موضوع گفت‌وگوی ایران و آمریکا سناریویی است که هر چند وقت یکبار پس از پیروزی انقلاب اسلامی و قطع رابطه دو کشور تکرار و گاهی اوقات پرده‌هایی از آن نیز به نمایش گذاشته می‌شود که البته هیچ‌گاه اظهارات برخی مقامات نتیجه‌ای ملموس به دنبال نداشته است.
کد خبر: ۵۴۴۲۲۷
منافع حداکثری آمریکا از گفت‌وگو با ایران

با این حال چندی است ایران و آمریکا نسبت به یکدیگر بازار شایعات را در این باره گرم کرده اند و حالا در شرایطی که ایران می‌رود بر سر میز مذاکره هسته‌ای با قدرت‌های جهانی حاضر شود چنین پیشنهادی برای افکار عمومی تازگی دارد و این سوال را مطرح می‌کند که چرا آمریکا در این مقطع زمانی تصمیم گرفته تلاش برای آب‌کردن رابطه‌ یخ‌زده میان دو طرف را به نمایش بگذارد.

طرح مذاکره مستقیم با ایران، آن‌هم در شرایطی که ایران زیر فشار همه‌‌جانبه تحریم‌ها از جانب آمریکا و شرکای غربی این کشور قرار دارد و میلیاردها دلار در رسانه‌های این کشور برای مقابله با ایران سرمایه‌گذاری شده و اختلافات واشنگتن ـ تهران مورد تائید لابی قوی صهیونیستی در کنگره آمریکاست،

آنقدر متناقض است که اولین سوالی که در مورد آن به ذهن می‌رسد این است که طرح این مذاکره چه هزینه و فایده‌ای برای دولت اوباما به دنبال دارد؟

بررسی سخنان رئیس‌جمهور آمریکا در اولین سخنرانی خود در کنگره این کشور نشان می‌دهد ایران همچنان در زمره مهم‌ترین چالش‌های سیاست خارجی آمریکا قرار دارد و حل مسأله هسته‌ای ایران آن‌هم درست در زمانی که آمریکا درگیر فشارهای اقتصادی و سیاسی است، می‌تواند موجب کسب مشروعیت بیشتر برای اوباما شود و از او رییس جمهوری موفق درصحنه سیاسی آمریکا بسازد؛ رییس‌جمهوری که توانست هزینه جانی و مالی جنگی دیگر در خاورمیانه برای مردم آمریکا را به صفر برساند و از راه‌های کم‌هزینه‌تری برای رسیدن به اهدافش استفاده کند.

از سوی دیگر، این اقدام در حالی دولت اوباما را در جامعه جهانی دولتی صلح‌طلب معرفی می‌کند که در مقابل از ایرانیان چهره‌ای ناسازگار می‌سازد که به هیچ‌وجه حاضر به مصالحه نبوده و تن به راه‌های دیپلماتیک نمی‌دهند.

در این صورت، راه را برای تسلیم قطعنامه‌ای دیگر به شورای امنیت و فشارهای بیشتر بر دولت ایران مهیا می‌کند.

باید توجه داشت آنچه آمریکا از چنین گفت‌وگویی انتظار دارد، دستیابی به توافقی که هدف برد ـ برد را برای هر دو طرف تامین کند، نیست و آمریکایی‌ها درصددند به خواسته خود ـ یعنی تسلیم و عقب‌نشینی ایران از مواضع خود بخصوص مواضع هسته‌ای ـ دست یابند.

این سیاستی است که جان کری، وزیر خارجه آمریکا نیز بر آن تاکید کرد و مسأله‌ای است که هم جمهوریخواهان و هم دموکرات‌ها بر آن توافق دارند و تاکید می‌کنند آمریکا در برابر ایران سیاست بازدارندگی را در دستورکار دارد.

این بازدارندگی درحقیقت، توقف فعالیت‌های هسته‌ای در ایران بخصوص غنی‌سازی اورانیوم است که اسرائیل نیز بر آن پافشاری می‌کند و آن را خط قرمز خود نامیده است.

با اعمال سیاست بازدارندگی، علاوه بر این‌که سران کاخ سفید پیروز میدان هسته‌ای به شمار خواهند رفت در عین حال، ژست پدرخواندگی این کشور در دنیا حفظ شده و ابزارهای تبلیغاتی آمریکا این موضوع را به جهانیان القا می‌کند که حل تمام مسائل جهانی به ایالات متحده ختم شده و این کشور محور تک‌قطبی جهان است.

از سوی دیگر، آمریکا از مذاکره با ایران، چشم‌اندازی را در خاورمیانه برای خود متصور شده است و آن، استفاده از کلید ایران برای ورود به دریچه نظام‌ها و دولت‌های انقلابی در این منطقه است که با بیداری اسلامی و انقلاب ایران گره خورده‌ است.

آمریکا به این روش این موضوع را به این دولت‌های جدید متذکر می‌شود که جمهوری اسلامی با همه سرسختی و ایستادگی، عاقبت پای میز مذاکره و مصالحه با آمریکا آمد و در نتیجه شما نیز چاره‌ای جز تسلیم در برابر سیاست‌های آمریکا ندارید.

به این ترتیب، آمریکا می‌خواهد از دیوار بلند بی‌اعتمادی میان تهران و واشنگتن بالا رفته تا منافع حداکثری خود را در آن‌سوی دیوار کسب ‌کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
علی از تهران
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۴۲ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
۰
۰
آفرین به این تحلیل همانطور كه منطبق با نظرات مقام معظم رهبری است

نیازمندی ها