
در دهه 30 هجری شمسی، وقتی دولت وقت سرگرم تدارک زمینه و طرحریزی برای ایجاد تلویزیون بود حبیبالله ثابت پاسال از بخش خصوصی پیشدستی کرد و پیشنهاد تاسیس یک ایستگاه فرستنده تلویزیونی را ارائه داد.
از آنجا که پاسال از اعتماد دربار برخوردار بود، با پیشنهاد او موافقت شد و مجلس شورای ملی در تیر ماه 1337 مادهای با چهار تبصره مصوب کرد که به موجب آن اجازه داده میشد یک فرستنده تلویزیونی زیر پوشش وزارت پست و تلگراف و تلفن در تهران ایجاد شود. این فرستنده تا پنج سال از پرداخت مالیات معاف بود و تمام برنامههای آن از مقررات اداره کل انتشارات پیروی میکرد.
با این حال نگاه کردن آن برنامهها در تلویزیونهای قدیمی هم عالمی داشت. تلویزیونهایی مبلهای به سالهای خیلی قبل تعلق دارد. این تلویزیونها دو در داشت که به وسیله یک قفل طلایی میتوانستیم آن را قفل کنیم. تلویزیون خاطرهانگیزی بود که حالا شاید بتوان آن را در سمساریها یا عتیقهفروشیها پیدا کرد. با این حال تلاشهایی که برای بندسازی تلویزیون داخلی انجام شد چندان دوام نیاورد تا امروز با تاسف شاهد آن باشیم که ایران فاقد برندی قابل اتکا در زمینه تولید تلویزیون باشد و ال جی، سامسونگ، سونی، شارپ، پاناسونیک و... در خانههای ایرانیان جا باز کند.
پارس الکتریک
حاج محمدهاشم برخوردار سومین فرزند حاج محمدحسین در خانوادهای که چند نسل آن در یزد به تجارت مشغول بودند، سال 1308 به دنیا آمد. خانواده برخوردار فوقالعاده سنتی و مذهبی بودند. حاج محمدهاشم با توجه به سرمایهای که سالها از محل تجارت به دست آورد، از سال 41 تا 56 همراه برادرش محمدتقی به سرمایهگذاریهای صنعتی روی آوردند و با راهاندازی کارخانه پارس الکتریک، ایران را به انقلاب صنعتی الکترونیک پیوند دادند. کارخانه پارس الکتریک ازجمله اولین کارخانههای تولیدکننده لوازم صوتی و تصویری ایرانی بشمار میرود. پارس الکتریک در ابتدا به مونتاژ تلویزیون و رادیوهای گروندیک میپرداخت. تلویزیون پارس الکتریک ابتدا سیاه و سفید بود و بعد رنگی شد. این تلویزیون اینگونه تبلیغ میشد: تلویزیون رنگی پارس، تلویزیونی که روزی همه خواهند داشت.
این دو برادر کارخانههای پارس توشیبا، پارس شهاب، پارس الکتریک، باتری پارس، لوازم خانگی پارس و چند واحد صنعتی را بنیانگذاری کردند تا 8000 نفر در این کارخانهها مشغول کار شوند.
این شرکت پس از انقلاب ملی شد و تحت نظر سازمان صنایع ملی ایران قرار گرفت. این شرکت سال ۱۳۷۱ زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی (شستا) شد.
از بین شرکای تجاری این شرکت تنها گروندیک آلمان که در بین برندهای صوتی و تصویری برند درجه سوم اروپا به شمار میآمد، با این شرکت همکاریاش را ادامه داد.
این شرکت در اوج کار خود سالانه 200 هزار دستگاه تلویزیون تولید میکرد که سهم وسیعی از بازار حدود 70 درصد اما ازسهم بازار داخل را شامل میشد. با شروع جنگ درسال 1359 و تقویت سیاستهای حمایت از تولید داخلی که به علت محدودیتهای ناشی از درآمد ارزی و تحریمهای خارجی بود، عملا هیچ تولیدکننده قدرت رقابت با این شرکت را نداشت و این تلویزیون رنگی یکهتاز بازار بود.
اما با تمام شدن جنگ و ورود صنایع و محصولات خارجی رقیب به بازار داخلی این شرکت نتوانست تاب مقاومت بیاورد. دقیقا در همین سالها بود که پارس الکتریک بهترین فرصت برای دستیابی نهایی به فناوری تولید کالاهای خانگی الکترونیکی را برای همیشه از دست داد.
در اواخر دهه 80 میلادی گروندیک برای همیشه مرد و پارس الکتریک نتوانست مرده این برند را خریداری و به نام خود ثبت کند.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که همین تصمیم هم اشتباه سران صنعت کشور بود، چراکه عمر خط تولید تلویزیونهای رنگی لامپ تصویری سر رسیده و دنیا به سمت تلویزیونهای بدون لامپ تصویری پیش میرفت.
این تصمیم اشتباه درواقع صنعت تلویزیون کشور و پارسالکتریک را به زانو درآورد و این کارخانه هرگز نتوانست خانوادههای ایرانی را همچون گذشته قانع کند محصولات تولیدیاش را بخرند. این شد که مشکلات مالی کمکم گریبان پارس الکتریک را گرفت و مدیران آن را مجبور به تغییر تکنولوژی کرد.
از اینرو برای تولید تلویزیون دست نیاز خود را به سمت کارخانههای کرهای (به غیر از برندهای معروف) دراز کرد که با یکی از قدیمیترین برندهای صوتی و تصویری آسیا همکاری کند.
قرار بود این برند درجه دو کرهای بیاید و این کارخانه را با تولید تلویزیونهای السیدی نجات دهد، اما معلوم نشد که چرا به جای تولید، ناگهان خط تولید جمعآوری شد تا دیگر از پارسالکتریک چیز زیادی باقی نماند.پارس الکتریک در حالی که میرفت علاوه بر تولید تلویزیونهای ال سیدی، لپ تاپ ایرانی را نیز وارد بازار کند، با تغییر ناگهانی مدیرعاملش مواجه شد تا مثل سایر برندها با آیندهای نامعلوم روبهرو شود.
پارس در نهایت تولید تلویزیونهای السیدی را شروع کرد، اما نتوانست بجز در چند ایستگاه مترو جایی در میان خانوادههای ایرانی پیدا کند و جای خود را به محصولاتی خارجی داد، تاکنون فقط نامی و ساختمانی از آن در اتوبان تهران ـ کرج باقی است.
شهاب
شاید یکی از برندهای خاطرهانگیز در محصولات صوتی و تصویری تلویزیون شهاب باشد. آن روزها اینطور تبلیغ میکرد: تلویزیون شهاب پنجرهای رو به جهان. شهاب درواقع تغییر نام یافته برند معروف بلر است. بلر جام جهاننما. این نامی است که اکثر ایرانیان و بچههای دیروز به خاطر دارند. تلویزیونهای مبله سیاه و سفید آن و بر نامهای خاطرهانگیزش هرگز از یادها نمیرود. با این حال اکنون از شهاب نیز جز نامی بر جای نمانده و این شرکت تقریبا هیچ حضوری در بازار لوازم صوتی و تصویری کشور ندارد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد