چون امروز این روستا بسیار پیشرفت کرده، در بلوار و خیابانهای آن آلبالو کاشتهاند! آنقدر این درختهای آلبالو زیبا و دیدنی است که هر کسی میتواند شکوفههای آلبالو ، آلبالوهایکال و آلبالوهای رسیده و خوشمزه را ببیند. گردو، گیلاس و قیسی هم از محصولات فیرورق است. در گذشته گندم و جو و تخمکدو میکاشتند و از این راه زندگی میکردند. مردم روستای کودکی من امروز در دیگر شهرهای کشور و در موقعیتهای متفاوت کاری پراکنده شدهاند.
اگرچه معمولا از روستا یک شرایط ثابت در ذهنها ثبت شده ولی روستای ما آنقدر تغییر کرده که دیگر حالت محلی و قدیمی خود را با آن کوچههای تنگ و خانههای کاهگلی و زمینهای خاکی از دست داده است. خانهها عقبنشینی کرده و همه جا آسفالت شده است؛ منتها هنوز آن آب و هوای خوب خود را دارد و حالت گردشگری خود را حفظ کرده است. زیرا نزدیک کوه است و تفریحگاههایی هم ایجاد کردهاند و معمولا مردم از شهرهای دیگر یا از خوی به پره میآیند و تعطیلاتشان را سپری میکنند.
من تا هفت سالگی در این روستا بودم و کلاس اولم را هم در مدرسه حکیم نظامی آنجا گذراندم. بعد از آن تا کلاس ششم در خوی بودم سپس به ارومیه آمدم و بعد هم تهران.
جذابترین دیدنی ارومیه دریاچه آن است؛ اگرچه این روزها خشک شده. در قدیم علاوه بر زیبایی خاصی که این دریاچه داشت و مسافران و گردشگران زیادی را به خود جلب میکرد، در تابستانها عدهای برای مداوا به این دریاچه میآمدند و لجنهایی را که در دریاچه بود، به پاهایشان میزدند و درد آن کم میشد. البته این گونه نیست که کسی بگوید چون دریاچه ارومیه خشک شده، پس دیدنش دیگر ارزشی ندارد. الان هم تماشای نمکهای باقیمانده از آب این دریاچه زیباست. بازارچههای خرید مرزی، باغهای بسیار پربار، درختان انگور و سیب و دریاچههای لب مرز هم دیدنی است.
از آثار تاریخی ارومیه باید به مساجد جامع و مساجد قدیمی آن اشاره کنم. آتشگاههای ارومیه هم دیدن دارند. همانطور که میدانید عدهای معتقدند زردشت در آذربایجان متولد شده است.
در خوی هم باید به دیدن مقبره شمس تبریزی رفت. چند سالی است که بر سر مزار او مراسم و همایشهایی برگزار میکنند و افراد مختلفی را از کشورهای فارسی زبان خصوصا ترکیه دعوت میکنند. فرهنگ بالای مردم خوی موجب شده معمولا در رتبههای بالای کنکور و کارهای مهم کشور حضور فعال و چشمگیری داشته باشند. این فرهنگ فقط به خاطر وجود مزار شمس تبریزی نیست؛ موقعیت منطقه و شغل مردمانش که به دامپروری و کشاورزی مشغول بودند در روحیه مردم بیتاثیر نیست.
ناگفته نماند که آفتابگردان و عسل و محصولات دامداری خوی بسیار معروف است. ما نباید انتظار داشته باشیم در جایی مثل خوی، به دنبال تعداد زیادی آثار باستانی باشیم. این آثار باستانی متعدد معمولا از آن شهرهایی است که زمانی پایتخت بودهاند و به همین جهت به آنها بیشتر رسیدگی میشده است.
من اهل سفر هستم و بیشتر شهرهای ایران را از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب دیدهام. شهرهای مختلف را معمولا به خاطر موقعیتهای شغلیام مانند کارشناس تئاتر یا کارشناس فرهنگی یا داور دیدهام.
در این سفرهای کاری معمولا سعی من بر این است شهر را هم ببینم و این به خاطر علاقه زیادم به گردشگری و شناخت مردم کشورم است.
بسیاری اوقات ممکن است افراد دیگری که همراه ما در سفر هستند، خواب را براستراحت ترجیح دهند تا روز کاری خود را با انرژی بیشتری شروع کنند، ولی من معمولا صبح زود از خواب بیدار میشوم و قبل از شروع کارم، به دیدن قسمتهای مختلف شهر میروم. اگر ممکن نباشد که جایی را ببینم، در کوچه و پسکوچههای آن شهر راه میروم و مردم و سبک زندگیشان را نگاه میکنم. در گشت و گذارها اگر امکان عکس یا فیلم گرفتن هم داشته باشم، حتما تصویربرداری میکنم.
سفرهای شخصیام معمولا با هواپیماست، ولی وقتی بخواهم به شمال کشور بروم، سوار اتوبوس میشوم. چون به نظرم ضریب امنیتی اتوبوس برای شمال بهتر از دیگر وسایل است.
در کل، کشور ما آنقدر موقعیتهای متنوع برای سلیقههای مختلف دارد که هر کس هر جایی را که دلش بخواهد میتواند پیدا کند. من یک سالی در یزد زندگی میکردم و آنقدر مردم این شهر را پاک و خوب و مهربان دیدم که دوست دارم بعد از بازنشستگی در این شهر زندگی کنم. ولیتوفانهای شنی آنجا روز روشن را تیره و تار میکند.
کسی که اهل خرید و کسب و کار باشد میتواند براحتی کیش و قشم را انتخاب کند. البته باید بداند جایی مثل قشم دیدنیهای بسیاری هم دارد؛ دیدنیهای بکری که کمتر کسی به سراغ آن میرود. در دیگر شهرها نیز چنین ویژگیهایی وجود دارد و اینها همه از خاصیت کشور متنوع ماست.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد