شما فکر می‌کنید چه عاملی باعث می‌شود یک بازیگر در سینما بیشتر ظاهر شود و دیگری در تلویزیون؟ اگر مساله تخصص و علاقه‌مندی را کنار بگذاریم که بعضی بازیگران به سینما بیشتر علاقه‌مند هستند و بعضی دیگر به تلویزیون بیشتر گرایش دارند، دلایل دیگری هم وجود دارد که بازیگران براساس آنها دست به انتخاب می‌زنند؛ مثلا برای بعضی‌ها، فیلمنامه در اولویت قرار دارد، بعضی دیگر کارگردان را در نظر می‌گیرند.
کد خبر: ۵۱۲۲۵۰

ما در این گزارش از بازیگرانی که در تلویزیون و سینما تجربیات مختلفی داشته‌اند، همین سوال را پرسیده‌‌ایم که واقعا براساس چه معیارهایی دست به انتخاب می‌زنند؟

جالب است بدانید برای بیشتر این بازیگران تفاوت میان سینما و سیما وجود ندارد، اما با وجود این در سیما پرکارتر هستند.

چرایش را که می‌پرسیم به این جواب واحد می‌رسیم، چون در سال‌های اخیر، اغلب کارهایی که در تلویزیون تولید می‌شوند جذابیت بیشتری دارند و اتفاقا موفق‌تر هم می‌شوند.

به عقیده این بازیگران، در میان کارهایی که به آنها پیشنهاد می‌شود، چه سینمایی و چه تلویزیونی خیلی وقت‌ها کارهای تلویزیونی نقاط قوت بیشتری دارند و به همین دلیل است که آنها در سیما پرکارتر بوده‌اند.

تلویزیون در سال‌های اخیر به عموم مردم نزدیک‌تر بوده و آثاری را تولید کرده که برآمده از واقعیات اجتماعی بوده‌اند. در کنار این وجه آموزشی سریال‌های تلویزیونی را هم باید در نظر گرفت. آثاری که مخاطب را به تفکر واداشته.

اگرچه چنین آثاری در سینمای ما هم کم تولید نشده‌اند اما این واقعیتی است که هنرمندان نیز بر آن صحه می‌گذارند اینکه تلویزیون به مردم نزدیک‌تر است.

با این وجود از نگاه این هنرمندان کار خوب و باکیفیت سینما و تلویزیون ندارد و این کیفیت کار است که در اولویت انتخاب قرار می‌گیرد.

فروزنده: اولویت من کیفیت نقش است

این نگاه من است و به آن عمومیت نمی‌دهم، چراکه در زمینه هنر هر کسی نگاه ویژه خودش را دارد و جذابیتش هم به این است؛ ولی شخصا به دلیل تجربه و آن مقدار دانشی که ممکن است پیدا کرده باشم، به نظرم بازیگری صرف‌نظر از این‌که به بازی در تئاتر، سینما و تلویزیون اطلاق می‌شود، هر کدام ویژگی‌های خاص خودش را دارد.

زمانی که من در سینما بازی می‌کنم باید برای پرده سینما بازی کنم، باید ویژگی‌های لنز دوربین سینما را بدانم، باید بدانم تصویری که از من در سینما پخش می‌شود در چه ابعادی است تا جنس بازی خود را براساس سیستم نمایش سینما منطبق کنم، ولی تلویزیون یک رسانه سراسری است و بیشترین اندازه‌ای که ممکن است از بازی من دیده شود به سایز تلویزیون بستگی دارد.

همه اینها به نظر من یک جنس بازی خاص می‌طلبد. اگر از نگاه تخصصی بخواهیم نگاه کنیم باید این موارد را در نظر بگیریم. حالا اگر نگاه من به گستردگی مخاطب باشد آن هم داستان‌های خاص خودش را دارد.

به هر حال وقتی کاری در تلویزیون پخش می‌شود با زمانی که شما شخصا می‌روید بلیت تهیه می‌کنید و وارد سینما می‌شوید تا یک اثر خاص را ببینید، خیلی فرق می‌کند.

در اینجا جنس مخاطب شما فرق می‌کند. در تلویزیون ممکن است یک بچه کوچک یا سالمند کار شما را ببیند یا حتی کسی گذرا بازی شما را نگاه کند، اما وقتی مخاطب به سینما می‌رود با آگاهی آن فیلم را انتخاب کرده و می‌بیند.

ملاک‌های انتخاب برای بازی در سینما و تلویزیون هم با یکدیگر متفاوت است. مثلا وقتی قرار است من در سینما بازی کنم می‌دانم فیلم دو ماه اکران می‌شود و باید نقشم آنقدر جذابیت داشته باشد که در انتخاب اول مردم قرار بگیرد و بتواند مردم را جذب سینما کند.

من قرار است دو ماه روی پرده باشم و این حضور باید حضوری باشد که مخاطب به دیدن آن ترغیب شود. این حساسیت در مورد تلویزیون قطعا فرق دارد و حساسیت‌های ویژه خودش را می‌طلبد که میان این همه کانال و فیلمی که از تلویزیون پخش می‌شود، بتواند این جذابیت را برای مخاطب ایجاد کند که سر همان ساعت، مخاطب را پای تلویزیون بنشاند.

شخصا ملاک انتخاب من برای بازی، ابتدا فیلمنامه خوب است و پس از آن گروه سازنده فیلم است که شامل کارگردان و تهیه‌کننده می‌شود. برای این‌که می‌دانم تولید در مرحله ساخت یک اثر می‌تواند بسیار موثر باشد، یعنی یک تولید ضعیف می‌تواند اثر خوب را به کار ضعیف تبدیل کند و بالعکس.

گذشته کاری من ثابت کرده واقعا مرزبندی ندارم که حتما در سینما کار کنم یا تلویزیون.

اولویت من با آن کار و نقشی است که هم بتوانم با آن ارتباط بهتری برقرار کنم و باورپذیر‌ش کنم و هم گروه سازنده خوب باشد بنابراین ملاک انتخاب برای من فقط کیفیت است، حالا چه در سینما باشد و چه در تلویزیون.

میرامینی: دغدغه من بازیگری است

من به عنوان یک بازیگر بیشتر به خود بازیگری معتقد هستم و زیاد برایم فرقی نمی‌کند که در قاب خاکستری تلویزیون بازی کنم یا بر پرده سفید سینما ظاهر شوم.

بازیگری برای من یک دغدغه بسیار بسیار عجیب و غریب است. من همیشه دوست دارم در نقشی بازی کنم که ابتدا برای خودم قابل هضم باشد و بتوانم از نزدیک آن را لمس کنم.

زمانی که به من نقشی پیشنهاد می‌شود ابتدا آن را با ملاک‌های خودم تطبیق می‌دهم و اگر احساس کردم که می‌توانم آن را به بهترین شکل بازی کنم حتما می‌پذیرم.

برای من مهم آن است که نقش خود را دوست داشته باشم و بتوانم از پس مسئولیتی که به من سپرده شده است بخوبی برآیم. در وهله بعد گروه بازیگرانی که قرار است در کنار من بازی کنند مهم است چرا که معتقدم همکاران خوب می‌توانند بازی شما را ارتقا ببخشند و همچنین وجود یک کارگردان حرفه‌ای و کاربلد می‌تواند در موفقیت یک بازیگر موثر باشد.

همه این ملاک‌ها برای من مهم است و اگر هر کدام از نقش‌ها، چه در سینما باشد و چه در تلویزیون، با معیارهای من همخوانی داشته باشد حتما آن را می‌پذیرم. البته اگر نگاه و نظر شخصی‌ام را بخواهم بگویم این است که سینما را خیلی دوست دارم.

من معتقدم پلان به پلان شرایط کار در سینما متفاوت‌تر است، اما واقعا اگر نقشی در سینما به من پیشنهاد شود، ولی احساس کنم که نقش پیشنهادی در تلویزیون بهتر است و جای کار بیشتری دارد قطعا تلویزیون را انتخاب می‌کنم و این‌طور نیست که بگویم چون سینماست این نقش را انتخاب می‌کنم.

به نظر من برای هر بازیگری دیده شدن و خوب بازی کردن مهم است و زیاد فرقی نمی‌کند که در کدام مدیوم حضور پیدا کند. امروزه ما شاهد حضور بسیاری از بازیگران سینما در تلویزیون هستیم یا بالعکس. این امر نشان می‌دهد که برای بازیگر تنها بازی کردن مهم است و آن‌که بتواند رضایت مخاطب خود را جلب کند.

کاسبی: مهم مخاطب بیشتر است

‌رسم رایج این است آدم‌هایی که کارشان در تلویزیون می‌گیرد، جذب سینما می‌شوند، اما در مورد من این‌طور نبود.

من در سینما سال‌های سال بود که کار می‌کردم و کارم هم گرفته بود، به همین دلیل با خودم می‌گفتم کار در تلویزیون برای من کوچک است، اما از وقتی با سریال «مریم مقدس» به تلویزیون آمدم و بعد «خوش‌رکاب»، «صاحبدلان» و... دیدم من بازیگر دوست دارم بیننده بیشتری کارم را ببینند.

الان در سال ممکن است دو یا سه فیلم سینمایی، فروش میلیاردی داشته باشد. با حساب فروش هر بلیت 4000 تومان، یعنی چیزی حدود 250 هزار بیننده ممکن است یک فیلم‌ را ببینند، اما یک سریال 40 میلیون بیننده دارد.

رفتگر محله، پیرزنی که در خانه نشسته، بسیاری از افراد دیگر که به سینما نمی‌روند، اما تلویزیون را تماشا می‌کنند؛ بنابراین گستره بازتاب تلویزیون وقتی کار خوب در آن صورت بگیرد، بسیار وسیع است و لذت آن برای من بازیگر بی‌نهایت بیشتر.

به خاطر همین به این نتیجه رسیدم اگر کار تلویزیونی خوب داشته باشم اصلا در سینما حضور پیدا نکنم. الان شاید دو سال یا سالی یکبار، گریزی به سینما بزنم و یک کار سینمایی انجام دهم.

عزتی: مرز‌بندی میان سینما و تلویزیون زیبا نیست

سینما و تلویزیون از نظر تکنیکی با یکدیگر تفاوت دارند چون هم نوع بازی در این دو مدیوم فرق می‌کند و هم نوع روایت داستان‌ها متفاوت است.

شما در سینما شاید 90 دقیقه فرصت دارید که شخصیت خود را به مخاطب بشناسانید، اما در تلویزیون این فرصت بیشتر است و برعکس در تلویزیون هم موارد سختی وجود دارد که شما باید نوع بازی خود را در مدت طولانی‌تری حفظ کنید و بتوانید طوری بازی کنید که مخاطب تلویزیون را روزها با خود بکشانید.

به اعتقاد من هر بازیگری دوست دارد در سینما یا تلویزیون کار خوب انجام دهد. متاسفانه برخی افراد رتبه سینما و تلویزیون را بالا و پایین‌تر از هم می‌بینند، در صورتی که اصلا این‌طور نیست.

مثلا شما اگر دقت کنید در برخی ژانرها مثل طنز، تلویزیون موفق‌تر از سینما عمل می‌کند و برعکس در برخی ژانرها، سینما از تلویزیون موفق‌تر است. ای کاش این تفاوت را همکاران قائل نمی‌شدند که بگویند این بازیگر، سینمایی‌کار است و این بازیگر تلویزیونی. این مرزبندی که همکاران من قائل هستند زیاد قشنگ نیست.

مزیت سینما این است که می‌تواند بین‌المللی باشد، یعنی فیلم شما در همه جای دنیا دیده شود، ولی تلویزیون در بیشتر مواقع به جغرافیای کشور محدود است و می‌شود گفت در این مورد، سینما مرتفع‌تر است.

من همیشه سعی می‌کنم تعادل ایجاد کنم، یعنی اگر دو کار کمدی کردم سعی می‌کنم یک کار جدی هم بازی کنم. همچنین اگر دو کار سینمایی بازی کردم سعی می‌کنم از تلویزیون دور نشوم و بالعکس. از آنجا که تلویزیون مخاطب بیشتری دارد و سینما مخاطب خاص‌تری همیشه سعی کرده‌ام در این مورد هم هر دو نوع مخاطب را داشته باشم و بازی خود را میان هر دو نوع بیننده محک بزنم.

صبایی: کار در تلویزیون سخت است

به نظر من سینما و تلویزیون دو مقوله جدا از هم هستند. از آنجا که من در هر دو مدیوم فعالیت کرده‌ام به نظرم تلویزیون سخت‌تر است و در انتخاب نقش امکان دارد بیشتر اشتباه کنم؛ بخصوص در چند سال گذشته. مشکل این است که برخی فیلمنامه‌ها کامل نیست و شما باید براساس یک سیناپس دست به انتخاب بزنید که قطعا این کار خطر بالایی دارد و مجبور می‌شویم دست به دامن کارگردان، نویسنده و عوامل شویم و تنها به آنان اعتماد کنیم؛ بنابراین به نوعی درصد اشتباه آدم بیشتر می‌شود، اما به نظرم در سینما درصد اشتباه کمتر است، چون همه چیزش مشخص و برنامه‌ریزی شده است.

زمانی که کار سینمایی به من پیشنهاد می‌شود کارگردان، فیلمنامه و نقش برایم بسیار اهمیت دارد و اصلا به بلندی و کوتاهی نقش نگاه نمی‌کنم، چون معتقدم اگر بازی درست باشد حتی در دو سکانس هم می‌توانید تاثیر خود را بگذارید.

معیار من در سینما و تلویزیون یکی است. من همیشه سعی می‌کنم نقش‌هایی را انتخاب کنم که در درجه اول خودم و بعد بیننده را ارضاء کند.

تلویزیون را خیلی دوست دارم، چون سکوی پرتاب من تلویزیون بوده است. البته اولین ورود من به عرصه بازیگری حضور در فیلم سینمایی «سلطان» ساخته مسعود کیمیایی بود که در آنجا تنها دو سکانس بازی کردم. در واقع ورود من با سینما بود و بعد به تلویزیون آمدم.

باید بگویم پس از 18 سال بازیگری حرفه‌ای، هنوز معیارهای تلویزیون و سینما را نمی‌دانم مثلا وقتی در تلویزیون پرکار می‌شوم می‌گویند هر شبکه را می‌زنیم مهدی صبایی بازی دارد و در سینما هم به گونه‌ای دیگر تحت تاثیر قرار می‌گیریم.

وقتی کم‌ کار می‌کنید، می‌گویند این بازیگر کنار گذاشته شده است. واقعا معیارهای سینما را نمی‌فهمم و نمی‌دانم کارگردان و تهیه‌کننده برای انتخاب بازیگر چه فکرهایی می‌کنند.

اگر شرایط یکسانی در تلویزیون و سینما برای من ایجاد شود تلویزیون را انتخاب می‌کنم، چون احساس می‌کنم به مخاطب ما بسیار نزدیک است و این تنگاتنگی میان خودم و مردم را بسیار دوست دارم، در حالی که مخاطبان سینما محدود است. در نهایت نقش برای من بسیار مهم است و حتی اگر این نقش در سینما هم باشد قطعا آن را می‌پذیرم و دوست دارم در سینما بازی کنم.

غفاری: تلویزیون رسانه‌ای مردمی است

به اعتقاد من، متن و فیلمنامه یکی از اساسی‌ترین ملاک‌های انتخاب یک نقش است. در هر دو مدیوم، متن و شخصیت‌پردازی باید آنقدر قوی باشد که مرا به عنوان بازیگر به بازی در یک کار سینمایی یا تلویزیونی ترغیب کند.

وقتی متنی به من پیشنهاد می‌شود چه در سینما و چه در تلویزیون، در درجه اول، قصه باید مرا متقاعد کند که نقش را بپذیرم و بتوانم با آن همذات‌پنداری نزدیکی داشته باشم.

نکته دوم، گروه سازنده آن اثر سینمایی یا تلویزیونی است که اگر گروه باسابقه‌ای باشد ترجیح می‌دهم با آن کار کنم، چون به هر حال پیش آمده که متن قوی بوده، اما گروه سازنده نتوانسته قصه را به درستی روایت کند.

دوست دارم با گروهی که در کارنامه هنری خود سابقه بهتری داشته و شناخته‌تر هستند کار کنم و این ملاک در سینما و تلویزیون زیاد تفاوتی ندارد.

نکته سومی که برایم اهمیت دارد، مساله قرارداد است و ترجیح می‌دهم در کاری حضور پیدا کنم که از نظر مالی برای من بهتر باشد و بتواند نیازهای مادی مرا هم تامین کند.بازی در سینما و تلویزیون اصلا برای من تفاوتی ندارد، چون به نظرم هر دو مدیوم، مخاطبان خاص خود را دارند.

من همیشه دوست دارم در کاری که خوب است و با شرایطم تطابق دارد، حضور پیدا کنم و اصلا برایم مهم نیست سینما باشد یا تلویزیون.

دقیقا ماه پیش یک کار سینمایی را رد کردم و شاید منتظر یک کار تلویزیونی خوب بمانم. من اصلا تعصبی ندارم که حتما کار سینمایی انجام دهم. متاسفانه الان متن‌هایی که در سینما کار می‌شود، خیلی قوی نیست و به جرات می‌توانم بگویم در چند سال اخیر، متن‌های تلویزیون خیلی قوی‌تر از سینما بوده است.

به نظر من مزیتی که تلویزیون دارد و باعث شده بسیاری از بازیگران سینما جذب آن شوند به دلیل مردمی بودن این رسانه ملی است. برخی بازیگران به خاطر مخاطبان بیشتر تلویزیون و دیده شدن دوست دارند در تلویزیون بازی کنند، اما من به این علت در تلویزیون بازی کرده‌ام که کارهای بهتری به من پیشنهاد شد.

نظام‌دوست: تلویزیون به جامعه نزدیک‌تر است

مخاطب تلویزیون، عام است، اما سینما مخاطبان خاصی دارد، یعنی هر کسی به سینما نمی‌رود یا وقتش را ندارد. وقتی در تلویزیون کار می‌کنید با مخاطبان عام‌تری مواجه و با قشر بیشتری در ارتباط هستید.

بازیگری که در تلویزیون بازی می‌کند به مردم جامعه نزدیک‌تر است، اما در نهایت یکی از معیارهای اصلی من برای بازی در سینما یا تلویزیون فیلمنامه خوب است و بعد کارگردان، بازیگران مقابل و یک گروه حرفه‌ای، چه در سینما و چه در تلویزیون. من به این معیارها توجه می‌کنم و دوست دارم بازی خوبی به نمایش بگذارم.

تلویزیون را خیلی دوست دارم، چون کار خود را با تلویزیون شروع کردم، اما گاهی پیش می‌آید نقشی در سینما به شما پیشنهاد می‌شود که از نظر ساختار، قصه و گروه سازنده از یک کار تلویزیونی بهتر است و شما ترجیح می‌دهید در سینما بازی کنید تا تلویزیون و عکس این اتفاق هم ممکن است بیفتد.

گاهی بازیگر ممکن است به یک کار تلویزیونی دعوت شود که هشت الی 9 ماه او را درگیر کند و از نظر مالی هم تامین شود. در این شرایط ترجیح می‌دهم در تلویزیون بازی کنم، چون می‌دانم، هم مدت زیادی مشغول کار هستم، هم نقش خوبی دارم و هم درآمد مناسبی به دست می‌آورم.

به اعتقاد من امروزه مخاطبان ما آنقدر دقیق و نکته بین شده‌اند که شما چه در تلویزیون بازی کنید و چه در سینما، همان بازتاب را خواهید دید، پس هر دو رسانه به یک میزان اهمیت دارد.

امروزه می‌بینیم حتی برنامه‌هایی ساخته می‌شود که آثار تلویزیونی را مورد نقد قرار می‌دهد. از آنجا که به آثار تلویزیونی توجه خاصی می‌شود و مخاطبان عام‌تری را تشکیل می‌دهد مسلما بازی در تلویزیون را ترجیح می‌دهم.

تلویزیون ما در سال‌های اخیر فیلم‌ها و سریال های خوبی را تولید کرده و نسبت به سینما پیشرو تر بوده است. در چنین شرایطی طبیعی است که بازیگر تلویزیون را به سینما ترجیح می دهد. (جام جم - ضمیمه قاب کوچک)

مریم عباس‌زاده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها