روزنامه کیهان نوشت:سرویس جاسوسی انگلیس یکی از دلال‌های نشان‌دار خود را که از او با عنوان «جعبه سیاه» معاملات مشکوک اقتصادی و سردسته یک مافیای نفتی یاد می‌شود، در کشور «امارات»- جایی که «بهشت جاسوسان صهیونیستی» لقب گرفته است ربود.
کد خبر: ۵۸۶۸۷۵
انگلیس جعبه سیاه مافیای اقتصادی را دزدید!

این فرد 46 ساله، «عباس یزدان‌پناه یزدی» و یک ایرانی‌تبار دارای تابعیت بریتانیا است که ردپای مشکوک او برای دلالی کمپانی‌های غربی در ایران به قرارداد مشهور «کرسنت» می‌رسد و به گفته منابع مطلع با برخی کارگزاران فتنه دارای روابط نزدیکی نیز بوده است. نام «یزدان‌پناه‌یزدی» در پرونده شرکت نفت و گاز نروژی «استات اویل» نیز به علت دریافت و پرداخت رشوه‌های کلان مطرح شد و از چندی پیش نیز به دلیل اختلافات دو کمپانی غربی، در خارج کشور تحت پیگرد قضایی قرار داشت.

دولت انگلستان از 4 تیرماه 1392 که این تبعه‌اش در امارات ناپدید شد، درباره سرنوشت وی سکوت معناداری کرد تا این که از 4 روز پیش اخبار ضد و نقیضی از سرنوشت یزدان‌پناه یزدی منتشر شد. به گزارش روزنامه‌های «تایمز» و «گاردین»، یزدان‌پناه یزدی شش هفته پیش ناپدید شد و جسدش اخیرا در فجیره امارات پیدا شد. اما یک هفته پس از انتشار این گزارش‌ها یک مقام عالی‌رتبه وزارت کشور امارات در گفتگو با «گلف‌نیوز» خبر مرگ وی را تکذیب کرد و تاکید نمود که جسد او در فجیره پیدا نشده است. سکوت طولانی دولت انگلیس در برابر ناپدید شدن تبعه و عامل اطلاعاتی‌اش در حالی است که در موارد مشابه، این دولت اقدامات فوری بسیاری را برای اطلاع از سرنوشت اتباع خود آغاز می‌کند.

کشور امارات طی چند سال اخیر به حیاط خلوت سرویس‌های جاسوسی «موساد» و «MI6» تبدیل شده است و در سال‌های گذشته قتل‌های مرموز سرویس‌های جاسوسی صهیونیستی-انگلیسی در خاک امارات گسترش چشمگیری پیدا کرده و یکی از پایگاه‌های تروریست‌هایی مانند «عبدالمالک ریگی» نیز در دوبی بوده است. در بهمن 1388 سرویس جاسوسی «موساد» در هتلی در دوبی «محمود ‌المبحوح» فلسطینی را به قتل رساندند که این ترور باعث رسوایی بی‌سابقه‌ای برای دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و امارات شد.

به اعتقاد کارشناسان امنیتی، با روشن شدن سرنوشت «عباس یزدان‌پناه یزدی» نیز احتمال یک رسوایی مشابه برای سرویس‌های اطلاعاتی انگلیس و امارات وجود داشته است.

رئیس دانشکده معماری علم و صنعت: وزیر علوم به روحانی تحمیل شده است

کیهان نوشت:مهندس «عبدالحمید نقره‌کار» رئیس دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت به انتقاد شدید از برخی اعضای کابینه پیشنهادی «حسن روحانی» پرداخت و آنان را افراطی نامید. وی گفت: «از معرفی میلی‌منفرد برای وزارت علوم به مجلس، شگفت‌زده شدم، او به روحانی تحمیل شده است.»

باجناق میرحسین موسوی که از حوادث فتنه پس از انتخابات از فتنه‌گران اعلام برائت کرده است، افزود: «من با توجه به بحث اعتدالی که آقای روحانی برای دولت خود مطرح کردند، وقتی شنیدم آقای میلی‌منفرد گزینه ایشان برای وزارت علوم است بسیار تعجب کردم، چرا که وی در آن دوره حساس بعد از آقای معین در وزارت علوم مشکلاتی را ایجاد کردند و انتصابات نابجایی را در دانشگاه امیرکبیر صورت دادند. من فکر می‌کنم این گزینه به آقای روحانی تحمیل شده است و ایشان نتوانستند استقلال خود را در زمینه انتخاب وزیر علوم حفظ کنند.»

رئیس دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت ادامه داد: «نقش نمایندگان در دادن رأی اعتماد و بررسی صلاحیت آقای میلی‌منفرد بسیار برجسته است و نمایندگان مجلس این موضوع را باید در نظر داشته باشند که بحث آموزش عالی کشور به اولویت‌هایی احتیاج دارد و محوریت کار دانشگاه در شرایط امروز کشور باید رشد علمی جهت تحقق حماسه اقتصادی مدنظر رهبر معظم انقلاب باشد نه اینکه دانشگاه به جولانگاه بازی‌های سیاسی تبدیل شود.»

نقره‌کار اظهار داشت: «نمایندگان مجلس در دادن رأی اعتماد باید مصلحت نظام را در نظر بگیرند. هر وقت دانشگاه‌ها به جایگاه نفوذ احزاب سیاسی تبدیل و به تعبیر دیگری سیاست‌زده شده، از مسیر اصلی خود منحرف و سرگرم مسائل حاشیه‌ای شده است و در واقع این همان چیزی است که مد نظر جریانات استکباری است. اکثریت جامعه دانشگاهی به دنبال قدرت‌بازی، سیاست‌بازی و حزب‌بازی در دانشگاه‌ها نیستند و در مقابل این جریانات حزبی و سیاسی در دانشگاه‌ها نیز با متانت و نجابت برخورد می‌کنند.»

می‌خواهند کیهان‌ را به انفعال بکشند

کیهان آورده:محسن کوهکن، رئیس واحد سیاسی جبهه پیروان خط امام و رهبری هجمه علیه کیهان را حرکتی حساب شده و هماهنگ دانست و اظهار داشت: این حرکت رسانه‌های زنجیره‌ای مصداق فرار رو به جلو است.

وی با اشاره به افزایش هجمه‌های رسانه‌های زنجیره‌ای علیه «روزنامه کیهان» گفت: اینکه فردی نسبت به مشی روزنامه‌ای انتقادی داشته باشد و معتقد باشد که مشی یک رسانه باید به این شکل باشد و یا به آن شکل نباشد، معقول است و اگر در ارتباط با روزنامه کیهان و یا روزنامه دیگر کسی منطقی و مستدل صحبت کند، نباید آن را تخطئه کنیم اما گاهی اوقات به جای انتقاد، نگاه تخریبی دنبال می‌شود.

کوهکن با بیان اینکه نگاه تخریبی چند ویژگی دارد، افزود: اولین ویژگی تخریب این است که منطق خاصی پشت آن نیست؛ دومین ویژگی تخریب این است که چندین رسانه از نظر موضوعی به صورت هماهنگ عمل می‌کنند؛ ویژگی دیگر آن هماهنگی زمانی چندین رسانه در پرداختن به یک موضوع است که حکایت از اراده و تصمیم جمعی یک تفکر و یا یک جناح در برخورد غیرمنصفانه و غیرمنطقی با یک روزنامه و یا یک فرد دارد.

رئیس واحد سیاسی جبهه پیروان اضافه کرد: اگر فرض کنیم آقایان از روزنامه کیهان و آقای شریعتمداری خوششان نمی‌آید و آن را نمی‌پسندند، مشی کیهان، مشی‌ای نیست که خود را دیروز و امروز نشان داده باشد و از زمانی که آقای شریعتمداری در کیهان حضور پیدا کرده، به همین منوال است و سال‌های سال است که این روزنامه مشی خاص خود را دارد.

وی افزود: آنها چطور با رسانه‌هایی که با لحن مرعوب شده با جریانات معاند و بیرون از نظام مماشات و کار آنها را توجیه می‌کنند، چیزی بیان نمی‌کنند؟

کوهکن تصریح کرد: وقتی یک کار حساب شده و سازمان‌دهی شده با هماهنگی باشد می‌تواند مصداق فرار رو به جلو باشد و اگر بپذیریم حرکت رو به جلو است، هجمه به کیهان به این علت است که کیهان مقابل افراط‌های آنان از دولت اصلاحات تاکنون ایستاده است.

روایت مرعشی از درگیری و بن‌بست در شرکت سهامی دولت اصلاحات

کیهان در خبری دیگر نوشت:سخنگوی حزب کارگزاران معتقد است اغلب سالهای دولت اصلاحات (84-1376) در حوزه اقتصادی به درگیری و بن‌بست داخلی گذشت.

حسین مرعشی در مصاحبه با روزنامه شرق و درباره عدم انسجام در تیم اقتصادی دولت اصلاحات گفت: کسانی که در تیم اقتصادی دولت اول اصلاحات مسئولیت داشتند 4 نفر بودند؛ مرحوم نوربخش که تا آخر (زمانی که فوت شدند) مورد اعتماد آقای خاتمی هم بودند. در مقابل ایشان، آقای خاتمی، آقای نمازی را به عنوان وزیر اقتصاد و دارایی گذاشتند که از نظر فکری در نقطه مقابل نوربخش بود. البته آقای نمازی آدم نجیبی بودند و خیلی هم دخالتی در کارها نمی‌کردند ولی به هر حال همسو نبودند. ایشان عملا نقش چندانی در ستاد اقتصادی دولت نداشت و عموما تصمیمات توسط آقای نوربخش و همین‌طور آقای نجفی در سازمان برنامه اتخاذ می‌شد.

نفر چهارمی هم مداخله می‌کرد و آن آقای طهماسب مظاهری بودند. ایشان به عنوان مشاور آقای خاتمی بودند و آقای خاتمی ستادی ایجاد کرده بود، به نام ستاد اقتصادی که آقای مظاهری هدایت آن را بر عهده داشت. آقای مظاهری نه اقتصاد خوانده‌اند و نه در دولت خاتمی عنصر هماهنگی بودند. آقای مظاهری ماجراجو هم بودند. به این خاطر تقریبا دو سالی به اعصاب خردی گذشت.

وی در پاسخ این سوال که «با توجه به این اختلاف دیدگاه‌ها موضع آقای خاتمی درخصوص این اختلافات چه بود؟ به کدام دیدگاه گرایش داشت؟» اظهار داشت: خود آقای خاتمی هم آن موقع هنوز یک دیدگاه روشن اقتصادی نداشت. آقای خاتمی همیشه صحبت‌شان این بود که من می‌خواهم سیاست اقتصادی دو سال آخر آقای هاشمی را ادامه بدهم. سیاست اقتصادی دو سال آخر هاشمی به دلیل فشارهای فراوان، در واقع یک تعدیل تعدیل شده بود. به هر حال دو سالی آقای مظاهری وقت گرفت و بسیار مشکل ایجاد شده بود.

برنامه ای هم تدوین کردند به اسم «ساماندهی اقتصادی» که هیچ‌چیزی از آن بیرون نیامد و فقط وقت گرفته شد. شانسی که آقای خاتمی آوردند این بود که از سال 78 درآمدهای نفتی بالا رفت و یک ثباتی در منابع ارزی کشور ایجاد شد.

مرعشی همچنین درباره دولت دوم خاتمی گفته است: در دولت دوم آقای خاتمی هم دوباره همین اشتباه شد. دولت دوم خاتمی دو بخش شد. دو سال اول و دو سال دوم. در دو سال اول طهماسب مظاهری شد وزیر اقتصاد و آقای ستاری‌فر شد رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و آقای نوربخش هم رئیس کل بانک‌مرکزی باقی ماندند.

آقای نوربخش به من زنگ زدند و گفتند که آقای خاتمی چنین تصمیمی گرفته‌اند و چنین ترکیبی را برای ستاد اقتصادی دولت مدنظر دارند. مرحوم نوربخش به من گفتند که من به آقای خاتمی بگویم به جای من هم یک نفر دیگر را تعیین کنند چون من نمی‌توانم با آقای مظاهری و ستاری‌فر هماهنگ باشم.

من آن موقع نماینده مجلس بودم. به آقای خاتمی زنگ زدم و گفتم شما حق‌تان است که وزرا و مسئولان دولت را تعیین کنید اما آقای نوربخش هم می‌گوید من را از ادامه همکاری معاف کنید و فرد دیگری را که با وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه هماهنگ باشد منصوب کنید. آقای خاتمی خیلی از این حرف من آشفته شد. گفت من اساسا آقای ستاری و مظاهری را چون می‌توانند با نوربخش کار کنند در دولت گذاشته‌ام. مگر می‌شود نوربخش نباشد؟ از نظر آقای خاتمی، نوربخش اصالت داشت.

من گفتم به هر حال برداشت من این است که اینها هماهنگ نیستند. آقای خاتمی گفت: من با ستاری‌فر و مظاهری صحبت کرده‌ام و قول گرفته‌ام که با نوربخش هماهنگ باشند. ولی آقای مظاهری تقریبا 40 روز بعد از آغاز به کار دولت دوم خاتمی به سوی درگیری با آقای نوربخش حرکت کرد.

وی که رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دولت اصلاحات بود، ادامه می‌دهد: مرحوم نوربخش هم اصفهانی بسیار زرنگی بودند. نوربخش خودش را از صحنه درگیری کنار کشید و درگیری شد میان مظاهری و ستاری‌فر. نوربخش خودش گوشه‌ نشست و آن دو نفر با هم درگیر بودند.

آقای ستاری‌فر در یک دوره‌ای حسابی اعصابش به هم ریخته بود. آقای تاجگردون که معاون‌شان بودند، به آقای ستاری‌فر گفتند که ما چه کار داریم که موجودی خزانه را بدانیم. موجودی خزانه را می‌توانیم حدس بزنیم. براساس حدسیاتمان تخصیص می‌کشیم.

تخصیص‌ها را می‌کشیدند. بعد وزارت اقتصاد تخصیص‌ها را پرداخت نمی‌کرد. وزارت اقتصاد می‌گفت فلان سازمان تخصیص گرفته است اما برای پرداخت تامین وجه نشده است. برای اولین‌بار در سیستم اداری کشور واژه‌ای درست شد به نام «تامین وجه».

مرعشی تصریح کرد: خلاصه کار به جایی رسید که آقای خاتمی تصمیم گرفت هم آقای مظاهری و هم آقای ستاری‌فر را از این دو پست برکنار کند و این همزمان شد با فوت مرحوم نوربخش. بعد از آن با تصمیم آقای خاتمی، آقای شرکا رئیس سازمان مدیریت شدند. آقای صفدرحسینی هم وزیر اقتصاد و دارایی و آقای شیبانی هم رئیس کل بانک مرکزی شدند. دو سال آخر آقای خاتمی، تقریبا دو سال آرامی بود و اینها با هم هماهنگ شدند(!)

تلاش مرعشی برای شکستن همه کاسه کوزه‌های بن‌بست در دولت اصلاحات در حالی است که روسای بانک مرکزی و سازمان مدیریت در این دولت نیز درگیری‌های جدی با یکدیگر داشتند.

دستور دولت دهم درباره حقوق و مزایای یک مدیر اجرایی

خراسان نوشت:بر اساس یکی از آخرین تصمیم های هیئت دولت دهم که طی روزهای گذشته توسط محمدرضا رحیمی به دستگاههای مربوطه ابلاغ شده، مقرر شده است بنا به پیشنهاد وزارت اقتصاد، حقوق و مزایای مدیرعامل و رییس هیئت عامل سازمان حسابرسی، با 15000 امتیاز هم تراز استانداران و سفرای ایران در کشورهای دیگر تعیین و اجرایی شود.

تداوم دور کاری کارمندان در دولت یازدهم

خراسان نوشت:بر اساس بررسی های یک نهاد نظارتی، تعدادی از وزرا و مسئولان اجرایی در واپسین روزهای فعالیت خود مجددا طرح دور کاری کارمندان را تمدید کرده و به همین خاطر تعدادی از نیروهای ستادی به این منظور از محل استقرار خود خارج شده اند که این موضوع در بدو تحویل دولت به مدیران جدید، می توانست با ظرافت و برنامه ریزی بهتری انجام شود.

شرط اعطای مجوز به دانشگاه احمدی‌نژاد

تهران امروز نوشت:علیرضا خسروی عضو کمیسیون «آموزش، تحقیقات و فن‌آوری» مجلس گفته: این کمیسیون قطعا موضوع «دانشگاه احمدی‌نژاد» را بررسی کرده و طبق قانون تصمیم خواهد گرفت. خسروی، با اشاره به تصمیم رئیس‌جمهور سابق مبنی بر تاسیس «دانشگاه» به باشگاه خبرنگاران گفته: ولی اعضای کمیسیون نظر قطعی خود را اعلام نکرده‌اند.

خسروی گفته: این کمیسیون براساس مُرّ قانون عمل کرده و هرآنچه به صلاح مملکت باشد به آن تاکید خواهد کرد.

دیدگاه جنتی دیدگاه مسجدجامعی و مهاجرانی نیست

تهران امروز نوشت:حجت‌الاسلام سیدمهدی موسوی‌نژاد، عضو فراکسیون روحانیون مجلس شورای اسلامی گفته: دیدگاه دولت دکتر روحانی، دیدگاه دولت اصلاحات نیست و تفاوت‌های اساسی بین این دو دیدگاه وجود دارد.موسوی‌نژاد گفته: یقینا رویکرد جنتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رویکرد مسجدجامعی و مهاجرانی نیست و تفاوت‌های اساسی با رویکرد وزرای دولت اصلاحات دارد.

وی گفته: وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی شخصیتی مومن و مقید به آموزه‌های اسلامی و فرهنگ اسلامی است و عزل ایشان از مسئولیت‌های دولتی گذشته را نمی‌توان دلیلی بر ناکارآمدی ایشان دانست.موسوی‌نژاد گفته: تفاوت دیدگاه علی جنتی با دیدگاه صفارهرندی در وزارت ارشاد امری طبیعی است و اصولا هر یک از وزرا دیدگاه و رویکرد خاص خود را خواهند داشت.

نامه جدید لاریجانی به «رئیس‌جمهور سابق»

تهران امروز نوشت:علی لاریجانی، رئیس مجلس با وجود اتمام دوره ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد، طی نامه‌ای به وی که روز 15 مرداد منتشر شد مصوبه هیات دولت مبنی بر «اصلاح آیین‌نامه ساماندهی و اعتباربخشی مراکز مشاوره» را مغایر قانون اعلام کرد.

هاشمی:اعتدال به «دولت سکولار» منتهی نمی‌شود

تهران امروز نوشت:علی‌اکبر هاشمی‌رفسنجانی، رئیس‌مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگویی با پایگاه اطلاع‌رسانی خود با بیان اینکه اعتدال همان واقع‌گرایی اسلامی است، گفته: اطمینان دارم که اعتدال و واقع‌گرایی اسلامی به دولت سکولار منتهی نخواهد شد مشروط بر آنکه از مسیر اعتدال اسلامی خارج نشویم.هاشمی گفته: قطعا کارهای شعاری در آینده کم می‌شود.شعارهای بلند و عمل‌های کوچک مهم‌ترین شاخص جریان‌های تندرو است. وی گفته:جامعه هم به طرف اعتدال بیشتر خواهد رفت. مردم در حال تحصیل هستند. دانش و اطلاعات آنها زیاد می‌شود. کارهای شعاری از این نوع که انبوه توده‌ها را برای یک هدف خاص به صورت موجی بسیج کنند، در آینده سخت می‌شود. مبنای جامعه آینده ایران اسلامی گردش صحیح‌تر و شفاف‌تر اطلاعات با هدف اقناع حداکثری مردم خواهد بود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها