییم خودتان تک تک بیایید روی تشک برای خودتان فن اجرا کنید. این که اسمش کشتی نمی‌شود! یا اینکه بگوییم من 5 دقیقه به هر کدامتان وقت می‌دهم که جداجدا با خودتان فن اجرا کنید!

دقیقا اتفاقی که در مناظره‌های امسال افتاد. شما به عنوان مجری برنامه «مناظره» دقیقا به شرکت کنندگان 5 دقیقه وقت دادید تا برای خودشان صحبت کنند بدون اینکه باهم چالش داشته باشند. در این حالت فکر میکنید مناظره اتفاق افتاد؟

با وجود 8 نفر ، بهترین کاری که میشد کرد ، همانی بود که اتفاق افتاد.هرچند از نظر شکلی هم گاهی مناظره در می گرفت ، اما محتوا کاملا محتوای مناظره بود. بعلاوه ما مکلف بودیم نه تنها عدالت زمانی را در حد ثانیه رعایت کنیم بلکه باید در حد فریم تصویر ، عدالت تصویری را هم بین نامزدها رعایت کنیم آنهم در یک برنامه زنده با حساسیت فوق العاده بالا.

پس همین برنامه‌های روزهای جمعه هم که به اسم «مناظره» برگزار می‌شود هم نباید چنین اسمی داشته باشد!

ببینید مناظره جایی است که درگیری درونش اتفاق بیفتد. منتها این درگیری باید اصولی داشته باشد. مثلا اگر کسی درون مناظره به دیگری بگوید تو فلان جا فلان صحبت را کردی و او بگوید نه نگفتم و این دور مدام تکرار شود مجری دیگر باید از یک جایی جلویش را بگیرد. چون دیگر تکرار چند باره یک بحث اصلا فایده‌ای ندارد.

چرا موقع انتخابات یازدهم صداوسیما اصرار داشت مناظره صورت نگیرد؟ نوع دکور و شیوه هدایت برنامه طوری بود که حداقل در قسمت اول نمی‌شد اسمش را مناظره گذاشت.

نه اصلا اینطور نبود. اتفاقا اصرار ما برای مناظره موجب شد که مناظرات برگزار شود. ما از اول هم اعلام کردیم که اگر تعداد کاندیداها کمتر از 5 نفر باشد مناظره 2 نفره برگزار میکنیم اما اگر بیشتر شود امکان برگزاری مناظره دو نفره نداریم چون 21 شب زمان تبلیغات رسمی بود در آن مدت، شما نمی‌توانی 8 نفر را دو به دو جلوی هم بگذاری به 28 شب زمان نیاز داشتیم. به همین دلیل وقتی که شد 8 نفر ناگزیر شدیم تبدیلش کنیم به سه تا مناظره موضوعی.

منبع : هفت صبح/ مرجان فاطمی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها