در این چارچوب طرفداران اندیشه بولیواری و ضد امپریالیستی، «مادورو» معاون چاوز را برای جانشینی چاوز نامزد کردند و طرفداران غرب نیز (کاپریلس) را که چندی پیش رقیب چاوز بود، در برابر «مادورو» تعیین کردند.
بسیاری از ناظران سیاسی با اشاره به جایگاه جهانی ونزوئلا تاکید دارند این انتخابات نه تنها بر ونزوئلا و منطقه بلکه بر رفتار نظام بینالملل تاثیرگذار خواهد ؛ چرا که رقابتی میان اندیشههای نوین استقلالطلبانه در برابر تفکرات پذیرش سلطه آمریکاست.
آمریکا که زمانی تنها بازیگر آمریکای لاتین بود در سالهای اخیر با چالش تضعیف موقعیت مواجه شده است بهگونهای که حتی در روابط سیاسی با کشورهای منطقه با چالش روبهرو است.
نکته مهم در این فرآیند نوع نگرش قدرتهای بزرگ به این انتخابات است. بررسی کارنامه ونزوئلا نشان میدهد، این کشور عرصه رقابت دو طیف رقیب است که هر کدام حضور در این کشور را عنصری مهم برای مقابله با رقیب میدانند.
در این عرصه در یک طرف کشورهای چین و روسیه قرار دارند که در سالهای اخیر توانستهاند روابط رو به گسترشی را با ونزوئلا و متعاقب آن آمریکای لاتین داشته باشند.
با توجه به روابط سنتی طرفین میتوان گفت که این کشورها بر اصل حفظ وضع موجود در این کشور تاکید دارند چنان که از زمان درگذشت چاوز، روسها و چینیها بارها حمایت خود را از «مادورو» اعلام کردهاند.
در طرف مقابل آمریکا و متحدان صهیونیست و اروپایی آن قرار دارند که تغییر وضع موجود را طلب میکنند.
در سالهای اخیر بویژه با مدیریت چاوز، آمریکا منافع بسیاری را در آمریکای لاتین از دست داده است چنان که یکی از مصوبات کنگره آمریکا احیای جایگاه آمریکا در این منطقه بود.
آمریکاییها زنجیرهای از تحرکات را در این منطقه در پیش گرفتهاند که دامنه آن از کودتای نظامی گرفته تا کودتاهای رنگی را شامل میشود.
از مهمترین چالشهای آمریکا برای شکستن وحدت آمریکای لاتین و نیز مقابله با تفکرات ضد امپریالیستی ونزوئلا خواهد بود.
حال با درگذشت چاوز، این فرصت برای آمریکا ایجاد شده تا برای انتقامگیری از جبهه ضد بولیواری و احیای منافع خود گام بردارد. بر این اساس واشنگتن آشکارا به حمایت از کاپریلس ، میپردازد.
هدف آمریکا آن است که در صورت توان وی را به ریاست جمهوری ونزوئلا برساند و در صورت شکست از وی در قالب جریان مخالف دولت بهرهبرداری کند تا فضای داخلی ونزوئلا همواره در مرحله تنش قرار داشته باشد.
به عبارت دیگر میتوان گفت آمریکا در هر شرایطی به دنبال دگرگونی در ساختار ونزوئلا و شکست وحدت درونی و جایگاه منطقهای و جهانی آن است تا شاید از این مولفه برای رسیدن به منافع بیشتر بهره گیرد.
در جمعبندی کلی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که آمریکا و روسیه بار دیگر در دوران جنگ سرد قرار گرفتهاند هر چند که مانند بحران موشکی کوبا به صفآرایی نظامی نمیپردازند، اما در حوزه سیاست رقابتی سخت را در آمریکای لاتین به راه انداختهاند که اکنون یکی از محورهای آن را تحولات ونزوئلا تشکیل میدهد.
زمانی در قالب جنگ سرد بحران موشکی کوبا روی داد که نتیجه تقابل نظامی آمریکا و روسیه بود، اما اکنون دیگر طرفین توان پرداخت چنین هزینه نظامی سنگینی را نداشته لذا در حوزه سیاسی به رقابت در منطقه میپردازند. رقابتی که پیامدهای آن کمتر از تقابل نظامی نخواهد بود و میتواند بر صحنه بینالملل تاثیرگذار باشد.
رقابتی که پیروز آن میتواند تا حدودی خود را فاتح جنگ سرد جدید در منطقه معرفی نماید. نتایج انتخاباتی ونزوئلا نشان خواهد داد که کدام یک پیروز این عرصه بودهاند؛ مسکو که به دنبال حفظ وضع موجود است یا آمریکایی که تغییر در منطقه را طلب میکند.
نتیجه این انتخابات را البته نمیتوان پایان تقابل طرفین دانست و در آینده نیز هر کدام تلاش خواهند کرد منافع بیشتری را در منطقه کسب کنند که دامنه آن بسیاری از کشورهای منطقه را در بر خواهد گرفت.
قاسم غفوری - جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد