اگرچه عملیات نمونهبرداری از جنازه نبش قبرشده یاسر عرفات را پزشکان فلسطینی بر عهده داشتهاند، اما گروه علمی که بررسی نمونهها را بر عهده خواهد داشت و در محل نبش قبر حضور داشتند گروهی از دانشمندان روسی، سوئیسی و فرانسوی هستند تا این نمونهها را برای بررسیهای بیشتر به کشورهای خود ببرند.
یاسر عرفات، هشت سال پیش و پس از ابتلا به یک دوره بیماری کوتاهمدت به کما رفت و سپس درگذشت. از همان زمان برخی طرفداران وی معتقد بودند او به دست اسرائیلیها کشته شده است و البته صهیونیستها نیز هیچگاه خشنودی خود از مرگ وی را پنهان نکردهاند.
با وجود این، بحث احتمال ترور وی زمانی بالا گرفت که یک گروه پزشکی گزارش داد در لباسهای رهبر فلسطینیان نشانههایی از عنصر رادیواکتیو پلونیوم را پیدا کرده است. طرفداران عرفات معتقدند اسرائیلیها رهبر آنها را با این ماده رادیواکتیو مسموم کردهاند. اینک همسر یاسرعرفات و تشکیلات خودگردان فلسطینی امیدوارند این گروه علمی بتواند رازهای مرگ یاسر عرفات را آشکار کند. این اتفاق فراتر از یک کالبدشکافی ساده، ابعاد سیاسی فراوانی دارد بخصوص این که عملیات بیرونآوردن جنازه یاسر عرفات و آزمایشهای علمی تنها چند روز پیش از تاریخی صورت گرفت که محمود عباس، همراه قدیمی یاسر عرفات و رهبر فعلی فلسطینیها طرح ارتقای موقعیت فلسطین از سازمان ناظر به کشور مستقل ناظر را به مجمع عمومی سازمان ملل متحد ارائه داد و با پذیرفته شدن آن فلسطین وارد دوران جدیدی شده است.
پلونیوم مظنون اصلی
اما اگر فرضیه مسمومیت رهبر فلسطینیان درست باشد، مظنون اصلی پولونیوم است. پولونیوم 210، عنصری طبیعی است که در طبیعت به مقدار کمی وجود دارد. این عنصر اولین بار توسط پیر و ماری کوری در سال 1898 کشف شد و نام خود را از نام لاتین لهستان زادگاه ماری کوری گرفته است.
نیمه عمر این عنصر رادیواکتیو 138 روز است. یعنی اگر مقدار مشخصی از این ماده را در جایی قرار دهید بعد از گذشت 138 روز بر اثر فرآیندهای پرتوزایی مقدار آن نصف خواهد شد. پرتوزایی پولونیوم 210 تنها همراه با آزاد شدن ذرات آلفاست و به طور عمومی در این فرآیند پرتوهای گاما آزاد نمیشود. در واقع از بین هر صد هزار واپاشی تنها در یکی از آنها تابش گاما نیز آزاد میشود.
نکته مهم درباره این ماده، سمیبودن آن است. صدمه اصلی که در مجاورت این ماده ممکن است به شخصی وارد شود از جذب میزان انرژی بالای ذرات آلفا توسط بافتهای بدن است، اما با توجه به ماهیت ذرات آلفا تنها زمانی مجاورت با این ماده میتواند خطرناک باشد که این ماده وارد بدن شود. علت هم این است که ذرات آلفا در مجاورت هوا بیش از چند سانتیمتری نمیتوانند آزادانه حرکت کنند و بسرعت متوقف میشوند. لایه مردهای از پوست بدن یا یک ورق کاغذ میتواند مانع ورود آنها به بدن شود و به همین دلیل مسمومیت در مجاورت این ماده تقریبا منتفی است. حتی اگر در مجاورت این ماده قرار گرفته باشید در بیشتر اوقات، آثار اندک آن بر بدن را میتوانید با شستن دستها و صورت از بین ببرید، اما مشکل زمانی به وجود میآید که این ماده از طریق غذاخوردن یا نوشیدن آب وارد بدن شود. در این صورت، این ماده میتواند از درون به بافتهای مجاور خود آسیب برساند و اگر مقدار مشخصی از آن وارد بدن شده باشد میتواند حتی به مرگ نیز منجر شود. اگر ثابت شود یاسر عرفات به دلیل مسمومیت ناشی از پولونیوم فوت کرده است او اولین قربانی این عنصر نخواهد بود.
در روز 23 نوامبر 2006، الکساندر لیتویننکو در بیمارستانی در لندن بر اثر مسمومیت شدید ناشی از پلونیوم 210 درگذشت. او افسر سابق سازمان جاسوسی شوروی و سازمان اطلاعات روسیه بود، اما در سال 1998 به همراه چند نفر از همکارانش افسران مافوق خود در سازمان جاسوسی روسیه را متهم کرد که دستور قتل یکی از مخالفان دولت ولادیمیر پوتین را صادر کردهاند. وی پس از آن و پس از داستان پرفراز و نشیبی به لندن رفت، اما پس از ملاقاتی که با دو نفر از افسران سابق کاگب داشت، بیمار و به بیمارستان منتقل شد. مدتی بعد او بر اثر مسمومیت پولونیوم درگذشت.
نتایج تحقیقات روی نمونههای استخراجشده از بدن عرفات تا مدتی دیگر مشخص میکند آیا او واقعا قربانی پلونیوم بوده است یا نه؛ اما به هر حال او وارد باشگاهی از چهرههای معروفی شد که بعد از مرگشان مورد نبش قبر قرار گرفتهاند.
جسی جیمز
یکی از معروفترین گنگسترهای تاریخ آمریکا بود. مردی که از یک سو به سارق و تبهکاری افسانهای شبیه بود و البته در فرهنگ عامه، بسیاری از مردم تصویری چون رابینهود از او در ذهن داشتند. جیمز سال 1882 توسط یکی دیگر از اعضای باندهای گنگستری آن موقع به نام رابرت فورد کشته شد. شخصیت افسانهای این سارق قرن نوزدهم آمریکا باعث شد داستانهای بسیاری درباره این که وی واقعا توسط رابرت فورد کشته شده یا این که این موضوع صحنهسازی بوده که او خود ترتیب داده بود تا کشتهشده انگاشته شود بین مردم رایج شد. این داستانها تا سال 1995 ادامه داشت تا بقایای او مورد نبش قبر قرار گرفت و دیانای او با نوادگان شناختهشدهاش تطبیق داده شد.
چارلی چاپلین
کمدین معروف و یکی از اعجوبههای سینمای جهان، 25 سال آخر عمرش را در روستایی در سوئیس سپری کرد و پس از مرگ نیز در گورستان محلی این روستا به خاک سپرده شد. یک سال بعد، دو مکانیک با هدف اخاذی از همسر چاپلین شبانه قبر او را شکافتند و تابوت او را به سرقت بردند. خانواده چاپلین از پرداخت پول به این سارقان خودداری کرد و در نهایت پس از عملیات پلیسی گستردهای که اتفاق افتاد، جسد و جنازه چاپلین که در محوطه دیگری به خاک سپرده شده بود پیدا شد. بعد از سه ماه موفق شدند جنازه او را به قبر خودش در قبرستان روستا بازگرداند.
ماری کوری
دانشمند برجسته فرانسوی ـ که از قضا کاشف پلونیوم است ـ نیز در فهرست افرادی قرار دارد که مورد نبش قبر قرار گرفته است. پیر و ماری کوری پس از مرگ سوزانده و خاکستر آنها در قبرستان کوچکی در پاریس به خاک سپرده شد. ماری کوری از پیشگامان فیزیک و بویژه دانش مربوط به پرتوزایی مواد رادیواکتیو بود و دوبار جایزه نوبل را به خود اختصاص داد. بعدها دولت فرانسه برای ادای احترام به جایگاه او، قبر او و همسرش را نبش کرده و بقایای خاکستر آنها را به بنای پانتئون در پاریس منتقل کردند؛ جایی که در کنار بسیاری از بزرگان فرانسه به خاک سپرده شدند.
زاخاری تیلور
آبراهام لینکلن، شانزدهمین رئیسجمهور آمریکاست. در دوره او بود که جنگهای داخلی به پایان رسید و عملا آمریکا به شکل کنونی خود درآمد و بردهداری نیز با تلاشهای او و با تصویب متممی بر قانون اساسی لغو شد، اما او چند روز پس از پایان جنگهای داخلی هدف گلوله مخالفان قرار گرفت و به اولین رئیسجمهور آمریکا بدل شد که ترور شده است. با وجود این، برخی از نزدیکان زاخاری تیلور، دوازدهمین رئیسجمهور آمریکا نیز معتقد بودند او از سوی مخالفانش مسموم شده و به قتل رسیده است. برای بررسی این موضوع در سال 1991، بقایای بدن او از آرامگاهش خارج و مورد آزمایش قرار گرفت و معلوم شد او مسموم نشده است و به این ترتیب، لینکلن نخستین رئیسجمهور مقتول آمریکا باقی ماند.
کریستف کلمب
کاشف اسپانیایی که قاره آمریکا را به اروپاییها معرفی کرد، یکی از افراد ماجراجوی تاریخ بود که بخش مهمی از زندگیاش را سفرهای دریاییاش تشکیل میداد. بعد از مرگ نیز اما جنازه او دست از سفرهای متوالی برنداشت.
او ابتدا وصیت کرده بود در قاره نویافته به خاک سپرده شود، اما چون در آن زمان کلیسایی مناسب که آداب و رسوم تدفین را اجرا کند در آنجا نبود به طور موقت در سال 1506 در والادولید اسپانیا به خاک سپرده شد. مدتی بعد بقایای بدن او را به شهر سویل منتقل کردند. در سال 1542 و برای اجرای وصیتش او را نبش قبر کردند و جنازه او را به سانتو دومنیگو (پایتخت کنونی جمهوری دومنیکن) فرستادند، اما در اواخر قرن 17 و پس از آن که اسپانیا مالکیت این منطقه را به فرانسه واگذار کرد، بدن او را دوباره از مدفنش درآوردند و به کوبا فرستادند.
او در کوبا آرام گرفت تا زمانی که کوبا استقلال خود را اعلام کرد. به این ترتیب، کلمب ـ که گویا نمیتوانست مکان آرامی در قارهای که خود یافته بود پیدا کند ـ در سال 1898 بار دیگر از اقیانوس سفر کرد و در کلیسای جامع سویل در اسپانیا به خاک سپرده شد. آزمایشهای دیانای از تطابق بقایای مقبره سویل با بقایای مقبره متعلق به برادر کلمب خبر میدهد. هر چند هنوز آرامگاهی در جمهوری دومنیکن وجود دارد که برخی معتقدند بخشهایی از بدن کلمب در آنجا مدفون است.
چگوارا
رهبر انقلابی کوبایی متولد آرژانتین یکی از معروفترین چهرههایی است که محل اولیه دفن او مورد نبش قبر قرار گرفت. او سال 1967 و در بولیویا دستگیر و کشته شد. تا مدتها محل دفن جنازه وی مخفی نگه داشته میشد و کسی نمیدانست وی را کجا دفن کردهاند تا این که در سال 1995 یکی از افسران بولیویایی که در آن عملیات نقش داشت، خبر داد که بدن او را در زیر باند فرودگاهی در نزدیکی محلی که کشته شده بود دفن کردهاند. دو سال بعد این محل مورد حفاری قرار گرفت و بقایای بدن او به کوبا برده شد؛ جایی که در سیامین سالگرد مرگش مورد استقبال دوست سابق خود فیدل کاسترو قرار گرفت و در این کشور به خاک سپرده شد.
پوریا ناظمی / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
محمد نصرتی در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛