در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
داستان فرات پیش از ماه محرم شروع میشود، اما به دهه اول محرم هم میرسد و در این ماه است که اتفاقاتی باعث میشود تلخی داستان به اوج برسد، اما در روز عاشورا کدورتها هم به پایان میرسد.
پیش از این، محلوجیان فیلمنامههای زیر تیغ و مثل هیچ کس را نوشته بود. وی سبک خاصی در نگارش فیلمنامه دارد.
گفتنی است بازنویسی فیلمنامه را امیر عربی به عهده گرفته است که پیش از این فیلمنامه «گاوصندوق» را به کارگردانی میری برای شبکه 3 سیما نوشته بود و این روزها هم سعادتآباد را در حال اکران دارد.
به نظر میرسد بازنویسی باعث نشده از تلخی درامی که محلوجیان نوشته، کاسته شود.
نقش 2 دوست در سریال فرات را اکبر زنجانپور (حاج ابراهیم) و حسن پورشیرازی (حاج کاظم) بازی میکنند. گوهر خیراندیش در این سریال عالیه نام دارد و همسر حاج کاظم است و فریبا جدیکار هم نقش همسر حاج ابراهیم را بازی میکند.
حمید ابراهیمی، رامین راستاد، نفیسه روشن، شیوا ابراهیمی، روحالله کمانی، نازآفرین کاظمی، سارا بهرامی و علی مرادی از دیگر بازیگرانی هستند که در این مجموعه بازی دارند.
عصیانگر و معترض
رامین راستاد از بازیگرانی است که به واسطه چهرهاش معمولا نقشهای منفی یا نهچندان مثبت را بازی میکند، البته نقشآفرینی او در چند نقش مثبت و طنز نیز گویای توانمندیهای وی در عرصه بازیگری است. بازی خوب و شخصیت خاکستری او در زیر تیغ در اذهان ماندگار است. وی در این مجموعه نقش حامد، پسر حاج ابراهیم را بازی میکند. او درخصوص این مجموعه به فیلمنامه خوب محلوجیان اشاره میکند و میگوید: یکی از مهمترین دلایلم برای پذیرش این نقش همکاری مجدد با تهیهکننده و فیلمنامه خوب آن بود که البته در بازنویسی تغییراتی داشت، ولی بدنه داستان چندان تغییری نکرد و داستان خوب از توفیقات مجموعه است.
من در این کار نقش حامد را دارم که به نوعی جرقه اختلافات را میزند و یکی از نقشهای منفی داستان به حساب میآید و تاثیرگذاری اش در تغییر اتفاقات داستان کاملا مشهود است.
وی درخصوص تفاوت نقش حامد با نقشی که در زیر تیغ داشته میگوید: درست است که بیشتر نقشهایی که بازی کردهام منفی بودهاند، اما در هر نقش تفاوتهایی بوده که نقش را با دیگر آثار متمایز کرده است. به عنوان مثال نقشی که در زیر تیغ داشتم به طور کامل منفی نبود و با پیشبرد داستان، لایههای درونی آن کاراکتر مشخص شد و به نظر در زیر تیغ نقشم خاکستری بود، ولی در این مجموعه حامد شخصیتی منفی دارد که جرقه آتش میان فامیل را میزند و شاید بیشتر به دلیل تاثیراتی است که از پدر همسرش میگیرد. ابتدا به عمق فاجعه واقف نیست. شاید اگر بداند این ماجرا به فاجعه تبدیل میشود این کارها را نمیکرد و در بخشهایی از کار دچار ندامت هم میشود. بهتر است انتهای داستان به وسیله مخاطب دنبال شود.
وی با اشاره به همکاری با این کارگردان در یک فیلم تلویزیونی گفت: با میری پیش از این همکاری داشتم و به نظرم ایشان کارگردان کاربلدی هستند و یکی از دلایل موفقیت این سریال کارگرانی خوب ایشان کنار فیلمنامه است.
او در پایان به شتابزدگی در تولید آثار مناسبتی که قطعا یکی از معضلات تولید تلویزیونی در سالهای اخیر است اشاره و اظهار میکند: ما در این کار روزی حدود 14 ساعت کار میکردیم. برخی از عوامل بیمار شدهاند و به عقیده من اگر از این تعجیل کاسته شود و آثار مناسبتی با زمان مناسبتری تولید شوند ضعفهای کمتری خواهند داشت و نتیجه مناسبی حاصل میشود.
دستخوش تلاطم
نفیسه روشن از آن بازیگران جوانی است که به عنوان یک چهره تلویزیونی جایگاه خوبی در طول سالهای اخیر نزد مخاطب یافته است و در این سریال یکی از نقشهای اصلی را به عهده دارد که زندگیاش بر اثر شکاف بین خانواده او و نامزدش دستخوش توفان میشود.
وی درخصوص همکاری در مجموعه فرات میگوید: شاید نقشی که در این مجموعه داشتم بیشباهت به پری در سریال اغماء باشد، ولی با کمی دقت در نوع پوشش و طراحی کاراکترها میتوان به تفاوت 2 شخصیت پی برد. در واقع مریم فرات به نوعی بازیچه خودخواهیهای اطرافیانش میشود.
وی با اشاره به گروه خوبی که در این مجموعه با آنها همراه بودهاند، گفت: من قبل از این کار با مازیار میری همکاری نداشتم، اما کارهای ایشان را دنبال میکردم و از اینکه کنار بازیگران خوب و با تجربه بودم خشنودم. البته با اسلامی، تهیهکننده نامآشنای تلویزیون در مجموعه مثل هیچ کس همکاری داشتم و در مجموع از تهیه و تولید این کار رضایت دارم.
رنگهایی از جنس کدورت
مرجان گلزار، طراح صحنه و لباس است و طراحی صحنه و لباس «طلا و مس» برای معرفی این طراح جوان کافی است، ولی آثاری چون مجموعه مثل هیچ کس و زیر تیغ ـ طراح لباس ـ و «بوسیدن روی ماه» را نیز در کارنامه هنری خود دارد.
گلزار درباره طراحی صحنه و لباس فرات میگوید: با توجه به کمبود زمان در این مجموعه چیزی به عنوان پیشتولید وجود نداشت و ما در کمترین زمان ممکن کار را شروع کردیم و با توجه به فیلمنامه جلساتی با کارگردان، تصویربردار و نورپرداز برگزار کردیم و با توجه به فضای فیلمنامه به این نتیجه رسیدیم که تصاویر و طراحی رئال با رنگهای غالب تیره رسیدیم و در طراحی صحنهها و لباسها نیز از دو رنگ قهوهای و خاکستری استفاده بیشتری داشتیم، زیرا فضای داستان تلخ و تیره بود و به همین دلیل طرحها و رنگها نیز بر همین اساس انتخاب شدند.
وی با اشاره به تم اصلی داستان و انتخاب نام مجموعه افزود: همانطور که میدانید فرات نام رودی است که در بخشی از مسیر خود به 2 شاخه تقسیم میشود، ولی در نهایت دوباره بههم میرسد و داستان این مجموعه هم بیانگر شکافی است که بین این دو خانواده به وجود میآید، ولی پایان خوبی در انتظار شخصیتهای داستان است و ما هم درطول داستان در برخی جاها رنگها را تغییر دادیم تا همهچیز در اختیار قصه قرار بگیرد و در کنار آن فضای محرمی هم داشته باشد.
سرعت در ثبت تصاویر
تصویربرداری مجموعه مناسبتی فرات به عهده افشین احمدی و دستیارانش است که آخرین اثرش در رمضان امسال «سقوط یک فرشته» از شبکه یک بود و مجموعههای «در مسیر زاینده رود»، «میوه ممنوعه» و «کارآگاهان» را تصویربرداری کرده است. وی ضمن اظهار رضایت از همکاری با این گروه درخصوص تصویربرداری فرات میگوید: هرکاری حال و هوای خاص خودش را دارد و این مجموعه هم از فضایی خانوادگی و تلخ برخوردار است و طبعا در تصویربرداری یک اثر داستان تاثیرات بسزایی دارد. در این مجموعه تصویربرداری کاملا رئال بود و باید لحظاتی را از درگیریهای 2 خانواده و پیچیدگی آدمهای داستان به تصویر میکشیدیم. در واقع تصویر در اختیار قصهگویی قرار گرفت.
وی با اشاره به تفاوتهای این مجموعه با اثری چون سقوط یک فرشته که داستانی ماورائی داشت، اظهار کرد: در سقوط یک فرشته برعکس این مجموعه یک سری عناصر ماورائی طبیعی بر داستان حاکم بود و هر کدام از کاراکترها پیچیدگیهای شخصیتی داشتند که نوع کار را متفاوت میکرد و حرکت دوربین کاملا با یک اثر رئال تفاوت داشت و به نظر من در هر اثری قصه حرف اول را میزند و باعث میشود رنگ و لعاب کار تغییر کند.
وی با گلایه از کمبود زمان مناسب در تولید آثار مناسبتی معتقد است: سرعت در ثبت لحظات در تولید اینگونه آثار بخصوص در تصویربرداری حرف اول را میزند و فرصت آزمون و خطا را نداریم و زمان را نباید از دست داد و امیدوارم مخاطب تا اینجا از خروجی کار راضی بوده باشد.
داستان
نازآفرین کاظمی، بازیگر جوانی است که با مجموعه «گلهای گرمسیری» به یکی از چهرههای سیما تبدیل شد و در امتداد آن سریالهای «آواز در باران»، «عملیات 125» و «ستارههای سربی» با بازی او پخش شد و در فرات نقش نرگس دختر حاج کاظم و عروس حاج ابراهیم را بازی کرد که در واپسین روزهای بارداریش با اتفاقات شوم این دو خانواده درآمیخت و یکی از مظلومترین کاراکترهای مجموعه بود. وی پیش از این در مجموعه گاو صندوق جلوی دوربین این کارگردان ظاهر شده است و همکاری مجدد با میری و نیز فیلمنامه خوب محلوجیان را از عوامل پیوستن به این سریال میداند.
او درخصوص شخصیت نرگس میگوید: نرگس یک زن خانهدار سنتی بیآزار است که به طور ناخواسته و با اتفاق ناگواری که برای همسرش روی میدهد درگیر جنگ میان خانوادهها میشود و با توجه به اینکه روزهای پایان بارداریاش را میگذراند به نوعی یکی از شخصیتهای مظلوم داستان به حساب میآمد.
وی بااشاره به حضور بازیگران باتجربهای همچون اکبر زنجانپور، گوهر خیراندیش و حسن پورشیرازی میافزاید: یکی از اتفاقات خوبی که در این مجموعه برای من افتاد، حضور کنار این استادان بود که از آنها چیزهای زیادی آموختم و همگی برایم درسهای باارزشی محسوب میشود.
او در ادامه نرگس را شخصیتی کمرنگ میداند که به شکل غیرمستقیم در روند داستان تاثیرات مثبتی میگذارد. نرگس شرایطی دارد که همه نگرانش هستند، ولی با به دنیا آمدن فرزندش در پایان داستان سبب آشتی و صلح میان 2خانواده میشود.
حتی وقتی همسرش به کما میرود او حق اعتراض ندارد، ولی با گفتوگوهایی که با امیر عربی ـ بازنویس فیلمنامه ـ انجام دادم ایشان سکانسی را نوشتند که در آن به حامد، برادر همسرش گلایه میکند و این یکی از سکانسهای تاثیرگذار مجموعه است که فکر میکنم روی مخاطب تاثیر زیادی بگذارد.
کاظمی درخصوص کارگردانی مازیار میری میگوید: او کارگردانی است که حتی در شرایطی که زمان کم است از حساسیتهایش کاسته نمیشود و روی تکتک پلانها با وسواس خاصی عمل میکند. یکی از مشخصههای بارز میری این است که هرگز به بازیگرانش نمیگوید بازیات خوب بود و بازیگر درست زمانی که وی کات میدهد و سکانس بسته میشود متوجه رضایتش میشود.
خلق صداهای واقعی
ساسان نخعی یکی از صدابرداران نامآشنای سینماست با کارهایی چون سعادتآباد، طلا و مس و بوسیدن روی ماه. وی که سابقه همکاری دیرینهای با مازیار میری دارد از همکاری مجدد با ایشان اظهار خشنودی کرده و عنوان میکند: صدابرداری در بیشتر آثار شبیه هم است مگر کارهایی با موضوعات خاص. به عنوان مثال در مجموعه غول چراغ جادو ثبت صداها کاملا با یک مجموعه خانوادگی تفاوت دارد و تغییر روند صدابرداری در تفاوت موضوعات مشهود میشود.
وی در ادامه میافزاید: در برخی پلانها طراحی به نوعی است که مجبوریم نحوه صدابرداری را تغییر دهیم یا برخی جاها نیاز به صداسازی یا افکتگذاری دارد که در این سریال کاملا به صورت واقعی و رئال کار کردیم و از نتیجه کار با توجه به سرعت بالایی که در تولید وجود داشت، رضایت دارم.
پسری که به کما میرود
روحالله کمانی، چهره جوان تئاتر و تلویزیون که در حال حاضر مشغول بازی در نمایش «لابی» در کارگاه نمایش است مجموعههای به یاد ماندنی هوش سیاه، آشپزباشی، بیصدا فریاد کن، نابرده رنج و حس سوم را در کارنامه خود دارد. وی در این سریال نقش حمید، پسر اکبر زنجانپور پسرحاج ابراهیم را بازی میکند. او درخصوص بازی در این مجموعه گفت: من در این مجموعه نقش فرزند قابل اعتماد حاج ابراهیم را بازی میکنم که با دختر داییاش ازدواج کرده است و یکی از شخصیتهای خوب قصه است که نمکهای خاص خودش را دارد. این هم به دلیل صحبتهایی بود که با کارگردان برای جلوگیری از تک وجهیبودن این کاراکتر داشتیم.
این بازیگر با اظهار خشنودی از همکاری با این گروه، از بازی در کنار استادان خوب بازیگری مجموعه رضایت دارد و میافزاید: وفتی متوجه شدم فیلمنامه را یکی از باتجربهترین نویسندگان تلویزیون ـ محلوجیان ـ نوشته و گروه خوبی کار میکنند باعث شد این پیشنهاد را بپذیرم.
گفتنی است کمانی در حال حاضر مشغول بازی در تلهفیلم «معصوم مثل خنده» به کارگردانی جمشید محمودی برای اربعین حسینی است.
منصوره بسمل
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان