کد خبر: ۵۸۳۹۲۵
رویارویی پرستار و رزمنده سال های دور در «ماه عسل»/ علیخانی: درکتان می کنم؛ چون مادر خودم هم پرستار است

میهمان شب گذشته برنامه ماه عسل پرستاری بود که یک شهید را از مرگ نجات داده بود.

به گزارش باشگاه خبرنگارانشب گذشته در بیستمین روز از ماه مبارک رمضان، برنامه ماه عسل با اجرا و تهیه کنندگی  احسان علیخانی درب برنامه خود را به روی مشتاقان خود گشود.

علیخانیپس از ذکر دعای فرج گفت: سلام ،سلام به روی ماهتون ،امیدوارم و البته مطمئنم که همه ی شما قدر و منزلت ثانیه ها ی ویژه و تکرار نشدنی شب قدر را بهتر از من و امثال من می دانید، امشب خوش به حال هممون اگر ارزش شب قدر را بفهیم.

سپس تیراژی مناسب با ایام شهادت علی ع در فضای ماه عسل طنین انداز شد.

علیخانی با اشاره به برنامه شب گذشته عنوان کرد: قبول دارم که فصل دیروز ماه عسل  تلخ بود اما پایانش خود نفس ، زندگی و یه حال خوب برای مادر مهران بود که فرزندش مثل یه قهرمان خداحافظی کرده و رفته،بعضی ها روحشان میشه قهرمان بزرگ.

اما یه چیزی رو در گوشی بهتون بگم برنامه ای که من توش کمتر حرف می زنم را دوست دارم، برنامه دیروز را دوست داشتم و فقط نگاه کردم.

سپس علیخانی پا به دنیای مهمانان امروز ماه عسل گذاشت. یک زوج پرستار مهمان بخش اول ماه عسل بودند.

این زوج که اهل آبادان بودند در سال 57 با هم ازدواج کرده بودند و هر دو در بیمارستانهای جدا خدمت می کردند.

این دو زوج در جنگ ایران وعراق آبادان را ترک نکرده بودند و در انجا با شغل پرستاری به همنوعان خود خدمت می کردند.

 
خانم سلیمانی ذکر کرد:زمانی که یک لیوان آب به دست مریض می دهی دعای او بهت ارامش می دهد.

علیخانیبا توجه به این نکته ذکر کرد: من حرف شما را درک می کنم چون مادرم سالها پرستار است و وقتی دعاش می کردند جمله هایش را به یاد دارم که می گفت شاید از دعای مریض هاست که یه برکتی در زندگی ما وجود دارد.
یک زوج دیگر از اهل آبادان  به جمع مهمانان ماه عسل اضافه شدند.

علی پولادی اینگونه قصه ی زندگی خود را بازگو کرد: من جانباز 65 درصد هستم و در یکی از عملیات ها مورد اصابت گلوله قرار گرفتم و در یک بیمارستان ها  بستری شدم وقتی دکتر بالای سرم آمد گفت این شهید شده چند بار با گوشی تپش قلبم را گرفتند ولی گویا صدایی شنیده نمی شد خواستند پارچه سفید رویم بکشند که یک پرستار گفت یه گوشی دیگر بیاورید شاید این خراب باشد که بعد فهمیدند من زنده هستم.

در این میان خانم سلیمانی با توجه به صحبتهای مهمان به یاد همان صحنه ها افتاد و مشخص شد خانم سلیمانی همان پرستار بود.

علیخانیپس از خروج از دنیای مهمانان برنامه خاطر نشان کرد: امیرالمومنین در خواب به حضرت رسول میگه این مردم براشون فرق نمی کنه من باشم یا معاویه حضرت میگوید نفرینشون کن حضرت علی ع می فرماید نفرینشون نمی کنم ولی از خدا می خوام منو ازشون بگیره.

یه موقع هایی یه نعمتی از کنارمون گرفته می شه بعد می فهمیم چه اتفاقی افتاده...

امشب خد ا وعده داده که می بخشم هر کس با هرمقدار و عمری ازش بخواهد چون خداست.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها